فصل فی المطهرات 95/08/22

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهرات                                                                                       تاریخ: 22 آبان 1395

موضوع جزئی: فصلٌ فی حکم الأوانی- احکام أکل و شرب از ظروف طلا و نقره                مصادف با: 12 صفر 1438

سال تحصیلی: 96-95                                                                                                         جلسه: 23

                                                                                                

     «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مرحوم سید (ره) در ادامه نوشته است: «نعم، المأكول و المشروب لا يصير حراماً، فلو كان في نهار رمضان لا يصدق أنّه أفطر على حرام و إن صدق أنّ فعل الإِفطار حرام و كذلك الكلام في الأكل و الشرب من الظرف الغصبي»[1]؛ بله، آنچه که خورده میشود [مأکول] یا نوشیده میشود [مشروب]، حرام نیست. پس اگر در روز ماه مبارک رمضان در ظرف طلا یا نقره روزه خود را افطار کند، صدق نمیکند که گفته شود که با حرام افطار کرده است [چون اگر افطار، با حرام باشد، باید کفاره جمع بدهد، در حالی که در موردی که مکلف در ظرف طلا یا نقره افطار کند، کفاره جمع بر او واجب نمی‎شود، بلکه یک کفاره دادن، کفایت می‎کند]؛ هرچند صدق میکند که گفته شود که فعل خوردنش [، یعنی عملش]، حرام است [چون از ظرف طلا یا نقره استفاده کرده است]؛ کما اینکه در رابطه با أکل و شرب از ظرف غصبی نیز سخن، همان است که در رابطه با أکل و شرب از ظرف طلا و نقره بیان شد[، یعنی مأکول و مشروب از ظرف غصبی حرام نیست؛ هرچند فعل أکل و شرب حرام است].

کلام آقای خویی (ره) مبنی بر عدم ترتب ثمره بر بحث از حرمت مأکول و مشروب

آیت الله خویی (ره) در رد کلام مرحوم سید (ره)، فرموده است که بحث از اینکه آیا علاوه بر أکل و شرب در فرض مذکور، مأکول و مشروب نیز حرام است یا حرام نیست، وجهی ندارد زیرا احکام تکلیفیه، مثل حرمت، وجوب، کراهت، استحباب و امثال آن، بر ذوات خارجیه بما هی ذواتٌ خارجیةٌ، تعلق نمیگیرد؛ مثلاً اگر سخن از حرمت میته مطرح می‎شود، این حرمت به میته به عنوان یک ذات خارجیه تعلق نمی‎گیرد، بلکه به اعتبار فعل متعلق به ذات، به میته تعلق می‎گیرد، یعنی در رابطه با میته چون سخن از خوردن است، فعل تکلیفی حرمت، به خوردن میته تعلق گرفته است. بنابراین، معنی ندارد که گفته شود که میته حرام است زیرا آنچه که حرمت به آن تعلق می‎گیرد، فعل متعلق به ذات (میته)، یعنی خوردن، است و خودِ ذات نیست لذا حرمت به خودِ میته تعلق نمی‎گیرد، بلکه به أکل میته تعلق می‎گیرد. همچنین، وقتی سخن از حرمت خمر مطرح می‎شود، حکم تکلیفی حرمت بر خودِ خمر بار نشده است، بلکه حرمت بر شرب خمر بار شده است. در مانحن‎فیه نیز معنا ندارد که گفته شود که مأکول و مشروب، فی‎نفسه حرامند چون مأکول و مشروب، ذاتند و حکم تکلیفی به ذات بما هی ذات، تعلق نمی‎گیرد، بلکه حکم تکلیفی به فعلِ متعلق به ذات تعلق می‎گیرد لذا در مانحن‎فیه نیز فعل حرمت به أکل و شرب تعلق می‎گیرد و به مأکول و مشروب تعلق نمی‎گیرد. [2]

