فصل فی المطهرات 94/01/15

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                   تاریخ: 15 فروردین 1394

موضوع جزئی: الأول من المطهّرات، الماء- کیفیت تطهیرِ ظرفِ متنجّس به خمر          مصادف با: 14 جمادی‏ الثانی 1436

سال: ششم                                                                                                                   جلسه: 72

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسأله 314: «يستحبّ في ظروف الخمر الغسل سبعاً و الأقوى كونها كسائر الظروف في كفاية الثلاث»[1]؛ مرحوم سید (ره) فرموده است که مستحب است ظرفی که در آن خمر بوده است، هفت مرتبه شسته شود لکن اقوی این است که سه بار شستن کفایت می‏کند مثل سائر ظروف که به غیر خمر متنجّس شده‏اند. منظور این است که سه بار شستن واجب و هفت بار شستن مستحب می‏باشد.

دلیل

برای اثبات مدعای مرحوم سید (ره) به دو روایت استناد شده است؛

روایت اول: عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي الْإِنَاءِ يُشْرَبُ فِيهِ النَّبِيذُ فَقَالَ: «تَغْسِلُهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ كَذَلِكَ الْكَلْبُ»[2]؛ امام صادق (ع) فرموده است که اگر در ظرفی نبیذ آشامیده می‏شود، باید هفت مرتبه آن را بشویید، همچنین اگر کلب از ظرفی بیاشامد.

در اینجا «کلب» نیز بر «نبیذ» عطف شده است و حال اینکه در مسأله کلب، هفت بار شستن نیاز نبود بلکه سه بار شستن کفایت می‏کرد.

روایت دوم: عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الدَّنِّ يَكُونُ فِيهِ الْخَمْرُ هَلْ يَصْلُحُ أَنْ يَكُونَ فِيهِ خَلٌّ أَوْ مَاءٌ كَامَخٌ أَوْ زَيْتُونٌ؟ قَالَ: «إِذَا غُسِلَ فَلَا بَأْسَ» وَ عَنِ الْإِبْرِيقِ وَ غَيْرِهِ يَكُونُ فِيهِ خَمْرٌ أَ يَصْلُحُ أَنْ يَكُونَ فِيهِ مَاءٌ؟ قَالَ: «إِذَا غُسِلَ فَلَا بَأْسَ وَ قَالَ فِي قَدَحٍ أَوْ إِنَاءٍ يُشْرَبُ فِيهِ الْخَمْرُ؟ قَالَ: «تَغْسِلُهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ» وَ سُئِلَ أَ يُجْزِيهِ أَنْ يَصُبَّ فِيهِ الْمَاءَ؟ قَالَ: «لَا يُجْزِيهِ حَتَّى يَدْلُكَهُ بِيَدِهِ وَ يَغْسِلَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»[3]؛ از امام صادق (ع) درباره ظرفی که در آن خمر آشامیده می‏شود سؤال شد، حضرت (ع) فرمود که سه بار آن را می‏شویی. دوباره از حضرت (ع) سؤال شد که آیا صرف ریختن آب در آن ظرف کفایت می‏کند؟ حضرت (ع) فرمود که صرف ریختن آب در ظرف و خالی کردن آن کفایت نمی‏کند بلکه زمانی که آب در ظرف می‏ریزید باید دست بکشید.

جمع عرفی بین دو روایت فوق

بزرگان بین این دو روایت جمع کرده‏اند و گفته‏اند که مقتضای جمع بین این دو روایت این است که خمر و نبیذ یک چیز محسوب می‏شوند در نتیجه مقتضای جمع این است که سه بار شستن ظرفی که به نبیذ و خمر متنجّس شده است واجب و مازاد بر آن یعنی هفت بار شستن [که روایت اول به آن اشاره داشت] مستحب است. دلیل این مطلب این است که در روایت اول که هفت بار شستن ذکر شده است چون «کلب» نیز بر «نبیذ» عطف شده است چاره‏ای نیست جز اینکه گفته شود منظور این است که هفت بار شستن، مستحب است و گرنه اصل این است که سه بار شستن کفایت می‏کند چون ما در باب کلب گفتیم که ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب باید سه بار شسته شود و متفاهم عرفی این است که شستن هفت مرتبه، مستحب است و گرنه اصل این است که سه بار شستن واجب است و مازاد بر آن دلیل ندارد.

کلام حاج آقا رضا همدانی (ره) در تأیید جمع عرفی

مرحوم حاج آقا رضا همدانی (ره) بعد از اینکه به این جمع اشاره کرده است که ما اصل سه بار را لازم بدانیم و هفت بار را حمل بر استحباب کنیم، فرموده است که قول به هفت بار شستن ضعیف است که ما بگوییم هفت بار شستن واجب است و أضعَف از آن این است که نه هفت بار شستن را و نه سه بار شستن را لازم بدانیم بلکه بگوییم یک بار شستن کافی است. بنابراین، نظر حاج آقا رضا همدانی (ره) نیز جمع عرفی را تقویت کرده است که ما اصل سه بار شستن را به عنوان الزام بپذیریم و هفت بار شستن را بر استحباب حمل کنیم و یک بار شستن را نیز کافی ندانیم.

