خطبه نماز جمعه قم مورخ 89/12/13

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

مورخ 89/12/13                                                     خطبه شماره 25

 

 

خطبه اول

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«الحمد لله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکلُ علیه و نعوذ بالله من شرور أنفسناو من سیئات اعمالنا و نشهد أن لا إله الا الله وحده لا شریک له و نصلی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیره فی خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته، بشیر رحمته و نذیر نقمه سیّدنا و نبیّنا حبیب إله العالمین ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین الهداه المهدیین و لعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین»السلام علیک یا بقیه الله، السلام علیک یا حجّه الله،

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

قال امیرالمؤمنین علی بن ابی طالبٍ(علیه­الصلوه و السلام)«عباد الله إحذروا یوم التُفحَصُ فیهِ الاعمال و یَکفُرُ فیه الزّلزال و تَشیبُ فیه الأبصال»[1] بندگان خد خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می­کنم، امیرالمؤمنان در خطبه 157 آنجایی که دعوت به تقوا می­کند جمله­ای دارند و آن جمله این است می­فرماید: بندگان خدا از روزی بترسید که اعمال و رفتار شما مورد وارسی قرار می­گیرد از شما سؤال می­کنند چه کرده­اید، چگونه عمل کرده­اید، روزی که پر از تشویش و اضطراب است هماگن نگرانند سرنوشت ما چگونه است و باز ادامه می­دهند بترسیید از روزی که آنچنان سخت است که کودکان در آن روز پیر می­شوند این کلام نورانی امیرمؤمنان است. حقیقتاً توجه به معاد، توجه به روز رستاخیز و توجه به این نکته که از پسِ امروز فردایی است می­تواند رفتار ما، اعمال ما را کنترل کند برادران و خواهران همیشه اینچنین نیست که ما زنده باشیم، زندگی کنیم روزی مرگ به سراغ همه ما خواهد آمد ، برای آن روز آماده باشیم. موضوع سخن در خطبه اول بررسی سیرۀ نورانی نبی مکرم اسلام (ص) و اهل­بیت عصمت و طهارت بوده (ع) است در هفته­های گذشته که توفیق داشتم محضر شما عرض ادب و ارادتی داشته باشم درباۀ سیره سیاسی، سیرۀ مبارزاتی و سیرۀ فرهنگی اهل­بیت سخن گفتیم امروز بنا دارم پیرامون اصول برجسته سیرۀ اجتماعی پیامبر و اهل­بیت اشاره کنم و اگر خدا توفیق بدهد به چند اصل از اصول سیرۀ اجتماعی حضرات معصومین اشاره کنم متوجه­اید که روزی که پیامبر اکرم مبعوث به رسالت شد در فضایی رسالت خود را اعلام کرد که جامعۀ آن روز دارای ایدئولوژی و جهان­بینی صحیح و سالمی نبوده­اند، روابط اجتماعی در جامعه آن روز دچار مشکل جدی بود، کینه، نفرت، عداوت، رقابت­های ناسالم بسیار شکننده بود پیامبر در پرتو تعالیم حیات­بخش اسلام در مدتی نه چندان طولانی در فضای آن روز جامعه تحولی شگرف ایجاد کرد البته، تعالیم عالیۀ اسلام کافی بود برای تحول در یک جامعه­ای که دچار این همه مشکل­اند اما، از همه مهمتر وجود خود پیغمبر بود به عناون تجسم عینی تعالیم حیات­بخش اسلام، به عنوان یک انسان کامل در میان مردم درخشید