فصلٌ فی أحکام التخلی 95/10/12

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی أحکام التخلی                                                                      تاریخ: 12 دی 1395

موضوع جزئی: رو به قبله و پشت به قبله نبودن هنگام تخلّی                                       مصادف با: 2 ربیع‎الثانی 1438

سال تحصیلی: 96- 95                                                                                           جلسه: 42

                                                                                                

     «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته

بحث در مسأله 434 بود. عرض شد که به نظر مرحوم سید (ره)، تخلّی کردن در حالی که مقادیم بدن انسان [سینه، شکم و زانوان] رو به قبله یا پشت به قبله باشد، حرام است؛ هرچند که شخص عورتش را از قبله منحرف کند. همچنین، گفته شد که حرمت تخلّی در حالی که شخص رو به قبله یا پشت به قبله باشد، امری مشهور و اجماعی است و ظاهر مذهب نیز حاکی از حرمت است مگر جماعتی مثل صاحب مدارک (ره) که قائل به کراهت شده‌اند. همچنین، روایاتی که بر حرمت تخلّی رو به قبله و پشت به قبله، دلالت دارند، در جلسه گذشته ذکر شدند.

اشکالی که به روایات مذکور، وارد است، این است که این روایات یا مرسله‌اند یا مرفوعه‌اند لذا سنداً ضعیفند و قابل استناد نیستند، لکن با توجه به اینکه فقها به این روایات عمل کرده‎اند، عرض می‎شود که عمل فقها جابر ضعف سند روایات ضعیف است. دلالت این روایات نیز تمام است؛ هرچند در بعضی از این روایات، مواردی مانند کراهت رو به باد بودن و پشت به باد بودن هنگام تخلّی نیز در کنار رو به قبله و پشت به قبله بودن ذکر شده است که بعضی خواسته‎اند از ظهور این فقرات در کراهت استفاده کنند که پشت به قبله یا رو به قبله بودن در حال تخلی، نیز مکروه است، اما چون مشهور بین فقها این است که تخلّی کردن رو به قبله و پشت به قبله حرام است و کسی قائل به کراهت آن نشده است، حکم به کراهت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن صحیح نیست. در نتیجه، حرمت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن مشکلی ندارد.

سؤال: محرَّم چیست؟ آیا محرَّم، رو به قبله و پشت به قبله بودن مقادیم بدن است و منحرف کردن عورت از سمت قبله مانع از حرمت نمی‎شود؛ به تعبیر روشن‎تر، صرف رو به قبله و پشت به قبله بودن بدن در هنگام تخلّی حرام است یا استقبال و استدباری که همراه با این باشد که عورت نیز رو به قبله یا پشت به قبله باشد، حرام است یا اینکه محرّم، تخلّی به سمت قبله است؛ چه مقادیم بدن به سمت قبله باشند و چه آنها به سمت قبله نباشند؟

پاسخ: مشهور این است که محرَّم، رو به قبله بودن و پشت به قبله بودن بدن است؛ هرچند که عورت را هنگام تخلّی به سمت دیگر منحرف کند. از کلام مرحوم سید (ره) نیز استفاده می‎شود که نظر ایشان نیز همین است.

به نظر می‎رسد که اگر مستند حکم به حرمت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن، روایات باشند که ضعف سند آنها به وسیله عمل فقها جبران شده است، در حکم به حرمت تخلّی رو به قبله و پشت به قبله، آنچه متعیّن می‎شود، این است که به حرمت هر یک از استقبال به مقادیم بدن و عورت حکم شود چون بعضی از روایات از استقبال به بول و غائط نهی کرده‌اند و مقتضای این روایات، این است که در حرمت فرقی بین استقبال مقادیم بدن و عدم استقبال نیست چون ملاک، بول و غائط است، یعنی حرام است که بول و غائط به سمت قبله باشد؛ چه مقادیم بدن به سمت قبله باشند و چه مقادیم بدن به سمت قبله نباشند. اما بعضی از روایات دیگر، مثل روایت اولی که در جلسه گذشته ذکر شد [عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ (ع)؛ قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ (ص): «إِذَا دَخَلْتَ الْمَخْرَجَ فَلَا تَسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ لَا تَسْتَدْبِرْهَا وَ لَكِنْ شَرِّقُوا أَوْ غَرِّبُوا»[1]] و به اطلاقش بر نهی از تخلّی رو به قبله و پشت به قبله دلالت داشت، ملاک، رو به قبله و پشت به قبله تخلّی نکردن است لذا نفس مقادیم بدن در حال تخلّی نباید رو به قبله یا پشت به قبله باشد. بنابراین، با انحراف عورت از سمت قبله نیز حرمت به حال خود باقی است.

طبق یک دسته از روایات، ملاک در حرمت تخلّی رو به قبله و پشت به قبله، نفس استدبار و استقبال به قبله است؛ چه عورت به سمت قبله باشد و چه عورت از سمت قبله منحرف شود. طبق دسته دیگر از روایات، ملاک، بول و غائط است، یعنی عورت نباید به سمت قبله باشد؛ چه مقادیم بدن به سمت قبله باشند و چه مقادیم بدن به سمت قبله نباشند. امّا نظر مشهور، همان نظر مرحوم سید (ره) است که ملاک حرمت را رو به قبله و پشت به قبله بودن مقادیم بدن در هنگام تخلّی دانست؛ چه هنگام تخلّی، عورت به سمت قبله باشد و چه عورت از قبله منحرف شده باشد.

