IMAGE لزوم مبارزه با فرار مالیاتی / مصارف مالیات برای مردم تبیین شود1403/02/02
یکشنبه, 02 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به مدیران سازمان امور مالیاتی گفتند: باید... Read More...
IMAGE نهایت تلاش برای حفظ متخصصین و نخبگان در داخل کشور صورت گیرد1403.02/02
یکشنبه, 02 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به تلاش کشورهای رقیب برای جذب نخبگان... Read More...
IMAGE بقیع در سطح بین المللی معرفی شود1403/02/02
یکشنبه, 02 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه به سرزمینی به نام بقیع نباید به... Read More...
IMAGE امام موسی صدر و سیدحسن نصرالله مایه افتخار جهان اسلام‌اند1403/02/02
یکشنبه, 02 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به نقش مثبت مرحوم امام موسی صدر در رشد و... Read More...

 

روایت اول: سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ يُحْشَرُ مَعَ الشُّهَدَاءِ أَحَدٌ؟ قَالَ: «نَعَمْ مَنْ يَذْكُرُ الْمَوْتَ فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ عِشْرِينَ مَرَّة»[1]؛ از رسول اکرم (ص) سؤال شد که آیا کسی با شهداء محشور می‏شود؟ آن حضرت (ص) فرمود: بله، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.

 

یکی از مواردی که مورد غفلت واقع شده است و باید نسبت به آن توجه بیشتری داشته باشیم یاد مرگ است. باید توجه داشته باشیم که عمر ما در این دنیا پایدار نیست و روزی از این جهان رَخت برخواهیم بست. قرآن در موارد متعددی این نکته را گوشزد کرده است که مرگ و رفتن از این عالَم، حقیقتی انکارناپذیر است و هر موجود زنده‏ای روزی طعم مرگ را خواهد چشید. خداوند متعال در آیات متعددی به این مسأله که همه موجودات فانی می‏شوند اشاره کرده است که آیات ذیل از آن جمله‏اند؛

 

«كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»[2]؛ هر جانداری طعم مرگ را خواهد چشید.

 

«كُلُّ مَنْ عَلَيْها فان‏»[3]؛ همه کسانی که روی زمین هستند، فانی می‏شوند.

 

«أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ في‏ بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ...»[4]؛ هر كجا باشيد؛ هر چند در قلعه‏هاى مرتفع و استوار، مرگ شما را درمى‏يابد... .

 

«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيكُم...‏»[5]؛ بگو: بى‏ترديد مرگى را كه از آن مى‏گريزيد با شما ديدار خواهد كرد... .

 

آیاتی که به آنها اشاره شد حاکی از این است که هیچ فراری از مرگ نیست و لذا انسان باید بداند که پایان کارش مرگ است و نباید از مرگ غافل شود، چرا که یاد مرگ در انسان سازندگی ایجاد می‏کند.

 

رسول گرامی اسلام (ص) در روایتی که در ابتدای سخن به آن اشاره شد در رابطه با کسانی که به یاد مرگ‏اند فرموده است که کسانی که به یاد مرگ، قیامت و آخرت‏اند هم درجه شهداء می‏باشند.

 

خواب، مرگ اصغر است و چه بسا اتفاق افتاده است که شخص خوابیده است ولی از خواب بیدار نشده است و از دنیا رفته است لذا اولیاء الهی وقتی از خواب برمی‏خاستند خدا را شُکر می‏کردند و می‏گفتند که خدایا ممنونیم که به ما عمر دوباره دادی که بتوانیم خود را برای سرای آخرت آماده کنیم.

 

روایت دوم: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): أَيُّ الْمُؤْمِنِينَ أَكْيَسُ؟ فَقَالَ: «أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَ أَشَدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْدَاداً»[6]؛ از رسول خدا (ص) در رابطه با انسان‏های زیرک و باهوش سؤال شد، آن حضرت (ص) فرمود که زیرک‏ترین افراد، کسانی می‏باشند که زیاد به یاد مرگ‏اند و برای مرگ آماده‏ترند.

 

دلیل زیرکی انسانی که به یاد مرگ است این است که حواسش جمع است و مواظب رفتار و کردارش است. انسان زیرک و باهوش به یاد مرگ است و خودش را برای مرگ آماده می‏کند.

 

انسان وقتی می‏خواهد مسافرت برود، مواظب است که چیزی را فراموش نکند و همه لوازم سفر را برمی‏دارد و اگر در مسیر یادش بیفتد که چیزی را فراموش کرده است، فکرش مشغول می‏شود، برای سفر مرگ و آخرت نیز  باید خودش را آماده کند تا بعد از مرگ، آرزوی برگشت به دنیا و جبران اعمالش را نکند. خداوند متعال در رابطه با چنین افرادی فرموده است: «حَتىَّ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ‏ ارْجِعُون* لَعَلىِّ أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ  كلّا...»[7]؛ [دشمنان حق از دشمنی خود باز نمی‏ایستند] تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد، می‏گوید: پروردگارا! مرا [برای جبران گناهان و تقصیرهایی که از من سر زده به دنیا] بازگردان. شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم! (ولى به او مى‏گويند:) چنين نيست... .

