خطبه نماز جمعه قم مورخه 91/12/25

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

مورخ 91/12/25                                                      خطبه شماره 57

 

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله نحمده وَ نستعینه وَ نستغفره وَ نَستهدیه وَ نؤمنُ به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شُرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا وَ نشهدُ ان لا اله الا الله وَحده لا شریکَ لَه وَ نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه وَ خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ وَ مُبلغ رسالاته بَشیر رحمته و نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین وَ لَعن الدائم علی ائدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان الی قیامِ یُوم الدین. اَلسلامُ عَلَیکَ یا حجةَ الله. السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه و رحمة الله و برکاته».

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله.

عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص وَ نَحْنُ مُجْتَمِعُونَ فَقَالَ يَا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِينَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ إِلَى أَنْ قَالَ فَإِنَّ رِيحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ أَلْفِ عَامٍ وَ لَا يَجِدُهُ عَاقٌّ وَ لَا قَاطِعٌ »[1] بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. جابر بن عبداله انصاری از یاران و اصحاب رسول گرامی اسلام سخنی را از پیامبر اکرم نقل می‎کند. او در این سخن می‎گوید که ما در جایی جمع بودیم که پیامبر اکرم بر ما وارد شد و به ما خطاب کرد: ای گروه مسلمانان تقوی را پیشه کنید و صله‎ی رحم به جا آورید و بعد اضافه فرمود که همانا بوی بهشت از فاصله‎ی هزار سال راه به مشام می‎رسد، اما کسی که عاق والدین شده و صله‎ی رحم را به جا نیاورده بوی بهشت را استشمام نمی‎کند. خوب این پیام هشدار دهنده‎ای است برای ما به خصوص که ما در آستانه‎ی سال نو قرار داریم. برادران من، خواهران من، شما ممکن است در فاصله‎ی یک سال دو سال آن رابطه‎ی خویشاوندی را که اسلام به آن سفارش کرده حق آن را ادا نکرده باشید. برادر با برادر، برادر با خواهر، فرزند با پدر و مادر، پدر و مادر با فرزندان، بستگان با یکدیگر روابط مطلوبی نداشته باشند. این جمله‏ی زیبای نبی گرامی اسلام می‎تواند برای ما این پیام را برساند که در فرصت سال نو و تعطیلات اول سال تمام تلاشمان را به کار ببریم که صله‎ی رحم به جای آوریم. پیوندها را مجدداً برقرار کنیم. پیامبر می‎فرماید: بوی بهشت از هزار سال راه به مشام می‎رسد، اما کسی که عاق والدین شده، صله‎ی رحم را ترک کرده او بوی بهشت را استشمام نمی‎کند. در ارتباطاتمان این پیوندهای سببی و نسبی را رعایت کنیم.

