المتنجّس منجِّسٌ مطلقا 92/02/29

 

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: کیفیت تنجّس متنجّسات        تاریخ: 29 اردیبهشت 1392

موضوع جزئی: المتنجّس منجِّسٌ مطلقا                     مصادف با: 8  رجب1434 سال: چهارم                                                                                                                                 جلسه: 91

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

بحث در بیان ادله مدعای مشهور بود مبنی بر اینکه «المتنجِّس منجِّسٌ مطلقا»، روایاتی را خدمت عزیزان عرض کردیم، این روایات به حسب ظاهر بر منجِّسیت متنجِّس به طور مطلق دلالت دارد اعم از اینکه مایع باشد یا جامد، با واسطه باشد یا بی واسطه.

دسته دیگر از روایات، روایاتی است که نهی کرده از دستی که آلوده به بول یا منی و امثال آن است، در ظرف داخل شود مگر بعد از شستن، حتی در بعضی از روایات آمده که آب ظرف را بریزید، نهیی که در این گونه روایات آمده بیان‏گر این است که آب، متنجِّس شده و در نتیجه باید از آن آب صرف نظر شود مثل روایت زیر:

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) عَنِ الرَّجُلِ يُدْخِلُ يَدَهُ فِي الْإِنَاءِ وَ هِيَ قَذِرَةٌ، قَالَ: يُكْفِئُ الْإِنَاءَ»[1]؛ احمدبن محمد بن ابی نصر می‏گوید: از امام رضا (ع) در مورد مردی سؤال کردم که دستش را داخل ظرف می‏کند در صورتی که این دست نجس است، حضرت (ع) فرمودند: ظرف را برمی‏گرداند و آب آن را می‏ریزد. این روایت دال بر این است که «المتنجِّس، منجِّسٌ».

مقتضای اطلاق این روایات این است که فرقی بین بقاء عین نجاست و زوال آن نیست و هر دو را شامل می‏شود و اطلاق این روایت به نجاست آب قلیل اختصاص دارد، ما نسبت به دلالت این روایات نتوانستیم مشکلی ایجاد کنیم یعنی ادعایی که مشهور داشتند که روایات برای اثبات مدعا (المتنجِّس، منجِّسٌ مطلقا) اطلاق دارند به ظاهر خدشه‏ ای بر این روایات وارد نمی‏‎شود، تنها بحثی که مطرح است این است که آیا «المتنجِّس، منجِّسٌ» به متنجِّس بلا واسطه اختصاص دارد یا اعم است از متنجِّس بلا واسطه و با واسطه؟

ما در رابطه با متنجِّس با واسطه نمی‏توانیم به این ادله بسنده کنیم و باید سراغ دلیل دیگری برویم تا بتواند به صورت روشن‏تر مدعای ما را ثابت کند لذا عده‏‎ای سراغ روایت بقباق رفته و گفته‏‎اند این روایت می‏‎تواند مدعای ما را (شمول متنجِّس با واسطه) ثابت کند تا در نتیجه عنوان بحث «المتنجِّس، منجِّسٌ مطلقا سواءٌ کان مایعاً ام جامدا و سواءٌ کان بلا واسطة او مع الواسطه» باشد

عن أبي العباس الفضل بن عبد الملك البقباق قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ فَلَمْ أَتْرُكْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَقَالَ (ع): لَا بَأْسَ بِهِ، حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْكَلْبِ، فَقَالَ (ع): رِجْسٌ نِجْسٌ لَا تَتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِكَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ»[2]؛ بقباق می‏گوید: از امام صادق (ع) درباره زیادی و باقیمانده گربه، بز، گاو، شتر، الاغ، قاطر و درنده‏گان سؤال کردم و هیچ حیوانی را ترک نکردم مگر اینکه در مورد آن سؤال کردم، حضرت (ع) فرمودند: زیادی این حیوانات اشکالی ندارد، تا اینکه سؤالم به زیادی سگ منتهی شد، حضرت (ع) فرمودند: نجس است، به باقیمانده آبی که سگ از آن خورده وضوء نگیر و آن آب را بریز و ظرف آن را هم ابتدا خاک مالی کن و سپس با آب بشوی.

