فرهنگ مدیریت جهادی94/03/26

باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: فرهنگ مدیریت جهادی                                                 تاریخ: 94/03/26

مکان: جزیره خارک

 

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، والصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین، ابی‌القاسم المحمد(ص)، وعلی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین الهداة المهدیین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.

قبل از آغاز سخن لازم می‌دانم به سهم خودم از دست‌اندرکاران این همایش ارزشمند، همایش فرهنگ و مدیریت جهادی، تقدیر و تشکر کنم. از برادر عزیز و بزرگوارم جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای هاشمی، دبیر محترم این همایش و برادر عزیزمان جناب آقای مهندس منوچهری رئیس محترم سازمان جهاد کشاورزی و همه دوستانی که در خلق این همایش نقش و تاثیری داشتند. از حضور همه شما برادران و خواهران و جهادگران و میهمانان عزیز و بزرگوار هم بخصوص استاندار محترم، معاونین محترم، فرماندار محترم، امام جمعه محترم خارک و همه عزیزان، نیروهای نظامی و انتظامی، به سهم خودم و بخاطر این توفیقی که امروز نصیبم شده لازم می‌دانم صمیمانه تقدیر و تشکر کنم. جلسه بسیار خوب و با شکوهی است، مدتی بود که برادر بزرگوارمان جناب آقای هاشمی به عنوان میزبان و جناب آقای مهندس منوچهری تقاضا کرده بودند که ما از نزدیک خدمت جهادگران عرض ادب و ارادتی داشته باشیم، توفیق با ما یار نبود ولی در آستانه این ماه مبارک رمضان توفیق با ما یار شد و ما بر این توفیق خدای بزرگ را سپاسگذاریم. من بحثی را که در نظر گرفتم شامل 5 بخش هست، البته چون جناب استاندار محترم هم باید افاضه فیض کنند باید وقت ایشان را هم محفوظ نگه بداریم که همه استفاده کنند، سرفصل اولی که برای بحث در نظر گرفتم در مورد نگاه اسلام و منظر اسلام نسبت به کشاورزی است، اساساً کشاورزی در فرهنگ و آموزه‌های دینی ما، دارای چه نقش و جایگاهی است. نکته دوم این است که کشاورزی در توسعه کشور چه سهمی را ایفا می‌کند و نکته سوم که موضوع این همایش هست، تحت عنوان فرهنگ مدیریت جهادی ویژگی‌های فرهنگ جهادی است؟ ویژگی‌های مدیریت جهادی چیست؟ یعنی ما با چه شاخص‌هایی می‌توانیم فرهنگ جهادی را بشناسیم؟ و چهارمین نکته که به نظر من نکته بسیار مهمی است آسیب‌های کار کجاست؟ چه آسیب‌هایی متوجه فرهنگ جهادی ماست که تذکر آسیب‌ها می‌تواند ما را از افتادن در باتلاق‌هایی حفظ و نگه بدارد و آخرین مطلب و پنجمین سخن که کوتاه و فشرده عرض خواهم کرد جمع بندی بحث خواهد بود که بالاخره خروجی بحث ما در ضمن چند دقیقه‌ای که محضر مبارکتان بوده‌ایم چیست؟

