موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» تاریخ: 4 آذر 1394 موضوع جزئی: تفسیر آیه 36 مصادف با: 13 صفر 1437 سال تحصیلی: 95-94 جلسه: 83 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
ادامه تفسیر آیه 36
«فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حينٍ».[1]
در جلسات گذشته عرض شد که در رابطه با کلمه «اهبطوا» سه احتمال بیان شده است. بر اساس احتمال اول، حضرت آدم (ع)، حوا (س) و ابلیس مخاطبِ واژه «اهبطوا» میباشند که معلوم میشود ابلیس نیز در صحنه حضور داشته است که در این رابطه به آیات «هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى»[2] و «ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدين»[3]، اشاره شد.
احتمال دوم این است که حضرت آدم (ع) و حوا (س) مخاطب «اهبطوا» میباشند زیرا در زبان عربی به تعداد دو نفر و بیشتر، جمع اطلاق میشود.
احتمال سوم: حضرت آدم، حوا و ذریه او مخاطب کلمه «اهبطوا» میباشند.[4] لذا در ادامه آیه آمده است: «بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حينٍ»[5] که بیانگر دشمنی و ستیز بین انسانها میباشد زیرا عدهای از انسانها مؤمن و عدهای کافر و عدهای منافقند. دلیلی که امین الاسلام، طبرسی در این مورد بیان کرده است، این است که در آیه «قالَ اهْبِطا مِنْها جَميعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً»[6]، واژه «هبط» به صورت تثنیه آمده است، در حالی که بعد از «اهبطا»، کلمه «جمیعاً» آمده است که بر این نکته دلالت دارد که علاوه بر آدم (ع) و حوا (س)، دیگران [ذریه حضرت آدم (ع) و حوا (س)] نیز مشمول سقوط و هبط میشوند. همچنین، در آیه «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدی»[7]، بعد از «اهبطوا» کلمه «جمیعاً» آمده است لذا با توجه به وحدت سیاق آیات میتوان گفت که مقصود از «اهبطوا»، حضرت آدم (ع)، حوا (س) و ذریه اویند زیرا عبارت: «يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدی»، شامل همه افراد به جز ابلیس میشود. همچنین، زمخشری[8] و صدرالمتألّهین[9] همین نظر را پذیرفتهاند.
اشکالی که به این نظر وارد میشود، این است که با توجه به صدر و ذیل آیه «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حينٍ»[10] و اضلال خصمانه ابلیس اگر مخاطب «اهبطوا»، به حضرت آدم (ع)، حوا (س) و ذریه او منحصر شود، هبط شیطان در این میان از بین میرود؛ در حالی که شیطان زمینه اضلال و لغزش حضرت آدم (ع) و حوا (س) را فراهم کرده است و مسبّب اصلی، اوست.
مرحوم علامه طباطبایی (ره) نیز در تأیید این مطلب فرموده است که بر اساس صدر و ذیل آیه مذکور، جبهه دشمنی بین انسان و ابلیس است که طبعاً به فرزندان حضرت آدم (ع) نیز سرایت میکند. پس اگر فرزندان حضرت آدم (ع) با یکدیگر دشمنی داشته باشند، ریشه این دشمنی مربوط به دسیسه خصمانه ابلیس است.
مرحوم علامه طباطبایی (ره) احتمال اول [یعنی خطاب «اهبطوا» به حضرت آدم (ع) و حوا (س) و ابلیس است] را پذیرفته است و گفته است خطاب «اهبطوا» [که مخاطب آن آدم (ع) و حوا (س) و ابلیس است] به منزله جمع بین دو خطاب دیگر است؛ اولین خطاب مربوط به ابلیس است که خداوند فرموده است: «قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرين»[11] و دومین خطاب مربوط به حضرت آدم (ع) و حوا (س) است که خداوند فرموده است: «قالَ اهْبِطا مِنْها جَميعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً».[12]
حضرت آیت الله جوادی آملی (دامت برکاته) در توضیح سخن استاد خود [علامه طباطبایی (ره)] فرموده است منزلتی که شیطان با خطاب «اهبط» از آن سقوط کرده است با منزلتی که حضرت آدم (ع) و حوا (س) با خطاب «اهبطا» سقوط کردهاند، دارای معنای جامعی است و میتوان این دو تنزّل و هبط را در کنار هم قرار داد زیرا در این مورد، هیچ اختصاصی بیان نشده است لذا زمانی که منزلت مورد سقوط مشترک در نظر گرفته شود، میتوان از قالب «اهبطوا» استفاده کرد زیرا زمانی که خطاب به صورت مشترک به کار میرود، دیگر اختصاصیات در کنار هم قرار نمیگیرند و لذا لازم نیست منزلتی که حضرت آدم (ع) و حوا (س) از آن تنزّل یافتهاند [،یعنی آن بهشتی که در مورد آن در قرآن آمده است: « إِنَّ لَكَ أَلاَّ تَجُوعَ فيها وَ لا تَعْری* وَ أَنَّكَ لا تَظْمَؤُا فيها وَ لا تَضْحى»[13]]، با منزلتی که ابلیس از آن تنزل یافته است، یکسان باشد. بنابراین، هر دو [یعنی هبط حضرت آدم (ع) و حوا (س) و هبط ابلیس]، سقوطند با این تفاوت که سقوط ابلیس، سقوط از منزلت فرشتگان است و سقوط آدم (ع) و حوا (س)، سقوط از منزلت بهشت است.
«والحمد لله رب العالمین»
[1]. «البقره»:36.
[2]. «طه»:120.
[3]. «الاعراف»:20.
[4]. امین الاسلام، طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج1.
[5]. «البقره»:36.
[6]. «طه» :123.
[7]. «البقره»:38.
[8]. زمخشری، الکشاف، ج1، ص127.
[9]. صدر المتألهین، تفسیر القرآن الکریم، ج3، ص139.
[10]. «البقره:36.
[11]. «الاعراف»:13.
[12]. همان:123.
[13]. «طه»: 118 و 119.