تفسیر آیه 21 آیه بقره 92/02/25

 

    درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری
موضوع کلی: سوره بقره                                                                       تاریخ: 25 اردیبهشت 1392  موضوع جزئی: تفسیر آیه 21                               مصادف با: 4  رجب 1434                               سال: چهارم                          جلسه: 35

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

تفسیر آیه21: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[1]؛ اى مردم! پروردگار خود را پرستش كنيد؛ آن كس كه شما، و كسانى را كه پيش از شما بودند آفريد، تا پرهيزكار شويد.

نکات مورد استفاده از این آیه:

نکته اول: جمله «الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» صفت «رب» است و بیان‏گر تلازم میان ربوبیت و خالقیت است، یعنی می‏فرماید: پروردگاری را عبادت کنید که نه تنها شما را بلکه کسانی را هم که پیش از شما بوده‏اند خلق کرده است و این تلازم از دو راه بدست می‏آید:

الف) هر چند بین ربوبیت و خالقیت از نظر مفهوم تفاوت وجود دارد اما با یک نگاه ژرف و عمیق و از منظر تحلیل عقلی حقیقت ربوبیت به خالقیت برمی‏گردد؛ زیرا تربیت، اداره و تدبیر در رابطه با هر چیزی عبارت است از دارا بودن کمالات و اوصاف و چون اعطای این کمالات به چیزی است که به عنوان یک امر تکوینی محسوب می‏شود نه اعتباری لذا تکمیل و تربیت با کمال وجودی که همان خالقیت است مساوی است و در نتیجه ربِّ همه اشیاء، خالق آنهاست- اعطای کمال وقتی تحقق پیدا می‏کند که اولاً وجودی باشد و ثانیاً آفریده باشد- پس آفریده شدن با اعطاء کمالات تلازم دارد، چون کمال قبل از وجود، به موجود داده نمی‏شود.

ب) میان ربوبیت و خالقیت تلازم وجود دارد؛ زیرا تنها خالقِ شیء است که از هویت و ذات آن شیء با خبر است و غیر از خالقِ شیء کسی نمی‏تواند مخلوق را آن گونه که هست بشناسد تا در مقام ترتبیت او برآید و کسی که خالق شیء است و بر او احاطه کامل دارد می‏تواند او را تربیت کند و از علل و شرائط و موانع رشد و کمال او با خبر باشد.

مشرکان بر این باور بودند که خالقیت از ربوبیت جداست، و باور داشتند که ارباب متعدد و متفرق، مدیران امور جزئی عالم هستند و از این رو مجسمه رب‏های جزئی را به عنوان شفیع و تقرّب می‏پرستیدند غافل از اینکه تنها موجودی شایسته ربوبیت است که خالق مربوب‏ها باشد و آن فقط خداست.

نکته دوم: بت پرستانِ حجاز گرفتار سنّت تقلید کورکورانه بودند و می‏گفتند چون گذشته‏گان ما در برابر بت‏ها خضوع می‏کردند ما هم همان روش را ادامه می‏دهیم کما اینکه خداوند متعال می‏فرماید: «إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ»[2]؛ ما پدران خود را بر آئينى يافتيم و به آثار آنان اقتدا مى‌كنيم. خداوند متعال در پاسخ بت پرستان می‏فرماید: «وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ»؛ کسانی هم که شما از آنها پیروی می‏کنید مخلوق ذات باری تعالی هستند و شما نباید آنها را عبادت کنید.

آیاتی که مؤید معنای فوق است:

آیه اول: «وَ قَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْوَاهُ النَّارُ وَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ»[3]؛ مسيح گفت: اى بنى اسرائيل! خداوند يگانه را، كه پروردگار من و شماست، پرستش كنيد! زيرا هر كس شريكى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام كرده است؛ و جايگاه او دوزخ است؛ و ستمكاران، يار و ياورى ندارند. با این سخن زمینه هر نوع شرک را از بین می‏برد.

آیه دوم: «ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ»[4]؛ اين است پروردگار شما! هيچ معبودى جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است؛ او را بپرستيد و او نگهبان و مدبّر همه موجودات است. با توجه به این آیه شریفه معلوم می‏شود که خداوند تبارک و تعالی خالق همه چیز است. هم «رب» مطرح شده و هم «خالق» و این به خاطر تلازمی است که بین «رب» و «خالق» وجود دارد و نمی‏توان این دو را از هم جدا دانست.

نکته سوم: خداوند متعال می‏خواهد بفهماند که روش پیشینیان نسبت به پرستش غیر خداوند مطابق میزان عقل و وحی نیست، کما اینکه قوم ثمود به حضرت صالح (ع) می‏گفتند: «قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوّاً قَبْلَ هذَا أَ تَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَ إِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ»[5]؛ اى صالح! تو پيش از اين، مايه اميد ما بودى! آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى‌پرستيدند، نهى مى‌كنى؟! در حالى كه ما، در مورد آنچه به سوى آن دعوتمان مى‌كنى، در شك و ترديد هستيم ولی خداوند متعال در مقابل این تفکرات می‏فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛ از مردم کسی را عبادت کنید که هم شما و هم نیاکان شما را آفرید تا پرهیزکار شوید.

سؤال: آیا تقوا غایت و هدف برای خلقت است یا اینکه تقوی غایت و هدف برای عبادت است؟

پاسخ: در اینجا دو دیدگاه وجود دارد:

دیدگاه اول: عده‏ای گفته‏اند تقوا هدف خلقت است، یعنی خدایی را عبادت کنید که شما را آفرید تا به تقوا برسید.

دیدگاه دوم: تقوا هدف عبادت است، یعنی عبادت کنید تا در سایه عبادت به تقوا برسید.

بحث جلسه آینده: هر چند ممکن است هر دو دیدگاه به یک امر مشترک برگردد اما هر کدام از این دو دیدگاه مؤیداتی دارد که باید ببینیم کدام مؤید مقدم است که انشاء الله در جلسه آینده به ذکر مؤیدات این دو دیدگاه و بررسی آنها خواهیم پرداخت.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. بقره/21.

[2]. زخرف/23.

[3]. مائده/72.

[4]. انعام/102.

[5]. هود/62.

Please publish modules in offcanvas position.