بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ 89/04/04 خطبه شماره 11 |
خطبه اول
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه و نؤمن به و نَتوکلُ علیه وَ نعوذ بالله مِن شرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالِنا وَ نَشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه و نُصلی و نُسلمُ علی حبیبه و نجیبه و خیرَته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین.ولعن الدائم الی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ»[1]بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش میکنم. زیرا خداوند متعال انگونه که در قران شریف امده خود را یار پرهیزکاران و نیکوکاران میداند. شخصی خدمت امام صادق علیه صلوة و السلام رسید و از آن بزرگوار معنای تقوا پرسید. وجود مقدس امام صادق در پاسخ آن شخص جملهای را بیان کردند که هم برای آن روز و برای آن شخصی که سوال کرده بود قابل توجه بود و هم برای امروز جامعه ما قابل توجه و قابل استفاده است. حضرت فرمود تقوی در این دو جمله خلاصه میشود، لازم نیست کتاب بنویسیم، لازم نیست سخنرانی، سمینار، همایش و کنگره برگزار کنیم. تقوی این دو جمله است اگر رعایت کردیم جزء متقین هستیم و اگر رعایت نکردیم باید دقت کنیم. حضرت فرمود: «أَنْ لَا يَفْقِدَكَ اللَّهُ حَيْثُ أَمَرَكَ وَ لَا يَرَاكَ حَيْثُ نَهَاكَ»[2] آنجا که امر کرده تو باید حضور داشته و فرمانبردار باشی، غائب نباشی و آنجا که تو را نهی کرده که نباید حضور داشته باشی اصرار بر حضور نکنی و حتماً باید از آنجا غائب باشی. اوامر خدا را به جا بیاورید، منهیات پروردگار عالم را ترک کنید. صبح که خدا میگوید صبح تا شب که به رختخواب میروی این دو معیار دست تو باشد. کجا امر خداست پس عمل کنم، این تقواست. کجا نهی خداست عمل نکنم، این تقواست.
در خطبه اول قرار ما بر این بوده و ان شاءالله هست که درباره سیره نورانی اهل بیت عصمت و طهارت با شما عزیزان سخن بگوییم. میدانیم فردا 13 رجب سالروز میلاد خجسته امیر مومنان علی ابن ابی طالب علیه صلوة و السلام است و من مناسب میدانم که خطبه اول را اختصاص بدهم به بیان شخصیت آن بزرگمرد نه تنها جهان اسلام بلکه جهان بشریت، چون جهان بشریت شیفته علی است. این شخصیت در خانه امن الهی و در حرم امن الهی، در خانه کعبه 30 سال بعد از عام الفیل و 23 سال قبل از هجرت دیده به جهان گشود. و با وجودش دنیا را روشن ساخت. قضاوتها در مورد امیر المومنین مختلف و متفاوت است. هر کس به اندازه فهمش، به اندازه شناختش از امیر المومنین دربارهی آن شخصیت بزرگ سخن گفته است. گاهی درباره امیر المومنین گفته شده امیرالمومنین جامع اضداد است:
«جمعت في صفاتك الأضداد |
فلهذا عزت لك الأنداد» [3] |
انسانهای معمولی ابعاد خاصی در زندگیشان میشود جستجو کرد، اما شخصیت امیر المومنین جامع اضداد است و به قول آن شاعر در ادامه میگوید:
زاهد حاكم حليم شجاع |
ناسك فاتك فقير جواد [4] |
چقدر زیباست امیر المومنین در عین زهد، حاکم است، علیم و دانا و شجاع است، در عین فاتک بودن و در صحنه جنگ حضور داشتن ناسک است و اهل تهجد و شب زندهداری و خداترسی است، در عین فقر امیر المومنین جواد و بخشنده است. یا به تعبیر آن شاعر:
هو البكّاء في المحراب ليلًا |
هو الضحاك إن آن الضراب[5] |
