اخبار

 

بسمه تعالی مشروح خطبه‏ های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ 89/05/15                                                   خطبه شماره 13

 

 

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله رب العالمین الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه و نؤمن به و نَتوکلُ علیه وَ نعوذ بالله مِن شرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالِنا وَ نَشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه و نُصلی و نُسلمُ علی حبیبه و نجیبه و خیرَته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاته بشیر ِ نِعمَته و نبیرِ نِقمَته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین و لَعنُ الدائم و اعدائُهُم اَجمَعین من الان الی قیامِ یومِ الدّین آمینَ یا ربَّ العالَمین.

«عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله ان من فارق التقوي اعزي باللذات و الشهوات و وقع في تيه السيئات و لزمه کثير التبعات»[1] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. زیرا آن کس که از تقوی فاصله گرفت و از تقوی جدا شد به لذت‏ها و شهوت‏ها مشغول می‎شود و سبب بازخواست‎های بسیار می‎گردد. حقیقت این است انسانهای جدای از مسیر تقوی در منجلاب گناه گرفتار می‎شوند و اگر انسانی در منجلاب گناه گرفتار آمد چیزی به عنوان قرب حق تعالی را نمی‎بیند و چون نمی‏‎بیند فردای قیامت سخت مورد بازخواست قرار می‏گیرد. ما راه را به تو نشان دادیم چرا به بیراهه رفتی؟ ما مسیر را برای تو هموار کردیم چرا از مسیر انحرافی راه را طی کردی و پیمودی؟

