الصلاة فی النجس 92/12/18

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: احکام النجاسةتاریخ: 18 اسفند 1392
موضوع جزئی: الصلاة في النجسمصادف با: 7 جمادی الاول 1435

سال:پنجم                                                                                                                      جلسه: 64

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

اگر کسی در بین نماز متوجه نماز شود چه حکمی دارد؟

فرض اول: نمازگزار در اثناء نماز متوجه نجاست شده و علم دارد از اول نماز با تا الان حالت نجاست نماز می‌خوانده و کل نماز را با نجاست خوانده.

فرض دوم: نمازگزار در اثناء نماز متوجه نجاست شده و یقین دارد بعضی از اجزاء نماز را با حالت نجاست اقامه کرده.

فرض سوم:نمازگزار در اثناء نماز متوجه نجاست شده و می‌داند یا احتمال می‌دهد که  الان نجس شده.

در مورد این سه فرع سه حکم وجود دارد.

الف: مشهور معتقدند همه اقسام سه گانه فوق را بر صحت حمل می‏شود.[1]

دلیل قول مشهور بر فرع سوم:

عرض کردیم مشهور در فرض سوم (در اثناء نماز متوجه نجاست شده و می‌داند یا احتمال می‌دهد که بدن با لباس وی الان نجس شده) فرمودند:نیاز به اعاده نماز نیست؛ زیرا اجزاء سابقه مستند به احراز طهارت (حقیقتاً یا استصحاباً) است، پس نماز صحیح است و اجزاء لاحقه هم مستند به تحصیل طهارت (تبدیلاً یا تطهیراً) می‏باشد.

اما حکم نماز با نجاست حین الالتفات هم در روایت مشخص است و شارع نسبت به این مسئله صرف نظر کرده و لازم نیست در این قسمت طهارت وجود داشته باشد.

دلیل قول مشهور بر فرع اول:

مشهور برای اثبات مدعای خود تمسک کرده‌اند به فحوی ادله‌ای که آن ادله دلالت می‌کردبر اینکهآنجایی که انسان جاهل به موضوع باشد اگر کل نماز با حالت نجاست انجام بگیرد چطور ما حکم به صحت نماز می‌کنیم هر چند کل نماز همراه با نجاست اتفاق افتاده،گفته شده به فحوی آن ادله در اینجا که بخشی از نماز با حالت نجاست انجام شده به اولویت قطعی حکم به صحت صلاه می‌کنیم؛ زیرا این شخص با جهل به موضوع نجاست وارد نماز شده و الان که متوجه شده کسب طهارت می‌کند و بقیه نماز رابا طهارت به اتمام می‏رساند پس حکم به صحت نماز می‌کنیم و آن بخشی هم که با نجاست خوانده شده در روایات مورد عفو واقع شده.

روایات معارض قول مشهور

اما روایاتی وجود دارد که با استدلال فوق منافات دارد، حال باید دید آیا می‌شود این روایات را بر معنای دیگریحمل کرد که این استدلالمشهور (اولویت قطعیه)به قوت خود باقی باشد یا این روایت قابل حمل نیست یا رسماً معارض است و باید دست از صحت نماز برداریم.

روایت اول:ﻋَﻦْﺯُﺭَﺍﺭَﺓَﻗَﺎﻝَﻗُﻠْﺖُﺃَﺻَﺎﺏَﺛَﻮْﺑِﻲﺩَﻡُﺭُﻋَﺎﻑٍﺃَﻭْﺷَﻲْءٌﻣِﻦْﻣَﻨِﻲٍّﺇِﻟَﻰﺃَﻥْﻗَﺎﻝَﺇِﻥْﺭَﺃَﻳْﺘُﻪُﻓِﻲﺛَﻮْﺑِﻲﻭَﺃَﻧَﺎﻓِﻲﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓِﻗَﺎﻝ: «ﺗَﻨْﻘُﺾُﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓَﻭَﺗُﻌِﻴﺪُﺇِﺫَﺍﺷَﻜَﻜْﺖَﻓِﻲﻣَﻮْﺿِﻊٍﻣِﻨْﻪُﺛُﻢﱠﱠﺭَﺃَﻳْﺘَﻪُﻭَﺇِﻥْﻟَﻢْﺗَﺸُﻚﱠﱠﺛُﻢﱠﱠﺭَﺃَﻳْﺘَﻪُﺭَﻃْﺒﺎًﻗَﻄَﻌْﺖَﻭَﻏَﺴَﻠْﺘَﻪُﺛُﻢﱠﱠﺑَﻨَﻴْﺖَﻋَﻠَﻰﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓِﻟِﺄَﻧﱠﱠﻚَﻟَﺎﺗَﺪْﺭِﻱﻟَﻌَﻠﱠﱠﻪُﺷَﻲْءٌﺃُﻭﻗِﻊَﻋَﻠَﻴْﻚَﻓَﻠَﻴْﺲَﻳَﻨْﺒَﻐِﻲﺃَﻥْﺗَﻨْﻘُﺾَﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦَﺑِﺎﻟﺸﱠﱠﻚﱢﱢ»[2]

