ازاله نجاست از مکان نمازگزار92/07/09

 

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: احکام النجاسه                                                                     تاریخ: 9  مهر 1392

موضوع جزئی: ازاله نجاست از مکان نمازگزار                                                                   مصادف با: 25 ذی‏القعده1434 سال: پنجم                                                                                                                           جلسه: 9

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

در جلسات گذشته سه بحث را خدمت دوستان عزیر مطرح کردیم؛ بحث اول این بود که آیا لازم است محل پیشانی، در حال سجده پاک باشد؟ عرض کردیم ازاله نجاست از پیشانی لازم است و ادله‏ای هم از اجماع و روایات بر این مطلب اقامه کردیم. بحث دوم در رابطه با ازاله نجاست از بقیه اجزاء سبعه در حال سجده بود که عرض کردیم دلیلی که بر این مطلب اقامه شده تمام نیست، آن دلیل  عبارت بود از روایتی از حضرت رسول اکرم (ص) که حضرت می‏فرمایند: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمُ النَّجَاسَةَ»[1]؛ دو وجه در رابطه با این حدیث مطرح کردیم و در رابطه با حمل «مساجدکم» بر بقیه اعضاء سجده گفتیم «مساجدکم» یا به معنای بیوت الله است و یا از باب تبادر و انصراف به ذهن منظور از «مساجد» همان محل سجده؛ یعنی پیشانی است، بحث سومی را در جلسه گذشته خدمت دوستان عرض کردیم که ناتمام ماند و آن عبارت بود از اینکه حکم مکان نمازگزار چیست؟ آیا ازاله نجاست از مکان نماز گزار لازم است یا نه؟ گفتیم در این رابطه به بعضی از روایات تمسک شده که روایت اول را در جلسه گذشته عرض کردیم و در بررسی آن گفتیم:

اولا: این روایت ضعیف السند است و از طرق عامه نقل شده است.

ثانیاً: بر فرض که سند روایت مشکلی نداشته باشد نهی مذکور در این روایت از باب حرمت نیست بلکه از باب شرافت نماز است، یعنی به خاطر شرافت نماز، پیامبر اکرم (ص) نهی فرموده‏اند از اینکه در اماکنی مثل حمام، کشتارگاه و غیره نماز خوانده شود.

ثالثاً:  باید به موارد مذکور در روایت اکتفاء شود و نمی‏توان اطلاق گیری کرد و نهی را شامل همه مکان‏ها اعم از موارد مذکور در روایت و سایر مکان‏ها دانست در حالی که مدعا این است که مکان نمازگزار مطلقا (اعم از موارد مذکور در روایت و غیر آن) باید پاک باشد.

حال به ذکر و بررسی بقیه روایات می‏پردازیم:

 

 

2) موثقه ابن بکیر

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الشَّاذَكُونَةِ يُصِيبُهَا الِاحْتِلَامُ أَ يُصَلَّى عَلَيْهَا؟ فَقَالَ: لَا»[2]؛ ابن بکیر می‏گوید: از امام صادق (ع) درباره شاذکونه سؤال کردم – صاحب وافی در معنای شاذکونه فرموده: «الفرش الذی ینام علیه»؛ فرشی که انسان روی آن می‏خوابد- که انسان بر روی آن محتلم شده و احتلام به فرش سرایت کرده، حال آیا می‏توان بر روی این فرش نماز خواند؟ حضرت (ع) فرمودند: نه. معنای این سخن این است که مکان مصلی باید پاک باشد.

3) موثقه عمار ساباطی

عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثٍ قَالَ: «سُئِلَ عَنِ الْمَوْضِعِ الْقَذِرِ يَكُونُ فِي الْبَيْتِ أَوْ غَيْرِهِ فَلَا تُصِيبُهُ الشَّمْسُ وَ لَكِنَّهُ قَدْ يَبِسَ الْمَوْضِعُ الْقَذِرُ قَالَ: لَا يُصَلَّى عَلَيْهِ»[3]؛ عمار ساباطی می‏گوید: از امام صادق (ع) سؤال شد درباره مکان نجسی که در خانه یا غیر آن وجود دارد در حالی که خورشید هم به آن اصابت نمی‏کند لکن آن محلِ نجس خشک شده – محل نجس به وسیله خورشید خشک نشده بلکه خود به خود خشک شده است- حضرت (ع) فرمودند: نباید در این مکان نماز خوانده شود. از این سخن هم نتیجه گرفته‏اند باید مکان نمازگزار پاک باشد.