سخن در خطبه اول، طبق روال معمول سخن درباره‎ی سیره نورانی نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی و اهل بیت عصمت و طهارت بود و از انجا که جمعه آخر ماه شعبان هستییم و در آستانه ماه مبارک رمضان شهر الله قرار داریم، لازم می‎دانم به سیره عبادی پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) اشاره کنم به خصوص سیره‎ی آنان، توصیه‎های آنان، گفتار آنان در رابطه با ماه مبارک رمضان که مهمترین ماه عبادی است. منتهی پیش درآمدی عرض کنم و آن پیش درآمد سخنانم این است که ارزش و کلام آدمی به میزان ارتباط و همسویی او با مبداء کمال بستگی دارد هم در حوزه معرفتی و هم در میدان عمل. این پیوند و ارتباط با مبدا کمال از ناحیه انسان هرچه استوارتر و عمیق‎تر باشد، انسان از شکوفایی و کمال و بالندگی بیشتری بهره مند خواهد شد، زیرا اگر دنبال کمال هستیم قرآن می‎گوید و بیان می‏دارد: «مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً» [2] اگر کسی پی جوی عزت است و عزت خواه است و عزت طلب است این عزت را در سایه ارتباط با خدا طلب کند . عزت خداوندی را مطالبه کند تا همیشه در جامعه سربلند باشد. هم رسول گرامی اسلام و هم اهل بیت عصمت و طهارت و هم در حوزه‎ی شناخت و معرفت بی‏نظیر بودند و گوی سبقت را از دیگران بردند و هم در میدان عمل و پرستش. آنها سالکانی بودند که در هر دو حوزه‏ی معرفت و عمل و عبادت به مقصد رسیدند و راه اصلی و اساسی را پیدا کردند. تعبیری رسول گرامی اسلام دارد تعبیر بسیار جالبی است هر دو حوزه را اشاره می‎کند، هم حوزه شناخت و هم حوزه‏ی عمل. می‎فرماید: «إِنِّي كُنْتُ أَوَّلَ مَنْ أَقَرَّ بِرَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ وَ أَوَّلَ مَنْ أَجَابَ»[3] من هم در حوزه معرفتی اولین هستم و هم در موضعِ و حوزه‎ی عبادت و عمل. من نخستین کسی هستم که به پروردگار خویش اقرار کردم یعنی شناخت پیدا کردم و فرمان او را به بندگی اجابت کردم یعنی در مقام عمل هم کوتاهی از من دیده نشده و من اولین هستم در این عرصه و در این میدان عمل و اگر بخواهیم به جایگاه پیغمبر اشاره کنیم، به مقامات و مناصب الهی و معنوی پیغمبر اشاره کنیم حقیقتاً و واقعاً باید گفت اگر پیغمبر به این جایگاه رسیده و اگر پیغمبر به این مقام و منصب رسیده همه در سایه ی عبودیت نبی گرامی اسلام بوده و جالب تعبیرات قرآن هست. این برداشت من هست. قرآن از پیامبران الهی زیاد سخن به میان می آورد و آنان را به عنوان عبد یاد می‎کند، ولی هر موقع نسبت به پیغمبری می‎خواهد واژه عبد را برای او به کار ببرد، نام آن پیغمبر را ذکر می‎کند، ولی در قرآن هر جا از عبد مطلق سخن گفته، پیغمبر اکرم است. این تعبیر زیبا را در قران نگاه کنید. قران می‎فرماید: «وَ اذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَار»[4]  و در جای دیگر می‎فرماید: «وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ»[5]. عبد ما ایوب را یاد آور. می‎بینیم واژه عبد را در رابطه با ابراهیم، در رابطه با اسحاق، در رابطه با یعقوب ، در رابطه با ایوب به کار برده و نام آنها را بیان کرده، یعنی این گونه نبوده بفرماید و اذکَر عبادنا که روشن شود مقصود ابراهیم است، یعقوب است و اسحاق، اما به پیغمبر اکرم که می‎رسد جمله این است «تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيراً »[6]»  دیگر نام پیغمبر را ذکر نمی‎کند، عبد مطلق پیغمبر است. «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ »[7]تعبیر جالب، اسراء بعَبِده. عبد مطلق چیست؟ وجود نازنین نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی، زیرا پیغمبر به آسانی به این مقام نرسیده است. اشک و ناله‎ی نیمه شب او، استغفار او، توجه او به خدای متعال، که این ویژگی در رابطه با تمام اهل بیت و همه اهل بیت به خوبی وجود دارد. ام سلمه می‎گوید: شبی پیغمبر را ندیدم، تفحص کردم، دیدم پیغمبر مشغول دعا کردن است و مرتب اشک می‎ریزد، استغفار می‎کند و عرض می‎کند: «الهی لَاتَكِلَنِي إِلی نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً»[8]. خدایا مرا یک چشم بر هم زدنی به حال خودم وا مگذار. این تعبیر پیغمبر است. ام سلمه می‎گوید: به پیغمبر عرض کردم یا رسول الله تو که نزد خدا عزیزی و همه گناهان تو امرزیده هست، تو گناه نداری. قران می‎گوید: «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ»[9] تو چرا به حال استغفار، تو چرا به حال دعا و اشک و آهی و جواب پیغمبر را ببینید. پیغمبر می‎فرماید: اگر لحظه‎ای از خدا غافل شوم، فکر می کنی چه چیزی من را نگاه خواهد داشت جز خدا. و این حالت برای همه ما درس است. چرا من این مقدمه را عرض کردم، این مقدمه‎ی ورود به ماه رمضان است. ماه رمضان، ماه عبادت، ماه بندگی، ماه درس گرفتن از پیغمبر و اهل بیت است. ببینیم سیره‎ی این بزرگان در رابطه با ماه مبارک رمضان چیست؟ اکنون که روز‎های پایانی ماه شعبان است، کاری کرده ایم واقعاً یا آماده نکرده‏ایم؟ ما در زندگی پیغمبر و اهل بیت آنچه را مشاهده می‎کنیم می‏بینیم برای بزرگداشت ماه رمضان تدارک وسیع می‎دیدند. آیا ما آن تدارک لازم را دیده‎ایم؟ آمادگی لازم را پیدا کرده‌ایم؟ به اصحابش، یارانش و به اهل خانواده‎ خویش، تک تک توصیه می‎کردند که با ماه با عظمتی، ماه رمضان، شهر الله مواجه اید و باید ساز و کار لازم را داشته باشید، چون این ماه ماه عجیبی است. در ششم ماه رمضان تورات نازل شده، در دوازدهم ماه رمضان انجیل نازل شده و در شب قدر قرآن بر پیغمبر نازل شده، این عظمت ماه مبارک رمضان است. تعبیری وجود مقدس امام صادق (ع) دارند. تعبیر جالبی است، ماه رمضان درهای آسمان به روی بندگان خدا گشوده می‏شود. شیطان به بند کشیده می‏شود. اعمال مومنان مقبول می‎شود. ماه رمضان، ماه نماز است. برادران و خواهران، هم ماه روزه است، هم ماه تلاوت قرآن است، هم ماه دعا و استغفار و توبه است. سفره خدا گسترده است تا ببینیم همت خدا چگونه باشد. گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست! من وتو کجای کاریم و چگونه می‏خواهیم اهمیت بدهیم؟ شخصی از پیامبر اکرم سوال می‏کند، می‏گوید: یا رسول الله مرا به عملی شایسته راهنمایی کن. حضرت فرمود: روزه. طرف انگار قانع نشد، برای بار دوم سوال کرد، یا رسول الله مرا به عملی شایسته راهنمایی کن. پیغمبر فرمود: روزه. و برای بار سوم پیغمبر(ص) فرمود: روزه، زیرا روزه هیچ جایگزینی ندارد. نکته‏ای که من می‏خواهم عرض بکنم این است که برادران و خواهران کارهایی که احساس می‏کنید با روزه گرفتن شما منافات دارد تقلیل بدهید، کم کنید. کارهایی که باعث می‏شود در روزهای گرم تابستان نتوانید روزه بگیرید، ان کارها را تغییر و تاخیری درش ایجاد کنید. به بچه های عزیزمان، نوجوانان مان که سن بلوغ رسیده اند، حالت تشویقی ایجاد کنیم که امسال سر سفره سحری ما، سر سفره‏ی افطاری ما، این نونهالان ما، این عزیزان حضور داشته باشند. به هر شکلی که می توانید تشویق کنید و بر تعداد مخلصان