در جمع ائمه جماعات قم93/01/31

باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: موضوع: شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س)             تاریخ: 93/01/31

مکان: در جمع ائمه جماعات قم

 

 

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلِیِ العَظیِم، حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیِل، نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیِر.

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَان الرَّجِیم بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين بَارِء الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، باعِثِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِين ثُمَّ الصَلاةُ و السَّلامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبیبِ إلِهِ العالَمین أبِی‌القاسِم مُحَمَّد (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ المَعصومین المُکَّرَمین الهُداةِ المَهدیّین و اللَّعنُ الدائِم عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآن إلی قِیامِ یَومِ الدِّین آمینَ یا رَبَّ العالَمین»

کوثر پیامبر مظهر حق است، نقطه مقابل، کسی است که به پیامبر(ص) دشنام می‏دهد و علیه پیامبر(ص) و کوثر پیامبر(ص) جبهه می‏گیرد که از جمله آنها عاصم بن وائل است.

پیامبر اکرم(ص) درباره مقام فاطمه(س) می‎فرمایند: «یا فاطمة ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک».[1] ما باید بدانیم که انسان دارای مراتبی است. از نفس اماره تا نفس لوامه و نفس مطمئنه که بنظر می رسد که یکی از مراتب کمال یک انسان وابسته به ذات کبریایی حق است، این معنا را دلالت می کند، که خدا از انسان راضی است و انسان هم از خدا راضی است. اما فاطمه (س) فوق این واژه هاست، چون پیامبر (ص)  به این جمله بسنده نمی‏کند که خدا از فاطمه (س) راضی است و او از خدا راضیست. بلکه مقام فاطمه به جایی می رسد که رضایت او عین رضایت خداوند است و غضب او عین غضب خداوند است. همان قولی که ما درباره امیر المؤمنین (ع)  می‎گوییم: «عَلِيٌ‏ مَعَ‏ الْحَقِ‏ وَ الْحَقُّ مَعَه‏».[2] درباره فاطمه (س) هم این چنین است، غضب خداوند، غضب فاطمه(س) و غضب فاطمه(س) ،غضب خداوند است،رضایت فاطمه(س)، رضایت خداوند و رضایت خداوند، رضایت فاطمه(س) است. همچنین آیه مباهله نشانگر این است که اردوگاه فاطمه (س) وجایی که فاطمه(س) در آن قرار دارد جلوه حق است واردوگاه طرف مقابل اردوگاه باطل است. بنابراین این همه توصیف ها و تعریف هایی که نبی گرامی اسلام (ص) در مورد فاطمه (س) بیان می‏کند بی جهت نیست یکی از جملاتی که نبی گرامی (ص) اسلام درباره فاطمه (س) بیان می‏کند این است که می‏فرمایند: « مَنْ‏ عَرَفَ‏ هَذِهِ‏ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهَا فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ هِيَ قَلْبِي الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيَّ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّه‏».[3]

یعنی اذیت فاطمه(س) اذیت خداست و جبهه فاطمه(س) جبهه حق و الهی هست وجبهه مقابل فاطمه جبهه باطل و شیطانی است.

لذا اگر مردم ما فاطمیه اول و فاطمیه دوم و بعضی فاطمیه سوم می‎گیرند، به خاطر این است که هرچه ما بتوانیم فضای جامعه و خانواده‎ها و محیط پیرامونمان را معطر کنیم به عطر دل انگیز فاطمی باز هم جا دارد. جمله‎ای که در آغاز سخن عرض کردم: «إِنَ‏ اللَّهَ‏ جَعَلَ‏ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ‏ وَ أَبْنَاءَ [هُ‏] حُجَجَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ- وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي- مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ‏ هُدِيَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‏».[4]

  اما "من لم یهتد بهم" صراط مستقیمی در کار نیست، یعنی اگر دنبال صراط مستقیم هستید راه فاطمه راه امیرالمؤمنین (ع) صراط مستقیم است.

اینها مفاهیم خیلی بلندی است که اگر دشمنان اهل بیت با این اسرار و ویژگی‏‏ها آشنا بشوند یک آن تحمل نمی‏کنند.