در خطبه‏ی اول همان گونه که می‎دانید سخنان ما پیرامون سیره‎ی نورانی پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت بود و از آن جا که پنجم ماه جمادی الاولی مصادف است با میلاد با سعادت شیر زن کربلا، قهرمان کربلا، زینب کبری علیها السلام و سخنران قبل از خطبه نیز در رابطه با این موضوع به نکاتی اشاره کردند، اجازه بفرمایید من هم پیرامون این موضوع از زاویه‎های دیگری سخن بگویم. خب می‎دانید که زینب کبری سلام الله علیها در دوران کودکی سن پنج سالگی مادرش را، صدیقه‎ی طاهره زهرا را از دست می‎دهد. در حقیقت این زینب از دوران کودکی با مشکلات و رنج‏های فراوانی همراه بود. او ام کلثوم کبری نامیده می‎شود. صدیقه‎ی صغری نامیده می‎شود. علامه‎ی مامغانی موقعی که در رابطه با زینب می‎خواهد سخن بگوید به عنوان یک محدثه، می‎گوید:«زَیْنَبُ و ما زَیْنَبُ؟وَ ما اَدریکَ ما زَیْنَبُ؟هِیَ عَقیلَةُ بَنی هاشِمٍ وَ قَدْ حازَتْ مِنَ الصِّفاتِ الْحَمیدَةِ ما لَمْ یُحزْها بَعْدَ اُمِّها أحَدٌ حَتی حَقَّ اَنْ یُقالَ هِیَ الصِدّیقَةُ الصُغْری، هِیَ فِی الْحِجابِ والْلِفّافِ مَزیدَةٌ لَمْ یَر شَخْصَها أحَدٌ مِنَ الرِّجالِ فی زَمانِ اَبیها وَ اَخَویها الاّ یَومَ طَّفِّ وَ هِیَ فِی الصَّبْرِ وَ الثَّباتِ وَ قُوَّةِ الایمانِ وَالتَّقوی وَحیدَةٌ وَ هِیَ فِی الْفَصاحَةِ وَ الْبَلاغَةِ کَاَنَّها تَفْرَغُ عَنْ لِسانِ أمیرِالمؤمنین علیه السلام »[2]این سخن علامه‎ی مامغانی در رابطه با زینب کبری است. زینب، چیست زینب؟ تو چه می‎دانی زینب کیست؟ او صدیقه‎ی صغری است، اگر فاطمه صدیقه‎ی کبری است او صدیقه‏ی صغری است. او از ویژگی نسب نبوی و تربیت علوی و فاطمی برخوردار است. فردی است با خصوصیات برجسته که در میان خاندان عصمت و طهارت به عنوان عقیله‎ی بنی هاشم از او یاد می‎شود. من چند ویژگی در رابطه با زینب کبری عرض بکنم؛ او برخوردار از علم الهی‎ست. خوب ویژگی انسان و بهترین امتیاز انسان نسبت به سایر موجودات حتی ملائکة الله این است که از دانش و بینش برخوردار است. «وَ عَلَمَ آدَمَ الاسماء کُلَها»[3]. خداوند اسماء را به انسان و به آدم یاد داد و فرشتگان اعتراف کردند که در مقابل علم آدم و دانشی که آدم می‏دارد آنها ناتوانند، اما این علم و دانش گاهی لَدُنی است و گاهی اکتسابی. ویژگی زینب کبری این است که علم او علم لدنی است و شاهد بر این سخن، سخنی است که امام سجاد زین العابدین علیه الصلوه و السَلام نسبت به او مطرح می‏کند. « أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ »[4]. عمه‎ام زینب، تو دانشمندی معلم ندیده‏ای و فهمیده‏ای فهم نیاموخته‎ای. این ویژگی زینب کبری سلام الله علیهاست و لذا کرسی درس تفسیر او در دورانی که امیر المومنین به کوفه آمده نشانگر دانش و علم سرشار زینب کبری است. او در بعد عبادت شخصیتی است شناخته شده. من دو نکته عرض می‎کنم در رابطه با بعد