و بندگان خدا در این ماه بیفزاییم و توجه داشته باشیم روزه تنها خودداری از خوردن و آشامیدن نیست به تعبیر بزرگان این روزه عوام است که از مفطرات پرهیز می‏کنند. بریم سراغ خواص که روزه خواص تمام اعضا و جوارح انسان روزه اند. غیبت نمی‏کنند، تهمت نمی‎زنند. با آبروی دیگران بازی نمی‏کنند، حیثیت‏ها را نگه می‎دارند و بریم سراغ روزه‎ی خاص الخواص یا خواص الخواص که آن دیگر در اوج هستند آنها که این شکلی هستند، حتی فکر گناه هم به مخیله شان خطور نمی‏کند. در ماه مبارک رمضان این شکلی شد، از مفطرات پرهیز کردیم، تمام اعضا و جوارح ما، زبان ما، پای ما، دست ما روزه دار بود و به اوج رساندیم که حتی فکر ما هم گناه در مخلیه‏ی فکر ما خطور نکرد انجا توانسته‏ایم به اوج قله‏ی خداباوران برسیم. تعبیرات پیغمبر خیلی زیباست، فرصت نیست من اشاره کنم. پیغمبر می‏فرماید: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ. توصیف پیغمبر را نگاه کنید . ماه خدا «بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ» در این ماه‏ها، «وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ»[10] کدام ماه پیدا می‏کنید این شکلی. بعد می‏فرماید: شما مهمانان خدا هستید، شما اهل کرامتید، تو ماههای دیگه این شکلی حساب باز نمی‎کنند برای شما. تو ماه رمضان «أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ»خواب شما عبادت است «وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»[11] این خطبه را که حضرت داشت می‎خواند، امیرالمومنان می‏فرماید: من ایستادم و این سخن را مطرح کردم، خوب دقت کنید. می‎گوید از رسول الله سوال کردم : يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ بهترین عمل در این ماه چه عملی است؟ خوب گفتیم قران خواندن ارزشمند است، دعا ارزشمند است، ولی پیغمبر پاسخ دیگری دادند: «فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ‌أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ»[12] پارسایی و پرهیز از گناه و وارد نشدن در حریم الهی. از محرمات پرهیز کنیم، منتها ورع و پارسایی درجاتی دارد. اولین درجه‏ی نازله‏ی ورع، پرهیز از گناه است، توبه است، به سمت معصیت نرفتن است. اما ورع صالحان این نیست. ورع صالحان این است که نه تنها از حرام پرهیز می‏کنند، از مشتبهات نیز پرهیز می‎کنند. اگر جایی شک دارند این لقمه حلال است یا حرام انجا نیز ورود پیدا نمی‏کنند. ورع اهل تقوا این است که هم از محرمات و هم از مشتبهات پرهیز می‏کنند و حتی اگر احساس بکنند سخنی ممکن است آنها را به مرز گناه بکشاند. گرچه فی حد نفسه حلال است، از ان هم پرهیز می‏کنند و من در پایان این دعای زیبای امام باقر را عرض بکنم که شما امین می‎گویید «اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَيْنَا بِالْأَمْنِ وَ‌الْإِيمَانِ وَ السَّلَامَةِ وَ الْإِسْلَامِ وَ الْعَافِيَةِ الْمُجَلِّلَةِ وَ الرِّزْقِ الْوَاسِعِ وَ دَفْعِ الْأَسْقَامِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا صِيَامَهُ وَ قِيَامَهُ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ فِيهِ اللَّهُمَّ سَلِّمْهُ لَنَا وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا وَ سَلِّمْنَا فِيهِ‌ ». امام در بخش اول می‏فرماید: پروردگارا ماه رمضان را برای ما سالم بدار و از ما سالم دریافت کن وَ سَلِّمْنَا فِيهِ‌ و ما را در آن سلامت بدار. خیلی تعبیر جالبی است امام در اینجا مطرح می‏کنند.

