فصلٌ فی المطهّرات94/09/02

 

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                          تاریخ: 2 آذر 1394

موضوع جزئی: الثالث من المطهّرات، الشمس- کیفیت تطهیر متنجّس به وسیله خورشید            مصادف با: 11 صفر 1437

سال تحصیلی: 95-94                                                                                                                جلسه: 15

                     

        «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته

بحث در مطهِّریت خورشید بود. عرض شد برای اثبات مطهِّریت خورشید به چهار روایت [صحیحه زراره، موثقه عمارساباطی، روایت فقه رضوی، صحیحه زراره و حدید ابن حکیم] استناد شده است که این روایات در جلسات گذشته ذکر شد. بحث دیگر این بود که آیا خورشید فقط زمین را تطهیر می‎کند یا غیر زمین نیز به وسیله تابش خورشید پاک می‎شود و آیا اگر خورشید، غیر زمین را نیز پاک می‎کند، آن غیر باید از اشیاء غیر منقول باشد یا منقولات متنجِّس نیز به وسیله خورشید پاک می‎شوند؟

مرحوم سید (ره) در این مورد قائل به تعمیم شده و فرموده است که غیر زمین نیز به وسیله تابش خورشید پاک می‎شود، البته به شرط اینکه غیر زمین از منقولات نباشد، یعنی خورشید فقط غیر منقولات [،مانند ساختمان، دیوار، آنچه مثل میخ به دیوار متصل است، درخت و ظروفی که در زمین یا دیوار تثبیت شده‎اند] را پاک می‎کند. البته حصیر و بوریا را در عین حال که منقولند، استثناء کرده است و گفته است که این دو از منقولات محسوب می‎شوند، ولی استثنائاً با تابش خورشید و خشک شدن به وسیله آن، پاک می‎شوند.

روایات دالّ بر اثبات مطهِّریت خورشید نسبت به اشیاء غیر منقول

مشهور علما برای اثبات این مدعا [مطهِّریت خورشید برای اشیاء غیر منقول] به چند روایت استناد کرده‎اند که در ذیل بیان می‎شود؛

روایت اول: عَنْ أَبِي بَكْرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَال (ع)؛:‏ «يَا أَبَا بَكْرٍ مَا أَشْرَقَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ فَقَدْ طَهُر».[1]

همین روایت در نسخه دیگری این‎گونه آمده است: عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ؛ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ (ع): «يَا أَبَا بَكْرٍ كُلُّ مَا أَشْرَقَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ فَهُوَ طَاهِرٌ».[2] در این روایت ابو‎بکر حضرمی گفته است که امام باقر (ع) به من فرمود: «ای ابوبکر هر چیزی که خورشید بر آن بتابد، پاک است».

در نگاه اول، نکته‎ای که از این روایت برداشت می‎شود، این است که مطهِّریت خورشید علاوه بر غیر منقولات، منقولات را نیز شامل می‎شود زیرا از مضمون روایت ابوبکر حضرمی در هر دو نسخه مذکور، استفاده می‎شود که خورشید علاوه بر غیر منقولات، منقولاتِ نجس را نیز پاک می‎کند و مطهِّریت خورشید شامل هر دو (منقولات و غیر منقولات) می‎شود چون در این دو نسخه از روایت، عبارت «ما أشرقت علیه» و «کلّ ما أشرقت علیه الشمس» آمده است که اعم است و نشان‎دهنده این است که مطهِّریت خورشید علاوه بر غیر منقولات، منقولات را نیز شامل می‎شود.