4) صحیحه زراره

عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنِ الْبَوْلِ يَكُونُ عَلَى السَّطْحِ أَوْ فِي الْمَكَانِ الَّذِي يُصَلَّى فِيهِ؟ فَقَالَ: إِذَا جَفَّفَتْهُ الشَّمْسُ فَصَلِّ عَلَيْهِ فَهُوَ طَاهِرٌ»[4]؛ زراره می‏گوید: از امام باقر (ع) در مورد بول واقع شده بر سطح یا مکانی که در آن نماز خوانده می‏شود، سؤال کردم؟ حضرت (ع) فرمودند: اگر خورشید آن مکان را خشک کرده باشد پاک است و می‏شود بر روی آن نماز خواند.

مفهوم این روایت این است که اگر خورشید آن مکان را خشک نکرده باشد هر چند به طور طبیعی خشک شده باشد کفایت نمی‏کند و باید پاک شود و این دال بر این است که مکان نمازگزار باید پاک و عاری از نجاست باشد.

5) صحیحه زراره و حدید بن حکیم

عَنْ زُرَارَةَ وَ حَدِيدِ بْنِ حَكِيمٍ الْأَزْدِيِّ جَمِيعاً قَالا: «قُلْنَا لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) السَّطْحُ يُصِيبُهُ الْبَوْلُ أَوْ يُبَالُ عَلَيْهِ أَ يُصَلَّى فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ؟ فَقَالَ: إِنْ كَانَ تُصِيبُهُ الشَّمْسُ وَ الرِّيحُ وَ كَانَ جَافّاً فَلَا بَأْسَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَكُونَ يُتَّخَذُ مَبَالًا»[5]؛ زراه و حدید بن حکیم ازدی می‏گویند: ما به امام صادق (ع) عرض کردیم بول به سطحی از زمین یا پشت بام اصابت کرده یا اینکه انسان در همان مکان بول می‏کند، آیا می‏شود در آن مکان نماز خواند؟ حضرت (ع) فرمودند: اگر خورشید و باد با هم آن مکان را خشک کنند نماز خواندن در آن مکان اشکالی ندارد مگر اینکه آن مکان تبدیل به جایی شده باشد که همیشه در آن بول می‏کنند که اگر چنین باشد نماز خواندن در آن مکان اشکال دارد.

تقریب استدلال به روایات فوق این است که امام (ع) نهی کرده‏اند از نماز خواندن در جایی که نجس باشد مگر اینکه به وسیله خورشید یا به وسیله خورشید و باد خشک شده باشد، در غیر این صورت نماز خواندن در جایی که نجس شده جایز نیست.

اگر به این روایات اکتفاء شود و به سایر روایات مراجعه نشود ظاهر روایات فوق این است که مکان نمازگزار باید پاک باشد، البته اگر نجاست حالت جفاف داشته و خشک شده باشد مشکلی ایجاد نمی‏کند لکن این در صورتی است که جفاف به وسیله تابش خورشید صورت گرفته باشد، چون خورشید پاک کننده است.

ولی مشکل این است که روایات مذکور، معارض دارد که باید آنها را هم ذکر کنیم ببینیم آیا می‏شود بین آنها و روایات مذکور جمع کرد یا نه؟ فرض بر این است که نمی‏خواهیم خدشه سندی بر این دو دسته از روایات وارد کنیم و دسته‏ای را به خاطر ضعف سند کنار بگذاریم بلکه می‏خواهیم بگوییم با فرض اینکه این روایات از نظر سند مشکلی نداشته باشند و دلالت آنها تمام باشد آیا می‏توان از حیث دلالت بین این این دو دسته از روایات جمع کرد یا نه؟

روایات معارض:

روایت اول: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الشَّاذَكُونَةِ يَكُونُ عَلَيْهَا الْجَنَابَةُ، أَ يُصَلَّى عَلَيْهَا فِي الْمَحْمِلِ؟ قَالَ: لَا بَأْسَ»[6]- در نقل دیگری ذیل همین روایت، تعبیر «لا بأس بالصلاة علیها» آمده است- زراره می‏گوید از امام باقر (ع) در مورد شاذکونه (فرشی که بر روی آن می‏خوابند) که جنابت به آن اصابت کرده سؤال کردم که آیا می‏توان بر روی آن فرش نماز خواند یا نه؟ حضرت (ع) فرمودند: اشکالی ندارد.

