درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» تاریخ: 21 بهمن 1394 موضوع جزئی: ادامه تفسیر آیه 40 مصادف با: 1 جمادی الاولی 1437 سال تحصیلی: 95-94 جلسه:91 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
تفسیر آیه 40
«يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ»[1]؛ اى فرزندان اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به ياد آوريد! و به پيمانى كه با من بستهايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم [و در راه انجام وظيفه و عمل به پيمانها] تنها از من بترسيد!
در جلسه گذشته عرض شد که یکی از مصادیق عهد خداوند با بنیاسرائیل، پایبندی به تورات است که البته مراد از این عهد همان عهد تشریعی [عمل به مجموعه مقرراتی که شارع مقدس برای بنیاسرائیل مقرر کرده است] است.
اما در آیات دیگر قرآن مصادیق دیگری برای عهد خداوند با بنیاسرائیل بیان شده که در این رابطه میتوان به آیات زیر اشاره کرد؛
1- «وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَ ذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ*وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لاَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ لاَ تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ»[2]؛ «و (به ياد آوريد) زمانى را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكى كنيد و به مردم نيك بگوييد؛ نماز را بر پا داريد و زكات بدهيد. سپس (با اينكه پيمان بسته بوديد) همه شما- جز عده كمى- سرپيچى كرديد و (از وفاى به پيمان خود) روىگردان شديد و هنگامى را كه از شما پيمان گرفتيم كه خون هم را نريزيد و يكديگر را از سرزمين خود، بيرون نكنيد. سپس شما اقرار كرديد و [بر اين پيمان] گواه بوديد».
قرآن کریم در این آیه مذکور به چند نمونه از مصادیق عهد و پیمان اشاره کرده که عبارتند از: 1- پرستش خداوند، 2- نیکی به پدر و مادر، 3- نیکی به بستگان، 4- نیکی به یتیمان، 5- نیکی به نیازمندان، 6- خوشرفتاری با مردم، 7- به پا داشتن نماز، 8- ادای زکات، 9- دوری از اذیت و آزار یکدیگر، 10- پرهیز از جنگ و خونریزی، 11- عدم خارج کردن یکدیگر از سرزمینهای خود.
2- «وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ بَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً وَ قَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاَةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ»[3]؛ «خدا از بنى اسرائيل پيمان گرفت و از آنها، دوازده نقيب [سرپرست] برانگيختيم و خداوند [به آنها] گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و به رسولان من ايمان بياوريد و آنها را يارى كنيد و به خدا قرض الحسن بدهيد [در راه او، به نيازمندان كمك كنيد]، گناهان شما را مىپوشانم [مىبخشم] و شما را در باغهايى از بهشت كه نهرها از زير درختانش جارى است، وارد مىكنم».
نکته دیگری که در رابطه با وفای به عهد قابل تأمل میباشد این است که وفای خداوند بر وفای انسان مترتّب است؛ به تعبیر دیگر اگر انسان به یاد نعمتهای خداوند باشد و به سبب این نعمات، خدای متعال را شاکر باشد، خداوند نیز به همان تناسب به عهد خود وفا میکند و چه کسی باوفاتر از خداوند است کما اینکه در این رابطه در قرآن کریم آمده است: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ»[4]؛ «خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه در برابرش بهشت براى آنان باشد (؛ به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مىكنند، مىكشند و كشته مىشوند؛ اين وعده حقّى است بر او كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده است و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما به داد و ستدى كه با خدا كردهايد و اين است آن پيروزى بزرگ!».
آخرین عبارتی که در این آیه شریفه مطرح شده است، عبارت «إِيَّايَ فَارْهَبُونِ» است. این عبارت، یک عبارت تأکیدی به معنای «تنها از من بترسید» است. در رابطه با عبارت «ایای فارهبون»، دو نکته قابل تأمل است؛ نکته اول اینکه لفظ «ایّای» دربردارنده مفهوم انحصار میباشد کما اینکه در برخی از آیات دیگر از جلمه آیه «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»[5] نیز به آن اشاره شده است، نکته دوم این است که در عبارت «ایای فارهبون»، دو تأکید وجود دارد که اولین آن به دلیل تقدم مفعول [إیّای] بر فعل [فارهبون] است و دومین مورد آن به دلیل تکرار مفعول است زیرا واژه «إیّای»، خود به تنهایی یک مفعول محسوب میشود و از طرف دیگر «یاء» محذوف در واژه «فرهبونِ» نیز مفعول است که حذف شده است.
واژه «رهب» به معنای ترس همراه با فرار و گریز است که با واژه «هرب» اشتقاق کبیر دارد [اگر دو کلمه در حروف اصلی [در مانحن فیه « ه ر ب»] مشترک باشند ولی در ترتیب آنها اختلاف وجود داشته باشد، به این امر اشتقاق کبیر گفته میشود].
البته در برخی از آیات دیگر قرآن کریم، نوع دیگری از ترس وجود دارد که مطلوبتر بوده و به معنای ترس همراه با شناخت و معرفت است؛ به عنوان مثال: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»[6]؛ «از ميان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مىترسند».
«والحمد لله رب العالمین»