 

امیرالمؤمنین علی‏بن ابیطالب (ع) فرموده است: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَرَى أَنَّهُ يَنْقُصُ كُلَّ يَوْمٍ فِي نَفْسِهِ وَ عُمُرِهِ وَ هُوَ لَا يَتَأَهَّبُ لِلْمَوْت»[8]؛ در شگفتم از كسى كه مى‏بيند هر روز از جان و عمر او كاسته مى‏شود و با اين حال براى مرگ آماده نمى‏شود!

 

رسول گرامی اسلام (ص) فرموده است: «شَيْئَانِ يَكْرَهُهُمَا ابْنُ آدَمَ؛ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ الْمَوْتُ رَاحَةٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الْفِتْنَةِ وَ يَكْرَهُ قِلَّةَ الْمَالِ وَ قِلَّةُ الْمَالِ أَقَلُّ لِلْحِسَابِ»[9]؛ آدميزاده دو چيز را ناخوش دارد؛ يكي مرگ است با اينكه راحتي مومن از گرفتاري‏ها در مرگ است و ديگری كم‏ثروتي است با اينكه ثروت كم حسابش نيز كمتر است.

 

هر چه مال و ثروت انسان کمتر باشد، حساب و کتابش در روز قیامت آسان‏تر است زیرا همان‏طور که در روایت آمده است، مال و ثروت اگر از حلال جمع شده باشد، مورد حساب قرار می‏گیرد و اگر از حرام جمع شده باشد، شخص مورد عقاب قرار می‏گیرد؛ «فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَاب»[10]‏.

 

در روایت آمده است: «إِذَا بَلَغَ الرَّجُلُ أَرْبَعِينَ سَنَةً نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ دَنَا الرَّحِيلُ فَأَعِدَّ زَادا»[11]؛ هرگاه شخصي به سن چهل سالگي برسد فرشته اي از سوي خداوند در آسمان ندا مي دهد كه هنگام سفر نزديك است، زاد و توشه سفر را مهيّا كن.

 

عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ؛ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): «إِنَّ قَوْماً أَتَوْا نَبِيّاً لَهُمْ فَقَالُوا: ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يَرْفَعْ عَنَّا الْمَوْتَ فَدَعَا لَهُمْ فَرَفَعَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْهُمُ الْمَوْتَ وَ كَثُرُوا حَتَّى ضَاقَتْ بِهِمُ الْمَنَازِلُ وَ كَثُرَ النَّسْلُ وَ كَانَ الرَّجُلُ يُصْبِحُ فَيَحْتَاجُ أَنْ يُطْعِمَ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ وَ جَدَّهُ وَ جَدَّ جَدِّهِ وَ يُوَضِّيَهُمْ وَ يَتَعَاهَدَهُمْ فَشُغِلُوا عَنْ طَلَبِ الْمَعَاشِ فَأَتَوْهُ فَقَالُوا: سَلْ رَبَّكَ أَنْ يَرُدَّنَا إِلَى آجَالِنَا الَّتِي كُنَّا عَلَيْهَا فَسَأَلَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَدَّهُمْ إِلَى آجَالِهِمْ»[12]؛ هشام بن سالم از امام صادق عليه السّلام نقل مى‌كند كه آن حضرت فرمود: گروهى به نزد پيامبرِ عصر خود آمدند و عرض كردند که از پروردگار خود بخواه تا مرگ را از ما بردارد. آن پيامبر هم براى آنها دعا كرد و خداوند مرگ را از آنها برداشت، به گونه‏ای كه (از نظر جمعيّت) زياد شدند تا جايى كه خانه براى آنها تنگ شد و نسلشان (فرزندانشان) زياد گشت و هر شخصى در صبح نياز داشت كه به پدر، مادر، جدّ و جدّه‏اش غذا بدهد و آنها را راضى نگه دارد و ارتباط‍‌ برقرار كند و اين كارها، آنها را از به دست آوردن روزى، مشغول مى‌ساخت. (دوباره آن گروه) به نزد آن پیامبر آمده و عرض كردند که از خداوند بخواه ما را براساس همان زمان مرگ، برگرداند. آن پيامبر (نيز) از خداوند خواست و خداوند نيز آن گروه را به اجل‌هاى خود برگرداند [تا بر اساس همان زمان‌ها از دنيا بروند].

 

 

 



[1]. ورّام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى‏، مجموعة ورّام، ج1، ص268.  

[2]. عنکبوت: 57.

