وجوب إزالة النجاسة عن المأكول و عن ظروف الأكل و الشرب92/10/30

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: احکام النجاسة           تاریخ: 30 دی 1392
موضوع جزئی:وجوب إزالة النجاسة عن المأكول و عن ظروف الأكل و الشرب

مصادف با: 18 ربیع الاول 1435

سال:پنجم        جلسه: 42

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسئله 271: «يجب إزالة النجاسة عن المأكول و عن ظروف الأكل و الشرب إذا استلزم استعمالها تنجس المأكول و المشروب»[1].

مرحوم سید(ره) می­فرمایند: ازاله نجاست از خوردنی­ها و آشامیدنی­ها واجباست، همچنین ازاله نجاست از ظروف اَکل و شُرب در صورتی که نجاست ظروف منجر به نجاست مأکول و مشروبگردد.

سؤال:وجوب ازاله نجاست از خوردنی­ها و آشامیدنی­ها و ظروف اَکل و شُرب وجوب نفسی است یا شرطی؟

پاسخ:معنی وجوب شرطی این است که ازاله نجاست فی­نفسه واجب نیست بلکه چون می­خواهیم بخوریم و بیاشامیم و چون در ظروف اکل و شرب می‏خواهیم غذا طبخ کنیم و یا آب بنوشیم باید نجاست آنها را بر طرف کنیم؛زیرا فی­حد ذاته دلیلی بر وجوب ازاله نجاست از خوراکی نجس و ظروف نجس نداریم. پس ما دلیلی برای وجوب نفسی ازاله نجاست از مأکولات و مشروبات و ظروف آنها نداریم و اگر دلیلی برای وجوب ازاله آمده در کنارش قید اَکل و شُرب است. لذا وجوبی که به ازاله نجاست از مأکولات و مشروبات و ظروف آنها تعلق می‏گیرد وجوب شرطی است نه نفسی.

دلیل وجوب شرطی ازاله نجاست از مأکولات و مشروبات و ظروف آنها:

اولاً: برای وجوب شرطی ادعای اجماع شده.

ثانیاً: ادعای ضرورت دین شده، یعنی پرهیز از اَکل و شُربِ  خوراکی و آشامیدنی نجس ضروری دین است و در جامعه اسلامی عرف این است که غذای نجس را نمی­خورند.

ثالثاً: به روایاتی هم در این رابطه استدلال شده از جمله:

روایت اول: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام عَنْ قَطْرَةِ خَمْرٍ أَوْ نَبِيذٍ مُسْكِرٍ قَطَرَتْ فِي قِدْرٍ فِيهَا لَحْمٌ كَثِيرٌ وَ مَرَقٌ كَثِيرٌ فَقَالَ (ع): يُهَرَاقُ الْمَرَقُ أَوْ يُطْعِمُهُ لِأَهْلِ الذِّمَّةِ أَوِ الْكِلَابِ »[2].

زکریا بن آدم می‏گوید: از امام رضا (ع) درباره قطره­ خمر یا نبیذی که حالت اسکار دارد و در دیگ آبگوشت ریختهسوال کردم، حضرت (ع) فرمودند: آبگوشت بیرون ریخته شود یا به اهل ذمه (غیر مسلمانان که از خوردن نجاست پرهیز نمی کنند) یا سگ بدهید.

روایت دوم:مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنِ الْعَمْرَكِيِّ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ أَبِي الْحَسَنِ (ع) قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ رَعَفَفَامْتَخَطَ فَصَارَ بَعْضُ ذَلِكَ الدَّمِ قِطَعاً صِغَاراً فَأَصَابَ إِنَاءَهُ هَلْ يَصْلُحُ لَهُ الْوُضُوءُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: إِنْ لَمْ يَكُنْ شَيْ‌ءٌ يَسْتَبِينُ فِي الْمَاءِ فَلَا بَأْسَ وَ إِنْ كَانَ شَيْئاً بَيِّناً فَلَا يَتَوَضَّأْ مِنْ»[3].

علی بن جعفر  می‏گوید از برادرم موسی بن جعفر (ع) درباره مردی که خون دماغ شده و مقداری از قطرات ریز خون درون ظرف ریخته شده سوال کردم که آیا می­شود با آن آب وضو گرفت؟ حضرت (ع) فرمودند:  اگر قطرات خونی که درون آب ریخته شده آشکار نباشد می­شود با آن آب وضو گرفت ولی اگر خونی که درون آب ریخته شده آشکار و ظاهر باشد نمی‏توان با آن آب وضو گرفت.

با توجه به ادله سه‏گانه فوق معلوم می‏شود تطهیر و ازالهنجاست از خوراکی نجس و ظروف نجس به عنوان وجوب شرطی دارد نه نفسی.

