موضوع کلی: تفسیر سوره بقره تاریخ: 13 آبان 1394 موضوع جزئی: تفسیر آیه 36 مصادف با: 21 محرم 1437 سال: جلسه: 80 |
ادامه تفسیر آیه 36
«فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حين».[1]
پس از اینکه شیطان زمینههای لغزش آدم و حوا را ایجاد کرد، با این کار عملاً آنان را از بهشت [برزخی] بیرون کرد. نکته لطیفی که در رابطه با این آیه وجود دارد، پشت سرهم آمدن عبارات «فأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ» و «فَأَخْرَجَهُما مِمَّا» است که نشاندهنده این است که شیطان برای حضرت آدم (ع) و حوا (س) زمینهسازی کرده و بعد خود او نیز عامل بیرون رفتن حضرت آدم (ع) و حوا(س) از آن محل امن و آرام بوده است.
برخی از مفسرین در رابطه با این نکته مثال زده و گفتهاند که زمانی که انسان میخواهد میخ محکمی را از دیوار خارج کند ابتدا چند ضربه به اطراف میخ وارد میکند سپس آن را به آسانی از دیوار خارج میکند. این مطلب در مورد شیطان نیز جاری میشود است؛ به طوری که شیطان زمینههای لغزش و سست شدن را فراهم کرده است و با این کار عملاً حضرت آدم (ع) و حوا (س) را از بهشت بیرون کرده است. البته از آن جایی که ما معتقدیم همه امور به دست خداوند است، لذا شیطان فاعل قریب این قضیه بوده است و الا فاعل واقعی خداوند است، همچنین ما اعتقاد داریم که هدایت و اضلال همانطور که در قرآن آمده است «يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاء»[2]، از افعال الهی است. اما هدایت و اضلال دارای مظاهر متعددی هستند که در ذیل به آن اشاره میکنیم؛
در رابطه با هدایت دو بُعد وجود دارد که اولین بُعد آن هدایت ابتدایی است که برای همه است ولی دومین بُعد هدایت، جنبه پاداشی دارد؛ اما در رابطه با اضلال، بُعد ابتدایی برقرار نیست زیرا نمیتوان به خدا نسبت داد که خداوند از ابتدا باعث گمراهی بندگان خود میشود. لذا اینکه در آیه آمده است «یضل من یشاء» این گمراهی جنبه و بُعد کیفری دارد که ناشی از نحوه عملکرد انسانهاست. بنابراین، افرادی که گمراه میشوند در حقیقت از هدایت ابتدایی بهرهای نبردهاند و خود را در وادی اضلال قرار دادهاند. البته خداوند باز هم راههایی برای هدایت آنان قرار میدهد ولی اگر به آنها نیز توجه نکنند، مقصر اصلی خود آنان هستند که دچار ضلالت میشوند.
این مطلب در مورد اضلال نیز برقرار است؛ به طوری که اضلال هرگز ابتدایی نیست بلکه جنبه کیفری دارد. همچنین اضلال در صورتی به فاعل مشخصی استناد پیدا میکند که فاعل از فعل ارادی برخوردار باشد. اما در برخی موارد این استثناء نیز وجود دارد که اضلال را به صَنم (بت) نسبت دادهاند که فعل ارادی ندارد. به عنوان نمونه «وَ اجْنُبْني وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ»[3] و «رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثيراً مِنَ النَّاسِ»[4]؛ پروردگارا آنان (بتها) تعداد زیادی از مردم را گمراه کردهاند. بزرگان گفتهاند که چون کار شیطان ارادی است، در جایی که اضلال به شیطان نسبت داده میشود، اسناد حقیقی است اما در رابطه با بت که کار ارادی ندارد اسناد مجازی است.
سؤال: در بهشت خُلد جایی برای شیطان وجود ندارد زیرا در آیه قبل آمده است «وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما»[5]، حال سؤال این است که اگر شیطان در بهشت خُلد جایی نداشته، چگونه حضرت آدم (ع) و حوا (س) را فریب داده است؟
پاسخ: پاسخ این است که مقصود از بهشت در این جا، بهشت برزخی دنیایی است. زیرا دو برزخ وجود دارد که یکی برزخِ بعد از مرگ است و دیگری برزخ دنیایی است که در اینجا مقصود همان بهشت برزخ دنیاست. لذا بعضی از افراد اصطلاحاً دارای چشم برزخی هستند؛ یعنی در این دنیا زندگی میکنند ولی میتوانند در فضاهایی سَیر کنند که قابل قیاس با این دنیای ظاهری نیست.
در رابطه با بحث راههای نفوذ شیطان میتوان به آیه «ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرين»[6] اشاره کرد که شیطان راههای نفوذ خود را بیان کرده است که توضیح بیشتر ان شاء الله در جلسه آینده ذکر خواهد شد.
«والحمد لله رب العالمین»