تعلیل ذیل این روایت «ﻟِﺄَﻧﱠﱠﻚَﻟَﺎﺗَﺪْﺭِﻱﻟَﻌَﻠﱠﱠﻪُﺷَﻲْءٌﺃُﻭﻗِﻊَﻋَﻠَﻴْﻚَ» تو نمی‌دانی شاید این نجاستی باشد که بر تو واقع شده دلالت دارد براین که درصورتی می‌توان به صحت نماز حکم کرد که انسان نجاست را در بین نماز ببیند و احتمال بدهد الان نجس شده. پس اگر ما علم به وقوع نجاست قبل از نماز داشته باشیم نمی‌توان به صحت نماز حکم کرد.

روایت دوم:ﻋَﻦْﻣُﺤَﻤﱠﱠﺪِﺑْﻦِﻣُﺴْﻠِﻢٍﻋَﻦْﺃَﺣَﺪِﻫِﻤَﺎ(ع)ﻗَﺎﻝ:َﺳَﺄَﻟْﺘُﻪُﻋَﻦِﺍﻟﺮﱠﱠﺟُﻞِﻳَﺮَﻯﻓِﻲﺛَﻮْﺏِﺃَﺧِﻴﻪِﺩَﻣﺎًﻭَﻫُﻮَﻳُﺼَﻠﱢﱢﻲﻗَﺎﻝ:َ«ﻟَﺎﻳُﺆْﺫِﻧُﻪُﺣَﺘﱠﱠﻰﻳَﻨْﺼَﺮِﻑَ»[3]

راوی درباره شخصی که در بین نماز نجاستی را در لباس نمازگزار می‌بیند از امام (ع) سؤال می‏کند؟ حضرت (ع) می فرمایند: به او نگوید تا نمازش تمام شود.

روایت سوم:ﻋَﻦْ ﻣُﺤَﻤﱠﱠﺪِ ﺑْﻦِ ﻣُﺴْﻠِﻢٍ ﻋَﻦْ ﺃَﺑِﻲ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ (ع) ﻗَﺎﻝ:َ «ﺫَﻛَﺮَ ﺍﻟْﻤَﻨِﻲﱠﱠ ﻓَﺸَﺪﱠﱠﺩَﻩُ ﻓَﺠَﻌَﻠَﻪُ ﺃَﺷَﺪﱠﱠ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺒَﻮْﻝِ ﺛُﻢﱠﱠ ﻗَﺎﻝَ ﺇِﻥْ ﺭَﺃَﻳْﺖَ ﺍﻟْﻤَﻨِﻲﱠﱠ ﻗَﺒْﻞَ ﺃَﻭْ ﺑَﻌْﺪَ ﻣَﺎ ﺗَﺪْﺧُﻞُ ﻓِﻲ ﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓِ ﻓَﻌَﻠَﻴْﻚَ ﺇِﻋَﺎﺩَﺓُ ﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓِ ﻭَ ﺇِﻥْ ﺃَﻧْﺖَ ﻧَﻈَﺮْﺕَ ﻓِﻲ ﺛَﻮْﺑِﻚَ ﻓَﻠَﻢْ ﺗُﺼِﺒْﻪُ ﺛُﻢﱠﱠ ﺻَﻠﱠﱠﻴْﺖَ ﻓِﻴﻪِ ﺛُﻢﱠﱠ ﺭَﺃَﻳْﺘَﻪُ ﺑَﻌْﺪُ ﻓَﻠَﺎ ﺇِﻋَﺎﺩَﺓَ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻭَ ﻛَﺬَﻟِﻚَ ﺍﻟْﺒَﻮْﻝُ »[4]

امام صادق (ع) می‏فرمایند: اگر منی را قبل یا بعد از دخول در نماز در لباست دیدی باید نماز را اعاده کنی ولی اگر جستجو کردی و نجاستی در لباست ندیدی و نماز خواندی و بعد از آن نجاست را مشاهده کردی نیازی به اعاده نیست و حکم بول هم همین است. در اینجا حضرت می‏فرمایند: اگر شخص در اثناء نماز متوجه شود که لباسش از قبل نجس شده حکم به اعاده نماز می‌شود.