[3]. الرحمن: 26.

[4]. نساء: 78.

[5]. جمعه: 8.

[6]. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی (ط- الإسلامیة)، ج3، ص258.

[7]. مؤمنون: 99و100.

[8]. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص459.

[9]. مجلسى، محمد باقربن محمد تقی، بحارالانوار (ط- بیروت)، ج69، ص39.  

[10]. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص201.

[11]. ورّام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى‏، مجموعة ورّام، ج1، ص35.

[12]. ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمدبن علی، التوحید، ص401، ح4.  

 

 

روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي بِلَادِهِ خَمْسُ حُرَمٍ؛ حُرْمَةُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ حُرْمَةُ آلِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ حُرْمَةُ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ حُرْمَةُ كَعْبَةِ اللَّهِ وَ حُرْمَةُ الْمُؤْمِنِ»[1].

 

امام صادق (ع) فرموده است که برای خداى متعال در زمین و بلادِ تحت احاطه ذات کبریائی‏اش، پنج حرمت است که عبارت از حرمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلّم، حرمت آل رسول خدا صلى اللّه عليهم، حرمت كتاب خداى عز و جل، حرمت کعبه‏ی خدا و حرمت مؤمن است.

 

در آستانه دو انتخابات مهم و سرنوشت‏ساز در کشور هستیم و نفس مشارکت مردم در این دو انتخابات با تداوم انقلاب اسلامی گره می‏خورد و رقابت در این عرصه برای بالا بردن مشارکت مردم بسیار ارزشمند است، رهبر معظم انقلاب نیز مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت را چهار اصل اساسی انتخابات معرفی کرده است. البته باید توجه داشت که انتخابات آسیب‏هایی دارد که کم نیست، یکی از آن موارد، این است که با شروع انتخابات، گاهی هوای نفسانی چنان بر انسان مسلط می‏شود که برای رسیدن به کرسی مجلس یا ریاست جمهوی و امثال آن، به افشا کردن اسرار دیگران می‏پردازد و با آبروی افراد بازی می‏کند تا رقیب خود را تخریب کند و زمین بزند و از این طریق رأی مردم را به سمت خود جلب کند و متأسفانه کسانی که ادعای دیانت دارند نیز گرفتار این فضای مسموم می‏شوند تا جایی که افراد، علاوه بر فضای حقیقیِ جامعه از طریق فضای مجازی نیز حریم خصوصی اشخاص را مورد هجمه قرار می‏دهند و با آبروی افراد بازی می‏کنند. بنابراین، باید حواسمان باشد که حریم‏ها حفظ شود و برای رسیدن خود یا کاندیدای مورد نظرمان، به پست و مقام، حرمت افراد را زیر پا نگذاریم.

 

یکی از مواردی که در روایت مذکور، به آن اشاره شده است، حفظ حرمت رسول گرامی اسلام (ص) است. باید حُرمت رسول اکرم (ص) در بین همه پاس داشته شود. پیامبر اکرم (ص) از جایگاه ویژه‏ای در بین پیامبران الهی برخوردار است و مدال‏هایی که به پیامبر اسلام (ص) داده شده است به کمتر پیامبری داده شده است و آیات زیادی در شأن و منزلت نبی مکرم اسلام (ص) نازل شده است که آیات ذیل از آن جمله‏اند؛

 

«وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيم»[2]‏؛ و يقيناً تو بر ملكات و سجاياى اخلاقى عظيمى قرار دارى‏.

 

«وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك‏»[3]؛ [اى پيامبر!] و اگر درشت‏خوى و سخت‏دل بودى از پيرامونت پراكنده مى‏شدند.

 

«طه* مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَى‏»[4]؛ طه! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به مشقت و زحمت افتى.

 

دومین موردی که در روایت مذکور، به آن سفارش شده است، نگه داشتن حُرمت آل رسول الله (ص) است که در روایات زیادی به احترام گذاشتن به اهل بیت پیامبر (ع)، محبّت به آنان و حفظ حرمتشان سفارش شده است.

 

سومین مورد، نگه داشتن حُرمت کتاب خداوند متعال است که در کتب فقهیه به احکام مربوط به قرآن و حفظ حرُمت آن، اشاره شده است و در رسائل عملیه مراجع نیز احکام مربوط به وجوب حفظ حرمت قرآن آورده شده است. حرمت کتاب خدا فقط منحصر به بوسیدن آن، دست گرفتن در هنگام عقد و امثال آن نیست، بلکه یکی از موارد حفظ حرمت کتاب خدا این است که قرآن در همه زندگی ما جاری و ساری باشد و نسبت به آن بی‏اعتنا نباشیم که اگر نسبت به قرآن بی‏اعتنا باشیم، روز قیامت پیامبر اکرم (ص) نزد خداوند متعال از بی‏اعتنایی ما نسبت به قرآن گِله و شکایت خواهد کرد بنابراین، حداقل کاری که انسان نسبت به حفظ حرمت کتاب خدا باید انجام بدهد این است که روزانه مقداری از آیات کتاب الهی را بخواند. خانه‏ای که در آن قرآن خوانده شود، آن خانه برای اهل آسمان می‏درخشد؛ همانند ستارگان آسمان که برای اهل زمین می‏درخشند. پس، انسان باید سعی کند که قرآن را بخواند و به آن عمل کند.

