ازاله نجاست از مسجد92/07/27

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: احکام النجاسة                                                                  تاریخ: 27  مهر 1392

موضوع جزئی: احکام المسجد (ازاله نجاست از مسجد)                                                      مصادف با: 13 ذی‏الحجه1434 سال: پنجم                                                                                                                          جلسه: 14

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

بحث پیرامون این مسئله بود که آیا ازاله نجاست از مسجد واجب است یا نه؟ ما در این رابطه به اجماع، آیات و مجموعه‏ای از روایات اشاره کردیم. در جلسه گذشته سه روایت را ذکر کردیم مبنی بر اینکه اگر جایی قبلاً محل دستشویی بوده آیا می‏توان آنجا را مسجد قرار داد یا نه؟ امام (ع) فرموده بودند اگر در آن مکان خاک ریخته شود به گونه‏ای که آنجا را بپوشاند و بوی بد آن هم مرتفع شود اشکالی ندارد، گفته‏اند این روایات بر وجوب ازاله نجاست از مسجد دلالت دارد. همچنین عرض کردیم مرحوم آقای خویی (ره) می‏فرماید: از این روایات دو چیز استفاده می‏شود: اول: وجوب ازاله نجاست از مسجد، دوم: ازاله نجاست از ظاهر مسجد کفایت می‏کند و لازم نیست باطن مسجد حتماً پاک باشد، دلیل آن هم این است که صرف خاک ریختن بر محلی که قبلاً دستشویی بوده کافی دانسته شده است هر چند باطن و زیر آن خاک‏ها نجس باشد.

مرحوم آقای خویی می‏فرماید: «فمقتضى تلك الاخبار أن المسجدية و النجاسة أمران متنافيان و لا يجتمعان فتجب إزالتها عنه كما يحرم تنجيسه ثم انها انما تقتضي وجوب إزالة النجاسة عن ظاهر المساجد فحسب و أما باطنها فلا تجب إزالتها عنه كما لا يحرم تنجيسه، لعدم منافاة نجاسة الباطن مع المسجدية و إلا لم يكف طَمُّ الكَنيف في جواز اتّخاذه مسجدا»[1] مسجد بودن و نجاست دو امر متنافی هستند که قابل جمع نیستند، لذا ازاله نجاست از مسجد واجب است همان طور که نجس کردن مسجد حرام است- معنای تنجیس این است که نجاستی از بیرون به مسجد برده شود و ازاله به این معناست که نجاستی که مسجد به آن آلوده شده بر طرف شود- و این روایات فقط وجوب ازاله نجاست از ظاهر مسجد را اقتضا می‏کند؛ چون نجاست باطن مسجد با مسجدیت منافاتی ندارد، یعنی می‏شود جایی مسجد باشد در عین حال باطن آن هم نجس باشد، زیرا اگر بنا بود علاوه بر ظاهر، باطن مسجد هم از نجاست پاک باشد پر کردن جایی که قبلاً دستشویی بوده به وسیله خاک برای قرار دادن آن محل به عنوان مسجد، کفایت نمی‏کرد، پس اکتفاء به پر کردن ظاهر دستشویی با خاک، حاکی از این است که ازاله نجاست از ظاهر مسجد کافی است و نیازی به ازاله نجاست از باطن مسجد نیست.

بررسی کلام محقق خویی (ره):

حال باید ببینیم آیا فرمایش مرحوم آقای خویی درست است یا نه؟

از فرمایش مرحوم آقای خویی (ره) و بعضی از بزرگان دیگر بدست می‏آید که ایشان این مطلب را قطعی گرفته‏اند که زمینی که قبلاً محل دستشویی بوده می‏خواهد به عنوان مسجد قرار داده شود ولی ما عرض می‏کنیم احتمال دیگری هم در اینجا وجود دارد و آن اینکه منظور از «مسجد» که در روایات آمده، محلی است که به عنوان محل نماز خواندن اخذ می‏شود و ربطی به بحث مسجد به معنای مصطح ندارد لذا اگر این احتمال پذیرفته شود روایات مذکور، از محل بحث خارج خواهد بود. پس منظور از «مسجد»، مسجد مصطلح نیست بلکه منظور مکانی است که در آن محل نماز گزارده می‏شود.

دو مؤید بر این احتمال (منظور از «مسجد» مسجد مصطلح نیست بلکه منظور مکانی است که در آن نماز خوانده می‏شود) وجود دارد:

مؤید اول: امام (ره) فرموده: «فيكون سؤاله عن جواز السجدة على مكان كان حَشّاً بعد تنظيفه، و اما الحمل على السؤال عن بناء المسجد أو الوقف للمسجدية فبعيد عن سوق الروايات»[2]؛ سؤال راوی از جواز سجده بر مکانی است که قبلاً محل دستشویی بوده سپس تنظیف شده (یا به وسیله آب شسته شده و یا خاک روی آن ریخته شده) اما حمل سؤال بر اینکه گفته شود سائل از بناء مسجد سؤال کرده یا از جایی سؤال کرده که می‏خواهد برای مسجد وقف شود صحیح نیست و بعید است از سیاق روایات چنین چیزی استفاده شود.

مؤید دوم: عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: «الْأَرْضُ كُلُّهَا مَسْجِدٌ إِلَّا بِئْرَ غَائِطٍ أَوْ مَقْبَرَةً»[3]؛ عبیدالله بن زراره می‏گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمودند: همه زمین مسجد است مگر جایی که مخصوص غائط یا مقبره است. منظور از کلمه «مسجد» که در این روایت بکار رفته مسجد اصطلاحی نیست بلکه منظور جایی است که انسان می‏تواند در آنجا نماز بخواند.

