فصلٌ فی المطهرات95/08/15

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهرات                                                                              تاریخ: 15 آبان 1395

موضوع جزئی: فصلٌ فی حکم الأوانی- مصادیق أوانی                                                  مصادف با: 5 صفر 1438

سال تحصیلی: 96-95                                                                                               جلسه: 20

                                                                                                    

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسأله 407: «الظاهر أنّ المراد من الأواني ما يكون من قبيل الكأس و الكوز و الصيني و القِدر و السماور و الفِنجان و ما يطبخ فيه القهوة و أمثال ذلك...»[1].

به نظر مرحوم سید (ره)، مراد از أوانی [که گفته شد که اگر از طلا یا نقره باشند، أکل و شرب از آنها حرام است]، چیزهایی از قبیل کاسه، کوزه، سینی، دیگ، سماور، فنجان، قهوه‎جوش و امثال آن می‎باشد.

لفظ «أناء» یا «آنیة»، مفرد است و جمع آن «إناء» می‎باشد. بحث در رابطه با «إناء» به این خاطر است که «آنیة» یا «إناء»، موضوع حکم شرعی است و چون حکم حرمت أکل و شرب بر إنائی که از طلا یا نقره باشند، بار می‎شود، باید روشن شود که منظور از «آنیة» و «إناء» چیست، فرق «آنیة» با «وعاء» و «ظرف» چیست و مصادیق «آنیة»، کدام است. بنابراین، برای اینکه حکم حرمت بر «إناء» بار شود، نخست باید روشن شود که «إناء» به چه معناست.

مرحوم آیت الله حکیم (ره) فرموده است که معنای «إناء» روشن نیست چون «إناء» در عرف و عصر حاضر استعمالی ندارد و چون این لفظ، استعمال نمی‎شود لذا مرادفی نیز برای این کلمه در سایر لغات، مثل فارسی، انگلیسی و امثال آن وجود ندارد. ایشان در ادامه، گفته است که مراجعه به لغت نیز کارساز نیست چون کار لغوی عمدةً موارد استعمال است و لغوی به حقایق الفاظ و اینکه فلان لفظ حقیقةً برای چه معنایی وضع شده است، کاری ندارد و به تعبیر روشن‎تر، معنای لغت از نظر لغوی، همان شرحاللفظ و تفسیر به اعم است [، یعنی لغوی‎‎ها معنای اعمی که برای لغت مورد نظر استعمال می‎شود را بیان می‎کنند] و به بیان موارد استعمال بسنده می‎کنند و اساساً شأن لغوی بیان معنای حقیقی لفظ نیست که بگوید معنای «آنیة» چیست. آقای حکیم (ره) در ادامه، گفته است که لغوی اهل خبره نیست تا بخواهد معنای حقیقی لفظ را بیان کند.

استاد حضرت آیت الله فاضل لنکرانی (ره) فرموده است که قول لغوی حجت نیست[، یعنی بر فرض که گفته شود که لغوی معنایی را برای لفظ بیان کرده است، قول او حجت نیست] چون لغوی در مقام بیان تمییز معنای حقیقی از غیر حقیقی نیست، بلکه کار لغوی تتبع در موارد استعمال است؛ به این معنی که لغوی می‎گوید که فلان لغت در بین فلان طایفه در فلان معنی و در بین طایفه دیگر در فلان معنای دیگر به کار می‎رود. بنابراین، قول لغوی حجت نیست و بر فرض که حجت باشد، فایده‎ای ندارد زیرا بین متصدیان تعریف، اختلاف واقع شده است چون عده‎ای اصلاً متعرض معنای «إناء» نشده‎اند و دیگرانی نیز که متعرض شده‎اند، بینشان اختلاف است. بنابراین، راهی برای تعریف لفظ «إناء» وجود ندارد.

ان قلت: ممکن است گفته شود که در بعضی موارد، مشاهده می‎شود که کلمه «إناء» به کار برده می‎شود و کلمه «وعاء» در مقابل آن نوشته می‎شود؛ مثل آنچه در کتاب مصباح اللغة آمده است.