دیدگاه اسلام در مورد کشاورزی

در رابطه با مسئله اول که نگاه اسلام و منظر اسلام در رابطه با کشاورزی چه هست؟ برای من موقعی که با این روایات و فرهنگ آشنا شدم خیلی جلب توجه می‌کرد، چون امروز در جامعه ما گاهی به صنعت که می‌رسیم، صنعت گاهی چشم ما را به گونه‌ای خیره می‌کند که از کشاورزی صرف‌نظر می‌کنیم ولی منافاتی هم با هم ندارد، صنعت جایگاه و ویژگی‌های خودش را دارد اما کشاورزی دارای ویژگی خاصی است، من تا جایی که ملاحظه کردم علاوه بر کلمات نورانی اهل بیت و ائمه ما در رابطه با مسئله کشاورزی می‌بینیم اکثر انبیای الهی و پیشوایان معصوم ما اساساً یکی از شغل‌های اصلی‌شان کشاورزی بود، کشاورزی شغل انبیاء الهی است، من روایاتی که می‌خوانم خدمت شما به نکته جالبی می‌رسیم، در بین پیغمبران همه کشاورز بودند جز یک پیغمبر که خیاط بوده، همه پیغمبران بدون استثناء کشاورز و به کشاورزی اهتمام، البته در روایات این نکته هم آمده که هیچ پیغمبری خدای متعال نفرستاده مگر اینکه چوپان و گله‌دار و دامدار بوده، این هم حکمت و نکته‌ای دارد که در جای خودش باید مطرح بشود، اما روایاتی که از ناحیه اهل بیت داریم، من این روایات را بخوانم، من باورم این هست، برادران و خواهران، به باور من این کلمات اهل بیت آنچنان نورانیت دارد فضا را متحول می‌کند، سخن سخنی است که از معصوم صادر شده و به دل می‌نشیند، امام صادق(ع) می‌فرماید، از پیامبر(ص) پرسیدند: بهترین ثروت کدام است؟ پیامبر اکرم(ص) پاسخی که می‌دهد می‌گوید کشاورزی، « زَرْعٌ‏ زَرَعَهُ‏ صَاحِبُهُ‏ وَ أَصْلَحَهُ وَ أَدَّى حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِه‏»[1]تعبیر جالبی دارد، زراعتی که کشاورز با دست خودش می‌کارد آن را، با مراقبت‌هایی که می‌کند، این کشت به ثمر می‌نشیند و هنگام درو کردن حقوق واجبش را پرداخت می‌کند، یعنی زکات مالش را می‌دهد و دادن زکات چقدر برکت برای مال ایجاد می‌کند، تعبیر حضرت: « وَ أَدَّى حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِه » موقعی که این کشاورز درو می‌کند حقش را پرداخت می‌کند. در روایت دیگری امام صادق می‌فرماید: « الزَّارِعُونَ كُنُوزُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِه‏»[2] کشاورزان گنج‌های یک جامعه هستند، کشاورز یک گنج است در یک جامعه دینی و اسلامی؛ در تعبیر دیگری باز امام صادق(ع) می‌فرماید: « الزَّارِعُونَ‏ كُنُوزُ الْأَنَام‏» کشاورزان گنج‌هایی هستند در بین مردم زندگی می‌کنند و بعد هم اضافه می‌کند: «يَزْرَعُونَ طَيِّبا وَ هُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَحْسَنُ النَّاسِ مَقَاماً وَ أَقْرَبُهُمْ مَنْزِلَةً يُدْعَوْنَ الْمُبَارَكِين‏»[3] کشتشون پاک و پاکیزه است، می‌فرماید اینها در روز قیامت بهترین مردم هستند، جایگاهشان جایگاه بالایی است، شخصی از امام باقر(ع) درباره کشاورزان سوال می‌کند، کشاورزان چیست؟ توضیح بدهید، حضرت می‌فرماید: «كُنُوزُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ مَا فِي الْأَعْمَالِ شَيْ‏ءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الزِّرَاعَة»[4] اینها گنج‌های خدا هستند؛ در بین شغل‌هایی که در جامعه وجود دارد شغلی محبوب‌تر پیش خدا از کشاورزی نیست. این نکته جالبی است که عرض کردم، « وَ مَا بَعَثَ‏ اللَّهُ‏ نَبِيّاً إِلَّا زَارِعاً إِلَّا إِدْرِيسَ ع فَإِنَّهُ كَانَ خَيَّاطاً »[5] خدا هیچ پیغمبری را نفرستاده مگر اینکه آن پیغمبر کشاورز بوده و در بین پیغمبران تنها یک پیغمبر کشاورز نبوده و آن هم ادریس (ع) است که خیاط بود. کشاورز اگر در بین ما هست واقعاً ببالند و افتخار کنند که در بیان و کلام معصوم چگونه از آنها تقدیر می‌شود، کشاورزی حقیقتاً یکی از ارکان توسعه جامعه ماست، یعنی اگر روزی و روزگاری ما فروش نفت نداشته باشیم، امکانات دیگر در اختیار نداشته باشیم، یکی از راه‌های توسعه جدی کشور که می‌شود روی آن سرمایه‌گذاری جدی کرد کشاورزی است، امکاناتی که در اختیار کشاورز هست، الان بخشی از وابستگی‌های ما متاسفانه، وابستگی‌هایی از طریق واردات است، یعنی چیزی که در داخل باید بتوانیم تولید کنیم، امکاناتی که باید بتوانیم فراهم کنیم، همانطور که اشاره فرمودند امنیت قضایی در جامعه بتوانیم ایجاد کنیم، خوب این محور توسعه است واقعاً و روی این حساب حضرت امام(ره) جمله‌ای دارند من این جمله حضرت را عرض می‌کنم جمله جالبی است فرمود ما در تمام زمینه‌های اقتصادی یک انقلاب واقعی می‌خواهیم، کلام امام هست، امر کشاورزی در حکومت ما و نظام ما از اولویت خاصی برخوردار است، ایشان می‌فرمایند: «شاه کشاورزی را در این کشور نابود کرد و وظیفه و رسالت همه ما این است که کشاورزی را در جامعه احیاء کنیم» این نکته‌ای است که در این رابطه وجود دارد.