مردمی که شاید درک معارف اسلام برایشان سخت بود ولی زمانی که خود را در کنار چنین فرد ارزشمندی مثل پیامبر می­دیدند شیفته تعالیم اسلام می­شدند و خود را  منطبق با احکام اسلامی می­کردند. سیرۀ نورانی پیامبر و اهل­بیت امروز هم برادران و خواهران برای تک­تک ما از مسئولمان، مأمورمان و افراد عادی­مان الهام­بخش است. اولین اصلی که می­خواهم اشاره کنم که در جای­جای زندگی پیامبر (ص) و اهل­بیت (ع) موج می­زند و نیاز امروز جامعه ما است اصلی است به عنوان اصل یکرنگی و صداقت. اصل صداقت و یکرنگی یک اصل کلیدی است  که هم اهل­بیت (ع) با مردم یکرنگ بودند و هم دوستان واقعی اهل‎بیت (ع) با اهل­بیت (ع) یکرنگی و صداقت داشتند. اهل­بیت (ع) در معاشرت با مردم صمیمی، صادق، بی­آلایش و ظاهر سازی نمی­کردند، تکلف نمی­ورزیدند این نکته خیلی مهم است کاری را در سطح جامعه ادعا نمی­کردند که خود فاقد آن بودند، اظهار اشتیاق به مطلبی نمی­کردند که قلباً مایل به آن نبودند، یکراست در جامعه ظهور و بروز پیدا می­کردند نه خود اهل تکلف بودند و نه اجازه می­دادند دیگران به صورت تصنّعی رفتار کنند چون عدم صداقت درمعاشرت­ها بنیان جامعه را به هم می­ریزد و روابط اجتماعی را از مسیر صحیح بیرون می­کشد علامه طباطبایی رضوان خدا بر او باد در کتاب گران­سنگ المیزان جلد 17 صفحه 225 تعبیری دارد و آن تعبیر این است که می­فرماید: پیامبر با ذکر جملۀ«ما أنا من المتکلّفین» خود را از تصنّع و چیزی که آن ندارد مبرّا ساخت پیغمبر اعلام کرد من همین هستم تظاهر نمی­کنم، ظاهر­سازی نمی­کنم، چیزی که به آن معتقد نیستم اعلام نمی­کنم و اگر به کسی می­گویم تو را قبول دارم تا آخر خط همراهی می­کنم، آن حضرت اگر به کسی علاقه نداشت  اظهار ارادت نمی­کرد. یکی از شواهد یکرنگی و بی­آلایشی اهل­بیت این بوده که هر کسی به پیامبر و یکی از امامان معصوم نزدیک­تر می­شد علاقه او به پیامبر و اهل­بیت بیشتر می­شد به گونه­ای که حاضر می­شدند برای حفظ جان پیامبر از جان خود بگذرند آن به خاطر آن یکرنگی هر چه نزدیکتر، زندگی پیامبر شفاف­تر می­شد برای آنها. امیرالمؤمنین(علیه و الصلوه و السلام) می­فرماید: روزی یکی از انصار خدمت پیامبر رسید خیلی ارزشمند است این سخن و عرض کرد یا رسول الله فراغ تو برای من قابل تحمل نیست هرگاه به یاد شما می­افتم مجبورم زندگی­ام را ترک کنم و به زیارت شما شرف­یاب شوم ولی یک نگرانی دارم که فردای قیامت اگر شما به اعلای علیین عروج کنید و من نتوانم خدمت شما برسم چه کنم؟ این همه شیفتۀ یکرنگی، صداقت پیغمبر آیه نازل شد«من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین أنعم الله علیهم من النبییّن و الصدّیقین و الشهداءِ و الصّالحینو حَسُن اولئک رفیقاً »[2]یعنی پیامبر گرانی انسان­های این چنین که شیفته تو شدند به آنها بگو کسانی که از خدا و پپیامبر اطاعت می­کنند در زمرۀ افرادی خواهند بود که خدا اینها را گرامی می­دارد، اینها با پیامبرانند، اینها با صدیقین­اند، اینها با شهداشنند، با صالحین­اند و چه رفقایی ارزشمنند غیر از اینها سراغ دارید پیامبر به آن مرد انصاری بعد از نزول این آیه فرمود: که اگر مطیع خدا