شب که فرا میرسد، علی اهل گریه و مناجات و راز و نیاز با خداست. این علی روز که میشود شیر بیشهی شجاعت است چنین شخصیتی است که جُمِعَت فی صفاتِکَ الاضدادُ . آن دانشمند مسیحی که کتاب مینویسد نام کتابش را صوت العدالتة الانسانیة میگذارد و آن دانشمند دیگر مسیحی جبران خلیل جبران میگوید: من از راز این دنیا سر در نمیآورم، سخن یک مسیحی است دربارهی امیر المومنین چنین میگوید: من از راز این دنیا سر در نمیآورم که چرا بعضی از افراد از زمان خودشان آنقدر جلوترند، این زمان مال علی نبود که علی متولد شد، علی جلوتر از زمان خودش متولد شد. این سخن یک مسیحی است. شخصیت امیرمومنان به گونهای است که دوستان امیر المومنین به خاطر شرایط حاکم نمیتوانند در مدح و منزلت علی سخن بگویند، ولی دشمنان علی هرچه توانستند در طول تاریخ علیه امیر المومنین سخن گفتند، اما با همه اینها جالب است ما به کتابخانهها که نگاه میکنیم میبینیم کتابخانهها پر است از کتابهایی که از مناقب علی سخن به میان آمده. کسی است به نام محمد ابن شهراسوب میخواهد کتاب مناقب درباره امیر المومنین بنویسد. او خودش میگوید: هنگامی که به کتابخانهی شخصیام مراجعه کردم درباره امیر المومنین دیدم هزار کتاب دربارهی مناقب علی نوشته شده است با همه تلاشهایی که دشمنان در طول تاریخ برای پوشاندن شخصیت امیر المومنین به کار بردند، ولی این چهره برجسته بر تارک تاریخ میدرخشد و لذا نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی به امیرالمومنین خطاب میکند: «ما عرفك حق معرفتك غير الله و غيرى».[6] جز من و خدا کس دیگری را یارای شناخت تو نیست. این عظمت امیر المومنین علی علیه صلوة و السلام است. اگر میخواهیم ما شخصیتی را بشناسیم باید ببینیم دوستان و دشمنان او چقدرند. اگر کسی در جهان همه دشمن اویند، پیداست که این انسان شخصیت اجتماعی ندارد و اگر در دنیایی دیدیم که همه دوست یک فردند و دشمن ندارد باز هم این فرد شخصیت اجتماعی ندارد. باید مانند علی زندگی کرد که هم جاذبه دارد و هم دافعه دارد. به موقع جذب میکند و به موقع دفع میکند، این یکی از شاخصههای مردان خداست. کسی که همه از او به بدی یاد میکنند، یا همه از او به خوبی یاد میکنند این نتوانسته مانند شخصیت علی باشد که هم جاذبه لازم و هم دافعه لازم را داشته باشد. سیره رفتاری امیرالمومنین برادران و خواهران به گونهای است که علی هم دوستان سرسختی دارد و هم دشمنان سر سختی. بعد از 200 سال از شهادت امیرالمومنین در دستگاه متوکل عباسی عالمی عزیز مثل ابن سکیت پیدا میشود. او معروف بود که طرفدار امیر المومنین است و شیعه است اما به خاطر آن علم و جایگاهی که داشت متوکل از او دعوت کرده بود که معلم فرزندانش باشد. روزی از فرزندان متوکل امتحان گرفت، آنها در امتحان قبول شدند. متوکل برای آزمایش او گفت من سوالی دارم ابن سکیت : آیا فرزندان من نزد تو محبوبترند یا حسن و حسین علی. پاسخ این انسان بعد از 200 سال که از شهادت امیرالمومنین(ع) می گذرد و شیفته امیرالمومنین است گفت کجای کاری متوکل! قنبر غلام علی پیش من از فرزندان تو و خود تو محبوبتر است. قنبر غلام علی از فرزندان تو و خود تو در نزد من محبوبترست، متوکل تاب نیاورد، دستور داد زبان او را از پشت گردنش بیرون آوردند. و علی دشمنان سر سختی دارد و لذا میبینیم در روز عاشورا هنگامی که حسین بن علی (ع) خطبه میخواند، سخنرانی میکند و میفرماید چرا اینچنین با من عمل میکنید و رفتار میکنید، پاسخی که به حسین بن علی میدهند پاسخ خیلی تکان دهنده است. پاسخ این است که: «بغضاً لابیک»[7] ما به خاطر آن بغضی که نسبت به پدر تو داریم، به خاطر آن کینهای که نسبت به پدرت داریم در مقابل تو صف کشیدیم. این شخصیت ارزشمند امیرمومنان(ع) است. امیرالمومنین حق مدار است. هر جا حق را میبیند آنجا مقاومت و ایستادگی و پایمردی میکند. کسی است به نام حارث ابن هوط، به امیرالمومنین(ع) اشکال میگیرد که فلان جنگی که راه انداختهای ما قبول نداریم. اینها در آن جنگ بودهاند، اینها چنین بودند، اینها چنان بودند. حضرت میفرماید: کجای کاری، إنّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَلَم تَنْظُرْ فَوْقَکَ فَحِرْتَ. تو بخشینگر