دعای پایانی خطبه اول

پروردگارا برکاتت را در این ماه بر ما نازل بفرما. توفیق توبه و عبادت نصیب ما بگردان. روح بلند رهبر فقیدمان عالی ست، اعلی بگردان. به مقام معظم رهبر عزیزمان توفیق عنایت بفرما. مراجع بزرگوارمان را عزت کرامت بفرما. وحدت و یکپارچگی در میان ما حاکم بگردان. ملت ما را در مقابل فضای غبار الود محیط جامعه بصیرت و اگاهی عنایت فرما. به جانبازان عزیزمان صبر و استقامت مرحمت فرما. به خانواده‏های شهیدانمان اجر و پاداش مرحمت بفرما. به منتظران ظهور ثبات قدم عنایت فرما. مشکلات فقر و بیکاری و نابسامانی‏های اقتصادی را از جامعه ما ریشه کن بگردان.

انّ احسن الحدیث وَ ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

اذا جاء نصرالله و الفتح *ورایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا *فسبح بحمد ربک و ستغفره انه کان توابا *

صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمن الرحیم.

«الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، بائث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد وَ علی آله الطاهرین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوة المصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علیٍ و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخَلفِ القائم المهدی، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه»

 عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله فاتقوا الله الذى إن أسررتم علمه و إن أعلنتم كتبه»[13]بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. تقوای از خدایی که اگر رازی را پنهان بداریم، می‏داند و اگر ان را آشکار کنیم ثبت و ضبط می‏کند. توجه داشته باشیم، آنچه در نیات ما می‎گذرد خدا از آن اگاه است و اگر آنچه از نیت ما گذشت، در عمل ظهور و بروز پیدا کند چه حسنه و چه سیئه، برای ما نوشته می‏شود. مواظب باشیم کسانی که از ناحیه پروردگار عالم بر اعمال ما موکل‏اند، لحظه لحظه‎ی زندگی ما را ثبت می‎کنند و بعد پرونده قطوری به دست ما خواهند داد. این حسنات شماست و این سیئات شماست.

در این خطبه به بیان مناسبت‏ها و نکاتی اشاره می‏کنم. امروز که روز پانزدهم مرداد هست، مصادف است با یک حادثه‎ی هولناک در تاریخ بشریت که توسط استکبار جهان خوار آمریکا به وقوع پیوسته، امروز روز بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی است که در آن روز حدود 160 هزار نفر انسان کشته و زخمی شدند و ژاپن حقیقتاً بخش زیادی از ان به تَلی از خاک تبدیل شد. این جنایت از کجا سر زد، از افرادی که ادعای تمدن، دموکراسی، حقوق بشر و از این واژه‎های بی‏محتوا مطرح می‎کردند از آنها سر زد. حقیقتاً بشر معنای دموکراسی را با کاربرد بمب اتمی بر سر مردم ژاپن فهیمد. این یک تفسیر جدید بود از دموکراسی و طرفداری از حقوق انسانها و در آن روز و بعد از آن تا امروز چهره‎ی واقعی تمدن غرب برای جهانیان به نمایش در آمده است و آنها آبرویی برای مطرح کردن ندارند. نکته‏ی دوم اخیراً رییس ستاد مشترک ارتش امریکا اعلام کرده که واشنگتن طرح حمله به ایران را در اختیار دارد البته بعد اضافه کرده که چشم انداز حمله به ایران برای ما خیلی نگران کننده است. من چند نکته در اینجا عرض می‎کنم و نظر شما را می‎خواهم . امریکایی‎ها این بار اولشان نیست که از یک سو تحریم‎ها را علیه ایران شدت می‎بخشند و از سوی دیگر با زبان زور و تهدید با ایران سخن می‎گویند. اولین تحریم برای ما در سال 59 اتفاق افتاد که تاکنون این تحریم‎ها ادامه دارد اما سوال این است شما مردم، شما زن و مرد، شما ملت رشید ایران، در رابطه با تحریم‎های دشمن چه کرده‎اید؟ من به صراحت عرض می‎کنم که امروز به اعتراف همه دوستان و دشمنان ملت ایران، ملت ایران از هر زمان قوی‎تر است. من یک تقاضا می‎کنم این تکبیرها را بگذارید برای آخر خط که وقت من برای گفتن مطالب باشد در عین ارادت نسبت به ابراز احساسات شما داریم. این اقدامات نابخردانه دشمنان ما در طول سال‎های پس از انقلاب ملت ما را آبدیده‏تر کرده و بر این باوریم که باز، این دشمنان ما در مقابل ملت ما، برای چندمین بار متحمل شکست سختی خواهند شد. ملت ایران، ملت باهوشی است، همیشه این قدرت را دارد که تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. این هوشمندی ملت ماست. ما در طول این سالیان تحریم‏ها در ابعاد موشکی، فناوری هسته‎ای، سلول‎های بنیادی و بحث ماهواره با ظرفیت عظیم جوانان پرشور و با انگیزمون گوی سبقت را از همگان برده‎ایم. امریکا تصور می‎کند با این تحریم‎ها می‎خواهد ملت ایران را از پا در اورد. ما به صراحت عرض می‎کنیم امروز موضع رهبری شجاع ما، سکاندار ارجمند کشتی انقلاب ما ، موضع ملت ما، موضع دولت ما یکی است و دشمن نمی‎تواند تحت عنوان طرفداری از ملت شکافی بین رهبری و دولت و ملت ایجاد کند.