نکته دیگری که آقای خویی (ره) در رد کلام مرحوم سید (ره) مطرح کرده است، این است که بحث از اینکه افطار به حرام، موجب کفاره جمع می‎شود، در موردی است که مفطِر، فی‎نفسه [و با قطع نظر از اینکه مفطِر است،] حرام باشد؛ مثل أکل میته و شرب خمر که فی‎نفسه و در غیر ماه مبارک رمضان نیز حرامند. اگر شخصی در روز ماه مبارک رمضان با میته افطار کند یا با خمر افطار کند، گفته می‎شود که با حرام افطار کرده است و در این صورت، بر او کفاره جمع واجب می‎شود. در مانحن‎فیه نیز أکل و شرب در ظرف طلا و نقره فی‎نفسه حرام است، ولی این حرمت عرضی است زیرا حرمت، به خاطر طلا و نقره بودن ظرف، بر أکل و شرب عارض می‎شود لذا اگر کسی در روز ماه مبارک رمضان در ظرف طلا یا نقره افطار کند، به حرام افطار کرده است چون أکل و شرب در ظرف طلا و نقره فی‎نفسه حرام است و اگر شخص، در غیر ماه مبارک رمضان نیز در ظرف طلا و نقره أکل و شرب کند، حرام انجام داده است لذا لازم نیست که حرمت، ذاتی باشد [، مثل حرمت أکل و شرب میته و خمر]، تا صدق کند که گفته شود که با حرام افطار کرده است، بلکه افطار به حرام، حرمت عرضی [، مثل مانحن‎فیه] را نیز شامل می‎شود و اگر شخصی در روز ماه مبارک رمضان در ظرف طلا یا نقره افطار کند، صدق می‎کند که گفته شود که با حرام افطار کرده است و کفاره جمع بر او واجب می‎شود[3].

کلام مرحوم آقای خویی (ره) مبنی بر تفصیل بین أکل و شرب مأکول یا مشروب مغصوب و أکل و شرب از ظرف مغصوب

آیت الله خویی (ره) فرموده است که بین أکل و شرب از ظرف طلا و نقره و أکل و شرب شیء مغصوب با أکل و شرب از ظرف مغصوب فرق هست. أکل و شرب از ظرف طلا و نقره و أکل و شرب شیء مغصوب حرامند، لکن أکل و شرب از ظرف مغصوب حرام نیست و اگر شخصی در روز ماه مبارک رمضان از ظرف مغصوب أکل و شرب کند، به حرام افطار نکرده است، بلکه به مباح افطار کرده است چون آنچه در ظرف مغصوب هست که شخص با آن افطار کرده است، یا مِلک آن شخص است یا اجازه داشته است که آن را بخورد لذا مشروب و مأکول، حرام نیست، بلکه تناول آن مأکول و مشروب حرام است چون مستلزم تصرف در مال غیر است[4].

به نظر می‎رسد که کلام آیت الله خویی (ره) درست نباشد زیرا فرقی بین أکل و شرب از ظرف طلا و نقره با أکل و شرب از ظرف غصبی نیست چون همان‎طور که أکل و شرب از ظرف طلا و نقره در غیر ماه مبارک رمضان حرام است و حرمت عارضی دارد، [یعنی حرمت أکل و شرب به خاطر طلا و نقره بودن ظرف است]، أکل و شرب از ظرف غصبی نیز در غیر ماه مبارک رمضان حرام است. بنابراین، همان‎گونه که آقای خویی (ره) افطار با أکل و شرب از ظرف طلا و نقره را حرام دانسته و موجب وجوب کفاره جمع دانسته است، افطار با أکل و شرب از ظرف غصبی را نیز می‎بایست حرام و موجب وجوب کفاره جمع می‎دانست.

«والحمدلله رب العالمین»

 



[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص159.

[2]. سيد ابو القاسم، موسوى خويى، التنقيح في شرح العروة الوثقى، ج3، ص332.‌

[3]. همان، ص333.

[4]. همان.

Please publish modules in offcanvas position.