هستی حارث ابن هوط «أعرف الحقّ تعرف أهله»[8]. این معیار، معیار امروز جامعه ماست. حق کجاست تا اهل حق را پیدا کنیم. باطل کجاست تا اهل باطل را پیدا کنیم. اشخاص معیار حق و باطل نیستند. این جمله ارزشمند امیر «إنّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَلَم تَنْظُرْ فَوْقَکَ فَحِرْتَ» کمی به بالاترها نگاه کن، کجای کاری. امیر المومنان(ع)، حتی در آخرین لحظات زندگیاش میبینیم سفارشی که میکند سفارش به حق مداری است، همراهی با مظلوم و پرهیز از ظالم به فرزندانش میگوید: أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا. اگر دنیا به شما رو آورد ، شما به دنیا رو نیاورید. وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ از اینکه دنیا از شما فاصله بگیرد نگران نباشید، تاسف نخورید. «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[9]. این فراز و نشیبهای زندگی علی بهترین معرف شخصیت علی است ، بعد از رحلت پیغمبر اگر امیرالمومنین خودش برایش مطرح بود و زهرا برایش مطرح بود علی شکل دیگری عمل میکرد. علی درد دین دارد و به خاطر دین علی فدایی دین میشود. و زهرا فدایی دین میشود تا دین بماند . پیام علی به همه سیاستمداران دنیاست. منیّتهای شخصیتان را کنار بگذارید، اگر جایی پای دین و حقیقت دین مطرح است فدایی دین بشوید تا دین بماند. اللهم الغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم بالاموات. ربنا آتنا فی الدنیا الحسنة و فی الاخرة الحسنه وقنا عذابنا النار.
پروردگارا ما را با راه و رسم امیرالمومنین آشنا بگردان. جامعه ما به خصوص نسل جوان ما را با مکتب و شریعت آشنا بگردان. به جامعه دینی ما وظیفه شناسی عنایت کن. رهبر فقید ما حضرت امام، مراجع گذشتهمان را غریق رحمت واسعه خودت قرار بده. به رهبر فرزانه انقلاب ما این سکاندار کشتی انقلاب ما توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما. به مراجع تقلید ما عزت، توفیق پاسداری از مکتب عنایت بفرما. به خدمتگزاران نظام، توفیق مرحمت فرما. به مسافرین ما سلامت عنایت فرما. به نمازگزاران ما حسن عاقبت مرحمت فرما. به خانواده شهدا صبر و اجر عنایت بفرما. مراکز علمی و دانشگاهی ما را در مسیر اعتلای کشور قرار بده. توطئههای دشمنان را به خودشان برگردان. در فرج آقایمان، مولایمان، ولی نعمتمان حضرت بقیة الله الاعظم تعجیل بفرما.
دعای پایانی خطبه اول
انّ احسن الحدیث وَ ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.
اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
وَالعَصر* اِنَ الانسانَ لَفی خُسر* اِلاالذَّینَ اَمَنوا عَملوالصالحاتِ وَ تواصو بالحَق و تَواصَو بالصَبر*
صَدَق الله العَلی العَظیم.
خطبه دوم
اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، باعث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوة المصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علیٍ و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخَلفِ القائم المهدی صلوة الله علیهم اجمعین، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه».
اوصیکم عباد الله بتقوی الله کما قالَ امیرالمومنین علی ابن ابی طالبٍ علیه افضل صلوة مصلین:«أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَيْ بُنَيَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ»[10]. بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش میکنم. وجود مقدس مولا فرمود: پیوسته در فرمان خدا باشید. و دل را با یاد او زنده نگه بدارید و به ریسمان او چنگ بزنید. چه وسیلهای مطمئنتر از رابطه تو با خدا، اگر سر رشته او را در دست بگیرید. سفارش قران و سفارش اهل بیت عصمت و طهارت به رعایت تقوای الهی است.