سوال اصلی و سوال کلیدی که در اینجا می‌شود مطرح کرد عبارت از این است که چه کنیم که به این جایگاه برسیم؟ تنها راهکار همین موضوع همایش آبرومند شماست به عنوان مدیریت جهادی، من عناصری را برای این مدیریت جهادی در نظر گرفتم و مطرح می‌کنم خدمتتان انشاءالله اینها ملاک باشد برای یک مدیریت جهادی.

ویژگی‎های مدیریت جهادی

ویژگی اول: در مدیریت جهادی کار برای خداست، «وَ الَّذِينَ‏ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِين‏»[6] جهاد معنای خیلی گسترده‌ای دارد ولی خدای متعال می‌فرماید، اگر در راه ما و برای رضایت ما بود، ما راه را هموار می‌کنیم. پس مدیریت جهادی اولین شاخصه‌اش کار برای خداست و اگر کار برای خدا اتفاق افتاد و رضایت الهی در آن بود می‌شود امیدوار بود به این مدیریت جهادی.

ویژگی دوم: در مدیریت جهادی ایثار لازم است، ما دو واژه در فرهنگ دینی‌مان داریم، یکی ایثار و یکی استیثار، ایثار معنایش این است که من اقدام بکنم تا دیگران بمانند؛ استیثار که یک فرهنگ مخرب است دیگران کار کنند تا من بمانم. در فرهنگ جهادی ایثار لازم داریم نه استیثار؛ یعنی من تلاش و مجاهدت و فداکاری کنم تا در سایه تلاش من دیگران زندگی کنند، ما در مدیریت جهادی به ایثار نیاز داریم، دفاع مقدس ما را ایثار اداره کرد، روزهای نخستین پیدایش جهاد سازندگی ما که دیدیم پا به پای سپاه و ارگان‌های دیگر ما پیش رفت ایثار و فداکاری بود، اینکه سنگرسازان بی‌سنگر تعبیر می‌کنیم، حقیقتاً جز سپاه چیزی نیست، هیچ پناهی ندارد، باید سنگر بسازد برای رزمندگان، هر لحظه مورد آماج حملات دشمن است، این اوج ایثار است.

ویژگی سوم: ویژگی سومی که برای فرهنگ مدیریت جهادی لازم است انعطاف‌پذیری است، آنهایی که می‌گویند کار من این است و لاغیر اینها منشاء تحول در یک جامعه دینی نمی‌شوند، ولی من کارکردهای جهاد را عرض می‌کنم، همین جهاد سازندگی اول انقلاب امروز است، امروز هم انشاءالله جهاد کشاورزی، نمونه‌های این شکلی است، اگر نیاز به حضور در جبهه بود، جهادگران ما در آنجا حضور داشتند، اگر در روستا کاری بر زمین مانده بود نمی‌گفتند کار ما اینجا تعریف شده و غیر از این نیست، مشکل ساختار اداری ما در جامعه، آن تمرکز گرایی است و برای خودمان شأن درست کردن، اما مدیریت جهادی جنگ آماده‌اند، کار در روستا، آماده‌اند، برق‌رسانی آماده‌اند، شما نگاه کنید اول انقلاب من از جهادگران سوال می‌کردم شغل شما چیست؟ می‌گوید هرجا کاری زمین مانده به ما واگذار می‌کنند، این می‌شود مدیریت جهادی، برق‌رسانی روستا، کار ماست، آبرسانی با تانکرها کار ماست، تهیه کود برای کشاورزی، کارماست و دهها کار، در شورای اسلامی کاری زمین مانده کار ماست، فرش دستی زمینه‌هایش را فراهم کنیم کار ماست، سیلو بسازیم، کار ماست، این نشان‎دهنده یک گستره کاری است که یک مجموعه کمر بسته برای رضای خدا کار کردن با حالت ایثارگری کار کردن و انعطاف‌پذیر هستند، مدیریت‌های غیرجهادی، مدیریت‌های انعطاف‌ناپذیر، اگر مدیریت انعطاف‌پذیری شد، چه در رده بالا و چه در رده پایین کشور مشکلی برایش باقی نمی‌ماند و ویژگی دیگر مدیریت جهادی دین مداری و ولایت محوری است، کسانی که ولایت مدار هستند، دینمدار هستند با انگیزه‌های دینی کار می‌کنند براساس تکلیف و وظیفه‌شناسی کار می‌کنند اینها هیچ موقع در مشکلات نمی‌مانند، لذا کسانی که در تاریخ با نام و نشان مطرح شده‌اند، میثم تمار یک انسان تکلیف مدار است، یعنی می‌گوید وظیفه من چیست و چه کنم؟ این تکلیف‌مداری است، امیرالمومنین روزی به میثم تمار رسید به میثم فرمود: تو را بر تنه یک درخت می‌بندند و در راه محبت و ولایت ما دست و پای تو را قطع می‌کنند، میثم یک سوال کرد، یا امیرالمومنین آن لحظه‌ای که دست و پای مرا قطع می‌کنند، چون حضرت فرمود زبان تو را هم قطع می‌کنند، آیا بر ولایتمداری و محبت شما اهل بیت باقی هستم یا قافیه را می‌بازم، دچار حالت وازدگی می‌شوم؟ حضرت فرمود تا آخرین جمله‌ای که بر زبان تو جاری می‌شود با ما هستی و همراه ما هستی. عناصری که برخوردار از مدیریت جهادی هستند این شکلی می‌درخشند، در صحنه‌ها هستند، نه جلو می‌زنند و نه عقب می‌مانند، همراه هستند.

