تفسیر سوره «بقره» آیه 57 مورخ 96/10/06

درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»                                                              تاریخ: 6 دی 1396

موضوع جزئی: تفسیر آیه 57                                                                                            مصادف با: 8 ربیع‎الثانی 1439

سال تحصیلی: 97-96                                                                                                                جلسه: 129

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه تفسیر آیه 57

«وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»[1]؛ و ابر را بر شما سايبان قرار داديم و «من» [شيره مخصوص و لذيذ درختان‌] و «سلوى» [مرغان مخصوص شبيه كبوتر] را بر شما فرستاديم (و گفتيم:) «از نعمتهاى پاكيزه‌اى كه به شما روزى داده‌ايم بخوريد!» (ولى شما كفران كرديد!) آنها به ما ستم نكردند؛ بلكه به خود ستم مى‌نمودند.

واژه «قلنا» قبل از «كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ» در تقدیر است. امر «کلوا» برای ترخیص و اباحه است، یعنی اجازه دارید که بخورید، اما گاهی خوردن برای حفظ جان است که در آن صورت، امر به أکل، امر وجوبی خواهد بود، لکن امر به أکل در مانحن‎فیه بر ترخیص و اباحه دلالت دارد و بر وجوب دلالت ندارد.

واژه «مِن» در «من طیبات» برای تبعیض است که در این صورت مشعر به قلت أکل خواهد بود، یعنی بعد از اینکه خداوند متعال اجازه خوردن را به بنی‎اسرائیل داده است، حق پرخوری نداشتند، بلکه باید به مقدار کم می‎خوردند.

«طیبات» جمع «طیبة» یا «طیب» است و به غذایی گفته می‎شود که لذیذ و حلال است.

نظیر آیه مذکور، در آیه 601 سوره اعراف نیز آمده است با این تفاوت که در آیه مذکور، «ظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ» آمده است، ولی در سوره اعراف تعبیر «ظللنا علیهم الغمام» به کار رفته است؛ آنجا که خداوند متعال فرموده است: «... وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»[2].

سؤال: چرا خداوند متعال فرموده است: «کلوا من طیبات ما رزقناکم»؟

پاسخ: بعضی از مفسرین گفته‎اند که بنی‎اسرائیل از بس که گرسنگی کشیده بودند بعد از اینکه خداوند به آنها «مَنّ» و «سلوی» را عطا کرد، آن را ذخیره می‎کردند لذا خداوند فرموده است که «کلوا من طیبات ما رزقناکم»؛ به این معنی که از این نعمات تازه و پاکیزه بخورید. پس، خداوند در مقابل فسادی که از رهگذره ذخیره کردن «مَنّ» و «سلوی» ایجاد شده بود، فرمود که از نعمات تازه و پاکیزه که به شما روزی داده‎ایم، بخورید.

برای «وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» دو معنی متصور است؛

اول، اینکه ناسپاسی، معصیت و نافرمانی بنی‎اسرائیل در مقابل نعماتی که خداوند به آنها داده بود، ظلم به خودشان بود.

دوم، اینکه گفته‎اند که چون بنی‎اسرائیل از طیبات نمی‎خورند و «مَنّ» و «سلوی» را ذخیره می‎کردند و آنها فاسد می‎شد به خودشان ظلم کردند، لکن بعید است که معنای دوم، مراد باشد، بلکه از ظاهر آیه مذکور، استفاده می‎شود که معنای اول، مراد است.

سؤال: چرا در آیه مذکور، از خطاب به غیبت عدول شده است؟

پاسخ: عدول از خطاب به غیبت در آیه مذکور، برای التفات و توجه دادن به این نکته است که معاصی و گناهان بنی‎اسرائیل به حدی زیاد بوده است که شایسته خطاب نبوده‎اند لذا خداوند متعال توجه خود را از آنها برداشته است و با صیغه غیبت آنها را خطاب قرار داده است و فرموده است که این تبهکاران بنی‎اسرائیل گمان کرده‎اند که با گناهانی که مرتکب شده‎اند، به ما لطمه وارد می‎کنند؛ در حالی که به خود ستم کرده‎اند.

جمله «و ما ظلمونا...» اگر ناظر به ظلم در رابطه با «کلوا» باشد، تقدیر آیه این است «فعصوا و لم یقابلوا النعم بالشکر و ما ظلمونا»؛ بنی اسرائیل عصیان کردند و پاسخ مناسبی به نعماتی که به آنها عطا شد، ندادند یعنی شکرگزار نعمات الهی نبودند و با این کار به ما ظلم نکردند، بلکه به خودشان ظلم کردند.

اما اگر «و ما ظلمونا...» به ظلم‎های سابق بنی‎اسرائیل اشاره داشته باشد چیزی در تقدیر نیست، یعنی کل نافرمانی‎هایی که از بنی‎اسرائیل صادر شد، ظلم به خودشان بود و به خدا ظلم نکردند.

تفاوت ظلم و عدل

راغب اصفهانی گفته است: «الظُّلْمُ عند أهل اللّغة و كثير من العلماء: وضع الشي‌ء في غير موضعه المختصّ به، إمّا بنقصان أو بزيادة، و إمّا بعدول عن وقته أو مكانه»[3].

از معنای ظلم فهمیده می‎شود که عدل در مقابل ظلم و به معنای نهادن چیزی در موضع خودش است؛ «العدل وضع الشیء فی موضعه».

عدل و ظلم نقش ترازو در زندگی انسان را دارند و این خود انسان است که می‎تواند معیار باشد که کجا ظلم می‎کند و کجا به عدالت رفتار می‎کند، پس انسان می‎تواند با کارهایی که از او صادر می‎شود نسبت به خودش عادل باشد و می‎تواند در حق خودش ظلم کند.

تفسیر آیه 58

«وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»[4]؛ و (به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيم: «در اين شهر [بيت المقدس‌] وارد شويد و از نعمتهاى فراوان آن، هر چه مى‌خواهيد، بخوريد! و از در (معبد بيت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گرديد! و بگوييد: خداوندا! گناهان ما را بريز! تا خطاهاى شما را ببخشيم و به نيكوكاران پاداش بيشترى خواهيم داد.

«قریة» در عرف به معنای روستاست، در صورتی که از نظر معنای لغوی، «قریه» به معنای روستا نیست، بلکه در قرآن و لغت عرب به هر محلی که مردم در آن اجتماع می‎کنند «قریه» گفته می‎شود چون «قری» که «قریه» از آن گرفته شده است به معنای جمع است و مقصود از «هذه القریة» در آیه مذکور، «بیتُ المَقدِس» است [که بیت به مقدِس اضافه شده است و اضافه نیز، اضافه بیانیه می‏باشد، یعنی خانه‎ای که نشانه قداست در آن هست].

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. «البقرة»: 57.

[2]. «الأعراف»: 160.

[3]. حسین بن محمد راغب، اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص537.

[4].«البقرة»: 58.  

Please publish modules in offcanvas position.