 

چهارمین مورد، حفظ حُرمت خانه خداست.

 

پنجمین مورد، حفظ حُرمت مؤمن است.

 

انسان یک موجود اجتماعی است و جامعه‏ای که انسان در آن زندگی می‏کند مثل یک خانواده است که پاکی جامعه به پاکی انسان کمک می‏کند و باعث می‏شود که انسان نیز در پرتو جامعه پاک، پاک شود و در مقابل، آلودگی جامعه انسان را آلوده می‏کند. البته انسانی که بتواند در جامعه آلوده، خودش را حفظ کند و آلوده نشود کار خیلی با ارزشی انجام داده است و پاک نگه داشتن خود در چنین جامعه‏ای از ارزش بالایی برخوردار است.

 

در اسلام با هر کاری که فضای جامعه را آلوده کند به شدّت مبارزه شده است لذا گناهانی از قبیل غیبت، دروغ، تهمت، عیب‏جویی، افتراء و امثال آن فضای جامعه و محیط پیرامون انسان را آلوده می‏کند و این آلودگی محیط، خواه ناخواه انسان را آلوده خواهد کرد. یکی از دستورات الهی حفظ حُرمت و آبروی مؤمن است و آن‏گونه که در بعضی از روایات آمده است حُرمت مؤمن همانند حُرمت کعبه است لذا هر کاری که موجب آزار و اذیّت مؤمن و موجب خشم او شود حرام است چرا که خشم مؤمن، خشم خداست و اگر به مؤمن ظلم شود و با آبروی مؤمن بازی شود ممکن است که آه او دامن ظالم را بگیرد بنابراین، باید مراقب باشیم تا برادر مؤمن ما از دست ما خشمگین نشود.

 

خداوند متعال فرموده است: «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَميعاً عَليماً»[5]؛ خدا افشاى بدى‏هاى ديگران را دوست ندارد، جز براى كسى كه مورد ستم قرار گرفته‏است [كه بر ستمديده براى دفع ستم، افشاى بدى‏هاى ستمكار جايز است‏] و خدا شنوا و داناست.

 

طبق این آیه شریفه افشای بدی‏های ستمکار جایز است، البته باید توجه داشت که افشای بدی‏های ستمکار باید در همان محدوده ستمی باشد که از او سر زده است و انسان حق ندارد که بدی‏های دیگر او را که به شخص آسیبی نزده است افشا کند.

 

مفضل بن عمرو از امام صادق (ع) نقل کرده است که آن حضرت (ع) فرمود: «مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَان»[6]؛ هر كس عليه يك مؤمن مطلبى نقل كند كه بخواهد با آن او را بد نام سازد و شخصيتش را از بين ببرد تا بدين سبب از چشم مردم بيفتد، خداوند عزّ و جلّ او را از ولايت خود به سوى ولايت شيطان اخراج كند و شیطان نیز او را نمی‏پذیرد

 



[1]. کلینی، محمدبن يعقوب، الکافي (ط- الإسلامیة)، ج8، ص107.

[2]. قلم: 4.

[3]. آل عمران: 159.

[4]. طه: 1و2.

[5]. نساء: 148.

[6]. کلینی، محمدبن يعقوب، الکافي (ط- الإسلامیة)، ج2، ص358.

 

 

روایت اول: قال رسول الله (ص): «يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ فِيهَا مُنَادٍ يُنَادِي هَذَا الْمَهْدِيُّ خَلِيفَةُ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ»[1].

 

رسول گرامی اسلام (ص) فرموده است که حضرت مهدی (عج) ظهور می‏کند در حالی که بالای سر آن حضرت ابری است که منادی در آن ابر ندا می‏دهد که این مهدی خلیفه خداست، پس از او تبعیت کنید.

 

روایت دوم: قال مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «لَا يَتْرُكُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَ لَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا»[2].

 

امام صادق (ع) فرموده است که هيچ بدعتي نيست، مگر آنكه حضرت مهدي عج الله تعالی فرجه الشریف آن را نابود مي كند و هيچ سنت فراموش شده اي نيست، مگر آنكه حضرت آن را به پا خواهد كرد.