قلنا: در پاسخ گفته می‎‎شود که «وعاء»، معنای حقیقی «إناء» نیست، بلکه «وعاء»، تفسیر به اعم و تعریف شرح الإسمیِ لفظ «إناء» است، یعنی نمی‎توان در همه مواردی که کلمه «وعاء» استعمال می‎شود، کلمه «إناء» را استعمال کرد؛ کما اینکه گفته شده است که «وعاء»، در معنای صندوق و مشک استعمال می‎شود، ولی «إناء»، در معنای صندوق و مشک استعمال نمی‎شود چون «وعاء» به معنای مطلق ظرف است و ظرف، آن چیزی است که در آن چیزی را قرار دهند لذا به صندوق و مشک نیز «وعاء» گفته می‎شود.

امیرالمؤمنین امام علی (ع) به کمیل بن زیاد نخعی فرمود: «يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَاد إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا»[2]؛ دلها چونان ظرفهايند و بهترين آنها نگهدارنده‏ترين آنهاست. امام علی (ع) در روایت مذکور، کلمه «وعاء» را در مورد قلب استعمال کرده است و «آنیة» را به کار نبرده است؛ هرچند استعمال حضرت (ع) نیز در این مورد،  استعمال مجازی است، لکن همین استعمال مجازی و مسامحی در رابطه با «إناء» درست نیست چون استعمال لفظ در معنای مجازی در صورتی صحیح است که بین معنای مجازی و آن لفظ یک علقه‎ای وجود داشته باشد و در روایت مذکور، این علقه در رابطه با لفظ «وعاء» وجود دارد، لکن در رابطه با لفظ «إناء» چنین علقه‎ای وجود ندارد. بنابراین «وعاء» به معنای «إناء» نیست و اگر کسی نیز به جای کلمه «إناء»، کلمه «وعاء» را به کار ببرد، تفسیر به اعم است چون «وعاء» به معنای مطلق ظرف است و ظروفی را شامل می‎شود که «إناء» آنها را شامل نمی‎شود. به علاوه اینکه عده‎ای گفته‎اند که بین «وعاء» و «إناء» مباینت وجود دارد و این دو با هم متفاوتند چون معنای این دو لفظ ارتباطی به هم ندارند.

گفته شده است که در بعضی کتب لغت، «إناء» به معنای ظرف یا هر چیزی که چیزی در آن قرار داده می‎شود، آمده است؛ کما اینکه در مفردات راغب آمده است: «الإِنَاء: ما يوضع فيه الشي‌ء»[3]؛ «إناء» چیزی است که چیزی در آن قرار داده می‎شود. همچنین، در کتاب معجم مقاییس اللغة در عبارت: «و أَمَّا الظَّرف فالإِناء ممدود من الآنيةِ»[4]، «إناء» به معنای ظرف در نظر گرفته شده است، لکن در پاسخ عرض می‎شود که این تعابیر صحیح نیست و نمی‎توان به هر چیزی که چیزی در آن قرار داده می‎شود، عنوان «آنیة» را اطلاق کرد. همچنین، به هر ظرفی نیز «آنیة» گفته نمی‎شود.

بعضی گفته‎اند که برای روشن شدن معنای «إناء»، به ارتکاز عرفی که بر اساس تتبع به دست آمده است، مراجعه می‎شود، لکن در پاسخ اینها نیز گفته می‎شود که این خوب است، ولی تتبع در موارد استعمال، تمام تعریف نیست و استقراء به این نحو استقراء تام و جامع نیست زیرا نمی‎توان یک معنای جامعی را برای موارد استعمال شده در نظر گرفت.

بعضی دیگر گفته‎اند که مورد استعمال «آنیة» در روایات، ملاک قرار داده می‎شود که روایت ذیل از آن جمله است:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنْ‌ آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ، فَكَرِهَهَا؛ فَقُلْتُ: قَدْ رَوَى بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ كَانَ لِأَبِي الْحَسَنِ (ع) مِرْآةٌ مُلَبَّسَةٌ فِضَّةً؛ فَقَالَ: «لَا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ إِنَّمَا كَانَتْ لَهَا حَلْقَةٌ مِنْ فِضَّةٍ وَ هِيَ عِنْدِي...»[5].