عبادی زینب کبری سلام الله علیها. در هنگام وداع حسین ابن علی علیه صلوة و السلام، شاید وداع آخر باشد، یا یکی از وداع‎های حسین بن علی. جمله‎ایی دارد خطاب به زینب « يا اختاه، لا تنسيني في‏ نافلة الليل‏»[5] خواهرم زینب مرا در نافله‎ی شب فراموش نکن. حسین بن علی هنگام وداع و روانه میدان رزم به زینب می‎فرماید خواهرم زینب در نماز شب مرا فراموش نکن. این بعد عبادی زینب کبری سلام الله علیهاست که حسین ابن علی به او این چنین خطاب می‏کند یا تعبیری است فاطمه بنت حسین در رابطه با زینب کبری سلام الله علیها دارد. تعبیرش این است که شب عاشورا یک شب خاص برای زینب بود، همان گونه که حسین ابن علی مهلت طلبیده بود که با خدا راز و نیاز و دعا و مناجات داشته باشد فاطمه بنت الحسین می گوید « و أمّا عمّتي‏ زينب‏ فإنّها لم تزل قائمة في تلك الليلة (أي العاشرة من المحرّم) في محرابها تستغيث إلى ربّها»[6] شب عاشورا جلوه‏ی خاصی داشت عبادت عمه‏ام زینب، مرتب در حالت استغاثه‎ی با خدا و خواستن از درگاه الهی بود. این جلوه‏ی عبادی زینب کبری سلام الله علیهاست. جلوه‏ی دیگری که موج می‏زند و می‏تواند الگوی رفتاری جامعه‎ی امروز ما باشد که متاسفانه تحت تاثیر فضای غرب زدگی قرار گرفته جریان عفت و پاکدامنی زینب کبری سلام الله علیهاست. خوب نگاه کنید زینب کبری چه مقایسه‏ای می‏کند. برادران، خواهران محترم، خوب دقت کنید. خواهران این نکته را دقت کنند. شهید چه مقامی پیش ما دارد؟ شهید چه جایگاهی پیش ما دارد که پیامبر اکرم در آن جمله فرمود : « فَوْقَ كُلِّ ذِي بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ الرَّجُلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ»[7] بالاتر از هر خوبی، خوبی وجود دارد تا جایی که انسان به شهادت برسد و اگر به شهادت رسید بالاتر از آن خوبی وجود ندارد. اما زینب کبری یک مقایسه‏ای می‎کند بین مجاهد شهید از یک سو و بین دارا بودن عفت و پاکدامنی از سوی دیگر. نشان می‏دهد که اگر جامعه‏ای عفیف و پاکدامن باشند شهدا و مجاهدان در دامن این مادران پرورش پیدا می‏کنند و رشد می‏کنند. جامعه‏ای که عفیف و پاکدامن نباشد، مجاهد تربیت نمی‏کند، مجاهد به جامعه تحویل نمی‎دهد. زینب سخنش این است «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ»[8] مجاهد شهید در راه خدا اجرش بیشتر از کسی نیست که قدرت دارد گناه کند، قدرت دارد عفیف و پاکدامن نباشد، اما عفت می ورزد و پاکدامنی را پیشه می کند. بعد می فرماید: نزدیک است انسان عفیف فرشته ای از فرشتگان الهی باشد. این جایگاه عفت و پاکدامنی در جامعه ماست و زینب از این جهت وارث واقعی مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیهاست. در طول دوران سفر از مدینه به کربلا و از کربلا به شام و از شام به مدینه آن چه از زینب دیده شد عفاف و پاکدامنی بود و آن شاعر عرب خیلی زیبا در وصف فاطمه سروده است

