|
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
عدم جواز ادخال نجس در مسجد
مرحوم سید (ره) میفرماید: «بل لا يجوز إدخال عين النجاسة فيها و إن لم تكن منجسة إذا كانت موجبة لهتك حرمتها بل مطلقا على الأحوط»[1]؛ ادخال عین نجاست در مسجد جایز نیست هر چند آن نجاستی که داخل مسجد میشود نجس کننده مسجد نباشد، اگر ادخال نجاست در مسجد موجب هتک حرمت آن بشود، سپس مرحوم سید (ره) از این کلام ترقی کرده میگوید بلکه مطلقا اعم از اینکه موجب هتک حرمت بشود یا نشود بنا بر احتیاط ادخال عین نجاست در مسجد جایز نیست.
دلیل:
ادخال عین نجاست در مسجد موجب هتک حرمت و اهانت به مسجد میشود لذا ادخال آن به مسجد جایز نیست، اگر آن نجاست، مسریه و متعدیه باشد تحت عنوان حرمت تنجیس المسجد قرار میگیرد و از آن باب جایز نخواهد بود اما اگر مسریه نبود از باب اینکه ادخال چنین نجاستی در مسجد موجب هتک حرمت مسجد میشود، جایز نخواهد بود؛ چون مساجد، «بیوت الله» محسوب میشوند و تعظیم و احترام آنها واجب است و ادخال نجاست در مسجد موجب هتک حرمت مسجد شده و با تعظیم و احترام آن منافات دارد. پس ادخال نجاستی که موجب هتک حرمت مسجد شود بالاتفاق جایز نیست.
سؤال:
آیا اگر ادخال نجاست در مسجد موجب هتک حرمت مسجد نشود، عنوان حرمت بر آن بار میشود یا نه؟ مثلاً اگر انسان مقداری از خون یا بول خود را که برای آزمایش دادن در شیشه یا بطری قرار داده همراه خود به مسجد ببرد آیا صدق میکند گفته شود ادخال نجاست شده یا نه و آی به حرمت و عدم جواز ادخال آن در مسجد حکم میشود یا نه؟
پاسخ:
به مشهور نسبت داده شده که قول به حرمت و عدم جواز را مطرح کردهاند و برای اثبات مدعای خود هم به کتاب استناد کردهاند هم به سنت و گفتهاند ما از کتاب دلیل داریم مبنی بر اینکه ادخال نجس در مسجد جایز نیست مطلقا (اعم از آن که موجب هتک مسجد شود یا نه)، همچنین از سنت هم دلیل داریم مبنی بر اینکه ادخال نجس در مسجد جایز نیست مطلقا اعم از آنکه موجب هتک شود یا نه؟
ادله مشهور بر عدم جواز ادخال نجس در مسجد مطلقا (اعم از اینکه موجب هتک حرمت مسجد باشد یا نه):
دلیل اول: کتاب
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هذَا»[2]؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! مشركان ناپاكند؛ پس نبايد بعد از امسال، نزديك مسجد الحرام شوند!
این آیه شریفه با توجه به چهار نکته زیر دلالت دارد بر اینکه ادخال نجس در مسجد جایز نیست مطلقا:
اول: این که آیه فرموده «فلا یقربوا» کنایه از دخول است؛ یعنی «فلا یدخلوا».
دوم: فرض این است که نجاست غیر متعدیه و غیر مسریه باشد چون اگر مسریه باشد تحت عنوان حرمت تنجیس مسجد قرار میگیرد نه ادخال النجس فی المسجد.
سوم: از باب عدم قول به فصل بین مسجد الحرام و سایر مساجد ادخال نجس در سایر مساجد هم حرام است؛ یعنی کسانی که قائل شدهاند ادخال نجاست در مسجد الحرام جایز نیست بین مسجد الحرام و سایر مساجد تفصیل ندادهاند بلکه این حکم را در مورد سایر مساجد هم جاری دانسته و نگفتهاند عدم جواز ادخال نجس، مخصوص مسجد الحرام است.