مؤید این مطلب، روایت زیر است که مسأله را تقریباً حل می‏کند هرچند در این روایت، سخنی از خمر یا نبیذ به میان نیامده است؛

عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْكُوزِ وَ الْإِنَاءِ يَكُونُ قَذِراً كَيْفَ يُغْسَلُ وَ كَمْ مَرَّةً يُغْسَلُ؟ قَالَ: «يُغْسَلُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ يُصَبُّ فِيهِ الْمَاءُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ ذَلِكَ الْمَاءُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ وَ قَدْ طَهُرَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ قَالَ: «اغْسِلِ الْإِنَاءَ الَّذِي تُصِيبُ فِيهِ الْجُرَذَ مَيِّتاً سَبْعَ مَرَّاتٍ»[4]؛ از امام صادق (ع) درباره نحوه و تعدادِ شستنِ ظرفی که در آن نجاست واقع شده، سؤال شد، حضرت (ع) فرمود که باید سه مرتبه شسته شود. منظور این است که در مواردی از این قبیل، لازم است سه بار شسته شود.

اشکال: روایاتی که در باب نبیذ وارد شده است [از جمله روایت اولِ عمار که نقل شد] حاکی از این است که ظرفی که به نبیذ، متنجّس شده است لازم است که هفت بار شسته شود و شاید این به خاطر خصوصیتی است که در نبیذ وجود دارد، نبیذ از انگور یا خرما گرفته می‏شود به خلاف آن روایاتی که در خصوص خمر وارد شده است چون در روایات مربوط به خمر سه بار شستن آمده است ولی در روایات مربوط به نبیذ هفت بار شستن لازم دانسته شده است. بنابراین، شاید بتوان تفسیر قائل شد که موارد مربوط به نبیذ با موارد مربوط به خمر مختلف و متفاوت است بنابراین، آن جمع عرفی که ذکر شد [مبنی بر اینکه فرقی بین نبیذ و خمر نیست و در هر دو سه بار شستن لازم است و اگر هفت بار شستن مطرح شده است بر استحباب دلالت دارد نه وجوب یعنی سه بار شستن لازم و هفت بار شستن مستحب است] صحیح نیست بلکه هر کدام از سه بار شستن و هفت بار شستن بر مورد خودش حمل می‏شود یعنی هر جا که بحث نبیذ بود، هفت بار شستن و هر جا که بحث خمر به میان آمد، سه بار شستن مطرح می‏شود نه اینکه فرقی بین نبیذ و خمر نباشد و در هر دو سه بار شستن واجب و هفت بار شستن مستحب باشد.

پاسخ: در پاسخ عرض می‏کنیم که این مسأله کمی از ذهن دور است زیرا این گونه نیست که فقط نبیذ از انگور و خرما گرفته می‏شود تا این گونه استدلال شود بلکه خمر نیز از انگور گرفته می‏شود. لذا ما وجهی برای فرمایش این بزرگان پیدا نکردیم و به نظر ما همان وجه اول درست است که اصل سه بار را لازم بدانیم و مازاد بر آن را بر استحباب حمل کنیم زیرا در روایت اولی که عمّار نقل کرده بود، «کلب» بر «نبیذ» عطف شده است در حالی که در ظرفِ متنجّس به ولوغِ کلب سه بار شستن کافی است و نیازی به هفت بار شستن نیست.

اشکال مرحوم آقای خویی (ره) به فرمایش مرحوم سید (ره)

مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که تشبیه مرحوم سید (ره) مبنی بر اینکه ظرف خمر نیز مانند سایر ظروف متنجّسه است یعنی باید سه بار شسته شود صحیح نیست زیرا این کلام را نمی‏توان در همه جا به کار برد. بله! اگر ما بخواهیم ظرف حاوی خمر را با آب قلیل بشوییم، مانند سایر ظروف متنجسه است که در روایت عمار ساباطی نیز آمده بود (سئل عن الکوز و الاناء یکون قذراً کیف یغسل و کم مرّ یغسل....) یعنی با آب قلیل باید سه مرتبه شسته شود اما اگر بخواهیم آن ظرف را با آب کثیر بشوییم تعدد لازم نیست، یعنی سایر ظروف متنجّسه [غیر از ظرفِ متنجّس به خمر] با یک بار شستن پاک می‏شود و دلیل آن اطلاقاتی است که وارده شده است که در آنها به یک بار شستن اکتفاء شده است لذا اگر روایت موثقه عمار که مسأله سه بار شستن را مطرح کرده است، وجود نداشت و ما بودیم و اطلاق روایات باب؛ در مطلق ظروف متنجسه به یک بار شستن حکم می‏کردیم. بنابراین، اینکه مرحوم سید (ره) فرموده است: «والاقوی کسائر الظروف» مربوط به شستن با آب قلیل است و الا در شستن با آب کثیر سایر ظروف متنجّسه با یک بار شستن پاک می‏شود در حالی که ظرفِ متنجّس به خمر با آب کثیر نیز باید سه مرتبه شسته شود لذا این تشبیهی که ایشان (مرحوم سید (ره)) ذکر کره است، صحیح نیست.