 یکی از دوستانی که با در شبکه های ماهواره‏ای کار می‏کند می‏گفت: یک نفر هر شب بلا استثناء با من تماس می‏گرفت و دشنام می‏داد و شدیدترین بغضش را نسبت به من به خاطر علاقه‏ام به اهل بیت(ع) ابراز می‏کرد، می‏گوید: من در یکی از این شبهای شهادت صدیقه طاهره مطالبی را در مورد این حضرت بیان کردم، تلفن زنگ زد ،گوشی را برداشتم و دیدم همان ادم هست گفت: در خانه ما هیاهویی به پاست گفتم چرا؟ گفت: داریم توبه می‏کنیم داریم استغفار می‏کنیم، داریم عذر خواهی می‏کنیم به پیشگاه فاطمه(س)، ما فاطمه(س) را نشناخته بودیم میگفت: از کتب اهل سنت مطالبی را راجع به صدیقه طاهره(س) و کلمات نورانی پیامبر در مورد فاطمه(س) بیان کردم. خانواده این شخص می‏گفتند: نمی‏دانم ما از شدت پشیمانی از اشتباهاتمان تا صبح می‏توانیم بخوابیم یانه.

اینها سرمایه های بزرگ ماهستند که در اختیار هیچ کسی نیست، اسلام سرمایه ماست، قران سرمایه ماست، اهل بیت سرمایه ماهستند، با این سرمایه دستمان خالی نیست. گاهی در سنگرهای تبلیغیتان، در ارشاداتتان و موعضه‏هایتان، احساس نا امیدی نکنید، اینها امدادهایی است که به سراغ شما می‎آید.

گاهی برای من و شما اتفاق افتاده است که با یک صحنه ای مواجه شده ایم، سوالی مطرح کردند و پیرامون این مساله شاید اصلاً مطالعه نکرده باشیم ولی یکدفعه به خاطر اینکه دل ما پیوسته مرتبت با اهل بیت(ع) است کلامی به ذهن ما رسیده و داستان را فیصله داده و این نشان دهنده این است که هرچه اعتقادمان به ائمه بیشتر باشد آنها نیز بیشتر به کمک ما می‏آیند.

مساله دیگر محبت و مودت فاطمه است. آمدند خدمت رسول گرامی(ص)  اسلام که آقا چقدر پول می‏خواهید به عنوان پاداش  این رسالت و دعوت؟ پیغمبر(ص) چیزی نگفتند تا آیه نازل شد: «قُلْ‏ لا أَسْئَلُكُمْ‏ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏».[5]

در اینجا پیغمبر(ص)  این حرف را نمی‏گویند، بلکه خداوند میفرماید: (  «قُلْ‏ لا أَسْئَلُكُمْ‏ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏».[6]

پیغمبر(ص)  می‏فرمایند: فقط مودت ومحبت اهل بیت را می‏خواهم، این به عنوان مزد رسالتی است که خداوند متعال منت میگذارد بخاطر این رسالت« لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ‏ فيهِمْ‏ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِم‏».[7]

 زمانی از کلمه منت استفاده می‏شود که نعمت سنگینی به انسان داده می‏شود لذا زمانی که کار کوچکی برای کسی انجام بگیرد و طرف بخواهد منت بگذارد میگوییم کاری نکرده ای که می‏خواهی منت بگذاری! و این نشان دهنده این است که درمقابل این نعمت بزرگ الهی یعنی رسالت، مزدی را خداوند قرار می‏دهد به عنوان محبت و مودت اهل بیت.

مودت و محبت چیست؟ دوست داشتن یا احترام کردن، پرچمی برافراشتن، چراغانی کردن، اینها که قطعا نیست، این جمله صدیقه طاهره(س) تمام مسئله را تماماً بیان می‏کند: «‏كُنْتَ‏ تَعْمَلُ‏ بِمَا أَمَرْنَاكَ، وَ تَنْتَهِي عَمَّا زَجَرْنَاكَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شِيعَتِنَا، وَ إِلَّا فَلا».[8]

این کلام نورانی فاطمی است، سید عبدالحسین شرف الدین خیلی تعبیر عجیبی دارد و می‏گوید: ائمه توصیه می‏کردند فرزندانشان را به حفظ خطبه فاطمی، همانگونه که توصیه می‏کردند به حفظ قرآن، اصلا فرهنگ خانواده های اهل بیت این بوده که توصیه به حفظ این خطبه فدکیه می‏کردند.

