ویژگی‏های مؤمن93/02/24

روایت اول: قال الامام علی علیه السلام: «الْمُؤْمِنُ لَا يُعَيِّرُ أَخَاهُ وَ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَتَّهِمُهُ وَ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَتَبَرَّأُ مِنْهُ»[1]؛ امام علی علیه السلام می‏فرمایند: مؤمن برادرش را سرزنش نمی‏كند، به او خيانت نمی‏کند، متّهمش نمی‏سازد و او را وا نمی‏گذارد و از او بيزارى نمی‏جويد.

بالاخره انسان موجود اجتماعی است و در جامعه زندگی می‌کند و با مردم ارتباط دارد. در این روایت نحوه برخورد کردن و ارتباط و معاشرت بیان شده، انسان‏ها می‏توانند برخورد خوبی با یکدیگر داشته باشند و پشت سر یکدیگر مدافع برادر دینی باشند نه تنها غیبت نکنند بلکه هر جا علیه او اقدامی شد به دفاع از او برخیزند و در غیاب او اگر دیگران می‌خواهند خیانتی نسبت به او داشته باشند از آن جلوگیری کند. اینها جزء ابتلا‌های روزمره جامعه ما است و لذا ائمه اطهار علیهم السلام تأکید داشته‌اند که فضای جامعه را از این رذائل پالایش کنند تا رابطه انسان‏ها به عنوان یک رابطه دینی و معقول قلمداد شود، البته جامعه‏ای که در آن خیانت، اذیت و آزار نسبت به برادر دینی، سرزنش و اتهام بیجا و بیزاری و دوری گزیدن از برادر مؤمن وجود داشته باشد مورد قبول اسلام نیست.

لذا امیرالمومنین علیه السلام می‏فرمایند:

«الْمُؤْمِنُ لَا يُعَيِّرُ أَخَاهُ»؛ اگر می‌خواهی مؤمن را بشناسی، مؤمن در معاشرت‏ها با برادر دینی بی جهت برادر دینی خود را سرزنش، توبیخ و تحقیر نمی‌کند.

«لَا يَخُونُهُ»؛ یعنی به او خیانت نمی‌کند و اگر مورد اعتماد واقع شود خیانت نمی‌کند؛ مثلاً سند خانه را داده به طرف تا برود وام بگیرد و مشکلش حل شود و این شخص وام را پرداخت نکرده و الآن بانک خانه را مطالبه می‌کند که این خیانت به اعتماد برادر مؤمن است.

«وَ لَا يَتَّهِمُهُ»؛ مؤمن به برادر دینی خود تهمت نمی‌زند، در جامعه ما متأسفانه اگر شخصی از کسی دلخوری داشته باشد ده تا عیب که در زندگی او وجود ندارد به او می‌چسباند این اوج بداخلاقی در یک جامعه است. حال بر فرض فلان شخص در این مسئله خاص با تو مشکل دارد آیا درست است در مسائل دیگر علیه او پرونده سازی شود. تا کسی اشتباهی می‌کند به او می‌گویند این ضدانقلاب است یا منافق است.

«وَ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَتَبَرَّأُ مِنْهُ»؛ مؤمن بی جهت رابطه‏اش را قطع نمی‌کند و اظهار برائت از برادر مؤمن خود نمی‌کند. وقتی شکل جامعه ما اسلامی باشد الطاف و برکات الهی بر ما نازل می‏شود اما وقتی در دل اشخاص کینه و حسادت وجود داشته باشد دعا مستجاب نمی‌شود.

سئل النبيّ صلّى اللّه عليه و آله: ما لنا ندعو اللّه فلا يستجيب دعاءنا و قال تعالى: ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ؟ فأجاب صلّى اللّه عليه و اله و قال: إنّ قلوبكم ماتت بعشرة أشياء:

أوّلها: أنّكم عرفتم اللّه فلم تؤدّوا طاعته.

و الثّاني: أنّكم قرأتم القرآن فلم تعملوا به.

و الثّالثة: ادّعيتم محبّة لرسوله و أبغضتم أولاده.

 و الرّابعة: ادّعيتم عداوة الشّيطان و وافقتموه.