پس اشکال آقای خویی (ره) این است که کلام مرحوم سید (ره) که ظرف خمر را به سایر ظروف تشبیه کرده است تشبیه درستی نیست چون ظروف متنجسه اگر با آب قلیل شسته شوند سه بار شستن لازم دارند ولی اگر با آب کثیرِ عاصم شسته شوند یک بار شستن کافی است ولی ظرفِ متنجّسِ به خمر مثل سایر ظروف متنجّسه نیست که با آب قلیل سه بار و با آب عاصم یک بار شسته شود بلکه در شستن ظرف خمر، بین آب قلیل و کثیر تفاوت نیست و مقتضای جمع بین دو روایت موثقه‏ای که عمار نقل کرده است این است که ظرفِ متنجّسِ به خمر باید سه مرتبه شسته شود اعم از اینکه با آب قلیل شسته شود یا با آب کثیر بنابراین تشبیه ظرف متنجّسِ به خمر به سایر ظروف متنجّسه، صحیح نیست.

مسأله 315: «التراب الّذي يعفّر به يجب أن يكون طاهراً  قبل الاستعمال»[5]؛ مرحوم سید (ره) فرموده است که خاکی که برای تعفیر مورد استفاده قرار می‏گیرد واجب است که قبل از استعمال، پاک باشد.

مشهور بین فقها این است که خاکی که انسان می‏خواهد با آن ظرفی را تعفیر (خاک‏مالی) کند، باید پاک باشد که در این رابطه به کلمات بزرگانی مثل علامه در منتهی[6] و تذکره[7] و شهید در دروس[8] اشاره کردیم [جلسه70، مورخه24/12/1393]. تنها اختلافی که نقل شده است این است که مرحوم محقق اردبیلی (ره) در مجمع الفائده و البرهان[9] و هم چنین جناب صاحب مدارک در مدارک الاحکام[10] گفته‏اند که طهارت خاک لازم نیست.

دلیل لزوم پاک بودن خاکی که برای تعفیر استفاده می‏شود

علت اینکه لازم است خاکی که برای تعفیر استفاده می‏شود پاک باشد انصراف نص است یعنی نصوصی که در این زمینه وارد شده است انصراف دارد به اینکه خودِ خاک نیز باید پاک باشد؛ به این معنی که وقتی گفته می‏شود که ظرف نجس را خاک مالی کنید تا تطهیر شود حاکی از این است که خودِ خاک نیز باید پاک باشد چون فاقد شیء نمی‏تواند معطی شیء باشد یعنی چیزی که خودش پاک نباشد نمی‏تواند پاک کننده باشد لذا خاکی که برای تطهیر استفاده می‏شود باید پاک باشد تا بتواند پاک کننده باشد.

اشکال: از نص استفاده نمی‏شود که خاک باید پاک باشد لذا فرقی بین خاک پاک و خاک نجس نیست لذا خاک نجس نیز می‏تواند برای تعفیر مورد استفاده قرار گیرد.

پاسخ: ارتکاز ذهن متشرع به این است که خاکی که برای تعفیر مورد استفاده قرار می‏گیرد باید پاک باشد چون فاقد شئ نمی‏تواند معطی شیء باشد و چگونه ممکن است که ظرف نجس با خاکی تطهیر شود که خودِ آن خاک نجس است؟ بله! اگر مراد از غَسل، شستن با آب باشد لکن خاک نیز باید در کنار آن آب باشد در این صورت می‏توان گفت که چون خاک در تطهیر نقشی ندارد و نقش اصلی را آب ایفا می‏کند، نیازی به پاک بودن خاک نیست. اما اگر گفته شد که خودِ خاک در تطهیر دخیل است در این صورت آن خاک حتماً باید پاک باشد.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. العروة الوثقی، ج1، ص111.

[2]. وسائل الشیعة، ج25، کتاب الأطعمة و الأشربة، ابواب الأشربة المحرمة، باب 35، ص377-378، ح2.

[3]. همان، جلد 3، کتاب الطهارة، ابواب نجاسات، باب 51، ص494، ح 1.

[4]. وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب53، ص497، ح1.

[5]. العروة الوثقی، ج1، ص111.

[6]. حلّى، علامه، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى‌، منتهى المطلب في تحقيق المذهب‌، ج3، ص343.

[7]. حلّى، علامه، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى‌، تذكرة الفقهاء( ط- الحديثة)، ج1، ص87.

[8]. عاملى، شهيد اول، محمد بن مكى‌، الدروس الشرعية في فقه الإمامية‌، ج1، ص125.

[9]. اردبيلى، احمد بن محمد‌، مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان‌، ج1، ص367. 

[10]. عاملى، محمد بن على موسوى‌، مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام‌، ج2، ص392.

Please publish modules in offcanvas position.