وَرِثَت زينَبُ   من امها                                                              کُلَّ الَّذي جَري عَلَيها وَ صارَ 
زادَت ابنَةٌ عَلي اُمِّها                                                           تَهدي مِن دارِها اِلي شَرِّ دار 
تَستُرُ  بِاليُمني  وُجُوهاً  فَاِن                                                                 اَعوَزَها  اسَّترُ ت َمَدّ  اليَسار

زینب تمامی آن چه بر مادر گذشت به ارث بود. مصیبت‏ها را زینب به ارث برد. بعد می گوید منتها فهم زینب از این جهت اضافه تر بود که زینب اسارت هم متحمل شد، اما مادر اسارت را متحمل نشد. امتیازات مادر را زینب دارد به استثنای امتیاز دیگری که تهدی مِن دارِها الی شَرِ دار و در عفت و پاکدامنی زینب که همین که شجاعانه با ابن زیاد برخورد می‏‎کند بر سر یزید فریاد می‌کشد؛«أمن‏ العدل‏ يا ابن الطلقاء تخديرك حرائرك و إماءك و سوقك بنات رسول اللّه سبايا؟»[9] آیا از عدالت است ای آزاد شده‏ی پیامبر که زنان تو، کنیزکان تو پشت پرده باشند اما دختران رسول الله به صورت اسیر به این سو و آن سو کشیده شوند این جایگاه زینب کبری است . این چنین سخن می‏گوید و بعد دیگر زینب، ولایتمداری زینب است که امروز لازمه‏ی جامعه‏ی ماست. زنان جامعه ما، مردان جامعه ما ولایتمدار باشند. دقیقا همان خطی را که صدیقه‏ی طاهره فاطمه زهرا پیروی کرد و خطاب کرد به وجود مقدس امیر المومنین:« یا ابا الحسن روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء »[10] ما این را در سر تا سر زندگی زینب کبری می‏بینیم. او معاصر هفت معصوم است. پیامبر را درک کرده، امیرالمومنین را درک کرده، فاطمه زهرا را درک کرده، امام مجتبی را درک کرده، سالار شهیدان را درک کرده، امام سجاد را درک کرده، امام باقر را درک کرده. می‎بینیم زینب یکپارچه ولایت مدار است، هر جا که می رسد زینب این چنین عمل می‎کند. از صحنه‎ی عاشورا گرفته تا صحنه‏های دیگر اوج ولایت مداری زینب کبری را انسان لمس می‏کند و احساس می‏کند. صبر و پایداری زینب هم که نمونه است. در زیارت نامه‏ی زینب این جمله برجسته به چشم می‏خورد، خیلی جمله‏ی عجیبی است! «لَقَد عَجِبَت مِن صَبرِکَ مَلائکَةُ السَماء» زینب تو به کجا رسیده‏ای که ملائکه آسمان از صبر تو به شگفتی در آمدند. امیدوارم که ما زندگی اهل بیت را سر مشق برنامه‏های خودمان قرار بدهیم. خدا می‏داند، برادران من، خواهران من، بعد از کلام الهی هیچ راهی سالم تر و مطمئن تر از راه اهل بیت نیست. دچار تردید نشوید راه را گم نکنید، مسیر عوضی نروید، بهترین راه راه اهل بیت است.

دعای پایانی خطبه اول

«ان الله یامُرُ بالعَدلِ وَ الاِحسان وَ ایتاءِ بالقُربی وَ ینهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر وَ البغی یَعظُم لعلَکُم تَذَکَرون».

پروردگارا ما را با سیره‏ی اهل بیت آشنا بگردان. در فرج مولایمان و ولی نعمت مان تعجیل بفرما. روح بلند رهبر فقیدمان عالی است اعلی بگردان. به رهبر فرزانه ی انقلاب مان و سایر مراجع بزرگوار تقلیدمان عزت و سلامت مرحمت بفرما. به خانواده های شهیدانمان صبر و اجر کرامت فرما. به جانبازانمان، آزادگانمان عزت کرامت بفرما. توطئه های دشمنان به خودشان برگردان. پروردگارا مشکلات جامعه‏ی ما را، گرانی و بیکاری جامعه ما را با عنایات و مدد خودت برطرف بفرما. پروردگارا، پروردگارا ما را از باران رحمتت بهره مند بفرما.

«انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز».

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم

 قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد

 صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم

 «الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالبٍ علیه افضَلُ صلوة المصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه وَ علی، علی بن الحسین زینُ العابدین وَ علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد ابن الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی ، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه»

 السلام علیک یا فاطمه یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شانا من الشان .

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله.

« عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ‏ أَيُّهَا النَّاسُ‏ اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ‏ وَ اسْعَوْا فِي مَرْضَاتِهِ وَ أَيْقِنُوا مِنَ‏ الدُّنْيَا بِالْفَنَاءِ وَ مِنَ الْآخِرَةِ بِالْبَقَاءِ ...فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً يَنْظُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَهَّدَ لِرَمْسِه»‏[11] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. انس بن مالک می‏گوید: خودم از پیامبر شنیدم این جمله گرانبها را که فرمود: ای مردم، تقوی را آن گونه که شایسته است رعایت کنید. در راه رضای حق سعی و تلاش کنید. یقین کنید که این دنیا فانی است و زودگذر است و یقین کنید که آخرت باقی و جاودانه است. پس خدا رحمت کند کسی را که به فکر خویشتن خویش باشد و خود را برای رفتن از این جهان آماده کند. دغدغه ی جدی ما باید دغدغه ی آخرت ما باشد. برادران من، خواهران من، این دنیا با سختی آن، با رفاه آن، با آسایش آن چه بخواهیم چه نخواهیم می‏گذرد. آن چه باید برای آن فکر کنیم و بیندیشیم سرای جاودان آخرت است که در پیشگاه خدا محشور می‏شویم. توشه برداریم که فردا دیر است.

در خطبه‏ی دوم به بیان مناسبت‏ها و نکاتی اشاره می‏کنم. 25 اسفند ماه سالگرد بمباران شیمیایی شهر حلبچه توسط رژیم بعث عراق است. صدام نه تنها آسیبش به همسایگانش رسید که به مردم خودش نیز آسیب رساند و امروز ما خوشحالیم که دو ملت عزیز ایران و عراق در کنار هم هستند. در شادی هم شادند و در مصیبتهای هم با یکدیگر همراه اند. این نعمت بزرگی بود که خدا به ما عنایت فرمود.

26 اسفند ماه سالگرد ارتحال فرزند امام، حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی است. این شخصیت حقیقتا فرزند مهربان امام بود. مشاور امین امام بود. یار دیرین امام بود. مرید با تمام وجود امام بود و کارگزار لایق و کارآمد و شایسته امام بود. امام در چند تعبیر دارد، فرمود: احمد که اَحَبِ اشخاص هست نزد من، با این تعبیر از او یاد می کرد. قبل از پیروزی انقلاب، بعد از پیروزی انقلاب ایشان کمک می کرد به امام. تعبیری رهبر عزیز و فرزانه ی انقلاب مان در یکی از مناسبت ها راجع به این موضوع دارند. می‏فرمایند، تعبیر جالبی است؛ که ایشان دقیقا نقطه نظرات امام را به ما منتقل می‏کرد، نقطه نظرات ما را هم به امام منتقل می‏کرد و امام فرمود: احمد چیزی را که من نگفته ام به من نسبت نمی‏دهد. این تعبیری است که نقل شده، ویژگی احمد آقاست. خداوند ان شاء الله ایشان را با پدر بزرگوارش و با اجداد طاهرینش محشور بگرداند. ان شاء الله.

خوب ما روز 27 اسفند که روز تولد زینب کبری است سلام الله علیها، روز پرستار هم هست. خدمت بزرگی پرستاران در کشور انجام می دهند، گرچه قدرشان ناشناخته است. اینها هم سختی جسمی دارند و هم سختی روحی دارند. بعضی ها از نظر روحی سختی می‏کشند. بعضی از مردم سختی جسمی دارند، ولی این پرستاران در هر دو عرصه سختی می‎کشند، ولی بدانند پرستاران که اجر و پاداش بالایی دارند. پیامبر فرمود: « مَنْ قَامَ عَلَى مَرِيضٍ يَوْماً وَ لَيْلَةً- بَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ»[12] اگر کسی یک شبانه روز از بیماری پرستاری کند خداوند او را با ابراهیم خلیل محشور می کند. این جایگاه پرستاران است، ان شاء الله امیدوارم که عزیزان مسئولمون به فکر این قشر عزیز و ارجمند جامعه ما باشند تا دلگرم تر به کارشان اشتغال داشته باشند.

