|
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
تفسیر آیه21: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[4]؛ اى مردم! پروردگار خود را پرستش كنيد؛ آن كس كه شما و كسانى را كه پيش از شما بودند آفريد، تا پرهيزكار شويد.
در جلسه گذشته سؤالی مطرح کردیم که آیا تقوایی که در این آیه مطرح شده «لعلکم تتّقون»، هدف خلقت است یا هدف عبادت؟
عرض کردیم در اینجا دو احتمال مطرح شده:
احتمال اول: تقوا هدف خلقت است، یعنی خدایی که شما را آفریده عبادت کنید تا پرهیزکار شوید، یعنی هدف آفرینش، رسیدن به تقواست.
احتمال دوم: تقوا هدف عبادت است، یعنی عبادت کنید تا پرهیزکار شوید نه اینکه خدا شما را آفریده تا پرهیزکار شوید.
ممکن است که هر دو احتمال به یک چیز برگردد اما نیاز به دقت دارد.
مؤیدات احتمال اول:
1- نزدیکی و قرب جوار، یعنی «تتقون» به «خلقکم» نزدیکتر است، لذا این نزدیکی ایجاب میکند که «تتقون» هدف برای «خلقت» باشد.
2- آیه شریفه: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»[5]؛ من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند(و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند. هدف خلقت را عبادت ذکر کرده و روح عبادت تقواست، بنابراین تقوا هدف برای خلقت است و اگر هم عبادت به عنوان هدف خلقت ذکر شده به لحاظ اینکه تقوا، روح عبادت میباشد باید گفت تقوا هدف خلقت است. البته تقوا هدفِ خلق به معنای مخلوق است نه خالق، نمیخواهیم بگوییم هدف خالق، تقواست بلکه هدف مخلوق، تقواست، یعنی کمال مخلوق در عبودیت و تقواست نه اینکه اگر خداوند متعال بخواهد کاری انجام دهد باید معبود قرار گیرد؛ چون خداوند تبارک و تعالی به عبادت دیگران نیاز ندارد «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ»[6]؛ اگر شما و همه مردم روى زمين كافر شويد، (به خدا زيانى نمىرسد؛ چرا كه) خداوند، بىنياز و شايسته ستايش است کما اینکه شاعر هم میگوید:
گر جمله کائنات کافِر گردند بر دامن کبریاش ننشیند گَرد
پس منظور آیه فوق این است که خداوند متعال میفرماید: من جن و انس را نیافریدم مگر به خاطر اینکه در سایه عبودیت من به کمال برسند نه اینکه منظور این باشد که: من جن و انس را نیافریدم مگر اینکه معبود قرار بگیرم، لذا عبادت هدف خلقت به اعتبار مخلوق بودن است نه خالق بودن.
مؤیدات احتمال دوم:
1- تناسب بین صدر و ذیل جمله اقتضاء میکند که تقوا هدف برای عبادت باشد، زیرا ذیل آیه عبارت است از «لعلکم تتقون» و صدر آیه عبارت است از «یا ایها الناس اعبدوا» لذا باید یک نوع سنخیتی بین صدر و ذیل آیه وجود داشته باشد
2- بحث در خالق بودن خداوند متعال نیست تا گفته شود تقوا هدف برای خلقت است بلکه بحث در این است که باید خداوندی که خالق است را عبادت کرد و بر این مدعا دو برهان اقامه شده است:
الف) انسانها باید خداوند تبارک و تعالی را عبادت کنند، چون خداوند متعال خالق آنهاست و هر خالقی باید عبادت شود.
ب) تقوا کمال برای انسان است و عبادت، زمینه تحقق تقواست، بنابراین باید عبادت کرد لذا تقوا هدف عبادت میشود نه هدف خلقت، لذا آیاتی که در قرآن آمده مثل آیه شریفه: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[7]؛ اى کسانی كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهيزكار شويد، که درباره یکی از مصادیق عبادت که روزه است، میباشد و هدف از روزه را دستیابی به تقوا ذکر میکند. بنابراین احتمال دوم اظهر از احتمال اول است، یعنی تقوا هدف برای عبادت است نه خلقت.
نکته: غرور و یأس دو آفت عمده هستند که انسان به آن مبتلا میشود و تهدید کننده انسان هستند و نتیجه آن این میشود که گاهی انسان مبتلا به افراط و گاهی مبتلا به تفریط میشود، بعضی به غرور و تکبر روی میآورند لذا گفتهاند الزماً هر عبادتی انسان را به کمال نمیرساند بلکه گاهی این عبادت وِزر و وبال انسان میشود، یعنی ممکن است انسان نماز شب بخواند ولی همین نماز شب برای او ایجاد انحطاط بکند و بعضی از افراد دچار یأس شده و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند لذا خداوند تبارک و تعالی در پایان آیه میفرماید: «لعلکم تتقون» که این تعبیر هم بیم دهنده است و هم امید آور کننده است، هم جلو غرور را میگیرد و هم جلو یأس را، یعنی از یک طرف میگوید: در سایه عبادت، امید رسیدن به تقوا وجود دارد پس ایجاد امید میکند و از طرف دیگر جلو غرور را هم میگیرد یعنی گمان نکنید در سایه عبادت دست و پا شکستهای که انجام دادهاید حتماً پرهیزکار خواهید شد.
«والحمد لله رب العالمین»