سوره بقره ایه 34 مورخ 94/01/26

درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: سوره بقره                                      تاریخ: 26 فروردین 1393  

موضوع جزئی:تفسیر آیه 34                                  مصادف با: 25 جمادی‏الثانی 1436        سال: پنجم                      جلسه: 72

 

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

ادامه تفسیر آیه 34:

«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرينَ».[1]

در جلسه گذشته عرض کردیم که در رابطه با ماهیت «ابلیس» دو دیدگاه وجود دارد؛ اول: شیخ مفید (ره) و مشهور امامیه که معتقد بودند «ابلیس» از أجنّه است؛ دوم: شیخ طوسی (ره) و عده‏ای از اهل سنّت که معتقدند که «ابلیس» از ملائکه است.

عرض کردیم که ملائکه دارای عصمت‏اند ولی جن ویژگی عصمت را ندارد لذا در کنار انسان قرار می‏گیرد و مورد امر و نهی است و با توجه به اینکه «ابلیس» از دستور الهی سرپیچی کرد معصوم نمی‏باشد لذا نمی‏تواند مَلَک باشد و در دایره أجنّه قرار می‏گیرد.

شیخ طوسی (ره) در رابطه با عصمت فرشتگان فرمود که آن چه بر عصمت فرشتگان دلالت دارد، مربوط به جایی است که فرشتگان، مأموریت نگهبانی از جهنم را دارند لذا قرآن می‏فرماید: «مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّه‏».[2]

ولی نظر شیخ مفید (ره) این شد که فرشتگان الهی دارای رسالت هستند آن‏گونه که خداوند متعال فرموده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلاَئِكَةِ رُسُلاً» و چون دارای رسالت هستند باید معصوم باشند. شیخ طوسی (ره) در پاسخ، فرموده است که همه ملائکه جنبه رسالت الهی را ندارند و این آیه با آیه «اللَّهُ يَصْطَفي‏ مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا»[3] تخصیص خورده است؛ یعنی همه ملائکه، رُسل نیستند بنابراین، فقط آن دسته از ملائکه که رسول‏اند باید معصوم باشند و ملائکه‏ای که رسول نیستند لازم نیست که معصوم باشند لذا «ابلیس» جزء ملائکه بوده که به خاطر سرپیچی از امر الهی از دایره ملائکه خارج شده است. دلیل شیخ طوسی (ره) بر این مطلب این است که کلمه «مِن» در این آیه شریفه، اقتضای تبعیض دارد در نتیجه رسالت ملائکه، به نحو موجبه جزئیه خواهد بود و به نحو ایجاب کلی نیست که بگوییم تمام ملائکه رسول هستند.

پاسخ از کلام شیخ طوسی (ره)

پاسخ این است که آیه «لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ»[4]شامل همه فرشتگان می‏شود؛ یعنی فرشتگان تخلف نمی‏کنند و کاملاً گوش به فرمان و معصوم هستند و در رابطه با آیه «اللَّهُ يَصْطَفي‏ مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاس‏»[5] که شیخ طوسی (ره) به آن استناد کرد پاسخ ما این است که در این جا دو «مِن» به کار رفته است و «مِن» در «مِن الملائکة» مِن «تبعیضیه» نیست تا گفته شود که «جَاعِلِ الْمَلاَئِكَةِ رُسُلاً» با «اللَّهُ يَصْطَفي‏ مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً» تخصیص خورده باشد لکه «مِن» در «من الملائکة» مِن «نشویه» است و تفاوت آن با «مِن تبعیضیه» این است که مِن نشویه، تبیین کننده مسأله قبل است و نه تبعیض نسبت به قبل. پس ملائکه در آیه «جَاعِلِ الْمَلاَئِكَةِ رُسُلاً» همان ملائکه‏ای هستند که در آیه «اللَّهُ يَصْطَفي‏ مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً» به عنوان رسول برگزیده شده‏اند و «من الناس» که در این جا به کار رفته است، به معنای این است که بعضی از مردم جنبه رسول بودن را دارند لذا «مِن» اول برای ملائکه و مِن «نشویه» است ولی «مِن» دوم برای «الناس» و مِن «تبعیضیه» است.

بعلاوه رسالتی که در آیه «اللَّهُ يَصْطَفي‏ مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاس‏» مطرح است، رسالت در وحی و ابلاغ وحی است و اختصاص داشتن آن به بعضی از فرشتگان، با مطلق رسالتی که در آیه «جَاعِلِ الْمَلاَئِكَةِ رُسُلاً» آمده است، منافاتی ندارد؛ به این معنی که فرشتگان الهی، همه رسولان الهی هستند ولی فقط عده‏ای از آنها [مثل جبرئیل] در ابلاغ وحی الهی، رسول هستند.