اما به نکاتی که می‏خواهم اشاره کنم، اولین نکته در رابطه با مسئله‏ی هسته‏ای است. 28 اسفند ماه کارشناسان ما با مجموعه‏ی 5+1 مذاکره دارند و در فروردین ماه آلماتی دوم شروع می‏شود. من در هفته گذشته در رابطه با این موضوع به صورت گذرا و مختصر نکاتی را گفتم، اگر اجازه بدهید امروز این مذاکراتی را که در آلماتی انجام شد کمی باز کنم تا عزیزان بدانند چه گذشته، آنها چه اقداماتی انجام دادند و سخن ما در این زمینه چیست. در مذاکراتی که در مسکو انجام شد حدود 9 ماه قبل، ما 5 محور را با آنها مطرح کردیم. اولین محور این بود که ما فتوای مقام معظم رهبری را در رابطه با تحریم تولید سلاحهای هسته ایی حاضریم به ثبت سازمان ملل برسانیم. یعنی ما نگاه مان یک نگاه اعتقادی است در این رابطه تنها مسئله ی ژئوپولتیک و مسئله سیاسی مطرح نیست و در مقابل به آنها گفتیم شما حق غنی سازی را برای ما متناسب با نیازهایمان به رسمیت بشناسید. این نکته‏ی اول. نکته‎ی دوم، گفتیم ما شفاف سازی می کنیم. تمام موارد ابهامی که شما خیال می کنید برطرف می کنیم، اما در مقابل کلیه‎ی تحریم های یک جانبه‏ی امریکا و اروپا باید لغو شود. نکته سوم، غنی سازی 20% مورد گفتگوی ما باشد که ما بتوانیم در حد نیازمان غنی سازی کنیم. در مقابل تمام تحریم‎های سازمان ملل لغو شود و نکته چهارم، همکاری های متعارف هسته ای را، از ساخت نیروگاه های هسته‏ای گرفته و سایر موارد آغاز کنیم و مطلب پنجم تنها بحث را خلاصه در بحث هسته‏ای نکنیم. مسئله ی منطقه‏ایی، مسئله افغانستان، مسئله مصر، مسئله سوریه، مسئله بحرین، مسئله تروریست یک جا در مذاکرات مورد گفتگو قرار بگیرد. اینها نکات 5 گانه ای بود که در مذاکرات مسکو مطرح شد. آنها در مقابل دو سه نکته مطرح کردند در مسکو. مطلب اولش این بود که 20% غنی سازی باید تعلیق شود! فوردو به کلی باید تعطیل شود و بیست درصدی هم که تولیدکرده اید باید به خارج منتقل شود. راجع به عملی شدن قطعنامه‏های سازمان ملل شما باید اقدام کنید و بعد هم بحث عادی شدن پرونده ایران. اما در این دوره از مذاکرات اینها دیگه مسئله عملی شدن قطعنامه‎های سازمان ملل را مطرح نکردند. اینها راجع به بند سوم هم سخنی مطرح نکردند. تعطیلی فوردو را هم مطرح نکردند. نسبت به بیست درصد هم که متوقف بشود به کلی مطرح نکردند، گفته اند تا 5% یا صفحه‏ی سوخت. اینها مطرح کردند گفتند در مقابل ما تحریم‏های پتروشیمی را و تحریم طلا و فلزات گرانبها را بر می‏داریم که البته همان گونه که رهبر عزیز و فرزانه انقلاب مان فرمودند اینها تازه به بعضی از حقوق ملت ایران اعتراف کردند، ما منتظر می مانیم که آیا غربی‏ها و اروپایی‏ها در مذاکرات بعدی صادق هستند یا صادق نیستند! اینکه اینها در بعضی از موارد سکوت کرده اند و تنازل کرده اند اعتراف به بعضی از خواسته های ماست. ما قضاوت نمی‏کنیم، زود است برای قضاوت، منتظر مذاکرات بعدی می‏مانیم و این ملت ایران است که سخن آخر را باید مطرح کند. اینها تصور می‏کردند با این فشارها و تحریم‏ها و تهدیدها به قول خودشان مسئولان و ملت ایران را فلج خواهند کرد. این اتفاق نیفتاد و ناگزیر شدند تاکنون بالاخره عقب گرد کنند و نتیجه سخن ملت ایران را از زبان مسئولان بشنوند.

