درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی الحیض تاریخ: 15 بهمن 1402 موضوع جزئی: حکم خون مشتبه بین حیض و بکارت مصادف با: 23 رجب 1445 سال تحصیلی: 1403-1402 جلسه: 56 |
خلاصه جلسه گذشته
در جلسه گذشته به نظر مختار اشاره شد. نتیجه این شد که نظر مختار، این است که تطوّق و انغماس که در روایات وارد شدهاند، اماره تعبّدی نیستند، بلکه به یک امر تکوینی ارشاد دارند و تطوّق اماره بر بکارت است مطلقا، اما انغماس الزاماً همیشه اماره برای حیض نیست، بلکه انغماس در فرضی اماره بر حیض است که امر دایر بین انغماس و بکارت باشد، ولی اگر دوران امر بین استحاضه و حیض یا بکارت، استحاضه و حیض باشد، انغماس نمیتواند اماره برای حیضیّت باشد چون انغماس اختصاص به حیض ندارد، بلکه میتواند علامت و نشانه بر استحاضه نیز باشد بنابراین باید به ایام عادت و اوصاف خون مراجعه شود.
عرض شد که نظر امام خمینی (ره) این است که باید به مورد روایات صحیحه خلفبن حمّاد و صحیحه زیادبن سوقه متعبّد شویم و مستفاد از این دو روایت این است که تطوّق، علامت بکارت و انغماس علامت حیض است، بنابراین اماریّت تطوّق و انغماس به فرض دوران امر بین بکارت و حیض اختصاص دارد و سایر فروض را شامل نمیشود.
همچنین، در جلسه گذشته عرض شد که هم تطوّق و هم انغماس که در روایات آمدهاند به یک امر تکوینی ارشاد دارند، اما انغماس، به حیض اختصاص ندارد، بلکه علامت استحاضه نیز میباشد لذا اگر امر بین حیض، استحاضه و بکارت دایر باشد، اگر خونِ مورد نظر، حالت تطوّق داشته باشد به بکارت خون حکم میشود ولی اگر حالت انغماس داشته باشد نمیتوان به حیضیّت خون حکم کرد چون انغماس به حیض اختصاص ندارد لذا باید به ایام عادت و صفات خون رجوع شود.
کلام امام خمینی (ره) مبنی بر تعبّدی بودن تطوّق و انغماس
امام (ره) در اثبات تعبّدی بودن تطوّق و انغماس فرموده است که ما به مورد روایت متعبّد میشویم و از مورد روایات به سایر موارد تعدّی نمیشود لذا اماریّت تطوّق و انغماس به خصوص دوران امر بین بکارت و حیض اختصاص دارد و سایر خونها را شامل نمیشود.
امام (ره) فرموده است: «و لا إشكال في أنّ ظاهر الرواية هو بيان الأمارة الشرعية التعبّدية لرفع الاشتباه تعبّداً، لا التنبيه على أمر تكويني لحصول القطع؛ لعدم الملازمة بين الاستنقاع و الحيض؛ لاحتمال اجتماع دم البكارة في جوف المحلّ و حصول الاستنقاع به، كاحتمال كون الحيض موجباً للتطوّق أحياناً، فحصول العلم لأجله ممنوع»[1]؛ و اشکالی در این نیست که ظاهر روایت، بیان اماره شرعی تعبّدی برای رفع اشتباه از باب تعبّد است و تنبیه و ارشاد به یک امر تکوینیِ قطعآور نیست [، یعنی امام (ع) میخواهد بگوید که چون من میگویم، تطوّق علامت بکارت و انغماس علامت حیض است تو نیز باید متعبّد باشی]، زیرا بین بین انغماس و حیض ملازمه نیست چون احتمال دارد که خون بکارت نیز در جوف محل قرار بگیرد [یعنی همان جایی که خون حیض قرار میگیرد] و انغماس با خون بکارت حاصل شود، همانطور که محتمل است که حیض نیز موجب تطوّق گردد پس حصول علم به حیضیّت از طریق انغماس و علم به بکارت از طریق تطوّق ممنوع است [، یعنی اینکه گفته شود که هرجا انغماس باشد حیض است و هر جا تطوّق باشد بکارت است، صحیح نیست]. بنابراین، نظر امام (ره) این است که تطوّق به خودی خود علامت بر بکارت نیست و همچنین، انغماس نیز علامت بر حیض نیست و اماریّت این دو از روایات فهمیده میشود لذا علامت بودن این دو، تعبّدی است و تکوینی نیست تا گفته شود که اگر خون مطوّقه باشد قطعاً خون بکارت است و اگر منغمسه باشد قطعاً خون حیض است، بلکه اماریّت انغماس و تطوّق، تعبّدی است یعنی چون شارع گفته است که تطوّق علامت بکارت و انغماس علامت حیض است ما نیز از باب تعبّد به کلام شارع به بکارت خون در فرض تطوّق و حیضّت خون در فرض انغماس حکم میکنیم و گرنه چه بسا خونِ بکارت نیز حالت انغماس داشته باشد یا خون حیض نیز حالت تطوّق داشته باشد.