سایر ملائکه نیز هر کدام مأموریتی دارند که به بعضی از آنان اشاره می‏کنیم؛

* اسرافیل: فرشته مقرب الهی که از رسولان الهی در مسائل مربوط به حیات است.

* میکائیل: مأموران تحت فرمان او، رسالت رزق و روزی بندگان خدا را بر عهده دارند.

* عزرائیل: عزرائیل و ملائکه تحت فرمان او، مأمور قبض روح هستند.

مؤیدِ نظر شیخ مفید (ره): روایاتی نیز از اهل بیت (ع) نقل شده است که این روایت نظر شیخ مفید (ره) را تأیید می‏کند؛

عن ابی عبدالله (ع): «فَإِنَّ إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فِي السَّمَاءِ يَعْبُدُ اللَّهَ وَ كَانَتِ الْمَلَائِكَةُ تَظُنُّ أَنَّهُ مِنْهُمْْ وَ لَمْ يَكُنْ مِنْهُمْ فَلَمَّا أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسُّجُودِ لِآدَمَ أَخْرَجَ مَا كَانَ فِي قَلْبِ إِبْلِيسَ مِنَ الْحَسَدِ فَعَلِمَتِ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ أَنَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنْهُمْ»، فَقِيلَ لَهُ: فَكَيْفَ وَقَعَ الْأَمْرُ عَلَى إِبْلِيسَ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسُّجُودِ لِآدَمَ؟ فَقَالَ: «كَانَ إِبْلِيسُ مِنْهُمْ بِالْوَلَاءِ وَ لَمْ يَكُنْ مِنْ جِنْسِ الْمَلَائِكَةِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ خَلْقاً قَبْلَ آدَمَ وَ كَانَ إِبْلِیسُ فِیهِمْ حَاكِماً فِی الْأَرْضِ فَعَتَوْا وَ أَفْسَدُوا وَ سَفَكُوا الدِّمَاءَ فَبَعَثَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ فَقَتَلُوهُمْ وَ أَسَرُوا إِبْلِیسَ وَ رَفَعُوهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ كَانَ مَعَ الْمَلَائِكَةِ یعْبُدُ اللَّهَ إِلَى أَنْ خَلَقَ اللَّهُ آدَم»[6]؛ همانا ابلیس همراه ملائکه در آسمان خدا را عبادت می‌کرد و فرشتگان گمان می‌کردند که ابلیس از جنس آنهاست اما اینگونه نبود. هنگامی که خداوند به ملائکه امر فرمود بر آدم (ع) سجده کنند، آن حسدی که در دل ابلیس بود، آشکار گشت. پس فرشتگان دانستند که ابلیس از آنها نیست ... او از جنس ملائک نبود بلکه خداوند قبل از آدم (ع) موجوداتی را خلق کرده بود (جنّیان) که ابلیس نیز از جنس همانها بود. آن موجودات (جنّیان) بر روی زمین حکومت می‌کردند [اما] از فرمان خدا سرپیچی کردند و فساد و خونریزی به راه انداختند از این رو خداوند ملائکه را مأمور نمود تا ایشان را نابود سازند. [فرشتگان پس از آنکه جنّیان عصیان‏گر را کشتند] ابلیس را اسیر کردند و همراه خود به آسمان بردند. ابلیس نیز همراه فرشتگان خدا را عبادت می‌کرد تا آنکه خداوند، آدم (ع) را خلق کرد.

به حضرت (ع) گفته شد که اگر ابلیس جزء ملائکه نبود، چرا خداوند به او گفت که به انسان سجده کند؟ حضرت (ع) فرمود که ابلیس از نظر ولاء و اظهار ولایت و محبت نسبت به خدا، خود را در زمره فرشتگان حساب می‏کرد ولی از جنس آنان نبود. 

سؤال: استثنائی که در آیه «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرينَ»[7] مطرح شده است چه استثنائی است؟

پاسخ: استثنائی که در آیه فوق به کار رفته است به ظاهر، استثناءِ متصل به نظر می‏رسد ولی حقیقت این است که این استثناء، استثناء منقطع است و دلیل آن این است که در جای دیگر خدای متعال به جن بودن ابلیس تصریح کرده است: «فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِن‏».[8] آن گونه که استثناء در آیه شریفه: «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ»[9] نیز استثناء منقطع است.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. «البقره»: 34.

[2]. «التحریم»: 6.

[3]. «الحج»: 75.

[4]. «ابراهیم»: 27.

[5]. «الحج»: 75.

[6]. تفسیرنور الثقلین، ج1، ص56؛ بحارالانوار، ج 60، ص 273.

[7]. «البقره»:34.

[8]. «الکهف»:50.

[9]. «النساء»:157.

Please publish modules in offcanvas position.