چهارم: مقصود از نجاستی که در این آیه بکار رفته نجاست اصطلاحی است نه نجاست معنوی به معنای قذارت معنوی.
نتیجه: با توجه به سه نکته فوق، این آیه شریفه حرمت ادخال نجاست در مسجد را اثبات میکند، عدم جواز دخول مشرکین در مسجد الحرام به خاطر نجاست آنها است و مشرک یکی از مصادیق نجس است لذا ادخال سایر مصادیق نجس هم در مسجد حرام است.
بعضی از بزرگان گفتهاند اینجا میتوان یک صغری و کبری تشکیل داد و از آن نتیجه گرفت ادخال نجس در مسجد حرام است:
صغری: «المشرکون نجس».
کبری: «کل نجس لا یدخل المسجد الحرام».
نتیجه: مشرکون نباید داخل مسجد الحرام شوند.
اشکالات وارد بر آیه شریفه:
اشکال اول:
در صورتی میتوان به این آیه شریفه استناد کرد که مراد از نجاست، نجاست اصطلاحی باشد در حالی که معلوم نیست منظور از نجاستی که در این آیه بکار رفته نجاست اصطلاحی باشد بلکه اینجا مشرک به عنوان مشرک بودن مورد نظر شارع است نه از حیث اینکه نجس مشرک نجس (نجس اصطلاحی) است، پس مشرک به اعتبار اینکه اعتقاد و باور او به گونهایست که با مسجدیت و باورهای مسلمانان تنافی دارد حق ورود به ارودگاه مسلمانان را ندارد.
اشکال دوم:
بر فرض بگوییم مقصود از نجاست، نجاست اصطلاحی است نمیتوان از مشرک به نجاسات دیگر تعدی کرد چون «انما» که در آیه شریفه آمده از ادات حصر است لذا حکم را منحصر به مشرکین میکند، یعنی مشرکین به خاطر اینکه هم ظاهراً نجس هستند و هم باطناً چون از خوردن گوشت خوک و شراب و امثال آن پرهیز نمیکنند لذا آلوده هستند و حکمِ «نجاست» که بر «مشرکون» بار شده از این باب است که تعلیق حکم بر وصف، مشعِر به علیت است یعنی نجاست مشرک بما انه مشرکٌ موجب میشود نتواند داخل مسجد الحرام شود لذا نمیتوان این حکم را به سایر نجاسات سرایت داد و گفت ادخال سایر نجاسات هم در مسجد حرام است.
اشکال سوم:
اینکه آیه شریفه فرموده: مشرکین داخل مسجد الحرام نشوند، منظور این است که مشرکین به منظور انجام مناسک وارد مسجد الحرام نشوند- مشرکین هم قبل از نزول این آیه شریفه وارد مسجد الحرام میشده و مناسک خاص خودشان را انجام میدادهاند- لذا در این صورت حرمت دخول مشرک در مسجد الحرام به خاطر انجام مناسک است نه به خاطر نجاست آنها تا گفته شود این حکم شامل نجاسات دیگر هم میشود لذا ادخال سایر نجاسات هم در مسجد حرام است. پس ممکن است گفته شود نهی مشرکین از دخول در مسجد الحرام به خاطر انجام مناسک بوده لذا اگر مشرکین وارد مسجد الحرام هم میشده حق انجام مناسک را نداشتهاند.
قید «بعد عامهم هذا»؛ نباید بعد از امسال داخل مسجد الحرام شوند، هم قرینه است بر اینکه منظور از نهی از دخول مشرکین در مسجد الحرام به منظور انجام مناسک بوده است.