مسئله 272: «الأحوط ترك الانتفاع بالأعيان النجسة خصوصا الميتة، بل و المتنجسة إذا لم تقبل التطهير، إلا ما جرت السيرة عليه من الانتفاع بالعذرات و غيرها للتسميد و الاستصباح بالدهن المتنجس، لكن الأقوى جواز الانتفاع بالجميع حتى الميتة مطلقا في غير ما يشترط فيه الطهارة، نعم لا يجوز بيعها للاستعمال المحرم، و في بعضها لا يجوز بيعه مطلقا كالميتة و العذرات»[4].

این مسئله دو فرع دارد:

فرع اول:جواز یا عدم جواز انتفاع از اعیان نجس.

فرع دوم:جواز یا عدم جواز بیع اعیان نجس.

حکم فرع اول: احتیاط واجب آن است که از اعیان نجسه خصوصاً مردار بلکه عین متنجّسی که قابل تطهیر نیست استفاده نشود مگر اعیان نجسه‏ای که دلیل بر انتفاع آن وجود داشته باشد؛ مانند استفاده از عذره بعنوان کود و استفاده از روغن نجس برای چراغ. مرحوم سید(ره) بعد از حکم به احتیاط وجوبی می‏فرمایند: اقوی جواز انتفاع از اعیان نجس و عین متنجّس است حتی نسبت به میته (مردار) در مواردی که شرط طهارت معتبر نیست.

نظر مختار:

 انتفاع از عذره و میته جائز است مگر در جایی که دلیل بر عدم انتفاع از اعیان نجس وجود داشته باشد، اما عدم جواز انتفاع از خمر به خاطر نجاست آن نیست بلکه به خاطر مسکر بودن آن است، چون کسانی هم که خمر را نجس نمی‏دانند انتفاع از آن را حرام می‏دانند، پس گفته نشود چون انتفاع از خمر را همه حرام می‏دانند پس انتفاع از سایر نجاسات هم حرام است، چون عدم جواز انتفاع از خمر به خاطر مسکریت آن است نه به خاطر نجاست آن تا این حکم به سایر نجاست هم تسری داده شود.

تنها دلیلی که بر عدم جواز انتفاع از عین نجس و عین متنجِّس ارائه شده روایت زیر است:

الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ شُعْبَةَ فِي تُحَفِ الْعُقُولِ عَنِ الصَّادِقِ (ع) أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ مَعَايِشِ الْعِبَادِ فقال (ع):جَمِيعُ الْمَعَايِشِ كُلِّهَا مِنْ وُجُوهِ الْمُعَامَلَاتِ فِيمَا بَيْنَهُمْ مِمَّا يَكُونُ لَهُمْ فِيهِ الْمَكَاسِبُ أَرْبَعُ جِهَاتٍ...شَيْ‏ءٍ مِنْ وُجُوهِ النَّجِسِ فَهَذَا كُلُّهُ حَرَامٌ وَ مُحَرَّمٌ لِأَنَّ ذَلِكَ كُلَّهُ مَنْهِيٌّ عَنْ أَكْلِهِ وَ شُرْبِهِ وَ لُبْسِهِ وَ مِلْكِهِ وَ إِمْسَاكِهِ وَ التَّقَلُّبِ فِيهِ ...»‏[5]. این روایت بر منع از جمیع تصرفات حتی انتفاع از نجس یا متنجس دلالت دارد؛ زیرا اینها حرام هستند و کلمه نجس شامل متنجسات هم می­شود؛چون اطلاق نجس بر متنجس هم جائز است.

اشکال به روایت فوق:

به دو دلیل نمی‏توان به این روایت تمسک کرد:

اولاً: این روایت مرسله است.

ثانیاً: این روایت مضطرب است و اضطراب روایت باعث شده که به آن استدلال نشود، مرحوم ایروانی می‏فرماید: چون روایت اعتبار نداشته علماء به آن اعتنا نمی­کنند.

نتیجه:ما دلیلی بر عدم جوار انتفاع از اعیان نجسه نداریم و تنها دلیل که برای منع ذکر شده روایت تحف العقول است که این روایت هم مرسله است و هم اضطراب دارد و عمل مشهور هم ضعف آن را جبران نمی‏کند.

«والحمد لله رب العالمین»

 



[1]. العروة الوثقی، ج1، ص92.

[2].وسائل الشیعة،ج2، کتاب الطهارة، باب 38 من ابواب النجاسات، حدیث 8.

1. همان، ج 1 ، کتاب الطهارة، باب 8 من ابواب ماء المطلق، حدیث 1.

2. العروة الوثقی، ج1، ص92.

3.وسائل الشیعه، ج 17 ، ص84-85،باب 2من ابواب ما یکتسب به، حدیث1؛ تحف العقول ص 247.

Please publish modules in offcanvas position.