روایت دوم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ قَالَ: «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أُصَلِّي عَلَى الشَّاذَكُونَةِ وَ قَدْ أَصَابَتْهَا الْجَنَابَةُ؟ فَقَالَ: لَا بَأْسَ»[7]؛ ابن ابی عمیر می‏گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم آیا می‏توانم در فرشی که روی آن می‏خوابم و جنابت به آن اصابت کرده نماز بخوانم؟ حضرت (ع) فرمودند: اشکالی ندارد.

جمع بین روایات

الف) جمع بین روایات دال بر جواز نماز خواندن در مکان نجس و موثقه ابن بکیر

جمع بین این دو دسته از روایات که در یک دسته نهی از نماز خواندن وجود داشت و در دسته دیگر جواز نماز خواندن آمده بود به دو صورت جمع کرد:

1) قول امام (ع) را در موثقه ابن بکیر که از نماز خواندن نهی فرموده‏اند به قرینه تصریح در دو روایت اخیر بر کراهت حمل کنیم؛ به این بیان که بگوییم حضرت (ع) در موثقه ابن بکیر به کلمه «لا» بسنده کرده ولی در دو روایت اخیر حضرت (ع) در مسئله تفصیل داده و فرموده‏اند: «لا بأس بالصلاة فیها» لذا موثقه ابن بکیر نمی‏تواند با دو روایت اخیر معارض باشد چون در آن روایت (موثقه ابن بکیر) فقط کلمه «لا» بکار برده شده در حالی در این دو روایت تصریح شده به اینکه اشکالی ندارد لذا نهی در موثقه ابن بکیر که از کلمه «لا» استفاده می‏شود بر کراهت و تصریحی که در دو روایت اخیر آمده بر جواز حمل می‏شود. بنابراین نماز خواندن در جای نجس کراهت دارد نه اینکه جایز نباشد.

2) دو صحیحه اخیر که قائل به جواز بودند و ظهور در اطلاق دارند (اعم از اینکه محل احتلام و جنابت مرطوب باشد یا خشک) را بر صورت جفاف (محل احتلام و جنابت خشک باشد) حمل کنیم از باب جمع بین این دو روایت و روایاتی که بر جفاف دلالت دارند؛ یعنی بگوییم روایاتی که بر جفاف دلالت دارند قرینه است بر اینکه فرمایش امام (ع) که فرموده‏اند: نماز خواندن در جایی که نجس باشد اشکالی ندارد در صورتی است که خشک باشد. در این صورت اطلاق دو صحیحه اخیر تقیید زده می‏شود به این صورت که بگوییم مراد از این دو روایت که می‏گوید نماز خواندن در مکان نجس جایز است مربوط به صورتی است که خشک باشد و آن جا که امام (ع) در موثقه ابن بکیر می‏فرمایند: نماز خواندن در جایی که نجس است اشکال دارد مربوط به صورتی است که محل نجس مرطوب باشد در نتیجه جمع بین این دو دسته از روایات به این نحو است که در فرضی که مکان مصلی نجس و حالت جفاف داشته باشد نماز خواندن در آنجا جایز ولی اگر مرطوب باشد نماز خواندن در آنجا جایز نیست؛ به تعبیر روشن‏تر بین موثقه ابن بکیر و امثال آن که می‏گوید: نماز خواندن در جایی که نجس باشد جایز نیست و بین این دو صحیحه اخیر که می‏گوید نماز خواندن جایز است تباین وجود دارد ولی ما این تباین را به عموم و خصوص مطلق مبدل می‏کنیم؛ به این بیان که جوازی که از دو صحیحه استفاده می‏شود در صورتی است که مکان نماز گزار که نجس است خشک باشد و موثقه ابن بکیر که می‏گوید جایز نیست در صورتی است که آن مکان مرطوب باشد، بنابراین بین این دو دسته از روایت به این نحو جمع می‏شود و به هر دو دسته عمل می‏شود.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. وسائل الشیعة، ج5، ص229، کتاب الصلاة، باب 24 من ابواب احکام المساجد، حدیث2.

[2]. همان، ج3، ص455، کتاب الطهارة، باب 30 من ابواب النجاسات، حدیث6.

[3]. همان، ج3، ص452، باب29 من ابواب النجاسات ، حدیث4.

[4]. همان، حدیث1.

[5]. همان، حدیث2.

[6]. همان، ص454، کتاب الطهارة، باب 30 من ابواب النجاسات، حدیث3.

[7]. همان، حدیث4.

Please publish modules in offcanvas position.