نکته‏ی دیگری که من علاقه ندارم به این مسائل بپردازم، ولی اگر نپردازیم ممکن است در تاریخ بعد به ما خرده بگیرند که چرا اتفاقی افتاده و به آن پرداخته نشده. در رابطه با درگذشت هوگو چاوز رییس جمهور ونزوئلا که اخیراً اتفاق افتاد. خوب تردیدی نیست که ایشان یک چهره مبارز ضد آمریکایی بود در میان کشورهای آمریکای لاتین در حقیقت حرکتی را شروع کرد و اقدامات بسیار خوبی انجام داد. رابطه خوبی با مردم ما، دولت ما و مسئولان ما داشت. اما بعد از درگذشت او اظهاراتی مطرح شد که من فکر می کنم اگر روی این نکات تکیه می‏شد روی بعد ضد استکباری او تکیه می‏شد، روی مبارزات او تکیه می‎شد، روی مسائلی که تمام ملت ما قبول دارند تکیه می شد مطلبی پیش نمی‎آمد. چه نیازی است ما وارد مسائل اعتقادی و باورهای اعتقادی بشویم که مراجع بزگوار تقلید ما نگران بشوند، مومنین ما، متدینین ما، ناراحت بشوند، سر خورده بشوند که چه نیازی است که ما بحث رجعت را که یک بحث اعتقادی است در این جا به میان بکشیم و مسائلی از این دست. من تقاضا می‏کنم همان گونه که مورد عنایت مقام معظم رهبری است مسئولان عزیز ما که مردم علاقه مندند که اینها مشکلات مردم را حل کنند، به نابسامانی‏های اقتصادی پایان بدهند علاقه مندند که مسئولان وارد این عرصه‏ها نشوند تا فضای آرامش تمانینه در فضای جامعه ما حکمفرما بشود.

راجع به بحث کشتار شیعیان که مراجع بزرگوار تقلید ما، حوزه علمیه، نهاد های حوزوی، مسئولین بزرگوار همه به صحنه آمدند و در همین مسحد اعظم روز شنبه اجتماع بزرگی بود این به عنوان اظهار همدردی با خانواده‎های شهدای پاکستان و شهدایی بود که در طول این مدت در عراق و در سایر جاها به اصطلاح توسط گروه تکفیری به شهادت رسیده بودند. ما ضمن اظهار همدردی به این کسانی که بی‎رحمانه باعث تفرقه در میان امت اسلامی می شوند توصیه می‏کنیم، هشدار می‏دهیم دست از این اقدامات که دشمنان اصلی ما از اقدامات شما خوشحال می‏شوند بردارید. ما امت واحده‏اییم و باید در کنار هم و با هم زندگی کنیم. بزرگترین مدال افتخار همه‎ی ما کلمه‏ی طیبه‎ی اَشهَدُ ان لا اله الا الله وَ اَشهَدُ ان مُحمَدً رسول الله ست.

من راجع به معیشت مردم هم مطلبی را عرض بکنم. عواملی مختلفی این مسائل گرانی دارد. از تحریم‎های دشمنان گرفته تا بحث سیاست‎های اقتصادی داخلی، عدم نظارت کافی، بعضی از عوامل سودجو. من معتقدم دولت به خصوص در سال جدید و در آستانه سال جدید جدی وارد این عرصه بشود. تحریم دشمنان جای خودش را دارد ولی مسائلی که به داخل بر می‎گردد و مردم گاهی گلایه‎هایشان مربوط به مسائل داخل هست با نظارت دقیق تر این مشکلات را حل کنید. مردم عزیز ما خوب اند، عزیزاند، بزرگوارند. چه مردمی بهتر از مردم ما سراغ دارید که در تمام صحنه ها در کنار رهبری و همراه با انقلاب باشند؟! کجا سراغ دارید؟ برای این مردم هر چه فداکاری کنید و گذشت کنید باز کم است. اینها امت پیغمبرند و پیروان امیرالمومنین و پیروان مکتب اهل بیت‎اند. برای پیروان اهل بیت هر چه خدمت کنیم و در طبق اخلاص بگذاریم باز هم کم است.

