الصلاة فی النجس 92/12/04

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: احکام النجاسةتاریخ: 4 اسفند 1392
موضوع جزئی:الصلاة فی النجس        مصادف با: 23 ربیع الثانی 1435

سال:پنجم                                                                                                                            جلسه: 58

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

عرض کردیم در مورد شخصی که جاهل به موضوع نجاستاست و با لباس یا بدن نجس نماز خوانده چهار قول وجود دارد، بحث در قول اول بود، مشهور معتقدند اگر شخصی بعد از نماز متوجه شد که در لباس یا بدن نجس یا متنجس نماز خوانده این نماز صحیح است و نیاز به اعاده در وقت و قضا در خارج وقت ندارد.

برای اثبات این مدعی به روایاتی استناد شد اما دو روایت معارض وجود داشت (روایت وهب و روایت ابی بصیر) که با عدم اعاده در وقت و عدم قضا در خارج وقت مخالفت داشت و  برخی علما برای این دو روایت تعبیراتی را ذکر فرمودند.

مرحوم صاحب جواهر(ره)در جمع بین این روایات فرمود: مقصود از روایات دسته اول عدم لزوم قضا در خارج وقت و مقصود از این دو روایت اعاده در وقت است.

گفتیم هر جمعی بین روایات متعارض نیاز به شاهد دارد ودر اینجا شاهد جمعمرحوم صاحب جواهر(ره)  اجماعی است که می‌گوید عدم لزوم قضا مربوط به خارج وقت است، علاوه بر اینکه قدر متقین از وجوب اعاده،اعاده در وقت است. ما اجماع ادعا شده مدرکی است و چنین اجماعی معتبر نیست.عده‏ای به نحو دیگری بین این روایات جمع کرده و گفته‏اندلزوم اعاده بر استحباب حمل می‏شود.

عرض کردیم این دو روایت (روایت وهب و روایت ابی بصیر) مشکل سندی ندارند ولی در عبارت آنهاتشویش وجود دارد، عرض کردیم در مورد روایت وهب بن عبد ربّه چهار حمل،محتمل استکه سه حمل را در جلسه گذشته اشاره کردیم:

حمل چهارم:آقا میرزا هاشم آملی (ره) در تقریرات خود ادعایی را مطرح کردهو فرموده: منظور از عبارت «یعید اذا لم یکن علم»[1]  که در روایت وهب بن عبد ربّه آمده«لایعید» بوده که اگر این گونه باشد، می‌شود بین روایات متقدمه جمع کرد و دیگر تعارضی وجود ندارد.

در روایت ابی بصیر هم دو احتمال وجود دارد:

ﻭُﻫَﻴْﺐِﺑْﻦِﺣَﻔْﺺٍﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﺑَﺼِﻴﺮٍﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﻋَﺒْﺪِﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ(ع)ﻗَﺎﻝ:َﺳَﺄَﻟْﺘُﻪُﻋَﻦْﺭَﺟُﻞٍﺻَﻠﱠﱠﻰﻭَﻓِﻲﺛَﻮْﺑِﻪِﺑَﻮْﻝٌﺃَﻭْﺟَﻨَﺎﺑَﺔٌﻓَﻘَﺎﻝ:َ«ﻋَﻠِﻢَ ﺑِﻪِﺃَﻭْﻟَﻢْﻳَﻌْﻠَﻢْﻓَﻌَﻠَﻴْﻪِﺇِﻋَﺎﺩَﺓُﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓِﺇِﺫَﺍﻋَﻠِﻢَ»[2]

احتمال اول:«ﺇِﻋَﺎﺩَﺓُﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓِﺇِﺫَﺍﻋَﻠِﻢَ» بیان حکم عقلی است، یعنی علم شرط است که اگر انسان علم به نجاست پیدا کرد مقتضی تنجّز تکلیف است لذا علم به نجاست منجز تکلیف است و باید نماز را اعاده کند.

پس کلام امام که می‌فرماید ﻋَﻠِﻢَ ﺑِﻪِﺃَﻭْﻟَﻢْﻳَﻌْﻠَﻢْدال بر این است که فرقی نیست بین آنجایی که عالم به نجاست بوده یا عالم نبوده لذا در هر دو صورت باید نماز را اعاده کند.

در نتیجه بین این روایت و روایاتی که می‏گوید در فرض جهل به نجاست اعاده لازم نیست تعارض به وجود می‏آید.

احتمال دوم:روایت فوق (روایت ابی بصیر) بیانگر حکم است، یعنی می‌گوید در صورتی که علم داشته باشد اعاده لازم است ولی در مورد جاهل چیزی نفرموده و اینکه امام (ع)می‌فرمایند:«ﻋَﻠِﻢَ ﺑِﻪِﺃَﻭْﻟَﻢْﻳَﻌْﻠَﻢْ» ناظر به تقسیم است به بیان تسویه.

نتیجه:اگر مصلی قبل از نماز علم به نجاست داشت واجب است اعاده کند ولی اگر قبل از نماز ندانست اعاده‏ لازم نیست.