امام (ره) در ادامه فرموده است: «مع أنّ الظاهر من صدر الرواية و ذيلها- حيث عدّ ذلك من سرّ اللّه الذي لا بدّ من كتمانه و عدم إفشائه للناس و من اصول دين اللّه و من وحي اللّه إلى رسوله صلى الله عليه و آله و سلم بتوسّط جبرئيل - أنّ ذلك من أحكام الشريعة و الأمارات التعبّدية و إلّا لم يكن وجه لهذه التعبيرات و التقيّة الشديدة مع حصول العلم به لنوع النساء و كونه من الاُمور الطبيعية، فاحتمال عدم الأمارية ضعيف لا يمكن رفع اليد عن ظاهر النصوص به»[2]؛ با اینکه ظاهر از صدر روایت صحیحه خلفبن حمّاد و ذیل آن روایت- امام (ع) در این روایت، اختبارِ بکارت و حیض به وسیله تطوّق و انغماس را از اسرار خداوند برشمرده است که باید آنها را کتمان کرد و از افشاء آنها برای مردم خودداری کرد و همچنین، آنها را از اصول دین و احکام کلّی دین خدا و از وحی خدا به رسولش (ص) به واسطه جبرئیل بر شمرده است- این است که تطوّق و انغماس از احکام شریعت و امارات تعبّدیهاند وگرنه اگر با تطوّق و انغماس، برای نوع زنان علم به بکارت و حیض حاصل میشد و این دو از امور طبیعی بودند، وجهی برای این تعبیرات و تقیه شدیده نبوده است پس، احتمال عدم اماریّت تطوّق و انغماس ضعیف است و رفع ید از ظاهر نصوص به واسطه آن ممکن نیست.
پاسخ از کلام امام خمینی (ره)
در پاسخ از کلام امام خمینی (ره) که قائل به تعبّدی بودن تطوّق و انغماس است عرض میشود که ما هم قبول داریم که بین انغماس خون و حیض بودن خون و همچنین، بین تطوّقِ خون و بکارت بودن خون ملازمه وجود ندارد، اما تکوینی دانستنِ تطوّق و انغماس بر بکارت و حیضیّت، مستلزم این نیست که گفته شود که حتماً باید از این امارات، علم و قطع به نوع خون حاصل شود، بلکه عرض میشود که غالباً تطوّق و انغماس، علامت بر بکارت و حیض میباشند و گاهی نیز ممکن است که بر خلاف مورد غالب، تطوّق علامت بکارت و انغماس علامت حیض نباشد، بلکه خون حیض به صورت مطوّقه بر روی پنبه ایجاد شود و خون بکارت به صورت انغماس در پنبه فرو رود، اما این مورد نادر است، کما اینکه بعضاً مشاهده میشود که در موارد نادری چیزی بر خلاف تکوین و طبیعت رُخ میدهد.
بنابراین، عرض میشود که ما نیز قبول داریم که تطوّق و انغماس اماره قطعیه نیستند، لکن غالباً و نوعاً این دو اماره مطابق با تکوین و حقیقت خون میباشند و غالباً این گونه است که تطوّق، اماره بر بکارت و انغماس، اماره بر حیض است و موارد نادری که تطوّق اماره بر بکارت نیست و انغماس اماره بر حیض نیست نمیتواند کاشفیّت نوعیه و غالبیه این امارات را زیر سؤال ببرد پس، امام (ع) به امر تکوینی غالبی ارشاد کرده است و مورد نادر نمیتواند واقعیت غالبیه نوعیه را زیر سؤال ببرد لذا ملاک بودن و اماره بودن تطوّق و انغماس از باب تکوین است و از باب تعبّد نیست.
بنابراین، پذیرش اماریّت تعبّدیه تطوّق و انغماس قابل فهم نیست لذا اینکه گفته شود امام (ع) فرموده است که من شما را به این مطلب متعبّد میکنم که در دوران بین خون بکارت و خون حیض، تطوّق را علامت برای بکارت و انغماس را علامت برای حیض قرار دهید پذیرفته نیست، بلکه عرض میکنیم که اماریّت تطوّق و انغماس، تکوینی است و کلام امام (ع) نیز ارشاد به همان امر تکوینی است.
اما اینکه امام خمینی (ره) از صدور صحیحه خلفبن حمّاد در فضای تقیه و همچنین، از فرمایش امام کاظم (ع) به روای، مبنی بر اینکه اختبار به وسیله تطوّق و انغماس از اسرار الهی است و باید آنها را کتمان کنی و از افشاء کردن آنها نزد عامّه بپرهیزی، استفاده کرد که اماریّت تطوّق و انغماس تعبّدی است، پذیرفته نیست و عرض میشود که بین فرمایشات امام معصوم (ع) و تکوینی بودن تطوّق و انغماس منافاتی نیست و بُعدی ندارد که امام معصوم (ع) با کلام خود زنها را به این مطلب ارشاد کرده باشد که دچار غفلت نشوند، بلکه متوجه باشند که خلقت زن اینگونه است که خونی که حالت تطوّق داشته باشد خون بکارت است و خونی که حالت انغماس داشته باشد خون حیض است پس، کلام امام (ع) حاکی از تعبّدی بودن تطوّق و انغماس نیست، بلکه امام (ع) به یک امر تکوینی و منطبق بر واقع ارشاد کرده است و آن، این است که مطوّقه بودن خون علامت بر بکارت بودن خون و انغماسِ خون علامت بر حیض بودن خون است و صدور روایت در فضای تقیّه و تعابیری که امام معصوم (ع) به کار برده است به این خاطر نیست که تطوّق و انغماس، تکوینی نیستند، بلکه به خاطر فتوای مخالفین است، یعنی چون فتوای عامّه مخالف با رأی و نظر امام (ع) بوده است، آن حضرت (ع) نمیخواسته است که مخالفین متوجه نظر امام (ع) شوند.
«الحمدلله رب العالمین»