و الخامسة: ادّعيتم محبّة الجنّة فلم تعملوا لها.

و السّادسة: ادّعيتم مخافة النار و رميتم أبدانكم فيها.

و السّابعة: اشتغلتم بعيوب الناس عن عيوب أنفسكم.

و الثّامنة: ادّعيتم بغض الدّنيا و جمعتموها.

و التاسعة: أقررتم بالموت فلم تستعدّوا له.

و العاشرة: دفنتم موتاكم فلم تعتبروا بهم.

فلهذا لا يستجاب دعاؤكم»[2]

از پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسيدند: چرا دعاى ما مستجاب نمى‏شود با اينكه خداوند فرموده: مرا بخوانيد تا اجابت كنم؟ فرمود: ده چيز دلهاى شما را ميرانده:

1- با اينكه خدا را شناختيد وظيفه‏ى بندگى را انجام نداديد.

2-قرآن را خوانديد و به كار نبستيد.

3- دعوى دوستى پيغمبر كرديد و با فرزندانش دشمنى كرديد.

4- ادعاى عداوت شيطان كرديد و از او پيروى نموديد.

5- گفتيد بهشت را دوست داريم و عملى انجام نداديد.

6- گفتيد از دوزخ مى‏ترسيم و بدنهاى خويش را در آن افكنديد.

7- به عيب مردم پرداختيد و از عيوب خود غافل شديد.

8- لاف دشمنى دنيا زديد و به جمع اموال پرداختيد.

9- به مرگ اقرار كرديد و آماده‏ى آن نشديد.

10- مردگان را به خاك سپرديد و عبرت نگرفتيد. به اين مناسبات و به خاطر این امور است که دعاى شما مستجاب نمى‏شود.

روایت دوم: عن الرضا عليه السّلام عن آبائه عليهم السّلام قال: قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله‏ : مَن بَهَتَ مُؤمِناً أَو مُؤمِنَةً أَو قَالَ فِیهِ مَا لَیسَ فِیهِ أقَامَهُ اللهُ تَعَالی یَومَ القِیَامَةِ عَلَی تَلٍّ مِن نَّارٍ، حَتَّی یَخرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِیه»[3]؛پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- فرمودند: هر كس به مرد یا زن مؤمن بهتان زند یا درباره او چیزی بگوید كه از آن مبراست، خداوند متعال در روز رستاخیز او را بر تلّی از آتش نگه دارد تا از حرف خود درباره آن مؤمن برگردد.

روایت سوم: «المؤمنُ مَن تَحمَّل أذى الناس، ولا يتأذّى أحَدٌ منه»[4]؛ مؤمن كسى است كه آزار مردم را تحمّل مى‏كند و آزارش به هيچ كس نمى‏رسد.

طلبه‏ای در حال عبور از کوچه‏ای بود، می‏بیند دو همسایه سر گذاشتن زباله‏ها با هم دعوا می‌کنند، او جلو می‏رود و ضمن دعوت آنها به صبر و آرامش خودش زباله‌ها می‏گیرد و دعوا به پایان می‌رسد و آن دو همسایه به خاطر عمل خالصانه این طلبه، از عمل خود شرمسار می‌شوند.

حجت الاسلام کمیل نظافتی طلبه فداکاری است که کلیه خود را به فردی دیالیزی از اهالی کلاله استان گلستان اهدا کرده، این طلبه فداکار می‌گوید: حتی ما برای این کار مجبور شدیم بخشی از  وسایل خانه را هم بفروشیم تا بخشی از هزینه‏های بیمارستان را تأمین کنیم. چون برخی کارها نظیر آزمایش و موارد دیگر نیاز به پول داشت و با توجه به شرایط بسیار نامناسب خانواده سجاد، بخشی از این هزینه‏ها را خود من پرداخت کردم.

 



.[1] تحف العقول عن آل الرسول، ص 113.

[2]. تحرير المواعظ العددية، صفحه 515؛ نصايح، صفحه311.

 

[3]. عیون الاخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص32.

.[4] غرر الحكم، ج2، ص153.

Please publish modules in offcanvas position.