خلاصه اینکه مرحوم صاحب جواهر با تمسک به اجماع در صدد جمع بین روایات متعارض بر آمده بود لکن ما گفتیم سه اشکال بر این جمع وارد است:

اشکال اول:  اجماع مورد ادعا مدرکی است و معتبر نیست.

اشکال دوم: متن روایات تشویش دارد.

اشکال سوم: امکان جمع بین این روایات وجود ندارد، چون بعضی از روایاتی که نافی اعاده است ظهور و اطلاق دارند و ظهور و اطلاق آن مثل نص است لذا نمی‌توان آن روایات را بر خارج وقتحمل کنیم. جمع صاحب جواهر این بود که آن روایات متقدمه را بر عدم لزوم قضا در خارج وقت حمل می‌کنیم و این دو روایت (روایت وهب و ابی بصیر) را بر لزوم اعاده در وقتحمل می کنیم ولی ما می‏گوییم روایات دال بر عدم لزوم اعاده و قضاء را نمی‏توان بر خارج وقت حمل کرد چون این روایات ظهور دارند و ظهور مثل نص است- فرق بین ظاهر و نص این است که در نص احتمال خلاف وجود ندارد ولی در ظاهر احتمال خلاف وجود دارد- لذا منظور این روایات (روایات دال بر عدم لزوم اعاده) این است که نه در وقت لازم است اعاده شود و نه در خارج وقت.

روایت اول:ﻋَﻦِﺍﺑْﻦِﻣُﺴْﻜَﺎﻥَﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﺑَﺼِﻴﺮٍﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﻋَﺒْﺪِﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ(ع)ﻓِﻲﺭَﺟُﻞٍﺻَﻠﱠﱠﻰﻓِﻲﺛَﻮْﺏٍﻓِﻴﻪِﺟَﻨَﺎﺑَﺔٌﺭَﻛْﻌَﺘَﻴْﻦِﺛُﻢﱠﱠﻋَﻠِﻢَﺑِﻪِﻗَﺎﻝَ:«ﻋَﻠَﻴْﻪِﺃَﻥْﻳَﺒْﺘَﺪِﺉَﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓَﻗَﺎﻝَﻭَﺳَﺄَﻟْﺘُﻪُﻋَﻦْﺭَﺟُﻞٍﺻَﻠﱠﱠﻰﻭَﻓِﻲﺛَﻮْﺑِﻪِﺟَﻨَﺎﺑَﺔٌﺃَﻭْﺩَﻡٌﺣَﺘﱠﱠﻰﻓَﺮَﻍَﻣِﻦْﺻَﻠَﺎﺗِﻪِﺛُﻢﱠﱠﻋَﻠِﻢَﻗَﺎﻝ:َﻣَﻀَﺖْﺻَﻠَﺎﺗُﻪُﻭَﻟَﺎﺷَﻲْءَﻋَﻠَﻴْﻪِ».[3]

ابی بصیر از امام صادق (ع) در مورد شخصی سؤال می‏کند که در لباسی که جنب شده دو رکعت از نمازش را خوانده سپس در اثناء نماز متوجه نجاست لباسش شده، حضرت (ع) فرمودند: باید نمازش را دوباره بخواند، ابا بصیر می‏گوید: عرض کردم اگر شخصی نماز بخواند در حالی که لباسش متنجس به جنابت یا خون بوده و بعد از نماز متوجه نجاست شود تکلیفش چیست؟ حضرت (ع) فرمودند: چیزی بر او نیست و نیاز نیست نمازش را اعاده کند.

ظهور این روایت در این است کهفقط مربوط به عدم قضا در خارج وقت نیست بلکه از اطلاق استفاده می‌شود چه در وقت و چه در خارج وقت لازم است.

روایت فوق دو فرض دارد:

فرض اول: علم به نجاست در اثناء نماز که شخص دو رکعت از نمازش را خوانده بعد می‌فهمد لباسش نجس است، حضرت (ع)فرمودند: باید نمازش را اعاده کند،این فرض در مورد حین وقت است که حضرت می‏فرمایند: اعاده کند یعنی در حین نماز علم به نجاست پیدا می‌کند و وقت هم باقی است لذا باید نمازش را در وقت اعاده کند.

فرض دوم: در مورد علم به نجاست بعد از نماز است که حضرت (ع) می‌فرمایند: چیزی بر او نیست. از این فرض استفاده می‏شود که در وقت نیازی به قضاء نماز نیست.

نتیجه اینکه: حمل صاحب جواهر که روایت دسته اول را بر عدم لزوم قضا در خارج وقت حمل کنیم و روایت وهب و ابی بصیر را بر اعاده در وقتحمل کنیم صحیح نیست، چون این دو روایت مثل نص هستند لذا فرقی بین وقت و خارج وقت نیست و حمل آنها بر وقت صحیح نیست.

«والحمد لله رب العالمین»



[1].وسائل الشیعة ج 2، کتاب الطهارة، باب 40 من ابواب النجاسات، حدیث 8.

[2].همان، حدیث9.

[3].وسائل الشیعة، ج 2، کتاب الطهارة، باب 40 من ابواب النجاسات، حدیث2.

Please publish modules in offcanvas position.