و رسول باشد فردای قیامت با من خواهد بود. اصل دوم که باز هم در زندگی پیامبر و اهل­بیت موج می­زند و من به  تناسب این ایام و مناسبت­ها به آن می­پردازم اصل اهتمام به امور مسلمانان و مستضعفان جامعه است هم پیامبر و هم اهل­بیت بزرگترین دغدغه­شان شرایط زندگی محرومان جامعه و مستمندان جامعه بود. پیغمبر را ما رحمه للعالمین می­دانیم  یک رحمت عمومی برای همه مردم و یک رحمت خاص برای محرومان و مستمندان جامعه دارد پیامبر با افتخار می­گوید مرا جزء مسکینان و مستضعفان بدانید و تعبیری دارند و به امیرالمؤمنین می­فرمایند: «إِنَ‏ اللَّهَ‏ جَعَلَ‏ الْفَقْرَ أَمَانَةً عِنْدَ خَلْقِه‏»[3] خداوند فقر را به عنوان امانتی قرار داده پیش مخلوقات یعنی انسان­های فقیر احساس نکنند مورد لطف خدا نیستند پیغمبر افتخار می­کند. او نه تنها خودش را ملزم می­دانست به رسیدگی به حال مستضعفان بلکه تمام همّ پیغمبر این بود که زندگی خودش را هم سطح زندگی فقراء قرار بدهد پس از نزول آیه« وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ‏ مَعَ‏ الَّذينَ‏ يَدْعُونَ‏ رَبَّهُمْ‏ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُريدُ زينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطا»[4] که قرآن به پیغمبر می­گوید: ای پیغمبر اینهایی که صبح و عصر و شام به عبادت مشغولند، رضایت خدا را می­طلبند نکند چشم از این­ها برداری و به اینها توجه نکنی یاران واقعی تو همین­ها هستند پس از نزول این ایه پیامبر دست­ها را رو به آسمان دراز کرد و اینچنین دعا کرد«اللهم احینی مسکیناً و أمِتنی مسکیناً و احشرنی فی زمره المساکین» خدایا مرا به حالت مسکین بودن زنده بدار، با حالت مسکین بودن بمیران و مرا با مسکینان و مستمندان و محرومان محشور کن این چه قوت قلبی است برای مستمندان جامعه ما احساس نکنند تنهایند در فضای جامعه اسلامی. پیغمبر افتخارش این است که خدایا مرا با مسکینان جامعه محشور کن، این بالاتر از هزاران کمک مالی و مادی برای فقراست. اصل سوم اصل مقابله با ستمگران است در مقابل زورگویان، در مقابل زیاده طلبان، در مقابل متجاوزان پیامبر و یاران او ایستادگی می­کردند کسانی که خیال می­کنند که اسلام باید در گوشه­ای باشد و تنها نصیحت کند این نگاه اسلام نیست، نصیحت می­کند ولی آنجا که باید  ورود پیدا کند هم اسلام و هم مسلمانان در مقابل مستکبران می­ایستند و اقدام می­کنند. پیغمبر در سه بعد مبارزه و مقابله می­کرد بعد عقیدتی، بعد سیاسی و بعد نظامی. در مقابل جپهه مشرکان، در مقابل جپهه کافران، در مقابل جپهه نفاق پیغمبر مبارزه و مقابله می­کرد. منطق قرآن هم همین است که نمی­شود مسلمانی باشد و اجازه دهد ستمگران بر گرده­ی مسلمانان مسلّط شوند امروز آنچه که می­بینید و مشاهده می­کنید در دنیای عرب و در دنیای اسلام پاسخ به یک دعوت از دعوت­های قرآن است«یا ایّها الذین امنوا تجیبوا لله و للرسول إذا دعاکم لما یحییکم»این آیه مربوط به جهاد است یعنی در مقابل ستمگران، در مقابل زورگویان دعوت خدا را اجابت کنید اگر می­خواهید زنده باشید جهاد رمز حیات و زندگی جامعه است، مبارزه با ستمگران رمز حیات یک جامعه است.