 

حضرت مهدی (عج) زمانی ظهور خواهد کرد که بدعت‏ها در جامعه پراکنده شده، فضای جامعه غبارآلود شده و گمراهی‏ها در جامعه فراوان گردیده است و آن حضرت (عج)، با آمدنش بدعت‏های ایجاد شده در جامعه را از بین خواهد برد و حدود تعطیل شده الهی را اجرا خواهد کرد. بنابراین، ما باید به آمدن آن حضرت (ع) امیدوار باشیم و منتظر واقعی آن حضرت (ع) باشیم، همان انتظاری که در روایات به عنوان أفضل الأعمال از آن یاد شده است. البته باید به این نکته توجه شود که بعد از ظهور امام زمان (عج) باید از ایشان تبعیت شود و با آن حضرت مقابله نشود.

 

عده‏ای خیلی دم از امام زمان (عج) می‏زنند و آن حضرت را صدا می‏زنند ولی هر چه زمان می‏گذرد و غیبت طولانی می‏شود، ارادتشان به امام زمان کم رنگ می‏شود و فقط عده‏ای باقی خواهند ماند که خداوند متعال اراده کرده است که دل‏های آنها ثابت بماند.

 

روایت سوم: «ألمَهديُّ سَمِحٌ بِالمالِ، شديدٌ على العمّال، رحيمٌ بالمساكين»[3]؛ حضرت مهدی (عج) بخشنده است و مال را به وفور می بخشد، بر مسئولان و کارگزاران بسیار سخت‌گیر و بر فقرا و ضُعفا رئوف و مهربان است.

 

امام زمان (عج) با سختگيرى و اعمال روشِ دور از نرمش و چشم پوشى، درباره كارگزاران حكومت و مجريان امور، روش‏هاى عادلانه خويش را در جامعه جامه عمل می‏پوشاند و نمونه كامل حکومت الهی را به همگان نشان می‏دهد و اصلى‏ترين مشكلى كه همه حكومت‏هاى بشرى در طول تاريخ گرفتار آن بودند را از ميان برمی‏دارد.

 

روایت چهارم: قال مولینا و مقتدینا الإمام المهدی (ع): «فَإِنَّا يُحِيطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَ مَعْرِفَتُنَا بِالزَّلَلِ الَّذِي أَصَابَكُمْ»[4].

 

امام زمان عليه السلام در روایت مذکور، فرموده است که همانا علم ما بر اوضاع شما احاطه دارد و هيچ چيز از احوال شما بر ما پوشيده نيست و نسبت به لغزشهايى كه از شما سرمى زند شناخت داريم.

 

حضرت حجة‏بن الحسن (ع) در روایت مذکور این نکته را یادآور شده است که ما نسبت به اوضاع شما، نیّات شما و آنچه در دلتان می‏گذرد علم داریم و به لغزش‏ها و خطاهایی که از شما سر می‏زند آگاهیم لذا باید این نکته را توجه داشته باشیم که تحت نظریم و امام عصر (عج) اعمالی که از ما سر می‏زند را می‏بیند و ما طلبه‏ها به طور ویژه باید بر اعمال و رفتارمان مواظبت کنیم چرا که ما ادعای سربازی امام زمان (عج) را داریم و سرباز باید تابع امر فرمانده‏اش باشد و سرباز متخلّف، مورد تأیید امام زمانش نیست. بنابراین، باید هر چه رو به جلو می‏رویم بیشتر در مسیر خدا و امام زمان (عج) قرار بگیریم و این گونه نباشد که در جا بزنیم و فردایمان از دیروزمان بدتر باشد چرا که امام صادق (ع) فرموده است که کسی که دو روزش مساوی باشد مغبون است و ضرر کرده است: «مَنِ اسْتَوَى يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ وَ مَنْ كَانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ خَيْرَهُمَا فَهُوَ مَغْبُوطٌ وَ مَنْ كَانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ شَرَّهُمَا فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ يَرَ الزِّيَادَةَ فِي نَفْسِهِ فَهُوَ إِلَى النُّقْصَانِ وَ مَنْ كَانَ إِلَى النُّقْصَانِ فَالْمَوْتُ خَيْرٌ لَهُ مِنَ الْحَيَاةِ»[5]؛ هر كس كه دو روزش برابر باشد مغبون گشته است و كسى كه پايان دو روزش بهترين لحظات آن دو روزش باشد همه آرزوى او را خواهند داشت و بر او رشك برند و شخصی كه آخر دو روزش بدترين اوقات آن دو روز باشد، از نيكى و رحمت خدا دور شده است و آن كس كه بهتر شدنى در خود نبيند پس او رو به كاهش نهاده و كسى كه رو به كاهش باشد، مرگ برايش از زندگانى بهتر است.

 

امام زمان (عج) فرموده است: «أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي»[6]؛ من آخرین اوصیا هستم و خداوند متعال به واسطه من بلاء را از اهلم و شیعیانم دفع می‏کند.

