شرح دعای مکارم الاخلاق94/04/07

 

شرح دعای مکارم الاخلاق

حضرت آیت الله حسینی بوشهری(دامت برکاته)

موضوع: آسیب شناسی یقین                                                      تاریخ: 94/04/07

مرکز خدمات حوزه های علمیه                                                  مصادف با: 11 رمضان1436

بسم الله الرحمن الرحیم

 

«وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِی»

خلاصه جلسه گذشته: در رابطه با معنای یقین عرض شد که از این واژه [در این فراز] دو معنا برداشت می‎شود؛ اول اینکه حضرت از خدا درخواست می‎کنند تا به ایشان یقین ثابت، پایدار و مطمئن عنایت کند. معنای دومی‎که از این فقره برداشت می‎شود این است که حضرت از خدا درخواست می‎کنند که بر یقینِ نفع و ضرر از ناحیه خداوند ثابت بماند و تسلیم فرمان حق باشد.

در این جلسه صحبت از این است که اساساً چه جیزی باعث آسیب رساندن به انواع یقین [علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین] می‎شود و پایه‎های آن را سست می‎گرداند.

آسیب‎شناسی یقین

در روایات عوامل مختلفی در رابطه با سست شدن پایه‎های یقین مطرح شده است؛ بعضی از این عوامل عبارتند از حرص، طمع، پاره‎ای از اعمال بیرونی انسان مانند جدال و گفتگوهای بی‎حاصل در بحث‎های دینی، ارتباط زیاد مردم با دنیا و دنیاپرستی.

یقین انسان‎هایی که به جای مجالست و هم‎نشینی با اولیا و صالحان، سراغ مجالست و ارتباط با اهل دنیا می‎روند، سست و بی‎پایه است؛ امیرالمؤمنین(ع) در این رابطه فرموده است «خلطة أبناء الدنيا تشين الدين و تضعف اليقين»[1]؛ اختلاط و هم‎نشینی زیاد با اهل دنیا، چهره دین را تیره می‎کند و موجب تضعیف یقین می‎شود. لذا توصیه شده است که  اگر می‎خواهید کسی را بشناسید به دوست او و کسانی که با او مرتبط هستند نگاه کنید. زیرا انسان‎هایی که با خوبان معاشرت دارند، سایرین حتی ندیده در رابطه با او قضاوت خوب می‎کنند. در بخشی از سوره «ام یتساءلون» خداوند از کسانی که با معاشرت و ارتباط برقرار کرده‎اند شکوه می‎کند.

«وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّی»

«پروردگارا هر چه در وجود من از وضع صحیح و مستقیم آن خارج شده است با قدرت خود آن را اصلاح کن»

در این فراز حضرت از خدا درخواست می‎کنند که آن‎چه از من فاسد شده است و دچار تغییرات شده است آن را با قدرت خود اصلاح کن؛ که این تغییرات می‎تواند شامل تغییرات جسمی و روحی و یا بیماری‎ها باشد.

 «استثنا» از نظر واژگان نقطه مقابل «استفساد» است. لذا اینکه حضرت واژه «اصتصلاح»  به کار برده است معنای آن خواستن صلاح و اصلاح است و به تعبیر روشن‎تر حضرت از خدا درخواست می‎کنند که خدایا آن چه که صلاح من است انجام ده. امام سجاد(ع) عملاً از خدا درخواست می‎کند که «رَبِّ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً»[2]؛ خدایا من را به خودم واگذار مکن. در روایات داریم که بزرگترین عذاب الهی این است که خدای متعال به بنده خود بگوید من تو را واگذار کردم.  لذا این دعا، دعایی است که از عمق جان آدمی برخیزد و معنای آن این است که خدایا، اگر من در گناه گرفتار شدم و جسم من دچار آسیب شد، آن را با قدرت خود اصلاح کن. البته وظیفه انسان این است که به در خانه خدا برود و از خدا درخواست تا لطف خدا شامل حال انسان شود.

