نا امید کردن گناهکار، ممنوع95/12/04

روایت اول: عن مولینا و مقتدانا الإمام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع): «أَيْ بُنَيَّ لَا تُؤْيِسْ مُذْنِباً فَكَمْ مِنْ عَاكِفٍ‏ عَلَى ذَنْبِهِ خُتِمَ‏ لَهُ بِخَيْر»[1].

گاهی از اوقات انسان وقتی با گناهکاری برخورد می‎کند او را ناامید می‎کند و می‎گوید که امید اصلاح نیست و کار شما تمام است و از واژگانی استفاده می‎کند که بوی یأس و ناامیدی می‎دهد و شخص احساس می‎کند که همه روزنه‎های امید به روی او بسته شده است، ولی معصومین (ع) چنین رفتاری را نپسندیده و دیگران را از آن منع کرده‎اند.

امام علی (ع) در روایت مذکور، فرموده است که ای پسرم! گناهکار را ناامید و مأیوس نکن، پس چه بسا گناهکاری که بر گناه خود وقوف کرده است [، یعنی گناه را ایستگاه برای خود قرار داده‎اند] ولی ختم به خیر شود و پایان خوبی داشته باشد.

بنابراین، انسان حق ندارد که گناهکار را از رحمت الهی نا امید کند، بلکه باید به دیگران امید بدهد، البته این امید نباید به گونه‎ای باشد که انسان را مغرور کند، بلکه باید در کنار امید دادن، عذاب و عقاب الهی نیز یادآوری شود.

انسان‎ها چند دسته‎اند؛ گروهی از انسان‎ها از ابتدا خوب بوده‎اند و تا پایان نیز خوب باقی مانده‎اند که انبیاء (ع) و اولیاء الهی از این دسته‎اند، گروهی از انسان‎ها ابتدا خوب بوده‎اند، لکن فرجام خوبی نداشته‎اند و عاقبت به شر از دنیا رفته‎اند، گروهی بر عکس دسته اول، از ابتدا تا انتها بد بوده‎اند و در مسیر منحرف قدم برداشته‎اند و گروهی نیز شروع خوبی نداشته‎اند و در مسیر گناه و معصیت قدم گذاشته‎اند، لکن در ادامه زندگی، مورد توجه الهی قرار گرفته‎اند و راه خود را پیدا نموده‎اند و جزء اولیاء الهی قرار گرفته‎اند و عاقبت به خیر از دنیا رفته‎اند.

عاقب به خیری، دعای بسیاری از اولیاء الهی بوده است. نقل شده است که شخصی وارد حرم امام رضا (ع) شد، سه عالِم را دید که در سه جای مختلف از حرم نشسته‎اند، از اولی سؤال کرد که بهترین دعایی که در حق خود و دیگران می‎کنید چه دعایی است؟ پاسخ داد که عاقبت به خیری را از خداوند طلب می‎کنم، از دومی همین سؤال را پرسید، عالِم دوم نیز همین پاسخ را داد و وقتی از عالِم سوم نیز همین سؤال را پرسید، او نیز در پاسخ گفت که عاقبت به خیری خود و دیگران را از خداوند متعال طلب می‎کنم.  

روایت دوم: عن الإمام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع): «إِيَّاكَ وَ الْعَجَلَةَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا وَ التَّسَاقُطَ فِيهَا عِنْدَ زَمَانِهَا»[2].

امام علی (ع) در روایت مذکور، فرموده است که از عجله کردن در انجام امور، قبل از فرا رسیدن زمان آن امور، بپرهیزید، همچنین از اهمال کردن در امور، وقتی زمان آن فرار رسیده است، بپرهیزید.

مولای متقیان، امیر مؤمنان امام علی (ع) در روایت مذکور، دو نکته کلیدی مدیریتی در شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان را متذکر شده است که رمز موفقیت انسان در رعایت این دو نکته است؛ یکی پرهیز از عجله در انجام کاری که هنوز وقت آن نرسیده است و دیگری تأخیر و اهمال در انجام کاری که وقت آن رسیده است.

پس انسان باید قبل از فرا رسیدن زمان چیزی از انجام آن خودداری کند. گاهی اوقات انسان کاری را که هنوز وقت آن نشده است با عجله انجام می‎دهد و بعد پشیمان می‎شود؛ مثلاً هنوز زمان شوهر دادن دختر فرا نرسیده است، تا خواستگار می‎آید عجله می‎کند و او را شوهر می‎دهد و بعد پشیمان می‎شود. همچنین باید از اهمال کردن در انجام کاری که زمان آن فرا رسیده است، خود داری کند؛ مثلاً در همان مثال بالا، دختری که زمان شوهر دادنش فرا رسیده است را شوهر دهد و این کار را با بهانه‎های غیر معقول و سخت‎گیری‎های بیخودی به تأخیر نیندازد. پس خوب است که انسان کاری را که زمانش فرا نرسیده است، انجام ندهد و کاری را که زمان آن فرا رسیده است، تأخیر نیندازد. شاعر گفته است که دو چیز، عقل را از بین می‎برد، یکی اینکه زمانی که باید سخن بگوید، ساکت شود و دیگری اینکه زمانی که باید ساکت باشد، سخن بگوید.

«دو چیز طیره عقل است، کم سخن گفتن                  به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی»

  روایت سوم: عن الإمام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع): «الدَّهْرُ يَوْمَانِ‏ فَيَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَلَا تَحْزَنْ فَبِكِلَيْهِمَا سَتُخْتَبَرُ»[3].

امام علی (ع) در روایت مذکور، فرموده است که روزگار دو روز است؛ روزى به كام تو و روزى به زيان تو است، چون به كام تو بود، سرمست مشو و چون به زيان تو بود، غمناك مباش زيرا به هر دو روز [خوشی و ناخوشی] مورد آزمایش قرار می‎گیری و هر دو مايه آزمايش توست.

 



[1]. حسن بن علی، ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص91.

[2]. همان، ص147 .

[3]. همان، ص207.

Please publish modules in offcanvas position.