روایت چهارم:ﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﺑَﺼِﻴﺮٍﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﻋَﺒْﺪِﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ(ع)ﻓِﻲﺭَﺟُﻞٍﺻَﻠﱠﱠﻰﻓِﻲﺛَﻮْﺏٍﻓِﻴﻪِﺟَﻨَﺎﺑَﺔٌﺭَﻛْﻌَﺘَﻴْﻦِﺛُﻢﱠﱠﻋَﻠِﻢَﺑِﻪِﻗَﺎﻝ:«ﻋَﻠَﻴْﻪِﺃَﻥْﻳَﺒْﺘَﺪِﺉَﺍﻟﺼﱠﱠﻠَﺎﺓَﻗَﺎﻝَﻭَﺳَﺄَﻟْﺘُﻪُﻋَﻦْﺭَﺟُﻞٍﺻَﻠﱠﱠﻰﻭَﻓِﻲﺛَﻮْﺑِﻪِﺟَﻨَﺎﺑَﺔٌﺃَﻭْﺩَﻡٌﺣَﺘﱠﱠﻰﻓَﺮَﻍَﻣِﻦْﺻَﻠَﺎﺗِﻪِﺛُﻢﱠﱠﻋَﻠِﻢَﻗَﺎﻝَﻣَﻀَﺖْﺻَﻠَﺎﺗُﻪُﻭَﻟَﺎﺷَﻲْءَﻋَﻠَﻴْﻪِ»[5]

ابابصیر درباره شخصی که در لباسی که نجس است دو رکعت نماز خوانده و بعد از نماز متوجه شده سؤال کرد، حضرت (ع) فرمودند: نماز را دوباره بخواند و اگر بعد از نماز متوجه شد لباسش نجس شده نمازش صحیح است.

این روایت بر این مطلب دلالت دارد که اگر در بین نماز متوجه نجاست شده و می‌داند تمام اجزاء سابقه را با حالت نجاست خوانده باید نمازش را اعاده کند.

دلیل مشهور بر فرع اول اولویت بود؛ به این نحو که اگر آنجایی که انسان جاهل به موضوع باشد حکم به صحت نماز می‌کنیم ولو کل نماز با حالت نجاست خوانده شده به فحوای آن ادله، اینجا که بخشی از نماز با حالت نجاست انجام شده به طریق اولی حکم به صحت صلاه می‌کنیم.

اشکال:

منافاتی وجود ندارد که بگوییم انسان جاهل اگر با نجاست نماز بخواند و بعد از نماز متوجه شود بگوییمنمازش صحیح است؛ زیرا طهارت ظاهری داشته بر خلاف جایی که شخص متوجه شود از اول نمازش را با نجاست خوانده لذا نمی‌توان علم به نجاست در این مورد را مثل علم به نجاست در آن موردی که بعد از نماز متوجه نجاست می‏شود قرار دهیم.

مؤید قول مشهور:

روایتی وجود دارد که اگر شخصی در بین نماز متوجه نجاست شود نمازش صحیح است.

ﻋَﻦْﺩَﺍﻭُﺩَﺑْﻦِﺳِﺮْﺣَﺎﻥَﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﻋَﺒْﺪِﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ(ع)ﻓِﻲﺍﻟﺮﱠﱠﺟُﻞِﻳُﺼَﻠﱢﱢﻲﻓَﺄَﺑْﺼَﺮَﻓِﻲﺛَﻮْﺑِﻪِﺩَﻣﺎًﻗَﺎﻝ:َ«ﻳُﺘِﻢﱡﱡ »[6]

کسی مشغول نماز است و در بین نماز چشمش به خونی می‌افتد که در لباسش وجود دارد حضرت (ع) می‌فرمایند: نمازش تمام است.

از اطلاق این روایت بر صحت نماز استدلال شده است.

اطلاق روایت از سه منظر قابل بررسی است زیرا این اطلاق با روایات مقیده سازگار نیست.

اول:  کلام حضرت که می فرمایند: «ﻳُﺘِﻢﱡﱡ» شامل همه موارد می‌شود و اعم است از آنجایی که شخصقبل از نماز متوجه نجاست شود و یا در وسط نماز متوجه نجاست شود.

دوم:زمانی که تمکن از ازاله نجاست دارد اطلاق دارد و شامل صورتی که نجاست را ازاله کرده یا ازاله نکرده می‏شود.

سوم:امام (ع) می‌فرمایند:«ﻓَﺄَﺑْﺼَﺮَﻓِﻲﺛَﻮْﺑِﻪِﺩَﻣﺎً»، در اینجاکلمه دم اطلاق دارد و هم شامل جایی است که خون کمتر از درهم باشد وهم خونی را که نماز همراه با آن باطل است مثل خون دماء ثلاثه که یک ذرّه آن هم موجب بطلان است شامل می‏شود. خواه این خون قبل از نماز به لباس و بدن اصابت کرده یا در حال نماز خواندن اصابت کرده باشد.

نتیجه اینکه نمی توان به اطلاق روایت داوود بن سرحان عمل کرد در نتیجه این روایت به وسیله روایات دیگر تقیید می‌خورد.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. جواهر، جلد 6، صفحه 222- 223.

[2].وسائل الشیعة، جلد 3، کتاب اطهارة، باب 44 من ابواب النجاسات، حدیث 1.

[3].همان، باب 47 من ابواب النجاسات، حدیث1.

[4]. همان،  باب 41  من ابواب النجاسات، حدیث2.

[5].وسائل الشیعة، کتاب الطهارة، باب 40 من ابواب النجاسات، حدیث2.

[6].همان،  باب 20 من ابواب النجاسات، حدیث3.

Please publish modules in offcanvas position.