حضرت در یکی دیگر از جملات این خطبه می‏فرمایند: (وجدتموها هادیا مهدیا یسلک بکم علی الطریق المستقیم)، اگر علی را به عنوان پیشوای خود قرار می‎دادید، کجی در مسیر زندگیتان وجود نداشت.

اگر به سخنان حضرت توجه می‏شد و راه مستقیم را پیش می‏گرفتند، دیگر در سوریه نمی‏آمدند شیعه را سر ببرند و به عنوان شادمانی سر شیعیان را به ماشین آویزان کنند و در خیابان‎ها و کوچه‎های شهرهای سوریه به حرکت در بیاورند، اگر این اتفاق افتاده بود امروز ما شاهد نبودیم که فرزند تازه متولد شده خانواده شیعه را ببرند، بپزند، داخل سینی بگذارند وبرای پدر و مادر بیاورند و بگویند: این فرزندتان است.

اما ویژگی‎های شخصیت خود فاطمه(س)، بیانگر عظمت فاطمه است و دریچه‎ای به روی ما باز می‎کند تا فاطمه(س) را بتوانیم آنگونه که هست بشناسیم، از دوران کودکی همواره با مشکلات و تحریم روبرو بوده است، امروزه بعضی ها می گویند اگر مسئولین با دشمنان با روش دیگری رفتار می‏کردند ما تحریم نمی‏شدیم. اما آیا به پیغمبر هم می‏توان اشکال کرد که مورد تحریم واقع شد؟ آیا او هم بد عمل کرد، که مورد تحریم اقتصادی و ارتباطی واقع شد؟

شیعه نباید حساب خودش را از اهل بیت(ع) جدا کند ما روحانیون که پرچمداران دین هستیم، پیشوایان جامعه هستیم و در بین مردم زندگی می‏کنیم اگر گاهی این مسائل پیش می آید، باید سریع یادآورد اینگونه مسائل در زمان پیامبر شویم و اگر این کار را انجام دهیم، این مسائل این مسائل برای جامعه ما قابل پذیرش و تحمل میشود.

فاطمه زهرا(س) الگوی ایثار است، امروزه دم از حقوق بشر می‏زنند و علیه ما قطعنامه صادر می‎کنند به جرم اینکه شما نقض حقوق بشر کرده اید. اما ما فاطمه‎ای داریم که برای انسان هم نوع خودش تا جان پیش میرود، (الجار ثم الدار)  اول دیگران بعد خودمان. امیرالمؤمنین(ع) وقتی در جنگها می دید که فرمانده ای بی دلیل دست به حمله زده است دستور می‏داد تمام اموال انها را برگرداند.

در کتاب بحار جلد98 علامه مجلسی رضوان الله تعالی مطلبی را بیان میکند و می‏فرماید: امام صادق (ع) آمدند سر قبرمطهر امام حسین بن علی (ع) و اینگونه زیارت را شروع کرد، یعنی نشان دهنده این است که نهضت حسینی بر گرفته از نهضت فاطمی است ،خطاب کرد به قبر مقدس ومنور حسین بن علی و یاران : (السلام علیکم یا انصار فاطمه ) یعنی حسین بن علی تو که به شهادت رسیدی به عنوان حمایت از نهضت فاطمی به شهادت رسیدی، حرکت حسینی حرکت فاطمی است، آنروز درب خانه آتش می‏زدند، خیمه ها را آتش می‏زنند واین جریان ادامه دارد.

چند جمله ای هم راجع به رسالت خودمان صحبت کنم.

