الصلاة فی النجس 92/11/29

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: احکامالنجاسة              تاریخ: 29 بهمن 1392
موضوع جزئی: الصلاة فی النجس                                                                    مصادف با: 18 ربیع الثانی 1435

سال:پنجم                                                                                                                             جلسه: 56

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

بحث در فرع سومی بود که مرحوم سید (ره) مطرح کرد، ایشان فرمود: شخصی جاهل به موضوع است و نمی‌داند که لباسش با نجاست ملاقات کرده یا خیر؟ حال اگر بعد از نماز ملتفت نجاست شد نمازش صحیح است و نیاز به اعاده یا قضا ندارد هر چند احتیاط مستحب اعاده و قضا است.

عرض شد در این مسئله چهار قول وجود دارد:

قول اول: حکم به صحت نماز شده و اعاده و قضا نیاز ندارد این قول مشهور و فتوای مرحوم سید (ره) است.

قول دوم: مطلقا اعاده و قضا نیاز دارد.

قول سوم: تفصیل به اینکه اگر در وقت متوجه شد نیاز به اعاده دارد و در خارج وقت نیاز به قضا ندارد و این قول جناب شیخ طوسی است.

قول چهارم:فرق است بین کسی که از وجود نجاست جستجو کرده که اعاده نیاز ندارد و کسی که نجاست را جستجو نکرده که اعاده بر این فرد لازم است. این نظر شیخ مفید وشهید اول است،این دو بزرگوار تفصیل قائل شده‏اند بین فرد شاکّی کهقبل از شروع نماز فحص از نجاست کرده و چیزی پیدا نکرده و مشغول نماز شده که نیاز نیست نمازش را اعاده کند و بین فردی که جستجو نکرده و نماز خوانده که لازم است این شخص نمازش را اعاده کند.

دلیل قول اول:

روایت اول:رَوَى زُرَارَةُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) أَنَّهُ قَالَ:«لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ».[1]

با تمسک به  روایت فوق (حدیث لاتعاد) که کلمه طهور منحصر در طهارت از حدث است و طهارت از خبث را شامل نمی‌شود پس مقصود از حدیث لاتعاد این است که کسیکه طهارت از حدث ندارد باید نمازش را اعاده کند و در مورد طهارت از خبث نیاز به اعاده نماز نیست؛ چون طهارت از خبث جزء مقومات نماز نیست.

روایت صحیحه وجود دارد که دلالت می‌کند در عدم وجوب اعاده نسبت به کسی که جاهلاً از نجاست نماز خوانده.

روایت دوم:عَنِ الْعِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ رَجُلٍ صَلَّى فِي ثَوْبِ رَجُلٍ أَيَّاماً ثُمَّ إِنَّ صَاحِبَ الثَّوْبِ أَخْبَرَهُ أَنَّهُ لَا يُصَلَّى فِيهِ قَالَ:«لَا يُعِيدُ شَيْئاً مِنْ صَلَاتِه‏»[2]؛ عیص بن قاسم می‏گوید: درباره مردی که چند روز در لباس دوستش نماز خوانده و بعد صاحب لباس به او گفت که این لباس نجس است از امام صادق (ع) سؤال کردم، حضرت (ع) فرمودند: نمازش نیاز به اعاده ندارد.

روایت سوم:عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي وَ فِي ثَوْبِهِ عَذِرَةٌ مِنْ إِنْسَانٍ أَوْ سِنَّوْرٍ أَوْ كَلْبٍ أَ يُعِيدُ صَلَاتَهُ فَقَالَ:«إِنْ كَانَ لَمْ يَعْلَمْ فَلَا يُعِيد».[3]

عبد الرحمن بن ابی عبدالله می‏گوید از امام صادق (ع) درباره شخصی سؤال کردم که در لباسش عذره انسان یا سگ و امثال آن بوده که آیا باید نمازش را اعاده کند؟ حضرت (ع) فرمودند: اگر نمی‏دانسته نیاز نیست نمازش را اعاده کند.