اما گفته شده است که منقولات از تحت عموم خارجند و خورشید فقط نسبت به غیر منقولات، مطهِّر است زیرا اولاً اجماع بر این تحقق گرفته است که خورشید فقط غیر منقولات را تطهیر می‎کند و ثانیاً روایتی در فقه رضوی وجود دارد که امام رضا (ع) فرموده است: «وَ مَا وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَيْهِ مِنَ الْأَمَاكِنِ الَّتِي أَصَابَهَا شَيْ‏ءٌ مِنَ النَّجَاسَةِ مِثْلُ الْبَوْلِ وَ غَيْرِهِ طَهَّرَتْهَا وَ أَمَّا الثِّيَابُ فَلَا تَطْهُرُ إِلَّا بِالْغَسْلِ»[3]؛ این روایت بیانگر این نکته است که اشیاء منقول، مانند لباس تنها به وسیله شستن با آب، پاک می‎شوند لذا خورشید نمی‎تواند مطهِّرِ منقولات باشد. ثالثاً در رابطه با طهارتِ منقولات، دلیلی دالّ بر تخییر وجود ندارد تا گفته شود که مکلّف بین تطهیر منقولات به وسیله خورشید یا تطهیر آنها به وسیله آب  مخیّر است.

بنابراین، چون در روایتِ منقول از فقه رضوی، تطهیرِ منقولاتی مانند لباس به شستنِ با آب منحصرِ شده است، این روایت (روایت فقه رضوی)، تعمیمِ روایت ابو‎بکر حضرمی را قید می‎زند لذا روایت ابوبکر حضرمی فقط اشیاء غیر منقول را شامل می‎شود.

اشکالات وارد شده بر استدلال به روایت اول (روایت ابوبکر حضرمی)

اشکال اول: ممکن است گفته شود که اگر منقولات از تحت عام روایت ابوبکر حضرمی خارج شوند و فقط غیر منقولات تحت عنوان عام باقی بمانند، تخصیص اکثر لازم می‎آید زیرا منقولات، مصادیق زیادی دارند و خارج کردن آنها از تحت عنوان عام باعث تخصیص اکثر می‎شود و تخصیص اکثر مستهجن است. بنابراین، منقولات نیز تحت عنوان عام باقی می‎مانند و عموم روایت ابوبکر حضرمی، منقولات را نیز شامل می‎شود لذا خورشید نسبت به منقولات نیز مطهِّر است.

پاسخ: آنچه که از تحت عنوانِ عام خارج شده است، عنوانِ «منقولات» است و مصادیق منقول نیست؛ به تعبیر روشن‎تر، آنچه که خارج شده است مصادیق منقول [مثل لباس و کفش و جوراب و...] نیستند، بلکه عنوان «منقولات» است و عنوان، تنها یک چیز است لذا تخصیص اکثر لازم نمی‎آید زیرا تنها یک عنوان، خارج شده است.

اشکال دوم: ضعف سند

اشکال دیگری که به روایت أبو‎بکر حضرمی وارد شده است، در رابطه با سند روایت است زیرا در سلسله سند این روایت شخصی به نام عثمان بن عبدالله وجود دارد که مجهول است چون دو شخص به نام عثمان بن عبدالله وجود دارند که یکی ثقه و دیگری ضعیف است و مشخص نیست که عثمان بن عبدالله که در سند روایت حضرمی آمده است، آن شخص ثقه است یا آن شخص ضعیف است لذا مجهول است و روایت منقول از طریق او معتبر نیست. همچنین، وثاقت خود ابو‎بکر حضرمی نیز مشخص نیست.

پاسخ: پاسخ این اشکال این است که شخصیت‎های بزرگی، مانند شیخ مفید (ره)، شیخ طوسی (ره)و احمد بن محمد بن عیسی (ره)، این روایت را نقل کرده‎اند؛ در حالی که این بزرگان نسبت به سند روایات بسیار حساس بودند و روایات ضعاف را نقل نمی‎کردند. حضرت امام خمینی (ره) نیز به نام احمد بن محمد بن عیسی (ره) اشاره کرده و فرموده است چون شخصیتی مانند ایشان این روایت را نقل کرده و براساس آن فتوا صادر کرده است، علم به وثاقت عثمان بن عبدالله و ابی‎بکر حضرمی حاصل می‎شود لذا سند روایت مشکلی ندارد.