دعای پایانی خطبه اول

اللهم و اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم و الاموات.

ربّنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره الحسنه و قِنا عذاب النّار. استغفر الله لی و لکم.

پروردگارا ما را با سیرۀ اهل­بیت آشنا بگردان. کشور ما را، ملت ما را پروردگارا بر اساس سیرۀ اهل­بیت پاینده بدار. روح بلند امام عالی­ست اعلی بگردان. به رهبر عزیز انقلابمان پروردگارا طول عمر با برکت مرحمت بفرما. به مراجه عالیقدر ما عزت عنایت بفرما. به زائران و مجاوران سلامت و قبولی طاعت و عبادت مرحمت فرما. به خانوادۀ مکرم شهیدانمان، به جانبازان عزیزمان عزت عنایت بفرما. خداوندا به تمام ملت­های اسلامی در مقابل جپهه کفر پیروزی عنایت فرما. باران رحمتت را ما نازل فرما. در فرج مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم تعجیل بفرما.

إن أحسن الحدیث و أبلغ الموعظه کتاب الله العزیز.

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

قل اعوذ برب الناس*ملك الناس*اله الناس*من شر الوسواس الخناس * الذي يوسوس في صدور الناس * من الجنة و الناس.

خطبه دوم

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

« الحمد لله رب العالمین بارء الخلائق اجمعین،ثمّ الصلوه و السلام علی سیدنا و نبیّنا حبیب إله العالمین ابی القاسم محمد، و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صلّ و سلّم علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالبٍ و علی سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل­الجنّه و علی علی بن الحسین و محمد بن علیٍ و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمدٍ و الحسن بن علیٍ و الخلف القائم المهدی حججک علی عبادک و اُمنائک فی بلادک بهم نتولّی و من اعدائهم نتبرّء الی یوم القیامه»

«عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله،

قال امیرالمؤمنین علی بن ابی طالبٍ(علیه افضل صلوه المصلین) فی وصف المتّقین: «الْخَيْرُ مِنْهُ‏ مَأْمُولٌ‏ وَ الشَّرُّ مِنْهُ‏ مَأْمُونٌ‏ إِنْ كَانَ مِنَ [فِي‏] الْغَافِلِينَ كُتِبَ مِنَ الذَّاكِرِينَ وَ إِنْ كَانَ مِنَ [فِي‏] الذَّاكِرِينَ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ يَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ يُعْطِي مَنْ حَرَمَهُ وَ يَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ وَ لَا يَعْزُبُ حِلْمُهُ وَ لَا يَعْجَلُ فِيمَا يُرِيبُهُ وَ يَصْفَحُ عَمَّا قَدْ تَبَيَّنَ لَهُ بَعِيداً جَهْلُهُ لَيِّناً قَوْلُهُ غَائِباً مَكْرُهُ قَرِيباً مَعْرُوفُهُ صَادِقاً قَوْلُهُ حَسَناً فِعْلُهُ مُقْبِلًا خَيْرُهُ مُدْبِراً شَرُّهُ فَهُوَ فِي الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَ فِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ لَا يَحِيفُ عَلَى مَنْ يُبْغِضُ وَ لَا يَأْثَمُ فِيمَنْ يُحِبُّ وَ لَا يَدَّعِي مَا لَيْسَ لَهُ وَ لَا يَجْحَدُ حَقّاً هُوَ عَلَيْهِ يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ عَلَيْه‏»[5] بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می­کنم امیر مؤمنان در وصف متقین جملاتی دارند که باید آویزه گوش ما باشد می­فرماید: متقین و اهل تقوا کسانی هستند که مردم به خیرشان امیدوارند و از آزار و اذیت­شان احساس امنیت می­کنند اگر روز در جمع غافلان قرار بگیرند جزءِ آنها نمی­شوند بلکه نامشان در زمره­ی ذاکران است و اگر در زمرۀ ذاکران باشند اینگونه نیست که جزء گروه غافلان محسوب شوند، در ناگواری­ها بردبارند مثل کوه و در خوشی­ها سپاسگذارند به آن کس که دشمن آنهاست ستم نمی­کنند و به آن کس که دوست می­دارند به گناه آلوده نمی­شوند پیش از اینکه بر ضد او گواهی داده شود خود به حق اعتراف می­کنند این ویژگی متقین و اهل تقواست.