ویژگی چهارم: ویژگی دیگر در مدیریت جهادی عبارت است از اعتماد متقابل در تمام سطوح مرزبانی، یعنی هر مقدار که می‌توانند اعتماد در جامعه ایجاد می‌کنند. مدیریت‌هایی شکست می‌خورند که نتوانند اعتماد مردم را به سمت خودشان جلب کنند. مدیریت‌هایی موفق می‌شوند که بتوانند اعتماد عمومی در جامعه ایجاد کنند. مدیریت جهادی، مدیریت خودباورانه است، خودش را باور کرده، این جمله معروفی که عزیزان هم مطرح کردند، جمله ما می‌توانیم، جمله‌ای که در مقابل دشمن احساس شکست نمی‌کنیم و می‌توانیم این روحیه خودباوری که ما از اول انقلاب تا الان تجربه کردیم، 36 سال حقیقتاً کم نیست ما در حال تحریم هستیم، این سران کشورها زمانی که به مسئولین نظام جمهوری اسلامی می‌رسند می‌گویند شما چه آدم‌هایی هستید؟ شما از کجا آمده‌اید؟ این همه استقامت، این همه مقاومت، این همه پایمردی، اگر کشور ما یک ماه مورد تحریم قرار بگیرد تمام بنیان‌ها و ارکان نظام ما به هم می‌ریزد، شما چه می‌کنید؟ من معتقدم بخش عمده‌اش آن خودباوری ملت ماست، خداباوری ملت ماست، ولایتمداری ملت ماست و اعتقاد عمیق ملت ما به دین و خدا و ارزش‌های اسلامی است، ویژگی دیگر مدیریت جهادی توجه به نیروی انسانی به عنوان منابع مهم کاری است، روی نیروی انسانی مدیریت جهادی حساب باز می‌کند، توجه خاص به کرامت انسانی در مدیریت جهادی موج می‌زند. عدم برخورد ابزاری با نیروی انسانی در مدیریت جهادی است، حساسیت نسبت به حل مشکلات نیروی انسانی، یعنی نیرویی که با من کار می‌کند اول باید مشکلاتش را حل کنم تا این نیرو دلگرم و با انگیزه کار کند، توجه به افزایش دانش و مهارت در مدیریت جهادی است. ایجاد ارتباط عاطفی با کارکنان در مدیریت جهادی است، نهادینه کردن اخلاق و ارزش‌های اسلامی در مدیریت جهادی است، سرعت عمل در کارها، سخت کوشی از ویژگی‌های مدیریت جهادی است، مدیریت مشارکت پذیر از ویژگی‌های مدیریت جهادی است، تک رو و خودمحور نیست، مشارکت پذیر است، از همه عناصر جامعه کمک می‌گیرد، از دانشجو کمک می‌گیرد، از کاسب کمک می‌گیرد، از بازاری کمک می‌گیرد، از روحانی کمک می‌گیرد، از فارغ التحصیل کمک می‌گیرد، از روستایی کمک می‌گیرد، این مدیریت جهادی است و خلاصه مدیریت جهادی یک مدیریت مردمی است و بهره‌گیری از تمام توان و امکانات مردم و جامعه است. مدیریت جهادی مدیریت قناعت است نه مدیریت اسراف، این ویژگی مدیریت جهادی است، قناعت می‌کند، خیلی اهل اسراف و ولخرجی نیست، اول دنبال میز و صندلی و عدد و عُده نیست، اول دنبال این است که چه کاری می‌تواند ارائه بدهد، کار که پیشرفت کرد می‌داند مسئول بالاتر بخاطر تلاش بالاتر این انسان هم امکانات به او می‌دهد و هم نیروی انسانی در اختیار او قرار می‌دهد. متاسفانه مدیریت‌های ما در جامعه اول می‌آیند سراغ آدم‌ها، ده نفر آدم می‌خواهیم، ده اطاق می‌خواهیم، این تعداد صندلی می‌خواهیم، این تعداد رایانه نیاز داریم، یک لیست بلندبالا جلوی مسئول بالاتر می‌گذارد که مسئول بالا می‌گوید این امکانات را الان من ندارم؛ ولی آدم‌هایی که برخوردار از مدیریت جهادی هستند کار را از یک جای کوچک شروع می‌کنند و آرام آرام متناسب با نیازهایی که برایشان پیش می‌آید نظر مسئول بالاتر را جلب می‌کنند، اما آسیب‌هایی که متوجه این مدیریت جهادی است اینهاست:

آسیب هایی که متوجه مدیریت جهادی است

من حدود هفت آسیب اینجا یادداشت کرده‌ام.

1- نفوذ اندیشه‌های نقصانی؛ اگر اندیشه‌های نقصانی و مادی در مدیریت نفوذ پیدا کرد، خودخواهی‌ها ویرانگر است، خداخواهی آباد می‌کند و خودخواهی ویران می‌کند.

2- عدم التزام عملی و عدم پایبندی به رفتارهای دینی و اخلاقی، مسئولی که پایبند به مسائل اخلاقی و ارزش‌های اخلاقی نیست در این ساز و کار اداری مدیریت جهادی بیرون نمی‌آید.

3- فرصت طلبان اگر نفوذ کردند در این مدیریت، این مدیریت دیگر مدیریت جهادی نیست، نفوذ فرصت طلبان در مسئولیت‌ها ویرانگر است برای مدیریت جهادی.

4- برکناری یا بی‌مهری نسبت به پایه‌گذاران جهاد، کسانی که واقعاً چهره جهادی دارند، اینها از صحنه جهاد دفعشان بکنیم، طردشان بکنیم، مورد بی‌مهری قرار بگیرند، طبعاً عناصری باقی می‌مانند که هیچ انگیزه‌ای برای کار جهادی ندارند.

5- ضعف نظارت و ارزشیابی؛ در مدیریت جهادی نظارت و ارزشیابی دقیق لازم است.

6- در مدیریت جهادی کادرسازی، مدیر تربیت کردن از امور جدی و اساسی است.

7- و هفتمین مورد بی‌توجهی به نقش ولایی در بند بند کارها است؛ یعنی آن جایگاه ولایی را اگر در یک مدیریت تضعیف کردیم این مدیریت، مدیریتی جهادی نخواهد بود.

در یک جمع بندی ما دنبال استقلال و اعتبار کشور هستیم، یکی از جاهایی که می‌تواند نقش کلیدی و اساسی در استقلال کشور ما و عدم وابستگی به بیگانگان را برای ما به ارمغان بیاورد تقویت بُعد کشاورزی در کشور است، باید طراحی کنیم، برنامه‌ریزی کنیم، مدل‌های نو و کارآمد و جدید انشاءالله به کار ببندیم، دولت هم به نظر بنده باید یک بخش مهمی از بودجه و امکانات را در مسیر کشاورزی قرار دهد؛ به جای اینکه ما ناگزیر بشویم گندم و جو و غلات وارد کنیم، امکانات را در اختیار مدیریت‌های جهادی قرار بدهیم، ممکن است کمی به درازا بکشد تا محصول اینها به دست بیاید ولی نتیجتاً ما را از هزاران وابستگی نجات خواهد دا که اگر روزی ما نفت را هم نخواهیم بفروشیم ولی از نظر کشاورزی بتوانیم روی پای خود بایستیم در دنیا افتخار خواهیم کرد کشوری مستقل و آباد و آبرومند خواهیم داشت. والسلام علیکم ورحمة الله.



[1]. من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص291.

[2]. تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏6، ص384.

[3]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص261.

[4]. تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏6، ص384.

[5]. همان.

[6]. «العنکبوت»:69.

Please publish modules in offcanvas position.