در زمان طاغوت شخصی در شهربانی مشغول کار بود که بعد از مدتی از مقام خود استئفا داد و به دنبال کار آزاد رفت. زمانی که از او علت این کار را سؤال کردند پاسخ داد وظیفه در شهربانی ایست و بازرسی در مجاورت حرم مطهر کریمه اهل بیت(ع) بود و قرار بر این بود که اجازه ندهم اتوبوسی در آن‎جا مسافر پیاده کند. در یک روز که من پولی نداشتم و احتیاج به حمام هم داشتم، از قضا اتوبوسی در جلوی ایست و بازرسی نگه داشت. تا خواستم  اتوبوس را جریمه کنم، راننده 5 تومان به من داد و من هم به او گفتم سریع‎تر بروید که شما را جریمه نکنم. خوشحال بودم که با این 5 تومن حمام می‎روم و غسل می‎کنم و بعد از آن نماز می‎خوانم. صبح‎ها قبل از نماز صبح آیت الله مرعشی نجفی(ره) برای نماز حرم می‎آمد ولی آن شب بر خلاف معمول که به سمت درب صحن می‎رفت، به سمت خیابانِ حرم آمدند که ایست و بازرسی من در آن‎جا بود. ایشان دست در جیب خود برد و 5 تومان به داد و گفت آن 5 تومانی که پیش توست، فایده‎ای ندارد. من منقلب شدم و با خود گفتم که او از کجا از وضع و شرایط من آگاه شده است. با پول این مرجع، حمام رفتم و نماز خواندم و بعد تصمیم گرفتم که مسیر زندگی خود را تغییر دهم و از دستگاه طاغوت استئفا دهم.

امیرالمؤمنین(ع) در روایتی فرموده است «وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ»[3] اگر هنگامی ‎که مشکل و مصیبتی بر مردم نازل می‎شود، صادقه به درگاه خداوند روی آورند و دل‎های آنان شکسته شود، هر چه از دست رفته است به آنان برمی‎گردد و مفاسدی که در زندگی آنان پدید آمده است، اصلاح خواهد شد. دلیل این مسئله این است که خدای متعال قادر و تواناست ولی نکته‎ای در این جا قابل تذکر است که درست است ما باید به در خانه خدا برویم و از خدا مدد بطلبیم، اما این بدین معنا نیست که ما به عنوان برادران دینی نسبت به یکدیگر بی‎تفاوت باشیم؛ زیرا «الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ»[4]؛ مؤمن آیینه برادر دینی خود است و به قول معروف «اگر بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است». البته در کمک به دیگران باید مراقب بود که آبروی شخص مقابل از بین نرود. نبی گرامی اسلام(ص) در این رابطه فرموده است «الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ أَخِيهِ يُمِيطُ عَنْهُ الْأَذَى»[5].

لذا مسئله امر به معروف و نهی از منکر از مسائل مهمی است که در جامعه باید وجود داشته باشد. امام صادق(ع) در مورد فرموده است «َ مَنْ رَأَى أَخَاهُ عَلَى أَمْرٍ يَكْرَهُهُ فَلَمْ يَرُدَّهُ عَنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَقَدْ خَانَهُ»[6] اگر کسی از بردار دینی خود کار ناپسندی مشاهده کرد اما برای دور کردن این کار اقدامی نکند [در حالی که توان این کار را داشته است] به برادر خود خیانت کرده است.

مناسبت هفتم تیر

در سال 1360 دشمنان با اقدام هفتم تیر خواستند تمام دستگاه‎های اجرایی کشور را از پا دربیاورند ولی مردم ما در صحنه باقی می‎مانند و با پشتیبانی خود از مسئولین و نمایندگان مجلس آنان را دوباره به صحنه برگرداندند و به آنان رسمیت بخشیدند؛ لذا اگر دشمنان بعد از سی و چند سال هنوز در حال توطئه هستند ولی موفق نمی‎شوند دلیل آن این است که این انقلاب با خون آبیاری شده است و لذا این انقلاب ماندگار است.



[1] . غررالحکم، ص137.

[2] . الکافی، ج2، ص581.

[3] . مستدرک الوسائل، ج5، باب9، ص184.

[4] . همان، ج9، باب 105، ص48.

[5] . وسائل الشیعه، ج12، باب122، ص210.

[6] . بحارالانوار، ج71، باب14، ص190.

Please publish modules in offcanvas position.