سخن آخر من با امریکایی‏ها و استکبار جهانی در این مکان مقدس این است، گرچه ما می‏دانیم هدف اصلی شما جنگ روانی است علیه ما، و متزلزل کردن و منفعل کردن و به عقب وا داشتن ملت ایران است اما به شما مقتدرانه می‎گوییم ملت ما هوشیار است، ما انسجام‎مان را در سطح مسئولین و قوا حفظ می‎کنیم، انسجام ملی‎مان را روز به روز افزایش می‏دهیم، آمادگی‏هامون را بالا می‏بریم و اعلام می‏کنیم شما این آرزو را برای همیشه به گور خواهید برد و من اینجا سخنی به عنوان یک برادر کوچک با عزیزان دست‏اندرکار و مسئول و با مردمان عرض می‏کنم: خیلی باید مراقب باشیم سخنی، حرکتی، کاری انجام ندهیم که دشمن از ان برداشت جدایی و تفرقه کند. خیلی باید مراقب باشیم، مطالعه نکرده حرف نزنیم. بنا نیست که هر چیزی به ذهن مان می‏رسد مطرح کنیم. یک روز مکتب اسلام را مطرح نمی‏کنید، مطرح ایران را مطرح می‎کنید این چه حرفی است، چرا این شکلی حرف می‎زنید؟ چرا در جامعه تشویش ایجاد کنید؟ چرا تو جامعه نگرانی کنید؟ آنقدر حرف برای گفتن هست. کاری که انجام گرفته بود کار بسیار خوبی بود که ایرانی‏های خارج از کشور احساس کنند اینجا وطن آنهاست، میهن آنهاست، اما بنا نیست هر سخنی که به ذهن‏مان میاد که بعد افراد مختلف تفسیر کنند این سخن را. چرا سخن شفاف و روشن بدون تفسیر مطرح نکنیم. مواظب باشیم بهانه به دست دشمن ندهیم، دوستان را هم نگران نکنیم.

نکته‎ی بعد در رابطه با لبنان است. دو سه کار انجام شد در رابطه با لبنان. یکی هم صهیونیستها هم مجموعه‎ای

در داخل لبنان سعی کردند قتل نخست وزیری لبنان را به گردن حزب الله بیندازند . اقدام دوم ، چند روز اخیر رژیم صهیونیستی چند روز اخیر حمله‎ای به لبنان کرد، 3 نفر شهید شدند، چند نفر زخمی شدند. تحرکاتی را هم شما در سطح منطقه شاهد بودید، حالا چه کسانی می‏توانستند از این تحرکات استفاده کنند کاری ندارم. ولی من در اینجا به دو سه نکته اشاره می‏کنم . کاری که آنها انجام دادند که حزب الله را به عنوان شریک در قتل حریری مطرح کنند برای اختلاف در درون لبنان بود، اما با سخنرانی و موضع گیری‎های رشیدانه‏ی فرزند رسول الله، سید حسن نصرالله این توطئه خنثی شد و جالب این بود که از یک طرف خواستند تشدید کنند اتهام قتل را. اسراییل ناشیانه حمله به لبنان کرد و با این حمله مسئله‎ی اختلاف از بین رفت و انسجام ملی در لبنان ایجاد شد. اینکه در روایات ما نازل شده که خداوند دشمنان ما را احمق آفریده یعنی همین. از یک سو تحریک می‎کند و از سوی دیگر حمله می‏کند. حزب الله اعلام کرد که ما در کنار ارتش لبنانیم و اجازه حمله‎ی اسراییل را نخواهیم داد، ولی یک سوال این است با این توطئه‎های اسراییل یک روز به کشتی‎های آزادی حمله می‎کند تو این چند روز اخیر یک روستا را با خاک یکسان کرده، خانه را بر سر اهالی آنجا ویران کرده، مردم بیچاره آواره‎ی بیابان‎ها شدند. سوال من از سران کشورهای عربی و اسلامی است چرا سکوت کرده‏اید؟ چرا باز روند سازش را دارید دنبال می‏کنید؟ در خوابید یا بیدار؟ دشمن را نشناخته‎اید یا شما را به خواب کرده‏‎اند؟