من در خطبه دوم به بیان مناسبتها و نکاتی اشاره میکنم. چون مناسبتها کمی طولانی و مفصل است من فهرست وار سعی میکنم تا آنجایی که مقدور است اشاره کنم و به نکات مهمی که باید به آن بپردازم نیز اشارهای داشته باشم. برادران وخواهران، ماه رجب است. امروز روز 12 ماه رجب است، چه کرده اید؟ غافل بودهایم یا متوجه؟ با روزهای ماه رجب چه کردهاید؟ با دعاهای ماه رجب کردهاید؟ کتاب دعا کنار شما بوده یا از شما جدا بوده است؟ سه روز آینده ایام بیض است، اگر این فرصتی که پیش میآید قدر بدانید فردای قیامت مشمول عنایات خدا هستید. راوی میگوید با پیامبر در قبرستان گذر میکردیم پیغمبر جلو رفت و برگشت، دیدم اشک از دیدگان پیغمبر جاری شد. گفتم یا رسول الله چرا گریه میکنی؟ فرمود مگر صدای عذاب اهل قبور را نمیشنوی؟ گفتم نه. فرمود من دعا کردم عذاب اینها تخفیف پیدا کرد. اما اگر اینها توفیق میداشتند یک روز ماه رجب را روزه میگرفتند این سرنوشت را نداشتند. حواسهایمان جمع باشد، دنیای غبارآلودی است برادران و خواهران، ذهنهایمان، فضای جامعهمان، گاهی خیلی غبارآلود میشود. هرچه میخواهیم میگوییم. هر چه میخواهیم میشنویم. این گوشها عادت کرده، این زبان عادت به سخنانی که نباید گفته شود. راه نجات توجه به خداست. فردا را چه در حال اعتکاف هستید چه در حالت غیر اعتکاف و مسافر نیستید روزه بگیرید. پس فردا روزه بگیرید که ثواب روزه روز چهاردهم آنچنان بالاست که چشمی ندیده، گوشی نشنیده، بر قلب کسی خطور نکرده است. روز پانزدهم به عنوان روز سوم اعتکاف روزه بگیرید، اینها فرصتهای طلایی است . ماه رجب میآید، شعبان میآید، رمضان میآید و میگذرد و لیکن قدر بدانید. من تشکر میکنم از عزیزانی که در نوبت قبل من در مورد ماه رجب متذکر شده بودم و خیلی تشکر کردند که آقا فضای نماز جمعه ما را تبدیل به یک فضای معنوی کردید. من کسی نیستم، این حالتها را باید ایجاد کنیم. روز اول ماه رجب آنهایی که فرصت پیدا کردند روزه گرفتند چه فضای معنوی در خانهها حاکم بوده است، این را قدر بدانید و من تشکر میکنم از عزیزان دست اندرکار مراسم اعتکاف که چند سالی است که به صورت منظم هم در قم و هم در شهرستانها پیگیری میشود. خدا به این عزیزان خیر بدهد و عزیزانی که استقبال میکنند به آنها نیز خدا عنایت بیشتری کند. به دعاها مراجعه کنید، اعمالی که مربوط به روز پانزدهم هست، شب نیمه ماه رجب هست که احیا و شب زنده داری چقدر سفارش شده است.
مناسبت دوم روز پانزدهم ، نیمه ماه رجب وفات زینب کبری است سلام الله علیها، این بانوی قهرمان کربلا، این یار ابی عبدالله ، سخنرانیهای او، موضعگیریهای او دست مایه بزرگی است امروز برای همه ما، به خصوص بانوان ما. راهپیمایی راه میاندازید برای حجاب و عفاف و آفرین بر شما. این حالت باید در کشور ما بماند. جامعه دینی ما نمیتواند بیگانه از حجاب و عفاف باشد.