بیان مناسبت‎ها

در خطبه دوم به بیان نکات و مناسبت­هایی می­پردازم و اشاره می­کنم. روز 14اسفند سالگرد تأسیس کمیته امداد را داریم که سخنران محترم هم با توضیحات کامل در رابطه با نقش کمیته امداد در خدمت­رسانی به محرومان جامعه اشارات خوبی داشته­اند و همچنین از فردا به مدت یک هفته، هفته احسان و نیکوکاری است. حضرت امام در 14 اسفند سال 1357 نگاه کنید تیز بینی امام را با یک فاصله کمی از پیروزی انقلاب، انقلاب ما 22بهمن پیروز شده و امام در 14 اسفند سال 57 دستور می­دهد که کمیته امداد باید تأسیس شود این سخن تأصی به پیامبر  و امیرالمؤمنین است آنگاه که به مالک اشتر راجع به رسیدگی امور محرومات توصیه می­کند امام به منظور رسیدگی و سرپرستی محرومان و مستمندان و ایتام و نیازمندان این دستور را صادر کرد این نهاد در طول این سال­های طولانی ثابت کرده که خدمت­گذاری است صادق برای مردم ما، خیلی خوب عمل کردند، پخته عمل کردند، سنجیده عمل کردند عزیزانی که در رأس کمیته امداد بودند نوعاً زجر دیدگان قبل از پیروزی انقلاب­اند زندان­ها را ، شکنجه­ها را تحمل کردند و حتی قبل از پیروزی انقلاب این خدمت را با تمام وجود دنبال می­کردند من فقط یک جمله می­خواهم بگویم برادران و خواهران در آستانه­ سال نو هستیم بسیاری از مستمندان تا هنوز و شاید هم معلوم نیست در روزهای آینده بتوانند برای فرزندانشان لباس نو تهیه کنند اسلام به ما اجازه نمی­دهد که خودمان از همه امکانات برخوردار باشیم و در کنار ما و در همسایگی ما  افرادی باشند که امکانات اولیه زندگی را ندارند آستین­ها را بالا بزنیم و در این هفته­ی احسان و نیکوکاری به یاد مستمندان جامعه باشیم اگر از من باور نمی­کنید کلام امام صادق را نگاه کنید قال الصّادق(علیه­السلام) خیلی عالی فرمود«أَيُّمَا مُؤْمِنٍ‏ نَفَّسَ‏ عَنْ‏ مُؤْمِنٍ‏ كُرْبَةً نَفَّسَ‏ اللَّهُ عَنْهُ سَبْعِينَ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ الدُّنْيَا وَ كُرَبِ يَوْمِ الْقِيَامَة»[6] هر کس گرفتاری از مؤمنی را برطرف کند با یک گرفتاری خداوند هفتاد گرفتاری او را هم در دنیا و هم در آخرت بر طرف خواهد کرد ؛تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل. سالروز تأسیس کانون­های فرهنگی-هنری را داریم که در 18اسفند شروع به کار کردند. مسجد پایگاه دینی ماست امروز ما مواجه با تهاجم فرهنگی هستیم  جوانان ما، نوجوانان ما برادران و خواهران ایمانی که شما خود  انس با مسجد دارید عزیزان جوان و نوجوان را هم با مسجد مأنوس کنید امروز که می­خواستید به نماز جمعه بیایید و برای بعد عرض می­کنم دست فرزندان را بگیرید تشویق کنید آنها را در کنار خود و در صف نماز جمعه قرار بدهید این مکان­های مقدس می­تواند به دلها نورانیت ببخشد، آینده را تضمین کند با قرآن آشنا کنید، کانونهای فرهنگی مساجد این رسالت سترگ را بر عهده دارند من صمیمانه از این تریبون از تلاش­های بی­دریغ این عزیزان در سطح کشور تشکر و قدردانی می­کنم. اما مهمترین مسأله که می­خواهم به آن اشاره کنم عنایت کنید شرایط منطقه، شرایط جهان اسلام و شرایط جهان عرب شرایط حساسی است متأسفانه دیکتاتورهایی که سال­ها از مردم خود فاصله گرفته بودند امروز که با این خیزش عمومی مواجه شدند به جان مردم خودشان افتادند هواپیماهایی که از پول این ملت­ها تهیه شده مردم را در شهرهای مختلفی که از چنگال دژخیمان دیکتاتورها آزاد کردند مردم را بمباران می­کنند. قذافی دیکتاتور لیبی با شعارهای عربی-ناسیونالیستی و ضد امپریالیستی کودتا کرد 42 سال از آن کودتا می­گذرد این سال­های اخیر با آمریکا وارد معامله شد و تمام تجهیزات هسته­ای خود را یکجا به آمریکا تحویل داد و این اوج خیانت یک فرد به ملت خود و به اسلام و مسلمانان است. در جریانات دیگری باز عقب­نشینی کرد و باز کوتاه آمد. امروز خیزش عمومی ایجاد شده ابر قدرتها و اربابان در مقابل او جپهه گرفتند و ناوهاشان را به نزدیکی­های ساحل لیبی رساندند