اما اگر مستند برای حکم به حرمت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن، اجماع باشد و روایات نباشد، در این صورت، قدر متیقّن این است که متخلّی هنگام تخلّی، نباید مقادیم بدنش رو به قبله و پشت به قبله باشد و همچنین، عورت او نیز نباید رو به قبله یا پشت به قبله باشد.

مرحوم سید (ره) در ادامه مسأله 434، نوشته است: «و لا فرق في الحرمة بين الأبنية و الصحاري و القول بعدم الحرمة في الأوّل ضعيف»[2].

به نظر مرحوم سید (ره)، در حرمت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن، بین ساختمان‎ها و بیابان‎ها فرقی نیست و قول به عدم حرمت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن در ساختمان‎ها ضعیف است.

دلیل اینکه بین بیابان و ساختمان در حرمت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن فرقی نیست، اطلاق ادله است و دلیلی بر استثناء ساختمان از حکم حرمت نیست. بنابراین، اطلاق روایات حاکی از این است که در حکم حرمت، فرقی بین ساختمان و بیابان نیست.

البته عده‎ای بین بیابان و ساختمان فرق گذاشته‎اند و ساختمان را از حکم حرمت استثناء کرده‎اند و گفته‎اند که رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن در ساختمان حرام نیست و برای مدعای خود به روایت ذیل استناد کرده‎اند:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ؛ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) وَ فِي مَنْزِلِهِ كَنِيفٌ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: «مَنْ بَالَ حِذَاءَ الْقِبْلَةِ ثُمَّ ذَكَرَ فَانْحَرَفَ عَنْهَا إِجْلَالًا لِلْقِبْلَةِ وَ تَعْظِيماً لَهَا لَمْ يَقُمْ مِنْ مَقْعَدِهِ ذَلِكَ حَتَّى يُغْفَرَ لَهُ»[3].

محمد بن اسماعیل گفته است که بر امام رضا (ع) وارد شدم و در منزل ایشان یک دستشویی بود که رو به قبله بود و من از خود حضرت (ع) شنیدم که فرمود کسی که رو به قبله بول کند، سپس یادش بیاید و به خاطر احترام و تعظیم قبله، از قبله منحرف شود، از جای خود بلند نخواهد شد مگر اینکه خداوند تبارک و تعالی او را آمرزیده باشد.

استدلال به روایت مذکور، به این نحو است که اگر رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن در ساختمان و منزل مشکل داشت، دستشویی منزل امام رضا (ع) رو به قبله نمی‎بود. پس از اینکه دستشویی منزل امام رضا (ع) رو به قبله بوده است، فهمیده می‎شود که رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن در ساختمان و منزل مشکلی ندارد.

پاسخ این است که استناد به روایت مذکور بر استثناء ساختمان از حکم حرمت مذکور، صحیح نیست.

اولاً، معلوم نیست که آن خانه، خانه خود امام رضا (ع) بوده باشد، بلکه احتمال دارد که خانه متعلق به شخص دیگری بوده باشد.

ثانیاً، بر فرض که پذیرفته شود که خانه متعلق به خود حضرت (ع) بوده است، لکن احتمال دارد که امام رضا (ع) تازه آن خانه را خریده بوده باشد و هنوز فرصت تغییر دادن دستشویی را نداشته است.

ثالثاً، این مسأله یک واقعه بوده است [قضیةٌ فی واقعةٍ] که نمی‎تواند ملاک برای حکم الهی قرار گیرد.

البته شیخ مفید (ره)، سلار (ره) و ابن جُنید (ره) گفته‎اند که رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن در ساختمان‎ها و منازل حرام نیست چون در ساختمان، دیوار دستشویی بین متخلّی و قبله حایل می‎شود لذا تخلّی کردن رو به قبله و پشت به قبله در ساختمان مشکلی ندارد.

اما در پاسخ این بزرگان عرض می‎شود که این توجیه صحیح نیست چون دیوار نمی‎تواند حایل بین متخلّی و قبله باشد و این توجیه، آبکی است.

عدم فرق بین ساختمان و بیابان در حرمت رو به قبله یا پشت به قبله تخلّی کردن، در فرضی است که مستند حکم به حرمت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن، روایات باشند، اما اگر مستند این حکم، اجماع باشد، حکم مذکور [، یعنی حرمت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن]، فقط بیابان را شامل خواهد شد و رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن در ساختمان اشکالی نخواهد داشت زیرا عده‎ای با حکم حرمت نسبت به ساختمان مخالفند و معتقدند که رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن در ساختمان اشکالی ندارد. بنابراین، قدر متیقن از حرمت، رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن در بیابان است و در رابطه با ساختمان در حرمت رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن، شک وجود دارد لذا به اصالة البرائة رجوع می‎شود و به عدم حرمت حکم می‎شود؛ هرچند که مخالفین با حرمت نسبت به ساختمان نیز گفته‎اند که احتیاط در این است که از رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن در ساختمان نیز اجتناب شود.

مرحوم سید (ره) در ادامه، نوشته است: «و القبلة المنسوخة كبيت المقدس لا يلحقها الحكم»[4].

به نظر مرحوم سید (ره)، حکم حرمت مذکور [رو به قبله و پشت به قبله تخلّی کردن]، قبله منسوخ شده مثل بیت المقدس را شامل نمی‎شود [چون قبله، در قبله مسلمین که کعبه است، ظهور دارد لذا حکم مذکور، بیت المقدس را شامل نمی‎شود].

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب أحکام الخلوة، باب2، ص302، ح5.

[2]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص167.

[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب احکام الخلوة، باب2، ص303، ح7.

[4]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص167.

Please publish modules in offcanvas position.