آخرین جمله‎ی عرض من راجع به سال نو هست. خوب من در خطبه‏ی گذشته هم اشاره کردم، الان هم عرض می‏کنم. می‏گوییم عید نوروز. با هم می خوانیم یا مُقَلِبَ القلوبِ وَ الاَبصار یا مُدَبِرَ اللَیلِ وَ النَّهار یا مُحَوِلَ الحولِ وَ الاَحوال حَوِل حالِنا الی اَحسَنِ الحال. عید یعنی چی؟ تو فرهنگ اهل بیت عید تعریف دارد. كل يوم لا يعصى اللَّه‏ فيه‏ فهو عيد»[13]  هر روزی که در آن گناه اتفاق نیفتد عید است. امروز می‏تواند عید باشد. شنبه می‏تواند عید باشد. کل 365 روز اگر گناهی در آن اتفاق نیفتد عید ماست. امسال مصادف شده نوروز با ایام فاطمیه. هم از گناه صرف نظر کنیم. از اسراف‏ها و مسائل این شکلی که روح اهل بیت آزرده خاطر می‎شوند صرف نظر کنیم. هم صدا و سیمای ما، هم رسانه‎ی ما به ترویج فرهنگ فاطمی بپردازند و هم برادران و خواهران اگر کنار سفره عید می‎نشینید به یاد هم وطنانتون باشید. به یاد کسانی که تو مریض خانه‏ها و بیمارستان‎ها هستند باشید. در این ایام نوروز سری به بیمارستان ها بزنید. مهم نیست که مریض خودتان داشته باشید یا نداشته باشید آنجا. به بیمارستان‏ها سر بزنید. به جاهایی که ایتام را نگه داری می‎کنند سر بزنید و شادی تان را با آنها تقسیم کنید.

دعای پایانی خطبه دوم

«ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار».

پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل بفرما. به رهبر فقیدمان حضرت امام روح و رضوان عنایت فرما. پروردگارا به رهبر عزیز و سایر مراجع مان سلامت و عزت کرامت فرما. به خدمتگزاران نظام اسلامی، کسانی که صادقانه به مردم خدمت می کنند توفیق روز افزون مرحمت فرما. توطئه‏های دشمنان به خودشان برگردان. به جامعه اسلامی ما توفیق پایبندی به مکتب عنایت بفرما. پروردگارا به زائران و مجاوران، عزیزانی که از کشورهای مختلف امروز در جمع ما هستند، عزیزانی که از عراق آمدند، برادران عزیزمان که شنیدم بعضی با پای پیاده آمدند مقدم شان را گرامی می‎داریم. برای سربلندی شان از خدا می‏طلبیم و آرزو می‏کنیم خدایا به همه آنان عزت کرامت بفرما.

«ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز» .

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

بسم الله الَرحمن الرَّحیم.

 اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر.

صدق الله العلی العظیم.

 



[1] . َ‌نورى، محدث، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‌9، ص: 108

[2] . مامقانی، عبدالله، سراج الشیعه،ج 3، ص 79

[3] . بقره/31

[4] . بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏45، ص: 164.

[5] بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال  ق. ص954.

[6] . همان

[7] . كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية) ج‌2، ص: 348.

[8] . نهج البلاغة/502

[9] . منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى) / ج‏18 / 287

[10] . کوکب الدري، ج 1، ص 196؛ بحارالانوار، ج 43، ص 87

[11] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏74 ؛ ص187

 

[12] . عاملى، حرّ، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج‌16، ص: 343

[13] .نهج البلاغه/ 852

Please publish modules in offcanvas position.