 

تشرّف احمدبن اسحاق به محضر امام زمان (عج)، در زمان امام عسکری (ع)

 

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ، قَالَ: حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ، فَقَالَ لِي مُبْتَدِئاً: «يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُخَلِّ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ (ع) وَ لَا يُخَلِّيهَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بِهِ يَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِهِ يُخْرِجُ بَرَكَاتِ الْأَرْضِ» قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدَكَ؟ فَنَهَضَ (ع) مُسْرِعاً فَدَخَلَ الْبَيْتَ ثُمَّ خَرَجَ وَ عَلَى عَاتِقِهِ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ الْقَمَرُ لَيْلَةَ الْبَدْرِ مِنْ أَبْنَاءِ الثَّلَاثِ سِنِينَ؛ فَقَالَ: «يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ لَوْ لَا كَرَامَتُكَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى حُجَجِهِ مَا عَرَضْتُ عَلَيْكَ ابْنِي هَذَا إِنَّهُ سَمِيُّ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ كَنِيُّهُ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ مَثَلُهُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ الْخَضِرِ (ع) وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْنِ وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ»، فَقَالَ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ: فَقُلْتُ لَهُ: يَا مَوْلَايَ فَهَلْ مِنْ عَلَامَةٍ يَطْمَئِنُّ إِلَيْهَا قَلْبِي، فَنَطَقَ الْغُلَامُ (ع) بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ فَصِيحٍ؛ فَقَالَ: «أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ»، فَقَالَ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ: فَخَرَجْتُ مَسْرُوراً فَرِحاً فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ عُدْتُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ لَه:ُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَ سُرُورِي بِمَا مَنَنْتَ بِهِ عَلَيَّ فَمَا السُّنَّةُ الْجَارِيَةُ فِيهِ مِنَ الْخَضِرِ وَ ذِي الْقَرْنَيْنِ؟ فَقَالَ: «طُولُ الْغَيْبَةِ يَا أَحْمَد»،ُ قُلْتُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ إِنَّ غَيْبَتَهُ لَتَطُولُ؟ قَالَ: «إِي وَ رَبِّي حَتَّى يَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ أَكْثَرُ الْقَائِلِينَ بِهِ وَ لَا يَبْقَى إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَهْدَهُ لِوَلَايَتِنَا وَ كَتَبَ فِي قَلْبِهِ الْإِيمَانَ وَ أَيَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ اكْتُمْهُ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ تَكُنْ مَعَنَا غَداً فِي عِلِّيِّينَ»[7].

 

احمدبن اسحاق  گفته است که بر امام عسکری (ع) وارد شدم و می‌خواستم در مورد جانشین بعد از خودش، از او سوال کنم پس، آن حضرت (ع) ابتدائا و پیش از آنکه من سوال کنم، فرمود که ای احمد بن اسحاق همانا خداوند تبارک و تعالی، از زمانی که آدم (ع) را خلق کرد تا برپایی قیامت، زمین را از حجت از طرف خدا بر خلقش که به واسطه او بلا را از اهل زمین دفع می‏کند و به واسطه او باران را فرو می‏فرستد و به واسطه او برکات زمین را بیرون می‏آورد، خالی نمی‏گذارد. احمدبن اسحاق گفته است که عرض کردم که ای پسر رسول خدا (ص) امام و جانشین بعد از تو کیست؟ پس آن حضرت (ع) به سرعت برخاست و وارد اتاق شد و سپس بیرون آمد؛ در حالی که کودکی حدوداً سه ساله بر شانه‏اش بود که گویی چهره‏اش ماه شب چهارده است پس، فرمود که ای احمدبن اسحاق اگر کرامت تو بر خدا و بر حجت‏های خدا نبود این پسرم را بر تو عرضه نمی‏کردم، همانا او هم‏نام رسول خدا (ص) و هم‏کنیه اوست، کسی  است که زمین را از قسط و عدل پر می‏کند، آن‏گونه که از جور و ظلم پر شده است. ای احمدبن اسحاق، مثل او در این امت مثل خضر و ذی‏القرنین است. به خدا سوگند که همانا غیبتی خواهد کرد که در آن، از هلاکت نجات نمی‏یابد مگر کسی که خدا او را بر قول به امامتش ثابت گرداند و او را در آن [غیبت] بر دعا برای تعجیل فرجش موفق دارد. پس، احمدبن اسحاق گفت که به آن حضرت (ع) عرض کردم که ای مولای من آیا علامتی هست که قلبم به آن آرامش یابد؟ پس، آن پسر با زبان عربی فصیح به سخن در آمد و گفت که من باقیمانده خدا در زمین و انتقام‏گیرنده از دشمنانش هستم. پس، ای فرزند اسحاق بعد از دیدن با چشم، به دنبال اثر و علامت نباش. احمدبن اسحاق گفته است که در حالی که شادمان و خوشحال بودم خارج شدم پس، چون فردا شد نزد آن حضرت (ع) بازگشتم و عرض کردم که ای فرزند رسول خدا (ص) از منتی که بر من نهادی بسیار شادمان و خوشحال شدم، پس آن سنّتی که از خضر و ذی‏القرنین در او جاری است، چیست؟ آن حضرت (ع) فرمود که ای احمد، طولانی بودن غیبت است، گفتم که ای پسر رسول خدا (ص) به راستی که غیبت او طولانی خواهد شد؟ آن حضرت (ع) فرمود که به خدا سوگند، آری [طولانی خواهد شد] تا اینکه اکثر قائلین به امامت او از آن برمی‏گردند و کسی باقی نمی‏ماند مگر کسی که خدا عهد او را بر ولایت ما گرفته باشد و در قلبش ایمان را ثبت کرده باشد و او را با روحی از جانب خودش تأیید کرده باشد. ای احمدبن اسحاق! این امری است از امرهای خدا و رازی از رازهای خدا و غیبی از غیب‏های خداست پس، آنچه به تو دادم بگیر و آن را پنهان کن و از شکرگزاران باش [که در این صورت] فردا در علیّین با ما خواهی بود.    

