سوره بقره آیه 23 مورخ 92/07/17


درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری
موضوع کلی: سوره بقره                                                                      تاریخ: 17 مهر 1392   
موضوع جزئی: تفسیر آیه 23                 
    مصادف با: 3  ذی‏الحجه 1434                        سال: چهارم                        جلسه: 40

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

تفسیر آیه 23: «وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِين».[3]

«وادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین»؛ این قسمت از آیه در مقام بیان این است که خداوند متعال مخالفان قرآن را به شکل فردی به مبارزه فرا نمی‏خواند بلکه به صورت گروهی مبارز می‏طلبد؛ یعنی می‏گوید غیر از خداوند متعال هر کس را که قبول دارید و با شما هم عقیده هستند بیاورید ولی باز هم نخواهید توانست یک سوره مثل قرآن بیاورید.

کلمه «شهداء» به گواهانی اشاره دارد که آنها را در نفی رسالت پیامبر (ص) کمک می‏کردند.

جمله «ان کنتم صادقین» در مقام تحریک آنهاست، یعنی می‏خواهد بگوید اگر راست می‏گویید یک آیه مثل قرآن بیاورید و اگر شما عاجز شدید معلوم است که دروغ‏گو هستید.

نکات:

چند نکته مهم در رابطه با این آیه وجود دارد که به آنها اشاره می‏کنیم:

نکته اول:

از نکات مهم این آیه شریفه کلمه «عبدنا» است، چون قبل از این آیه و بعد از آن سخنی از اینکه نام این عبد کیست به میان نیامده و این نشان دهنده این است که پیامبر (ص) در اوج عبودیت است که مخاطب بدون ذکر نام پیامبر (ص) از کلمه «عبد» به ایشان منتقل می‏شود پس نسبت به پیامبر (ص) کلمه «عبد» به صورت مطلق آمده و قبل و بعد آن به نام ایشان اشاره نشده است در صورتی که در مورد سایر پیامبران و بزرگان، زمانی که خداوند متعال می‏خواهد با کلمه «عبد» از آنها یاد کند بعد از آن کله یا قبل از آن نام آنها را ذکر می‏کند که به چند نمونه اشاره می‏کنیم:

1) خداوند در مورد حضرت ایوب (ع) می‏فرماید: «وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَ عَذَابٍ»[4] که بعد از کلمه «عبد» نام حضرت ایوب را ذکر می‏کند.

2) در مورد حضرت ابراهیم (ع) می‏فرماید: «إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ»[5] که در آیات قبل نام حضرت ابراهیم (ع) را ذکر کرده است.

3) در مورد حضرت نوح (ع) می‏فرماید: «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَ قَالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ»[6]؛ که در اینجا هم قبل از کلمه «عبدنا» نام حضرت نوح (ع) ذکر شده است.

اما از ویژگی‏های شخص پیامبر (ص) این است که هر زمان که کلمه «عبد» به تنهایی ذکر شده مقصود از آن پیامبر (ص) است که یکی همین آیه 23 سوره بقره است و آیات دیگری هم در این زمینه وجود دارد مثل آیه شریفه: «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِیر»[7] و آیه شریفه: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً»[8] که در این دو آیه هم کلمه «عبد» مطلق آمده بدون اینکه قبل یا بعد آن نام پیامبر (ص) ذکر شود. لذا هر جا کلمه «عبد» مطلق آورده شده باشد به شخص پیامبر (ص) انصراف دارد و این نشان دهنده این است که پیامبر (ص) در اوج عبودیت و بندگی بوده است.

نکته دوم:

معجزه پیامبر (ص) با معجزه سایر پیامبران الهی و حتی این معجزه (قرآن) با سایر معجزات پیامبر (ص) دو تفاوت دارد:

اول: این معجزه (قرآن) مختص و محدود به مکان و زمان خاصی نیست در صورتی که معجزات سایر پیامبران الهی نوعاً در یک مقطع زمانی و مکانی خاص مطرح شده است؛ مثلاً سخن گفتن حضرت عیسی در کودکی و زنده کردن مردگان توسط ایشان مربوط به زمان خاصی و در برابر اشخاص معینی بوده اما قرآن معجزه جاوید است که شامل همه زمان‏ها و مکان‏ها می‏شود لذا خداوند متعال همه جهان را به مبارزه می‏طلبد و می‏فرماید: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً»[9]؛  بگو: اگر انسان‏ها و پريان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند يكديگر را (در اين كار) كمك كنند. بنابراین قرآن معجزه‏ای است که شامل همه مکان‏ها و زمان‏ها می‏شود.

دوم: تفاوت دیگر قرآن با سایر معجزات خود پیامبر (ص) و پیامبران دیگر این است که سایر معجزات مثل زنده کردن مرده و امثال آن بیشتر بُعد جسمانی دارد اما معجزه پیامبر (ص) قرآن است و الفاظ قرآن در روح انسان اثر می‏گذارد.

نکته سوم:

گفته می‏شود چرا پیامبران به معجزه نیاز دارند و مگر نمی‏توان بدون معجزه ادعای پیامبری کرد؟

پاسخ این است که منصب پیامبری از بزرگ‏ترین مناصب الهی است که به عده‏ای داده شده و به عده دیگر داده نشده، حال اگر پیامبر معجزه نداشته باشد و عده کثیری ادعای پیغمبری کنند یا مردم دعوت همه را باید بپذیرند یا دعوت همه را رد کنند و یا دعوت بعضی را بپذیرند و دعوت بعض دیگر را رد کنند، اگر دعوت همه را بپذیرند هرج و مرج پیش خواهد آمد، اگر دعوت همه را رد کنند جایی برای اجرای حکم الهی باقی نخواهند ماند، اگر هم دعوت بعضی را بپذیرند و دعوت بعض دیگر را رد کنند ترجیح بلا مرجح خواهد بود لذا برای اینکه پیامبران الهی آیه و نشانه‏ای داشته باشند خداوند متعال معجزه را در اختیار آنها قرار داده که مردم با بصیرت کامل حقیقت را بپذیرند.

نکته چهارم:

این آیه شریفه (بقره/23) نه فقط در مورد قرآن بلکه در مورد همه کارهای مربوط به زندگی انسان، ارائه طریق می‏کند که از آن به تقوایِ علمی تعبیر می‏شود که انسان هیچ گاه نه سخنی را بدون دلیل بپذیرد و نه سخنی را بدون دلیل رد کند؛ چون انسان‏هایی که تقوای عِلمی دارند با قضایا منصفانه بر خورد می‏کنند و پس از اینکه حقیقت برای آنها روشن شد بر اساس آن عمل می‏کنند.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. اصول کافی، طبع اسلامیه، ج2، ص296، باب الریاء، حدیث 14؛ وسائل الشیعة، ج1، ص65، باب 11 من ابواب مقدمة العبادات، حدیث4.

[2]. عبد الواحد تمیمی آمدی، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص458.

[3]. بقره/23.

[4]. ص/41.

[5]. صافات/111.

[6]. قمر/9.

[7]. اسراء/1.

[8]. کهف/1.

[9]. اسراء/88.

Please publish modules in offcanvas position.