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ».[9] امام صادق (ع) یک جمله ای راجع به شما بزرگواران فرموده بود، که من این جمله را در ابتدای عرضم گفتم و من هم با همین اعتقاد نسبت به شما عرض میکنم:

«رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ قَوْماً كَانُوا سِرَاجاً وَ مَنَاراً كَانُوا دُعَاةً إِلَيْنَا بِأَعْمَالِهِمْ وَ مَجْهُودِ طَاقَتِهِم‏».[10]

امام صادق درود می‎فرستد به شما به عنوان کسانی که نور هستید، سراج  ودعوت کننده مردم هستید با اعمالتان، به سمت اهل بیت عصمت و طهارت. این آیه شریفه از آیات آخر سوره آل عمران یا آخرین آیه سوره آل عمران است، چند پیام دارد که وظیفه مارا سنگین می‏کند، اول می‎فرماید: «اصبرو». درتفسیرمی‏فرماید: در اینجا صبر و استقامت در مقابل هوسها و مشکلات و امثال ذلک است، یعنی در مبارزه با نفس شکیبا باشید و اول خودسازی، بعد سراغ جامعه رفتن. اگر روحانیت به عنوان عالمان دین، پرچمداران حقیقت، پایبند به عمل باشند اصلاً نیاز نیست که خیلی برای مردم سخنرانی کنیم، و یکبار مردم با ما نشست و برخواست داشته باشند ماجرا تمام می‏شود و راه را پیدا می‏کنند، مشکل این است که گاهی فاصله ها زیاد است.

مرحله دوم ( وصابروا ) یعنی اگر دشمن سراغ شما آمد در مقابل دشمن مقاومت کنید، شاهد من این دو مطلب نیست و عمده شاهد من بخش سوم و چهارم است ( ورابطوا ) ،مرابطه مرزبانی است ( علما و شیعتنا مرابطون ) اگر سربازان ما کنار مرزها دیدبانی دارند و مرزبانی می‏کنند، علما و بزرگان ما و ائمه محترم جماعات ماهم مرزبان هستند و در مسجد و محله دیده بانی می‏کنند، منتهی نکته هایی وجود دارد در رابطه با دیده بانی و مرزبانی که چند نکته را عرض می‏کنم. ما سرمایه مرزبانی نیاز داریم، من بارها عرض کردم الان هم تقاضامندانه عرض می‏کنم. ماهرچه می‏توانیم باید بر دانش و معلومات خود بیفزاییم. روحانی باید اهل مطالعه باشد و حداقل روزی چند صفحه مطالعه داشته باشد و به یکسری محفوظات اکتفا نکند.

مطلب بعدی که باید به آن توجه شود، شیوه مرزبانی است. یک مرزبان باید شیوه مرزبانی را بلد باشد. «ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ».[11] شیوه را بدانیم که با افراد چطور صحبت کنیم، چه کتابهایی را دست بچه ها و بزرگترها بدهیم و یکنواخت حرف نزنیم.

یک آقایی از یکی از ارگانها آمده بود و می‏گفت: روحانی ما از بس که برای  ما تکراری صحبت کرده است تا می‎گوید: (بسم الله) من تا اخر خط می‏فهمم چه چیزی می‏خواهد بگوید. این نشان دهنده این است که آماده به کار نیستیم.

نکته سوم حوزه مرزبانی است. پس سرمایه مرزبانی، شیوه مرزبانی و حوزه مرزبانی، یعنی در مباحث اعتقادی یک نوع ادبیات می‎خواهد، در مباحث ادبی یک نوع ادبیات می‎خواهد و در مباحث سیاسی نیز یک نوع مبنا می‎خواهد. إن شاء الله اینها را ملاحظه کنید و خدای متعال هم به من هم به شما کمک خواهد کرد و مسیر را بدست ماخواهد داد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. کنز العمال ج 6 ص 219 ، حدیث 34237.

[2]. من لا يحضره الفقيه،  ج‏3،ص 498.

[3]. مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏5، ص317.

[4]. شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏1، ص 76.

 

 

[5]. «الشوری»/23.

[6]. همان

[7]. «آل عمران»: 164.

[8]. بحار الأنوار (ط - بيروت)،  ج‏65، ص 155.

[9] .«آل عمران»: 200.

[10] . تحف العقول، ص، 301.

 

 

[11]. «النحل»: 125.

Please publish modules in offcanvas position.