 

 

 



[1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الأطهار علیهم السلام (ط- بیروت)، ج51، ص81.

[2]. ابن بابویه، محمدبن علی، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص385.

[3]. ابن طاووس، على‏بن موسى،‏ التشريف بالمنن في التعريف بالفتن، ص325.

[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الأطهار علیهم السلام (ط- بیروت)، ج53، ص174.

[5]. ابن بابویه، محمدبن علی، معانی الأخبار، ص342.

[6]. طوسی، محمدبن حسن، الغیبة، ص246.

[7]. ابن بابویه، محمدبن علی، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص384.

 

 

روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ إِلَّا ذَلَّ وَ لَا أَخَذَ بِهِ ذَلِيلٌ إِلَّا عَزَّ»[1].

 

امام حسن عسکری (ع) فرموده است که هيچ عزيزى حقّ را ترک نکرد، مگر آن كه ذليل شد و هيچ ذليلى به آن چنگ نزد، مگر اين كه عزيز گشت.

 

شئؤنات اجتماعی افراد، مختلف و متفاوت است، بعضی از افراد از نظر موقعیت اجتماعی از موقعیت اجتماعی ممتازی برخوردارند و با عظمت از آنها یاد می‏شود و دلیل آن یا حَسب و نسبشان است یا مال و ثروتشان است یا روابط عمومی بالایی که دارند، می‏باشد، اما بعضی از افراد از موقعیت اجتماعی ممتازی برخوردار نیستند بلکه در یک فضای میانه یا پایین‏تر از میانه در جامعه زندگی می‏کنند.

 

امام حسن عسکری (ع) در روایت مذکور، معیاری را مطرح کرده است که این معیار باعث می‏شود که گاهی انسان‏ها، حتی آنهایی که از موقعیت اجتماعی ممتازی برخورداند سقوط کنند و گاهی باعث می‏شود که انسان‏ها صعود کنند، هرچند که از موقعیت اجتماعی ممتازی برخوردار نباشند. معیاری که امام یازدهم (ع) مطرح کرده است، پیروی از حق یا ایستادن در مقابل حق است. افرادی که همراه حق می‏باشند، دل در گِرو حق دارند، به حق سخن می‏گویند و به حق موضع‏گیری می‏کنند، پرچم حق را به دست می‏گیرند و برافراشته نگاه می‏دارند خداوند متعال آنان را عزیز می‏کند و بالا می‏برد، هرچند از نظر موقعیت اجتماعی از جایگاه بالایی برخوردار نباشند لذا گاهی مشاهده می‏شود که شخصی از یک خانواده با موقعیت اجتماعی پایین راه‏های ترقّی، تکامل و مراتب کمال را به سرعت طی می‏کند و اوج می‏گیرد و باعث می‏شود که موقعیت اجتماعی پایین او به فراموشی سپرده شود و این فقط به خاطر پیروی از حق است و در مقابل، افراد زیادی نیز وجود دارند که از موقعیت اجتماعی ممتازی برخوردار بوده‏اند ولی از حق روی گردانده و در مقابل حق ایستاده‏اند و در نتیجه‏ی این دوری گزینی از حق تنزّل پیدا کرده‏اند و سقوط کرده‏اند.

