بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ 91/10/29 خطبه شماره 54 |
خطبه اول
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله نحمده وَ نستعینه وَ نستغفره وَ نَستهدیه وَ نؤمنُ به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شُرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا وَ نشهدُ ان لا اله الا الله وَحده لا شریکَ لَه وَ نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه وَ خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ وَ مُبلغ رسالاته بَشیر رحمته و نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین وَ لَعن الدائم علی ائدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان الی قیامِ یُوم الدین. اَلسلامُ عَلَیکَ یا حجةَ الله. السلام علیک یا بقیة الله فی ارض و رحمة الله و برکاته».
عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله. قالَ مولانا امیر المومنین علی ابن ابی طالبٍ علیه افضَلُ صلوة المُصَلین:« أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ فَإِنَ الصَّبْرَ عَلَى التَّقْوَى أَهْوَنُ مِنَ الصَّبْرِ عَلَى عَذَابِ اللَّهِ.[1]» بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. امیر المومنان علی علیه صلوة و السلام در ضمن جمله کوتاهی به جایگاه و اهمیت تقوی میپردازند. میفرمایند: «اتقوا الله» مردم تقوی را پیشه کنید. زیرا صبر در مسیر تقوی خیلی آسانتر است از عذاب خداوند. آدمهایی که متقی هستند و اهل تقوی هستند، همه حرف نمیزنند، همه جا نمیروند. همه چیز گوش نمیدهند. از همه غذاها استفاده نمیکنند. چشمشان به هر جا نمیفتد. طبعاً اینها با خواهشهای نفسانی انسان سازگاری ندارد. وقتی تقوی در وجود آدمی هست انسان خودش را کنترل میکند. از لذتها انسان خودش را محروم میکند. وجود نازنین امیرالمومنین میفرماید: صبر بر این مشکلات، صبر بر این که انسان از لذتهایی چشم بپوشد، در این دنیا اَسهل آسانتر است از اینکه انسان رها باشد، چشمش همه جا را ببیند. گوشش همه چیز را بشنود. بر زبانش همه چیز جاری شود. رها باشد و نتیجهاش فردای قیامت مستحق کیفر و عذاب الهی شود.
در خطبهی اول سخن پیرامون بررسی سیرهی نورانی پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت بود. در روز هشتم این ماه یعنی ماه ربیع الاول مصادف است با شهادت امام عسکری (ع) تا اینجا که مجال هست و در حوصلهی این خطبه است به نکاتی پیرامون سیرهی آن حضرت و شخصیت آن حضرت میپردازم. اهل بیت علاوه بر سفارشهایی که خدای متعال، پیامبر اکرم به آنها داشته که جایگاه آنها در بین جامعه محفوظ بماند، خود اهل بیت، خود امامان ما برخوردار از یک سلسله فضائل، ویژگیهاو خصوصیات اخلاقی بودند که در میان جامعه در بین دوست و دشمن دارای آن مکانت و جایگاه بودند.« و الفضل ما شهدت به الأعداء» فضائل در آنها به گونهای بوده که دشمن هم اعتراف میکند. جریانی در تاریخ دیدم جریان جالبی است معتمد عباسی از دشمنان کینه توز امام عسکری است. روزی جعفر کذاب به نزد معتمد آمد و گفت که امامت را به من واگذار کن بعد از امامت برادرم امام عسکری امامت را به من بسپار. تعبیری که معتمد عباسی دارند تعبیر جالبی است! خطاب کرد به جعفر کذاب گفت که تو خیال میکنی مقام برادرت به عنوان امام و پیشوا به خاطر نزدیکیاش به سلطنت ما و مقام و موقعیت ما به او عطا شده است تا ما این امامت را به تو بسپاریم؟ جایگاه امام عسکری به خاطر ارتباطش با خداست. این دشمن است که دربارهی امام این چنین سخن میگوید. امامت امام عسکری به خاطر ارتباط او با خداست. بعد میگوید ما هر چه تلاش میکنیم که این امامان را از قدر و منزلت و جایگاهشان در نزد مردم بکاهیم، تنزل بدهیم اما روز به روز بر موقعیت و درجهی اینها در بین مردم افزوده میشود. جملات دشمن را ببینید با چه واژگانی از امام تمجید میکند. او میگوید امام عسکری دارای صیانت نفس است. حرف کیست؟ دوست یا دشمن؟ معتمد عباسی است. امام عسکری دارای صیانت نفس است، امام عسکری دارای حسن رویه است، امام عسکری دارای دانش بالا و عبادت بالاست و بعد میگوید اگر تو جعفر کذاب در نزد پیروان و شیعیان امام عسکری دارای چنین جایگاهی باشی نیاز نداری که خودت را به ما نزدیک کنی تا از جایگاه امامت برخوردار باشی و اگر چنین ویژگیهایی در تو نیست هزاران بار سراغ ما بیایی ما قدرت و توان آن را نداریم که تو را در نزد شیعیان و پیروان موجه و به عنوان امام جلوه بدهیم. باید تو این لیاقت را داشته باشی. باز دشمن تلاش میکند که امام را زندانی کند تا جلوی تعلیمات امام را بگیرد. کسی است به نام صالح بن وُصیف، او را مامور میکند امام را زندانی کند. بعد از مدتی سوال کرد چه خبر؟ آیا ما به نتیجه رسیده ایم یا نه؟ میگوید کجای کاری، من دو نفر زندان بان دشمن سرسخت اهل بیت را بر او گماردهام و در مدتی کوتاهی این دو زندان بان به درجه بالایی از کمال و معرفت رسیدند. دشمن اهل بیت به کمال رسیدند. گفتند چطور؟ گفت به خاطر اینکه از آنها سوال کردم چه شد؟ شما که اهل نماز نبودید، اهل عبادت نبودید، اهل راز و نیاز نبودید! میگه به خاطر ارتباطی که به طور مرتب با امام پیدا میکردیم هر موقع چشممان به جمال امام میافتاد، هیبت امام بدن ما را به لرزه در میآورد و ما ناگزیر بودیم در برابر امام خشوع و خضوع کنیم. این جایگاه معنوی امام است. موقعی که کسی بر دلهای مردم حکومت میکند نه بر بدن ها و ظاهر مردم حکومت میکند دشمنترین دشمنان در مقابل امام تسلیم میشوند و نکتهی دیگری که در این زمینه عرض میکنم تلاشهای بی وقفه امام در مقابل گروههای انحرافی است. گروه واقفیه که امامت آقا علی بن موسی الرضا را قبول ندارند امام ایستادگی میکند. یکی از یاران نامه مینویسد ما با این گروه چه کنیم؟ یک گروه انحرافی در این جامعه اسلامی. امام میفرماید قطع رابطه کن با اینها، من به خاطر اینها از خدا یاری میجویم تو هم از خدا یاری بجوی، به عیادت آنها نرو، در تشیع جنازه آنها شرکت نکن یعنی اگر در یک جامعه اسلامی گروهی پیدا شدند که همخوانی با نظام دینی و اسلامی مردم را ندارند باید جامعه اسلامی آنها را طرد کند. و امام در برخورد با غلات، خیلی جالب هست ما به اهل بیت عشق میورزیم، اما اهل بیت را بندگان خدا میدانیم. بنده خدایند اهل بیت و زیارت جامعه با آن همه عظمتی که دارد از لسان وجود مقدس امام هادی آن جایگاه بندگی اهل بیت را مطرح کرده است. کسی است به نام ادریس ابن زیاد کفرطوسی یا کفرطوسایی این از غلات است. میگوید آمدم سامرا خدمت امام عسکری برسم، خسته بودم وارد سامرا شدم. در مغازهایی خوابم برد یک دفعه دیدم امام عسکری با عصایش مرا بیدار کرد. او ذهن مرا خوانده بود، عملکرد ناسالم مرا دیده بود. میگوید بلافاصله تا با من مواجه شد این آیه کریمه را تلاوت کرد « بَل عبادُ مُکرمون لایَسبِقونَهُ بالقول وَ هُم باَمرِهِ یَعمَلون»[2] ذهن مرا پاک کرد « امامان عبادُ مُکرمون لایَسبِقونَهُ بالقول وَ هُم باَمرِهِ یَعمَلون » اینها بندگان مکرم الهیاند، جلو نمیافتند از خدا. «وَ هُم باَمرِهِ یَعمَلون» تابع فرمان خدا هستند. میگوید من تا این جمله را شنیدم به امام عرض