مطالعه زندگی زینب کبری درس بزرگی است. من به همه بانوان ، به همه عزیزان سفارش میکنم. شما توی نظام دینی زندگی میکنید، الگو گرفتن از غرب دون شأن شماست. مناسبت بعد فکر کردم اگر اشاره نکنم حق سخن را ادا نکردهام، روز هجدهم ماه رجب، سالگرد ورود امام رئوف ثامن الحجج به شهر نیشابور است. حدیث ثلثةُ ذَهَب را شنیدهاید؟ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَى بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا[11] وظیفه ما راجع به امام رضا این است. در این ایام تعطیل به جای آن تفریحات ناسالم دست زن وبچه را بگیریم روبه روی حرم مطهر ثامن الحجج بایستیم ، بیمه کنیم خودمان و فرزندانمان را که در راه اهل بیت بمانند. السلام علیک یا امام رئوف. این وظیفه ماست. وجود مقدس ثامن الحجج، نعمت بزرگی در ایران اسلامی ماست. تابستان برویم آنجا عرض ادب کنیم و آنجا بیعت کنیم و بعد به زندگیمان بپردازیم. مناسبت بعد روز صنعت و معدن است. خب کشور ما به حمد الله گامهای بلندی در جهت خودکفایی بر میدارد در مسائل کشاورزی، در مسائل صنعت، تا کی وابسته به دشمنان باشیم. آن روزی که میگفتند ایران نمیتواند یک سوزن بسازد، این دیگر رفت، رقیب سرسخت دنیای پیشرفت و در صنعت هستیم. امروز ما را تحریم میکنند میگوییم با اتکال به نیروهای خودمان و با عنایت خداوند کارها را خودمان دنبال میکنیم. ان شاء الله این تلاش متوقف نشود تا کشور به مرز خودکفایی برسد.
ششم تیر روز مبارزه، روز مبارزه جهانی با مواد مخدر است. برادران و خواهران، استکبار دو حربه دارد: 1- اعتیاد جوانان 2- فساد اخلاقی. این دو تا دست کم نگیرید، اینها حربههای دشمنانه، چون هم مواد مخدر و هم فساد اخلاقی باعث میشود که جوانان ما غافل شوند، هویت دینی و ملی خودشان را گم کنند و کشور را عقب نگه دارند. ان شاء الله دست اندرکاران مبارزه با مواد مخدر تلاششان را چند برابر کنند ولو دشمن هم تلاش میکند، ما کوتاه نیاییم.
مناسبت دیگر، روز اول تیر ماه بود که گذشت، روز تبلیغ و اطلاعرسانی و تأسیس سازمان تبلیغات است. من تشکر میکنم به سهم خودم از همه دست اندرکاران کار تبلیغی کشور به خصوص برادران در سازمان تبلیغات. اما ما هنوز در آغاز راهیم. راه پرپیچ و خم در پیش داریم. تلاشهای خوبی شده، ساماندهی هیئات مذهبی، ساماندهی شاعران و مداحان اهل بیت، اعزام روحانیون، کانونهای پرسش و پاسخ ولی در مقابل هجمه دشمن ما تلاشمان را باید چند برابر کنیم به خصوص حوزه علمیه قم و روحانیت عزیز در عرصه تبلیغ باید بیش از این بدرخشد که خدا هم کمک میکند.
نکته دیگری را که میخواهم اشاره کنم در مورد قم است شخصاً، گرچه این مسئله، مربوط به تمام کشور ماست. نمازگزاران، برادران، خواهران قمی خطاب اول من به شماست و بعد به کشور؛ وضعیت آب قم وضعیت مطلوبی نیست. کسانی که اخبار را دنبال کردند و پیگیری کردند، وضع سد پانزده خرداد وضع کاملاً نامطلوبی دارد. دیگه این نیست که من جملهای بگم بگویند آقا داره برای خودش حرف میزند، استاندار محترم مطلبی بگه بگویند حالا اونا میگویند، جدی صرفهجویی کنیم. یعنی برنامه روزانه خانواده خودمان را با افراد خانه بنشینیم و تنظیم کنیم. نحوه صرفه جویی را تو هر خانه بنشینیم و تنظیم کنیم. برادران کارهای ارزشمندی انجام دادند. پیشگیریهای خوبی کردند، اما تا شما صرفه جویی نکنید آن پیشگیریها به نتیجه نمیرسد.