این روایت دلالت می‏‎کند بر اینکه مناط در تنجِّس آب و عدم جواز استعمال آن در رابطه با شرب یا وضوء، ملاقات با نجس می‏باشد و نجس همان گونه که شامل اعیان نجسه می‏شود شامل متنجِّسات هم می‏شود لذا گویا امام (ع) با این بیانی که دارند موضوع را به صورت یک صغری و کبری و نتیجه مطرح کرده‏ اند و آن این است که بگوییم: این شیء از چیزهایی است که با نجس ملاقات کرده و هر چیزی که با نجس ملاقات کرده باشد شرب و وضوء گرفتن با آن حرام است و چون متنجِّس حکم نجس را دارد شامل با واسطه و بی واسطه می‏شود، یعنی هر جا متنجِّس بر آن صدق کند آثار نجاست بر آن بار می‏‎شود و چون آثار نجاست بر آن بار می‏شود در نتیجه فرق نمی‏‎کند که متنجّس، مایع باشد یا جامد، بی واسطه باشد یا با واسطه.

مؤید روایت بقباق: ‏عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ شُرَيْحٍ قَالَ: «سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْبَعِيرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ فَقَالَ (ع): نَعَمِ اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ قَالَ: قُلْتُ: لَهُ الْكَلْبُ؟ قَالَ (ع): لَا قُلْتُ: أَ لَيْسَ هُوَ سَبُعٌ؟ قَالَ (ع): لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ»[3]؛ معاویة بن شریح می‏‎گوید من نزد امام صادق (ع) بودم که شخصی به نام عذافر از امام (ع) درباره زیادی و باقیمانده سمور، گوسفند، گاو، شتر، الاغ، اسب، قاطر و درندگان سؤال کرد که آیا می‏توان از آن نوشید یا با آن وضوء گرفت؟ حضرت (ع) فرمودند: بله از آن بنوش و با آن وضوء بگیر، می‏گوید: گفتم حکم سگ هم این چنین است؟ حضرت (ع) فرمودند: نه، گفتم: مگر سگ جزء درندگان نیست که فرمودید می‏‎شود با سؤر آنها وضوء گرفت و از آن نوشید؟ حضرت (ع) فرمودند: نه، به خدا سوگند سگ نجس است.

ظاهر این روایت می‏‎رساند که علت حکم امام (ع) به عدم جواز شرب و وضوء گرفتن با سؤر سگ به خاطر نجاست آن است، به تعبیر روشن‏تر علت عدم جواز شرب و وضوء با سؤر سگ، نجس شدن آن است لذا ضابطه این است که هر جا چیزی متنجِّس شود شرب و وضوء گرفتن با آن جایز نیست اعم از اینکه با واسطه باشد یا بی واسطه.

تنها مشکلی که وجود دارد این است که اطلاق نجس بر متنجِّس هر چند امر شایعی است- چون نجس اعم از اعیان نجسه و متنجِّسه است و صحیح است که مثلاً گفته شود لباس من نجس شده در صورتی که در واقع لباس، نجس نیست- بلکه متنجِّس است، اما استعمال کلمه رجس در رابطه با هیچ یک از متنجِّسات معهود نیست، یعنی اینکه حضرت (ع) فرمودند: «رجسٌ نجسٌ» به خود عین نجس برمی‏گردد و شامل متنجِّس نمی‏شود لذا تعلیل حضرت که فرمودند: «لانّه رجسٌ نجسٌ» به متنجِّسات سرایت داده نمی‏شود چون عنوان رجس بر متنجِّسات اطلاق نمی‏شود.         

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. وسائل الشیعة، ج1، ص153،  کتاب الطهارة باب 8 من ابواب الماء المطلق، ح7.

[2]. همان، ج1، باب 1 من ابواب الآسار، ح4.

[3]. همان، ص226، ح6.

Please publish modules in offcanvas position.