کردم بس است، آن چه در ذهن من نقش بسته بود پاک شد این ویژگی امامان ماست. دو جملهی کوتاهی هم از کلامات نورانی حضرت بگویم و دعاتون بکنم. امام فرمود: خیلی عجیب است! «مَنْ لَمْ يَتَّقِ وُجُوهَ النَّاسِ لَمْ يَتَّقِ اللَّهَ»[3] کسی که از مردم پروا نمیکند از خدا هم پروا ندارد. «مَن لَم یَتَقِ وُجوهُ الناس لَم یَتَقِ الله» کسی که بیباک است، در مقابل مردم بی باک هست، در زندگی و معاشرت اجتماعی بی باک هست این آدم از خدا هم نمیترسد. این کلام امام است. جملهی نورانی دوم خیلی زیباست. رسیدن به خدا، وصال الی الله یک سفر است. بعد حضرت میفرماید این سفر مرکب نیاز دارد و مرکب سفر وصال الی الله شب زنده داری است خیلی این جمله زیباست. «إِنَ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ- لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْلِ»[4] این سفر دست یافتنی نیست مگر با شب زندهداری. اما شهادت آن حضرت هشتم ربیع افتاد. من نمیخواهم طولانی کنم سخن را، ولی این جمله را عرض کنم که دشمن معتمد عباسی با جاسوسانی که دارد به بیت امام و منزل امام رفت و آمد میکنند امام را به زهر مسموم میکنند. یکی از دوستان امام هست به نام اسماعیل بن علی میگوید: بالین سر حضرت رفتم، حضرت به خادمش فرمود جوشاندهای تهیه کن بخورم. میگوید این جوشانده را آوردم خدمت امام آن چنان زهر به بدن امام رسیده بود که دست امام میلرزید و نتوانست از این دارو بخورد. با من هستید. به غلام فرمود به فرزندم بگو بیاید، به فرزندم بگو بیاید. میگوید یک مرتبه دیدیم وجود مقدس حضرت مهدی بقیة الله که مادرش در سن کودکی فرزند که صورتش مثل قرص ماه میدرخشید مادرش دست او را گرفته بود آمد کنار بالین پدر. میگوید پدر رو کرد به حضرت: ای سرور اهل بیتم کمی آب به لبم برسان. میگوید دیدیم این کودک این ظرف را برداشته نزدیک لبهای امام آورد، من میخواهم یک جمله را خدمت شما بگم: آقا امام عسکری آنجا یک جا بود که پسر به پدر آب داد اما «لا یوم و لا یومک یا ابا عبدالله » روز عاشورا پسر از پدر آب طلبید ولی پدر نتوانست به فرزندش علی اکبر آب برساند و علی با لب تشنه روانه میدان شد.
دعای پایانی خطبه اول
«ان الله یامُرُ بالعَدلِ وَ الاِحسان وَ ایتاءِ بالقُربی وَ ینهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر وَ البغی یَعظکُم لعلَکُم تَذَکَرون».
پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل بفرما. پروردگارا ما را با مکتب اهل بیت آشنا بگردان. روح بلند رهبر فقیدمان متعالی است اعلی بگردان و رهبر عزیز انقلابمان و مراجع تقلید عزت عنایت بفرما. توطئههای دشمنان به خودشان برگردان. پروردگارا باران رحمتت را از ما دریغ مدار. به زائران و مجاوران حسن عاقبت مرحمت بفرما. پروردگارا به عالمان دینمان توفیق مرحمت بفرما.
«انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز».
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل اعوذُ برب الناس *ملِک الناس * اِله الناس * من شرالوسواس الخناس* الذی یوسوسَ فی الصدور الناس* مِنَ الجنة و َالناس
صدق الله العلی العظیم.
خطبه دوم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالبٍ علیه افضَلُ صلوة المسلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه وَ علی، علی بن الحسین زینُ العابدین وَ علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد ابن الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک یا فاطمه یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شانا من الشان .
عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله
عن مولانا و مقتدانا الامام الصادق(ع): كَانَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ ع يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ ... فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ وَ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً أَيْنَ آبَاؤُكُمْ أَيْنَ أُمَّهَاتُكُمْ أَيْنَ إِخْوَتُكُمْ أَيْنَ أَخَوَاتُكُمْأَيْنَ أَوْلَادُكُمْ... ابْنَ آدَمَ الضَّعِيفَ أَيْنَ تَهْرُبُ مِمَّنْ يَطْلُبُكَ فِي سَوَادِ لَيْلِكَ وَ بَيَاضِ نَهَارِك»[5]. بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. وجود مقدس امام صادق کلامی از وجود مقدس عیسی بن مریم نقل میکند که به اصحابش فرمود «توبوا الی بارِئُکُم » به خدایتان برگردید، توبه کنید. «وَ اتَقوا رَبَکُم » از خدا حساب ببرید، بترسید.« وَاخشوا یوماً » از روزی بترسید که پدر، پسر کاری ازآنها ساخته نیست. «اَینَ ابائُکُم» پدران شما کجایند؟ «اینَ اُمُهاتُکُم» مادران شما کجایند؟ «اَینَ اَخوانُکُم» برادران شما کجایند؟ «اَینَ اَخَواتُکُم» خواهران شما کجایند؟ «اَینَ اولادُکُم» فرزندانتان کجا هستند؟ «ابنَ آدم اَینَ تَحرُبٌ» از کجا به کجا میگریزی؟ به کجا فرار میکنی از کسی که در تاریکی شب و روشنایی روز تو را دنبال میکند، پا به فرار میگذاری! کجا میخواهی بروی؟ « یَطلُبُکَ فی سوادِ لَیلِکَ وَ بَیاض نهارِک».
در خطبهی دوم به بیان مناسبتها و نکاتی اشاره میکنم. در هشتم این ماه همانگونه که عرض کردم سالروز شهادت امام عسکری است و آغاز ولایت حضرت بقیة الله الاعظم روحی فداه . ای خدا ما زنده باشیم و چهرهی زیبا و نورانی او را ببینیم. آن آقایی که وعده داده شده « يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً ».[6]
دهم ماه ربیع الاول مصادف است با وفات حضرت عبدالمطلب جد بزرگوار پیامبر و سالروز ازدواج پیامبر با خدیجهی کبری.
دوازدهم ربیع الول آغاز هفته وحدت است و بنا به نقلی ولادت با سعادت نبی اکرم و بالاخره در آستانه میلاد رسول الله و وجود مقدس امام صادق هستیم. خدا از ما بپذیرد بتوانیم امت خوبی برای پیغمبرمان باشیم. در این هفته وحدت آن همه تاکید امام و مسئولان دلسوز برای این است که امت اسلامی به یکپارچگی در مقابل دشمنان برسند. دیگر هر روز شاهد این نباشیم که در پاکستان در یک روز در شهر کویته 120 شیعه دوستدار امیر المومنین به شهادت برسند. دیگر شاهد این نباشیم که در عراق هر روز کشتار راه بیفتد، شاهد این نباشیم که در سوریه کشتار راه بیفتد. اگر دشمنان دست از توطئه بردارند و به خاطر گرفتن منافعشان از کشورهای اسلامی بین ما تفرقه ایجاد نکنند ما بهتر از این میتوانیم زندگی کنیم.
در آستانه دهه فجر انقلاب هستیم، در آستانه دهه فجرقرار داریم. کی باور میکردیم انقلاب پیروز شود. کی باور میکردیم امام پیروزمندانه در 12 بهمن به خاک کشور برگردد. کی باور میکردیم شاه فرار کند و دیو چو بیرون رود فرشته درآید. کی باور میکردیم 22 بهمنی پیش بیاید. این انقلاب به برکت خون شهیدانمان پیروز شود. قدر این نعمت را بدانیم. رهبر عزیز انقلابمان جملهای فرمودند که این جمله برای همیشه ما خوب است. فرمود: اگز ملت عزیز ایران و جوانان پایداری از خودشان نشان بدهند یعنی اکنون که دهه چهارم انقلاب را میگذرانیم. بدون شک همهی آمال و آرزوها شعارهای آنها تحقق پیدا میکند و مسیر تاریخ عوض میشود و زمینههای ظهور حضرت بقیة الله فراهم خواهد شد. ما امروز نیاز به بصیرت داریم امروز کسانی که صدای من را به عنوان برادر کوچکتان میشنوید. امروز هر جملهای و هر سخنی بر زبان جاری کنیم که دشمن از آن سوء استفاده کند و نامههای تحسین آمیز و پیامهای تحسین آمیز برای ما بفرستد پرهیز کنیم. چه سخنی مطرح میکنیم، چه جملهای بر زبان جاری میکنیم دشمن شادکُن نباشیم. تردید در عملکرد مردم مان ایجاد نکنیم که هم خودمان لطمه میخوریم و هم به انقلاب لطمه میزنیم. مواظب باشیم چگونه قضاوت میکنیم.؟ چگونه حرف میزنیم؟ دورانی از مبارزات را پشت سر گذاشتهایم، با چهرهی آبرومند زندگی کردهایم چرا جملاتی بر زبان جاری کنیم که دوست نگران شود و دشمن خوشحال!