روایاتی هم در این زمینه وارد شده که نشان دهنده این است که منظور از دخول مشرکین در مسجد الحرام به خاطر انجام مناسک بوده است:
روایت اول: عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِي حَدِيثٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) بَعَثَ عَلِيّاً (ع) يُنَادِي: «لَا يَحُجُّ بَعْدَ هَذَا الْعَامِ مُشْرِكٌ وَ لَا يَطُوفُ بِالْبَيْتِ عُرْيَانٌ».[3]
روایت دوم: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثِ بَرَاءَةٍ أَنَّ عَلِيّاً (ع) قَالَ: «لَا يَطُوفُ بِالْبَيْتِ عُرْيَانٌ وَ لَا عُرْيَانَةٌ وَ لَا مُشْرِكٌ».[4]
روایت سوم: عَنْ حُكَيْمِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) فِي حَدِيثٍ أَنَّ عَلِيّاً (ع) نَادَى فِي الْمَوْقِفِ أَلَا لَا يَطُوفُ بَعْدَ هَذَا الْعَامِ عُرْيَانٌ وَ لَا يَقْرَبُ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ هَذَا الْعَامِ مُشْرِكٌ»[5]؛ یعنی بعد از امسال مشرکی حق آمدن به مسجد الحرام را ندارد. پس این روایات هم میتوان قرینه است بر اینکه منظور از آیه شریفه که میفرماید: مشرکین نباید داخل مسجد الحرام شوند این است که مشرکین به منظور انجام مناسک حق دخول در مسجد الحرام را ندارند.
اشکال چهارم:
شما میخواهید با تمسک به این آیه شریفه بگویید ادخال هیچ نجسی در مسجد جایز نیست اعم از اینکه موجب هتک حرمت مسجد شود یا نه ولی ما میگوییم مواردی در فقه وجود دارد که ادخال نجاست در مسجد جایز است:
1) در رابطه با زن استحاضه گفته شده هر چند دم او به گونهای باشد که لباس او را نجس کند ولی میتواند طواف کند.
2) در رابطه با حائض یا جنب گفته شده که میتواند از یک در وارد مسجد شود و از در دیگر خارج شود.
3) دخول کسانی که بدن آنها حالت جروح و قروح دارد در مسجد اشکال ندارد.
4) دخول بچهها که نوعاً به طهارت و نجاست توجهی ندارند در مسجد اشکالی ندارد.
لذا اینکه ادعا شود ادخال نجس در مسجد جایز نیست حتی در صورتی که منجر به هتک حرمت مسجد نشود، صحیح نیست.
نتیجه: استدلال به آیه شریفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هذَا»[6] نتوانست اثبات کند که ادخال عین نجس در مسجد مطلقا جایز نیست اعم از اینکه موجب هتک مسجد شود یا نه.
دلیل دوم: نبوی مشهور
عَنِ النَّبِيِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمُ النَّجَاسَةَ».[7]
تقریب استدلال: نجاستی که امر شده از مساجد دور شود تعمیم دارد، هم شامل نجاست متعدیه میشود و هم نجاستی را شامل میشود که موجب هتک حرمت مسجد باشد و حتی نجاستی را هم که موجب هتک حرمت نباشد شامل میشود. به تعبیر روشنتر ادخال نجاست در مسجد با امر به تجنّب مساجد از نجاست منافات دارد.
اشکالات وارد بر نبوی:
اولاً: این روایت سنداً ضعیف است و کسی به آن عمل نکرده است.
ثانیاً: دلالةً هم دارای قصور است؛ چون نجاست به دو معناست، آیا این همان معنایی است که میتواند اثبات کننده مراد باشد یا معنای دیگری مورد نظر است؟
اول: منظور از نجاست همان اعیان نجسه مثل بول، غائط، خون و امثال آن است؛ چون صحیح است است گفته شود نجاسات دوازده تا میباشد که عبارتند از: بول، غائط، خون و امثال آن.
دوم: نجاست به معنای مصدری است که وصف قائم به جسم است.
استدلال به این روایت – بر فرضی که از ضعف سند آن صرف نظر کنیم- مبتنی بر این است که بگوییم مقصود از نجاست معنای اول آن یعنی اعیان نجسه است در حالی که احتمال دارد نجاست به معنای مصدری باشد لذا نمیتوان به این روایت استدلال کرد چون در صورتی که نجاست به معنای مصدری گرفته شود تحت عنوان تنجیس مسجد قرار خواهد گرفت نه ادخال النجاسة فی المسجد.
«والحمد لله رب العالمین»