نکته بعد که می‎خواهم اشاره کنم و نکته‎ی پایانی عرضم هست، هفدهم مرداد ماه روز خبرنگار است. خبرنگاران سربازان در میدان جنگ نرم‎اند. سربازان کارشان کاری است حساس، پرزحمت و کاملاً حرفه‎ای. از همین جا از همین تریبون، من به همه‎ی خبرنگاران انقلابی که در جهت مصالح انقلاب و اسلام حرکت می‎کنند صمیمانه و متواضعانه این روز را تبریک عرض می‏کنم. امروز دنیای ارتباطات است، عصر انفجار اطلاعات است. خبرنگار نقش کلیدی دارد هم در ساختن افکار عمومی جامعه و هم در رویارویی با جنگ نرم. خبرنگاران جزء پیشگامان‏اند. سربازان خط مقدم‎اند، ولی یک انتظار از خبرنگاران همه دارند و ان انتظار این است که بر اساس این رسالت خبرنگاران عزیز ما باید مراقبت کنند. در هر کار خبری دچار شایعه پراکنی نشوند. حقایق را بگویند. در اخبار علاوه بر سرعت، دقت، صحت، روزامدی، مستند بیان کردن و باور پذیر بودن برای مخاطب، رعایت مصالح ملی و امنیت ملی جامعه را هم داشته باشند. کار خبرنگاری باید به قله‎ی حرفه‏ای خودش دست پیدا کند. امروز خبررسانی در سیطره امپراطوری صهیونیستهاست. انتظار ما از خبرنگاران عزیز این است که باید این اسطوره را با همت‎شان و تلاش‎شان در هم بشکنند و صحیح ترین خبرها را به دنیا مخابره کنند.

در پایان یک تذکر کوتاه هم به دولت و صدا و سیما دارم. به صدا و سیما تذکرم این است: ماه رمضان فرا می‎رسد. متدینین، مومنین، اهل علم ، علما، بزرگان یک گلایه سال‎های گذشته داشتند، البته کمی کم شده، اما تا فرصت برای رمضان باقی است این سریال‎های پشت سر هم تو ماه رمضان که خلق الله را میخ کوب تلویزیون می‎کنید و من بر هنرتون افرین می گویم، ولی به فکر مسجد باشید. باعث نشود کار هنری و سریالی شما مردم ما را از مساجد جدا کند. ساعتها را به گونه‎ای تنظیم کنید که مردم به یاد مساجد باشند، به یاد دین خدا هم باشند، در عین حال تنوع تو زندگی هم ما بحثی نمی‎کنیم، ولی وقت نماز، وقت مراسم، وقت مساجد، به گونه‎ای تنظیم بشود که مردم طعم و لذت ماه رمضان را در بندگی ببینند و نه در دیدن سریال فقط.

نکته‎ی دوم، به دولت عرض می‎کنم. ماه رمضان است شرایط زندگی مردم مختلف و متفاوت است. کالاها باید به وفور در اختیار مردم باشد. فقرا به اندازه توانشان بتوانند از امکانات استفاده کنند. جلوی گرانفروشی باید به جدیت گرفته شود، البته برای همه‎ی روزها و برای همه‎ی ایام، ولی اگر دولت رضایت مردم را می‎خواهد که می‎خواهد، اگر عشق مردم را می‎خواهد که می‎خواهد باید در این عرصه به شکل جدی وارد مبارزه شود تا مردم بتوانند ماه رمضان بسیار خوبی را پشت سر بگذارند ان شاء الله.

دعای پایانی خطبه دوم

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد *

صدق الله العلی العظیم.