روایت دوم: عَنْ زُرَارَةَ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنِ الْبَوْلِ يَكُونُ عَلَى السَّطْحِ أَوْ فِي الْمَكَانِ الَّذِي يُصَلَّى فِيهِ؛ فَقَالَ (ع): «إِذَا جَفَّفَتْهُ الشَّمْسُ فَصَلِّ عَلَيْهِ فَهُوَ طَاهِر»[4]؛ زراره گفت که از امام باقر (ع) درباره بولی که به سطحی از زمین اصابت کرده است یا در مکانی که در آن نماز خوانده می‎شود، واقع شده است، سؤال کردم؛ حضرت (ع) فرمود که اگر خورشید بر آن بتابد و آن را خشک کند، در آن مکان نماز بخوان و آن مکان، پاک است.

در صحیحه زراره واژه «المکان» به کار رفته است که عام است و منحصر به زمین نیست، بلکه واژه «المکان» اعم از زمین و غیر زمین است لذا شامل اشیاء غیر منقول نیز می‎شود؛ به عنوان مثال، شامل نماز خواندن روی خشب (چوب) نیز می‎شود.

روایت سوم: عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثٍ؛ قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْمَوْضِعِ الْقَذِرِ يَكُونُ فِي الْبَيْتِ أَوْ غَيْرِهِ فَلَا تُصِيبُهُ الشَّمْسُ وَ لَكِنَّهُ قَدْ يَبِسَ الْمَوْضِعُ الْقَذِرُ؛ قَالَ: «لَا يُصَلَّى عَلَيْهِ وَ أَعْلِمْ مَوْضِعَهُ حَتَّى تَغْسِلَهُ». وَ عَنِ الشَّمْسِ هَلْ تُطَهِّرُ الْأَرْضَ؟ قَالَ: «إِذَا كَانَ الْمَوْضِعُ قَذِراً مِنَ الْبَوْلِ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ فَأَصَابَتْهُ الشَّمْسُ ثُمَّ يَبِسَ الْمَوْضِعُ فَالصَّلَاةُ عَلَى الْمَوْضِعِ جَائِزَةٌ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ الشَّمْسُ وَ لَمْ يَيْبَسِ الْمَوْضِعُ الْقَذِرُ وَ كَانَ رَطْباً فَلَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ عَلَيْهِ حَتَّى يَيْبَسَ وَ إِنْ كَانَتْ رِجْلُكَ رَطْبَةً أَوْ جَبْهَتُكَ رَطْبَةً أَوْ غَيْرُ ذَلِكَ مِنْكَ مَا يُصِيبُ ذَلِكَ الْمَوْضِعَ الْقَذِرَ فَلَا تُصَلِّ عَلَى ذَلِكَ الْمَوْضِعِ حَتَّى يَيْبَسَ وَ إِنْ كَانَ غَيْرُ الشَّمْسِ أَصَابَهُ حَتَّى يَبِسَ فَإِنَّهُ لَا يَجُوزُ ذَلِک».[5]

در ابتدای موثقه عمار نیز واژه «الموضع» به کار رفته است و موضع نیز أعم از «أرض» است لذا گفته می‎شود که واژه «موضع» اعم است و شامل زمین و غیر زمین می‎شود. بنابراین، غیر منقولات را نیز شامل می‎شود لذا با استناد به این روایت نیز می‎توان مدعای مشهور را ثابت کرد و گفت که خورشید علاوه بر زمین، اشیاء غیر منقول را نیز تطهیر می‎کند. 

بحث جلسه آینده: بحث دیگری که در رابطه با خورشید مطرح می‎شود، این است که آیا خورشید نسبت به نجاست خاصی [، مثل بول،] جنبه مطهِّریت دارد یا اینکه همه نجاسات را شامل می‎شود؟ مرحوم سید (ره) در این مورد نوشته است: «عن نجاسة البول بل سائر النجاسات و المتنجسات»[6]؛ ایشان فرموده است که مطهِّریت خورشید محدود به بول نمی‎شود، بلکه سایر نجاسات را نیز شامل می‎شود. توضیح این مسأله ان شاء الله در جلسه آینده بیان خواهد شد.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج3، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب 29، ص452، ح5.

[2]. همان، ص453، ح6.

[3]. فقه الرضا (ع)، ج3، ص303.

[4]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج3، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب 29، ص 451، ح1 .

[5]. همان، ص452،ح4.

[6]. سید محمد کاظم طباطبایی، یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص129.

Please publish modules in offcanvas position.