درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات تاریخ:16 اسفند1393 موضوع جزئی: الأول من المطهّرات، الماء مصادف با: 16 جمادی الاولی 1436 سال:ششم جلسه: 66 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
خلاصه جلسه گذشته
بحث در این بود که آیا غَسله مزیله (شستنی که به زوال عین نجاست منجر میشود) به عنوان یک بار شستن محسوب میشود تا در نتیجه اگر قائل شدیم به اینکه یک بار شستن کفایت میکند، گفته شود همان غَسله مزیله که انجام گرفته است از یک بار شستن نیز کفایت میکند در نتیجه طهارت حاصل شده و نیازی به شستن برای مرتبه دوم نیست یا اینکه غَسلهی مطهره (شستنی که به طهارت منجر میشود) باید بعد از غَسله مزیله باشد؟ مرحوم سید (ره) فرمود که غَسله مزیله کفایت نمیکند بلکه نخست باید یک بار شیء متنجِّس را بشوییم تا نجاست آن برطرف شود و بعد از آن یک بار دیگر آن را بشوییم تا طهارت، حاصل شود مگر اینکه استمرار آب به گونهای باشد که بعد از زوال عین نجاست نیز حالت استمرار باقی باشد که در آن صورت همان غَسله مزیله به اضافه استمرار آب برای حصول طهارت کفایت میکند و نیازی به شستن دوباره نیست.
کلام محقق (ره)
مرحوم محقق (ره) در کتاب معتبر فرموده است: «هل يراعى العدد في غير البول فيه تردد أشبه يكفي المرة بعد ازالة العين»[1] از این عبارت استفاده میشود که غَسل مرة (یک بار شستن) برای حصول طهارت، بعد از زوال عین است یعنی اگر نیاز به زوال عین نجاست باشد باید شیء متنجِّس یک بار شسته شود تا نجاست آن برطرف شود و بعد از آن یک بار دیگر بشوییم تا پاک گردد؛
آیا عدد در غیر بول باید رعایت شود؟ در این مطلب تردید وجود دارد. یک بار شستن کفایت میکند منتهی چه مرة ای؟ بعد زوال العین.
بعد به قول معصوم (ع) استناد کرده که فرموده است: «في دم الحيض حتيه ثمَّ اغسليه»[2]؛ تعبیر این است که گویا زنی سؤال میکند که لباس من به خون حیض متنجس شده است چگونه آن را تطهیر کنم؟ حضرت (ع) فرموده است که آن را زایل کن سپس بشوی.
از کلام معصوم (ع) استفاده میشود که ازاله نجاست با تطهیر فرق میکند لذا این گونه نیست که با یک مرتبه شستن هر دو (ازاله نجاست و طهارت) حاصل شود بلکه یک مرتبه باید برای ازاله عین نجاست شسته شود و یک مرتبه دیگر نیز برای حصول طهارت، شسته شود.
اشکال: گفته شده است که کلام معصوم (ع) که فرموده است: «حتيه ثمَّ اغسليه» بر وجوب حمل نمیشود چون قطع داریم به اینکه زایل کردن نجاست قبل از شستن، واجب نیست لذا امر معصوم (ع) به برطرف کردن نجاست بر استحباب حمل میشود زیرا اگر قبل از شستن، نجاست را برطرف کنیم کار را برای تطهیر متنجِّس آسانتر میکند.
ابن ادریس نیز در سرائر همین مطلب را فرموده است[3]؛ همچنین شهید نیز در ذکری همین مطلب را مطرح کرده است[4] و علامه نیز در منتهی این مطلب را به اکثر اهل علم نسبت داده است یعنی امرِ به ازاله نجاست جنبه وجوبی ندارد بلکه بر استحباب حمل میشود به خاطر اینکه ازاله نجاست زمینه تطهیر را فراهم میکند.
نظر استاد: پس اینکه در روایات امر به غَسل شده است به این معناست که یک بار شستن کافی است و نیازی نیست که آن یک بار بعد از غَسله مزیله باشد و خودِ غَسله مزیله برای حصول طهارت کافی است چون زمانی که مولا امر به شستن میکند این شستن میتواند همراه با از بین بردن نجاست باشد. بنابراین درست نیست که غَسله مزیله را جدای از آن غَسلهای فرض کنیم که برای حصول طهارت انجام میشود و قائل شویم به اینکه بعد از ازاله نجاست یک بار دیگر نیز باید شسته شود تا طهارت حاصل شود. مقتضای اطلاقاتی که امر به غسل کرده است نیز شامل غسله مزیله و غسله مرة میشود و ما دلیلی نداریم که بگوید غسله مزیله کفایت نمیکند و شستن دوباره لازم باشد.
مؤید: مطلبی که عرض کردیم مؤیدی نیز دارد و آن اینکه زمانی که لباسمان چرکین و کثیف است و میخواهیم آن را بشوییم به صرف برطرف شدن کثافت لباس، گفته میشود که لباس شسته شده است بنابراین، در فرضی هم که چیزی نجس شده است، به صرف اینکه به وسیله آب عین نجاست زایل شود صدق میکند که گفته شود پاک شده است.