محمد بن اسماعیل بن بزیع گفته است که از امام رضا (ع) درباره ظرف طلا و نقره سؤال کردم، حضرت (ع) آن را مبغوض دانست؛ پس گفتم که بعضی از اصحاب ما روایت کردهاند که امام کاظم (ع) آینهای دارای پوشش نقره داشت؛ امام رضا (ع) فرمود که این طور نبوده است، بلکه آن آینه، حلقهای از نقره داشته است که اکنون نزد من است.   

گفته‎اند که طبق روایت مذکور، «إناء» معنای وسیعی دارد که حتی مرآت را نیز شامل می‎شود.

خلاصه اینکه با توجه به تفاصیل مذکور، باید نخست روشن شود که مراد از «آنیة» چیست تا بعد بتوان حکم حرمت أکل و شرب از آن آنیه در صورتی که از طلا یا نقره باشد را بر آن مترتب کرد.

سه راهکار برای بار کردن حکم حرمت نسبت به آنیه طلا و نقره ارائه شده است:

اول اینکه در حکم حرمت نسبت به آنیه‎ای که از طلا و نقره است، به قدر متیقن از مصادیق آن اکتفا شود، یعنی از مواردی که یقین است که از مصادیق آنیه محسوب می‎گردد، اجتناب شود و نسبت به قدر متیقن حکم حرمت جاری گردد و نسبت به زاید بر قدر متیقن، اصالة البرائة یا اصالة الإباحة جاری شود.

دوم اینکه گفته شود که مفهوم «إناء» از مفاهیم مجمل است لذا باید به قدر متیقن اکتفا شود و قدر متیقن از مفهوم «إناء»، ظروفی است که برای أکل و شرب مهیا شده است.

سوم اینکه به روایات رجوع شود. در روایات، کلمه «آنیة»، در هر معنایی که به کار رفته باشد، گفته شود که مراد از «آنیة»، همان معناست؛ کما اینکه طبق روایت ذیل، «إناء» به چیزی اطلاق می‎شود که از آن شرب می‎شود:

عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمِرْآةِ، هَلْ يَصْلُحُ إِمْسَاكُهَا إِذَا كَانَ لَهَا حَلْقَةُ فِضَّةٍ؟ قَالَ: «نَعَمْ، إِنَّمَا كُرِهَ اسْتِعْمَالُ مَا يُشْرَبُ بِهِ»[6]؛ علی بن جعفر در روایت مذکور از برادرش موسی بن جعفر (ع) درباره نگهداری آینه‎ای که حلقه‎ای از نقره در آن به کار رفته بود، سؤال کرد؛ حضرت (ع) فرمود که نگهداری آن جایز است، همانا استعمال نقره برای شرب از آن کراهت دارد.

گفته شده است که کلمه «إنما»، در روایت مذکور، بر حصر دلالت می‎کند لذا «إناء» منحصر در چیزی است که برای شرب از آن استفاده می‎شود لذا طبق این راهکار، «إناء» فقط بر ظروفی اطلاق می‎شود که برای شرب مورد استفاده قرار می‎گیرد.

البته عده‎ای گفته‎اند که اجتناب اختصاص به ظروف مخصوص شرب ندارد، بلکه احتیاط در اجتناب از کل چیزهایی است که برای أکل و شرب مورد استفاده قرار می‎گیرد زیرا روایاتی که درباره اجتناب از شرب و أکل در ظروف طلا و نقره وارد شدهاند، حاکم بر این موردند. بنابراین، طبق روایات ناهی از أکل و شرب در ظروف طلا و نقره، اجتناب، ظروفی که برای أکل استفاده می‎شوند را نیز شامل می‎شود.

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمد کاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص157.

[2]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص497، کلمه 147.

[3]. حسين بن محمد راغب،‌ اصفهانى، مفردات ألفاظ القرآن‌، ص96.  

[4]. احمد بن فارس بن زكريا، ‌ابو الحسين، معجم مقائيس اللغة‌، ج1، ص143.

[5]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج3، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب65، ص505، ح1.

[6]. همان، باب67، ص511، ح6.

Please publish modules in offcanvas position.