 

روایت دوم: الإمامُ العسكريُّ  علیه السلام في صِفَةِ عُلَماءِ السُّوءِ: «وَ هُمْ أَضَرُّ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا مِنْ جَيْشِ يَزِيدَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) وَ أَصْحَابِهِ فَإِنَّهُمْ يَسْلُبُونَهُمُ الْأَرْوَاحَ وَ الْأَمْوَالَ وَ هَؤُلَاءِ عُلَمَاءُ السَّوْءِ النَّاصِبُونَ الْمُتَشَبِّهُونَ بِأَنَّهُمْ لَنَا مُوَالُونَ وَ لِأَعْدَائِنَا مُعَادُونَ وَ يُدْخِلُونَ الشَّكَّ وَ الشُّبْهَةَ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا فَيُضِلُّونَهُم‏ وَ يَمْنَعُونَهُمْ عَنْ قَصْدِ الْحَقِّ الْمُصِيب‏»[2].

 

امام حسن عسکری در روایت مذکور، در وصف عالمان بدكردار فرموده است که آنان براى شیعیان ناتوانِ (آسیب‏پذیر از نظر اعتقادی) ما از سپاه یزید بر امام حسین (ع) و یارانش زیانبارترند چون آنان تنها جان‏ و مال ایشان را رُبودند، امّا دانشمندان بدکردارى که با ما دشمن‌اند، ولى خود را دوستان ما و دشمنِ دشمنان ما نشان می‌دهند، شک و شبهه را بر شیعیانی وارد می‌آورند که از نظر فکری در رده پایین‌تری قرار دارند و ایشان را گمراه ‏کرده، از پی‌جویى حق و حقیقت، بازشان می‌دارند.

 

در قرآن در حدود بیش از هشتاد آیه در وصف علم و عالِم و امثال آن سخن گفته شده است که آیات ذیل از جمله آن آیات می‏باشد؛

 

«... هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ...»[3]؛ ... آيا كسانى كه مى‏دانند با كسانى كه نمى‏دانند يكسانند؟

 

«... يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبير»[4]؛ ... خداوند آنها را كه ايمان آورده‏اند و كسانى را كه از علم بهره دارند درجات عظيمى مى‏بخشد و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است‏.

 

عالِمی که مردم را به سوی حق و حقیقت راهنمایی و ارشاد کند از درجات عظیمی برخوردار می‏شود، اما عالِمی که شک و شبهه در دل افرادی که از نظر اعتقادی ضعیفند، بیندازد و موجب گمراهی انسان‏ها از مسیر حق گردد، از کسانی که در روز عاشورا در مقابل امام حسین (ع) و یارانش ایستادند و بر روی حسین‏بن علی (ع) شمشیر کشیدند، بدتر و زیانبارترند.

 

 

 



[1]. ابن شعبه حرانى، حسن‏بن على، تحف العقول، ص489؛ میزان الحکمة، ص378.

[2]. طبرسى، احمد‏بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج‏، ج2، ص458؛ میزان الحکمة، ص404.   

[3]. زمر: 9.

[4]. مجادله: 11.  

 

تذکر اخلاقی: اهمیّت یاد مرگ1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
  روایت اول: سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ يُحْشَرُ مَعَ... Read More...
تذکر اخلاقی: حُرمت آبروی مؤمن1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي... Read More...
تذکر اخلاقی: لزوم تبعیت از امام زمان (عج) 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال رسول الله (ص): «يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ... Read More...
تذکر اخلاقی: عزّت در پرتو پیروی از حق 1402/08/03
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ... Read More...
فصل فی الحیض 1402/11/07
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1402/11/03
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1402/11/02
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1402/10/30
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
خلاصه خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/10/29
سه شنبه, 03 بهمن 1402
    حضرت آیت‌الله حسینی بوشهری«دامت برکاته»، در خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ دی ۱۴۰۲ که... Read More...
خلاصه خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/09/17
دوشنبه, 20 آذر 1402
خطیب جمعه قم با تاکید بر برگزاری پرشور انتخابات ۱۱اسفندگفتند: مشکلات، زنان و... Read More...
خلاصه خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/08/26
یکشنبه, 28 آبان 1402
حضرت آیت‌الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» در خطبه‌های نماز جمعه ۲۶ آبان که در مصلی... Read More...
خلاصه خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/06/31
شنبه, 01 مهر 1402
  خطیب جمعه قم گفتند: دفاع مقدس در شرایط بایکوت و تحریف رخ داد، اما این دفاع مقدس... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 105مورخ 1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 103مورخ 1402/07/12
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» ... Read More...

مطالب برجسته

تصویر نمونه یک

اگر مجاهدت علما نبود اثری از دین و دین باوری در جامعه دیده نمی شد

آیت الله حسینی بوشهری

فرا رسيدن ايام سوگواري حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفايش تسليت و تعزيت باد.

آیت الله حسینی بوشهری

حوزه‌های علمیه باید به نصایح رهبری و مراجع پایبند باشند

آیت الله حسینی بوشهری

Please publish modules in offcanvas position.