و او را تهدید می­کنند که از قدرت کناره­گیری کنید و گرنه حمله نظامی می­کنیم اینها عبرت تاریخ است بزرگترین عبرت است برای کسانی که متکی به ملت­های خود نیستند و متکی به بیگانه­اند هر کسی که متکی به مردمش نباشد و متکی به بیگانگان باشد چنین سرنوشت محتومی خواهد داشت. ما به آمریکا اعلام می­کنیم مردم لیبی اجازه نخواهند داد، مردم منطقه اجازه نخواهند داد، این جنبش بیداری به شما اجازه نخواهد داد که مثل عراق و افغانستان حمله نظامی کنید و اگر حمله کردید گور خودتان را کنده­اید. ما امروز شاهد دو جریان هستیم جریان بیداری و اسلام خواهی که ماهیت ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی دارد از یک سو شاهد جریان افول قدرت و هیمنه­ی آمریکا و اسرائیل شناخت این مقطع حساس بسیار مهم است. من در اینجا به چند نکته اشاره می­کنم که مردم منطقه و مسلمانانی که به پا خواستند به این چهار نکته کلیدی توجه کنند 1. حساسیت منطقه را درک کنند 2.هشیاری خود را در مقابل توطئه­ها حفظ کنند انقلابتان را مصادره نکنند،.ایمان دینی خود را تقویت کنید زیرا خدا با شماست، از تفرقه بپرهیزید که تفرقه شگرد استعمارگران و مستکبران است در مقابل هیمنه­ی آمریکا و اروپا و دنیای غرب و استکبار مرعوب نشوید، حضورتان را تا نتیجه نهایی حفظ کنید و بعد از رسیدن به نتیجه، نگهداری  نتیجه از رسیدن به نتیجه سخت­تر است مثل ملت ایریان 32سال چون کوهی استوار در مقابل دشمن بایستید. نکته­ای که می­خواهم به آن اشاره کنم ارتباط قضایای منطقه با شرایط داخل ماست آمریکا دچار شکست شده آنجا می­خواهد تدارک کند آن شکست را ؛ اینها سعی می­کنند با همان حرکت­های کاریکاتوری به تعبیر رهبری عزیزمان و دامن زدن به جریان اغتشاشات ضد انقلاب را در داخل کشور فعال کنند اولاً نگذارند انقلابی که الگوی دیگران شده تا آخر خط به عنوان تابلوی تمام نما برای ملت­ها بماند آنها می­خواهند این کار را کنند و ثانیاً دنبال این هستند که همزمان ما را با مسائل داخلی مشغول کنند و ما همین جا به ملتمان عرض می­کنیم و کسانی که دنبال اغتشاشات هستند ملت رشید ایران این را آگاهانه عرض می­کنم خطی که ببعد از راهپیمایی 22بهمن شروع شده بر اساس تحقیقات مستند مستقیماً از سوی ایالت متحده آمریکا و اسرائیل دارد تعقیب می­شود و امروز سخن گفتن از فتنه دیگر جا ندارد، فتنه در شرایط غبار­آلود مطرح می­شود آنجایی که تشخیص حق از باطل امکانپذیر نباشد، امروز شرایط اغتشاش­گران شرایط حضور ضد انقلابی در عرصه کشور است. الحمد لله مردم ما خم به ابرو نمی­آورند با نشاط و با آرامش خود را برای ورود به سال جدید آماده می­کنند ملت ما در مقابل همه آنچه که می­گذرد حاضر نیستند حتی وقت بگذارند و فکر کنند امیدورام در سال جدید ما شاهد تحولات جدیدی به نفع مردم مسلمان منطقه باشیم و خدایا از تو می­خواهیم و می­طلبیم همانگونه که در اول سال دعا می­کنیم«حوّل حالِنا إلی أحسن الحال» حال ملت ایران را به بهترین حالات انشاءالله تغییر بفرما.

دعای پایانی خطبه دوم

پروردگارا ما را بیامرز. روح بلند رهبر فقیدمان عالیست اعلی بگردان. به مراجع گذشته­مان رحمت واسعه­ات را شامل بگردان. به مراجع عزیزما بخصوص رهبر فرزانه ما عزت بیشتر عنایت بفرما. به نمازگزاران ما حسن عاقبت مرحمت فرما. کشور ما را از توطئه دشمنان حفظ فرما. باان رحمتت را بر ما نازل بفرما. در فرج مولایمان، آقایمان و صاحب اصلی­مان حضرت بقیه الله تعجیل بفرما.

إنّ أحسن الحدیث و أبلغ الموعظه کتاب الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿  إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ *

 

 



[1] . نهج البلاغه، خطبه157.

[2] . «النساء»:69.

[3] . الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏2 ؛ ص260.

[4] . «الکهف»:28.

[5] . الأمالي( للصدوق) ؛ النص ؛ ص573.

[6] . وسائل الشيعة ؛ ج‏16 ؛ ص371.

Please publish modules in offcanvas position.