مناسبت بعد، هفتم تیر است. سالگرد شهادت شهید آیت الله دکتر بهشتی و یاران باوفای اوست. اولین پرسش این است چرا دشمن دست به این جنایت زد؟ چی بود؟ برداشت خود من این است که دشمن تصور میکرد که با انفجار حزب جمهوری اسلامی کار انقلاب تمام است. او بر این باور بود زمینههایی که ساخته بود بر این باور بود لذا روز قبل از آن در مسجد ابوذر، به جان رهبر فرزانه انقلاب سوء قصد کردند. آن روز مقام معظم رهبری در کسوت ریاست جمهوری بود. آن چنان امدند برنامهریزی کردند، ولی خدا آنچه را اراده میکند میشود. امروز ملت ما این افتخار بزرگ را دارد که سکاندار کشتی انقلابش شخصیتی چون حضرت ایت الله العظمی خامنهای است. به دشمن باید گفت که عرض خود میبری و زحمت ما میداری. شهید بهشتی به خاطر نخبگی و کارامدیش مورد حمله دشمن قرار گرفت. این حرکت دو جلوه داشت: یکی انگیزهی جنایتآمیز دشمنان و 2- استحکام نظام جمهوری اسلامی، آب از آب تکان نخورد. آن هیمنهی امام، عظمت امام همه این مسائل را پوشش داد، گویا در این کشور اتفاقی نیفتاده بود. ما را بکشید آنگونه که راجع به شهید مطهری و بزرگان دیگر فرمودند: ملت ما بیدارتر می شود.
اما راجع به قوه قضاییه مطلبی دارم که فکر میکنم سخن تک تک شماست. چون هفته قوه قضاییه هم هست. قوه قضاییه وظایف بسیار مهمی دارد؛ اجرای عدالت، احقاق حق، ایستادگی در برابر ظلم، پافشاری بر قانون و به وجود آوردن احساس آرامش و امنیت در جامعه، استقرار امنیت اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی در جامعه اینها از وظایف ذاتی قوه قضاییه است. این روحیه باید در خود قوه قضاییه تزریق بشود که کار ما اجرای عدالت است. برادران قوه قضاییه، من از طرف این مردم از شما و تلاشهای شما در طول این مدت تشکر میکنم، ولی یک نکته را میخواهم بگویم. آن گونه که مولا فرمود: «وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ يُعْمَلَ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ أَحْكَامِكَ»[12]. قوه قضاییه ما کارش باید به جایی برسد که اگر ستمدیدهای در دادگاه آمد نلرزد که نکند کسی قبل از من رفته و حق مرا از بین برده است. بیدفاع باید احساس امنیت کند، نکند قدرت، نکند ثروت، نکند دیوان سالاری حاکم بر دادگاههای ما بشود . دیوان سالاری باید در خدمت عدالت باشد، نه عدالت تحت الشعاع دیوان سالاری قرار بگیرد. اما سخنی دلنشین، تأثیر گذار، آرام بخش از مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید بسیجی برای شما بگویم؛ رهبر عزیز ما همانند یک دیدهبان بیدار رصد میکند قضایا را و میخواهد هر چیز را در جایگاه خودش ببیند. اگر عدهای اغتشاش میکنند او موضع میگیرد، چون حافظ تمامیت نظام و انقلاب است. اما اگر ببیند گاهی خدای ناخواسته در بین خودیها سخنی به تعبیر ایشان، حرکتی، نوشتهای ولو با انگیزهی صادقانه مطرح بشود که موجب شقاق، شکاف ، ظلم به فرد یا افراد بشود رهبری این جا را هم بر نمیتابد. یعنی رهبر عزیز ما رهبری است برای همه فصلها، برای همه زمانها و برای همه موقعیتها و رهبری ما نباید خلاصه کنیم که در جایی که ما خودمان میپسندیم. خیلی تعبیر زیادی بود. فرمودند: مجاهدان و مبارزان و انقلابیونی هستند در کشور ما که انصافاً خدمات بزرگی برای انقلاب ما کردند، در همه صحنهها جداً حضور داشتند ولی نکند اینها افرادی را در درجه دومی از مجاهدت و انقلاب ببینند و سخنی، حرکتی، نوشتهای مطرح کنند که آنها مورد ظلم قرار بگیرند. این خواست رهبری است. به اساتید بسیحی سفارش میکنند مثل شهید چمران تربیت بشوند تو جامعه ما. انسان مخلص، انسان با خدا، انسان با صفا، انسان اهل مناجات با علم و ایمان در هم آمیخته، سنت و تجدد در هم امیخته، عقل و عشق در هم امیخته، اینها بیانات مقام معظم رهبری است. رهبرا، من همین جا اعلام میکنم: این ملت ما سراپا گوشاند در هر عرصهای که تو فرمان دهی این ملت ما با جان و دل میپذیرد. من چرا این مطلب را مطرح میکنم با شما خوبان ، با نیروهای انقلابی مون چرا این شکلی مطرح میکنم؟ میگم دوستان چشمانمون را باز کنیم، دشمن قطع نامه دارد علیه ما صادر میکند، کنگره امریکا تحریم میکند، اتحادیه اروپا به کمک امریکا میشتابد. ما در داخل، انسجاممون، همت مضاعفمون ، کار و تلاش بیشترمون یک تودهنی محکمی است نسبت به دشمنانمان. اگر ما اینجا درگیر شدیم، دشمن میگوید، عجب اینها خودشان به جان هم افتادند و دشمن طمع میورزد و نسبت به حیثیت و استقلال کشور ما ممکن است خدای ناخواسته توطئههایی در سر بپروراند. ما بیانیهی محکمی علیه و مقابل این قطع نامه دادند. من دو سه جمله عرض میکنم و دعاتون میکنم . خیلی جالبه، میگم تا شما امیدوار بشید . تو این بیانیه اولین نکتهای که امده و از زبان مسئولان هم گفته شده : اگر کشتیهای ما مورد تعرض قرار بگیرند ما مقابله به مثل خواهیم کرد. 2- تراز غنی سازی را دیگه سه درصد و چهار درصد و چند درصد نیست. قاطعانه بیست درصد اعلام میکنیم و به آن عمل خواهیم کرد. عنایت بفرمایید اولین اقدامی که کردیم به دو نفر از بازرسان آژانس اعلام کردیم اجازه ورود به خاک جمهوری اسلامی از این به بعد نخواهید داشت، به خاطر گزارشهای خلاف شما. و نکته اخر ، این گونه نیست که شما چماق را بلند کنید و بگویید بیایید پای مذاکره. از امروز شرایط مذاکره را ما تعیین خواهیم کرد. شما صلاحیت تصمیمگیری برای تمام دنیا ندارید. ملت رشید ایران ، اینها که مدتها گرفتار مهار یک چاه نفتاند ، میخواهند به دنیا دستور بدهند. شما میخواهید زراف خانههای خودتان را حفظ کنید؟ کسی که نمیتواند یک چاه نفت را مهار کند عرضه حکومت حتی در کشورتان را ندارید.
دعای پایانی خطبه دوم
پروردگارا به همه ما بینش عنایت فرما. توطئه دشمنانمون به خودشان برگردان. روح بلند رهبر فقیدمان عالیست اعلی بگردان. به رهبر عزیز انقلابمون توفیق و طول عمر بابرکت مرحمت بفرما. راه غلبه بر مشکلات اقتصادی و اخلاقی را به ملت ما مرحمت فرما. پروردگارا در این ماه برکاتت را بر ما نازل فرما. به منتظران ظهور مهدی پایداری و استقامت عنایت فرما. در فرج ولی نعمتمان تعجیل بفرما. به رهبر عزیز انقلابمون این سکاندار کشتی انقلاب روز به روز عزت بیشتر مرحمت بفرما.
انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد *
صدق الله العلی العظیم.
[1] . نحل/128
[2] . حلّى، جمال الدين، احمد بن محمد اسدى، عدة الداعي و نجاح الساعي؛ ص: 303
[3] . عاملى، كفعمى، ابراهيم بن على، المصباح ، ص: 736. شيرازى، سيد محمد حسينى، من فقه الزهراء عليها السلام، ج5، ص: 418
[4] . همان
[5] . شيرازى، سيد محمد حسينى، من فقه الزهراء عليها السلام، ج5، ص: 116.
[6] . همان، ج3، ص: 131.
[7] . ينابيع المودّة، ج 3، ص 79-80. الدّربندی، أسرار الشّهاده،ص۴۱۰و۴۱۱. موسوعه الامام الحسین(علیهالسلام)، ج۴، ص: ۳۷۲
[8] . نهج البلاغه/ حكمت 262. حلّى، ابن ادريس، محمد بن منصور بن احمد، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوى، ج1، ص: 45
[9] . نهج البلاغه/362.
[10] . نهج البلاغه/336.
[11] . قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ ص: 7
[12] . مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار؛ ج97، ص: 81