البته مرحوم سید (ره) بر خلاف نظر ما معتقد است که غَسله مزیله کافی نیست و یک بار دیگر نیز باید شسته شود، بعد ایشان یک احتیاط میکند و میفرماید که همانطور که ما در بول قائل به تعدد شدیم در سایر نجاسات نیز احتیاط میکنیم و از باب احتیاط متنجِّس را دو بار میشوییم.
خلاصه: نظر ما این شد که اگر مثلاً لباس ما متنجِّسِ به بول شده باشد تعدد غَسل لازم است ولی اگر به سایر نجاسات (غیر از بول) متنجِّس شده باشد یک بار شستن کفایت میکند و نیازی نیست آن شستن بعد از غَسله مزیله باشد بلکه همان غَسله مزیله کفایت میکند و طهارت حاصل میشود و دلیلی نداریم که غَسله مزیله جدا از غَسلهای باشد که برای حصول طهارت لازم است.
مسأله 312: «يجب في الأواني إذا تنجّست بغير الولوغ الغسل ثلاث مرّات في الماء القليل، و إذا تنجّست بالوُلوغ التعفير بالتراب مرّة و بالماء بعده مرّتين، و الأولى أن يطرح فيها التراب من غير ماء و يمسح به، ثمّ يجعل فيه شيء من الماء و يمسح به، و إن كان الأقوى كفاية الأوّل فقط بل الثاني أيضاً»[5]
مرحوم سید (ره) فرموده است که اگر ظرفی به غیر ولوغ سگ متنجِّس شد و بخواهیم آن را به وسیله آب قلیل تطهیر کنیم باید سه مرتبه با آب قلیل شسته شود و اگر به ولوغِ سگ متنجِّس شد باید یک بار خاکمالی شود بعد از آن به وسیله آب دو بار شسته شود و اولی این است که خاک بدون آب در آن ظرف ریخته شود و به ظرف کشیده شود سپس کمی آب در آن ریخته شود و به ظرف کشیده شود
دلیل
دلیل عمده بر این مطلب، موثقه عمار است که قبلاً هم بیان کردیم؛
عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْكُوزِ وَ الْإِنَاءِ يَكُونُ قَذِراً كَيْفَ يُغْسَلُ وَ كَمْ مَرَّةً يُغْسَلُ؟ قَالَ: «يُغْسَلُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ يُصَبُّ فِيهِ الْمَاءُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ ذَلِكَ الْمَاءُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ وَ قَدْ طَهُرَ».[6]
عمار ساباطی میگوید از امام صادق (ع) درباره کوزه و ظرفی که نجس هستند سؤال شد که چگونه شسته میشود و چند بار شسته میشود؟ حضرت (ع) فرمود که سه بار شسته میشود؛ به این صورت که آب در آن ریخته میشود و سپس آب در ظرف چرخانده میشود و بعد آب را خالی میکنند، دوباره آب دیگری داخل ظرف ریخته میشود و آب درون ظرف چرخانده میشود و بعد آب را خالی میکنند، سپس آب دیگری داخل ظرف ریخته میشود و چرخانده میشود و خالی میشود و با این کار، ظرف نجس پاک میشود.
مقتضای اطلاق این روایت این است که فرقی بین نجاسات و متنجّسات نیست چون تعبیر به قذر شده است.
اشکال
روایتی وجود دارد که بر یک بار شستن دلالت دارد، چگونه بین این روایت و روایت فوق جمع میشود؟
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْكَلْبِ يَشْرَبُ مِنَ الْإِنَاءِ قَالَ: «اغْسِلِ الْإِنَاءَ».[7]
در این روایت، جمله «اغسل الاناء» اطلاق دارد و از این اطلاق استفاده میشود که یک بار شستنِ ظرفی که سگ در آن ولوغ کرده است کافی است
پاسخ
اولاً: صحیحه محمد بن مسلم برای بیان اصل نجاست است و مولا در مقام بیان کیفیت تطهیر نبوده است بلکه در مقام بیان اصل نجاست بوده است لکن موثقه عمار در مقام بیان کیفیت تطهیر است.
ثانیاً: بین موثقه عمار و صحیحه محمد بن مسلم جمع میشود؛ به این صورت که میگوییم موثقه عما اختصاص دارد به غَسل با ماء قلیل یعنی اگر بخواهیم با آب قلیل بشوییم باید سه مرتبه شسته شود ولی صححیه محمد بن مسلم مربوط به جایی است که بخواهیم با آب کثیر بشوییم.
«والحمد لله رب العالمین»
[1]. حلّى، محقق، نجم الدين، جعفر بن حسن، المعتبر في شرح المختصر، ج1، ص 435.
[2]. صحیح بخاری، ج1، باب،64، ح71؛ سنن البيهقي، ج 2، كتاب الصلاة، ص406.
[3].حلّى، ابن ادريس، محمد بن منصور بن احمد، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوى، ج1، ص 188.
[4]. عاملى، شهيد اول، محمد بن مكى، ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة، ج1، ص123.
[5]. العروة الوثقی، ج1، ص 110.
[6]. وسائل الشیعة، ج3، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب 53، ص497، ح1.
[7]. همان، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الأسار، باب 2، ص 228، ح2.