نتیجه: اگر احتمالی که ذکر شد پذیرفته شود و گفته شود منظور سائل، سؤال از مسجد اصطلاحی نبوده بلکه سؤال از جایی بوده که انسان در آنجا نماز می‏خواند، در این صورت وجوب ازاله نجاست از مسجد از این روایات مستفیضه که ذکر آن گذشت هم استفاده نخواهد شد و تنها دلیلی که باقی خواهد ماند اجماع خواهد بود؛ چون در صورتی که نتوان به روایات مذکوره بر وجوب ازاله نجاست از مسجد استناد کرد اجماع، مدرکی نخواهد بود لذا می‏توان به آن استناد کرد، همچنین ارتکاز متشرعه هم این است که مسجد محل عبادت است و قداست و شرافت دارد و این شرافت با نجاست سازگاری ندارد، لذا با تمسک به اجماع و ضمیمه ارتکاز متشرعه به آن نتیجه گرفته می‏شود ازاله نجاست از مسجد واجب است.

وجوب ازاله نجاست، مختص به ظاهر مسجد است یا باطن آن را هم شامل می‏شود؟

بر فرض گفته شود مسجد اصطلاحی مورد نظر است و سؤال راوی از ازاله نجاست از مسجد اصطلاحی بوده نه مکانی که برای نماز خواندن اخذ شده، سؤال این است که آیا در این صورت بین ظاهر و باطن مسجد فرق است- مرحوم آقای خویی (ره) بین این ظاهر و باطن مسجد فرق قائل شد و فرمود ازاله نجاست از ظاهر مسجد کافی است و لازم نیست نجاست باطن آن هم بر طرف شود- یا بین این دو فرقی نیست؟

گفته‏اند نسبت به مورد روایات (روایات مستفیضه مذکوره) اشکالی ندارد که باطن مسجد نجس و ظاهر آن پاک باشد و این یک امر تعبدی است و نسبت به یک مورد خاص وارد شده اما معنای این سخن این نیست که در همه جا لازم نیست باطن مسجد پاک باشد. البته از ظاهر فرمایش مرحوم آقای خویی استفاده می‏شود که مطلقا لازم نیست باطن مسجد پاک باشد اعم از مورد روایات و غیر آن، حال باید ببینیم آیا کلام ایشان صحیح است یا نه؟

پس سؤال این است که اگر مورد روایات را مربوط به مسجد دانستیم نه محل سجده و مکان نمازگزار آیا فرقی بین ظاهر و باطن مسجد وجود دارد یا نه؟ به تعبیر دیگر آیا آنچه در اینجا آمده که محل مسجد که قبلاً دستشویی بوده و قطعاً باطن آن نجس است، یک امر تعبدی محض است که باید به مورد روایات در همین خصوص اکتفاء شود یا از این روایات استفاده می‏شود محل مسجد مطلقا چه در این موارد و چه در سایر موارد تفاوت ندارد و در نتیجه اگر باطن مسجد نجس بود اشکالی ندارد؟

کلام صاحب جواهر (ره):

ایشان می‏گوید این مسئله اختصاص به مورد اخبار دارد؛ یعنی این مسئله یک امر تعبدی محض است که اختصاص به مورد خاص دارد که اگر محل مسجد سابقاً محل دستشویی بوده در صورتی که روی آن با خاک پوشیده شود کفایت می‏کند و اشکالی ندارد باطن آن نجس باشد، لذا ایشان می‏فرماید: باید به مورد روایات در همین خصوص اکتفاء شود بنابراین مسجدی که سابقاً محل دستشویی بوده اگر باطن آن نجس باشد اشکالی ندارد اما نسبت به سایر مساجد این گونه نیست و باید باطن آنها پاک باشد و ازاله نجاست از باطن سایر مساجد لازم است؛ مثلاً در صورتی که نجاستی از جای دیگر به باطن مسجدی سرایت کند باید آن نجاست بر طرف شود.[4]

کلام محقق خویی (ره):

مرحوم آقای خویی و بعضی از بزرگان فرموده‏اند ما دلیلی بر حرمت تنجیس باطن مسجد نداریم؛ چون اگر دلیل، اجماع و ارتکاز متشرعه باشد شامل باطن نمی‏شود؛ زیرا اجماع دلیل لبّی است و در ادله لبّی به قدر متیقن اکتفاء می‏شود لذا اگر ما شک کردیم وجوب ازاله نجاست از مسجد شامل ظاهر و باطن می‏شود یا فقط شامل ظاهر مسجد می‏شود نمی‏توانیم حکم وجوب ازاله نجاست را نسبت به باطن هم جاری بدانیم و بگوییم باطن هم حکم ظاهر را دارد، بخصوص اینکه مجمِعین (کسانی که ادعای اجماع کرده‏اند) به جواز مسجد قرار دادن جایی که قبلاً محل دستشویی بوده بعد از اینکه با خاک پوشانده شود، فتوا داده‏اند بدون اینکه در کلمات آنها این مسئله به صورت امر تعبدی مطرح شده باشد که بگویند این مسئله مربوط به مورد روایات است و سایر موارد را شامل نمی‏شود.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. خویی سید ابوالقاسم موسوی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، طهارت2، ص274.

[2]. الإمام الخميني، كتاب الطهارة (ط - القديمة)، ج‌3، ص445.

[3]. وسائل الشیعة، ج5، ص211، باب 11 من ابواب احکام المساجد، حدیث8.

[4]. جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام‌، ج14، ص100-99.

Please publish modules in offcanvas position.