حضور ریاست جمهوری در مجلس اسلامی، حضور خوبی بود. ما انتظارمان همین است، این چنین اتفاق بیفتد. ریاست جمهور صحبتهایشان را داشته باشند، نمایندگان صحبت بکنند، دو الی سه توصیه میکنیم و آن توصیه ها این است که بحثها بر مسائل کلی کشور متمرکز شود، از هر نوع حاشیهسازی و حاشیهپردازی که ملت ما رنج بکشند پرهیز بکنند. ما امروز نیاز به عزم ملی داریم، شرایطی که دشمن هر روز بر تحریمهایش اضافه میکند، مشکلات زندگی مردم پیش چشم ماست. گرانی، تورم، مشکلات دیگر تهدید کننده زندگی مردم است. همت ریاست جمهور و دولت، همت مجلسیان این باشد که گرهای از کار این مردم ما بگشایند. از هر نوع حاشیهسازی جداً باید پرهیز بشود، امروز مجال تاختن به یکدیگر نیست. دشمن نظاره میکند و به ما میخندد که ملتی این چنین چرا؟! انقلابمان با آن عظمت، نقاط قوت انقلابمان با آن عظمت. امروز ارواح پاک شهیدان ما ناظر رفتار و اعمال ما هستند. ما امروز بزرگترین دغدغهمان باید حل مشکلات اقتصادی مردم باشد. امروز افرادی که درآمد ندارند، درآمد کم دارند با مشکلات مواجه میشوند که بر کسی پنهان و پوشیده نیست، امروز تمام انرژیها و پتانسیلها و ظرفیت ها باید صرف این بشود که ما بتوانیم مردم مان را در صحنه نگه داریم. این مردم از انقلاب شان جدا نمیشوند. 22 بهمن را خواهی دید، در پیش است و حضور مردم چشم دنیا را خیره خواهد کرد. البته ما تاوان مقابله با دشمن را داریم میپردازیم ولی دشمن بداند این مردمی که شهید دادهاند، این مردمی که انقلاب را تا به اینجا رساندهاند در مقابل توطئه های شما سر تسلیم فرود نخواهند آورد. من راجع به انتخابات مطلبی داشتم و دارم ولی میخواهم ملاحظه کنم ان شاء الله در یک فرصت دیگری به صورت مشروح و مفصل راجع به انتخابات صحبت میکنم. باید دقت کنیم در صحبتهایمان، در موضع گیریهایمان انشاء الله شورای نگهبان ما، دولت و برگزارکنندگان انتخابات باید زمینهای فراهم کنند که ما شاهد حضور گستردهی مردم مان در انتخابات باشیم. این حضور گسترده پاسخ داندان شکن برای تمام توطئهگران خواهد بود، آن روز دنیا خواهد دید که این ملت همچنان در صحنه خواهد بود.
دعای پایانی خطبه دوم
« رَبَنا اِغفِر لَنا وَ لِوالدینا اللهم الغفر للمونین وَ المومنات وَ المسلمین وَ المسلمات الاحیاءَ منهم وَ الاموات.
پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما. پروردگارا به امام راحلمان روح و رضوان عنایت فرما. به رهبر عزیزمان سلامت، طول عمر با برکت مرحمت فرما. به مراجع بزرگوارمان سلامت عنایت فرما. توطئهی دشمنان به خودشان برگردان. به خانوادههای مکرم شهدایمان صبر و اجر کرامت فرما. باران رحمتت را از ما دریغ مدار.
«ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز» .
اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.
بسم الله الَرحمن الرَّحیم.
اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر.
صدق الله العلی العظیم.
[1]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - ج75 ؛ ص59.
[2] . انبیاء/27
[3] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) ج68 ؛ ص336
[4] همان، ج75 ؛ ص380
[5] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) ج14، ص: 288
[6] . كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 338