دو روایت وجود دارد که با روایات فوق معارض است:

روایت اول:ﺃَﺑِﻲﻋُﻤَﻴْﺮٍﻋَﻦْﻭَﻫْﺐِﺑْﻦِﻋَﺒْﺪِﺭَﺑﱢﱢﻪِﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﻋَﺒْﺪِﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ(ع)ﻓِﻲﺍﻟْﺠَﻨَﺎﺑَﺔِﺗُﺼِﻴﺐُﺍﻟﺜﱠﱠﻮْﺏَﻭَﻟَﺎﻳَﻌْﻠَﻢُﺑِﻬَﺎﺻَﺎﺣِﺒُﻪُﻓَﻴُﺼَﻠﱢﱢﻲﻓِﻴﻪِﺛُﻢﱠﱠﻳَﻌْﻠَﻢُﺑَﻌْﺪَﺫَﻟِﻚَﻗَﺎﻝ:َ«ﻳُﻌِﻴﺪُﺇِﺫَﺍﻟَﻢْﻳَﻜُﻦْﻋَﻠِﻢَ»‏.[4]

امام صادق (ع) در مورد شخصی کهجنابت به لباسش اصابت کرده و علم به آن ندارد و بعد از نماز متوجه می‌شود فرمودند: باید نمازش را اعاده کند.

روایت دوم:ﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﺑَﺼِﻴﺮٍﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﻋَﺒْﺪِﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ(ع)ﻗَﺎﻝ:َﺳَﺄَﻟْﺘُﻪُﻋَﻦْﺭَﺟُﻞٍﺻَﻠﱠﱠﻰﻭَﻓِﻲﺛَﻮْﺑِﻪِﺑَﻮْﻝٌﺃَﻭْﺟَﻨَﺎﺑَﺔٌﻓَﻘَﺎﻝَ:«ﻋَﻠِﻢَ ﺑِﻪِﺃَﻭْﻟَﻢْﻳَﻌْﻠَﻢْﻓَﻌَﻠَﻴْﻪِﺇِﻋَﺎﺩَﺓُﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓِﺇِﺫَﺍﻋَﻠِﻢَ».‏[5]

ابا بصیر درباره شخصی که نماز خوانده و در لباسش بول یا جنابت بوده از امام صادق (ع) سؤال کرد، حضرت (ع)فرمودند: چه بداند و چه نداند باید نمازش را اعاده کند اگر می‌دانسته.

با توجه به وجود تعارض بین این روایات باید به دنبال راه حل باشیم زیرا یک دسته از روایات می‌گوید اعاده لازم است و دسته دیگر می‌گوید اعاده لازم نیست، حال آیا با این تعارض، تساقط لازم است و باید دنبال دلیل دیگر باشیم و یا سراغ جمع بین روایات برویم.

کلام صاحب جواهر در جمع بین این روایات:

مرحوم صاحب جواهر (ره) بین این روایات متعارض جمع کرده و فرموده:«و للجمع بین الاخبار السابقه و بین صحیح وهب بن عبد ربه و خبر ابی بصیر بحملهما علی الوقت و الاولی علی خارج»[6]؛روایات متقدمه که قائل بر عدم اعاده بود را بر عدم اعاده در خارج وقت حمل می‌کنیم و روایاتی که دلالت بر وجوب اعاده داشت را بر اعاده در وقت حمل می‌کنیم.

 

اشکال به صاحب جواهر (ره):

ما می‌گوییم قرینه و شاهدی برای این جمع نیست؛ چون برای جمع بین روایات قرینه لازم است اگر برای جمع دلیلی پیدا نشود جمع تبرعی است و جمع تبرعی نتیجه بخش نیست و اعتبار ندارد.

تنها چیزی که برای شاهد برای این جمع ادعا شده اجماع است. جناب صاحب جواهر (ره) می‌فرماید: اجماع بر عدم وجوب قضا در خارج وقت می‌تواند به ما کمک کند که دست از اطلاق این روایات برداریم، یعنی آن روایات که می‌گفت اعاده مطلقا لازم است در کنارش اجماع را قرار می‌دهیم و اجماع می‌گوید در خارج وقت قضا لازم نیست، محدوده‌ای که برای اعاده باقی می‌ماند اعاده در وقت است.

لذا قدر متیقنی که اعاده را مطرح می‌کند منظور اعاده در وقت است در نتیجه در مورد روایاتی که می‌گوید اعاده مطلقا لازم نیست (روایات دسته اول) می‌گوییم به قرینه اجماع می‌گوییم منظور این است که اعاده در خارج وقت لازم نیست و در مورد آن دسته از روایاتی که می‌گوید اعاده مطلقا لازم استبه کمک اجماع می‌گوییم منظور این است که اعاده در وقت لازم است. پس قدر متیقن از اعاده همان اعاده در وقت است.

«والحمد لله رب العالمین»



[1].وسائل الشیعه ج4 کتای صلاه باب1 از ابواب صلاه حدیث14.

[2]. وسائل الشیعة، ج 2 کتاب الطهارة، باب 40 من ابواب النجاسات، حدیث.

[3].همان،حدیث5.

[4].همان، حدیث 8.

[5].همان، حدیث 9.

[6].جواهر، جلد6.

Please publish modules in offcanvas position.