حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» استاد سطوح حوزه علمیه قم در ابتدای درس اخلاق و تفسیر خود با بیان نکات اخلاقی فرمودند: قال مولینا و مقتدینا الإمام علی بن موسی الرضا (ع): «سَبْعَةُ أَشْيَاءَ بِغَيْرِ سَبْعَةِ أَشْيَاءَ مِنَ الِاسْتِهْزَاءِ؛ مَنِ اسْتَغْفَرَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ يَنْدَمْ بِقَلْبِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ وَ مَنْ سَأَلَ اللَّهَ التَّوْفِيقَ وَ لَمْ يَجْتَهِدْ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ وَ مَنِ اسْتَحْزَمَ وَ لَمْ يَحْذَرْ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ وَ مَنْ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى الشَّدَائِدِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ وَ مَنْ تَعَوَّذَ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ وَ لَمْ يَتْرُكْ شَهَوَاتِ الدُّنْيَا فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ وَ مَنْ ذَكَرَ اللَّهَ وَ لَمْ يَسْتَبِقْ إِلَى لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ وَ مَنْ ذَكَرَ الْمَوْتَ وَ لَمْ يَسْتَعِدَّ لَهُ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه»[1].
امام هشتم حضرت علی بن موسی (ع) فرموده است که هفت چيز است كه بدون هفت چيز ديگر مسخره آميز است؛ كسى كه به زبان خود استغفار كند اما در دلش [از گناه] پشيمان نباشد خودش را مسخره كرده است، كسى كه خواهان موفقيت باشد امّا نكوشد، خودش را به باد تمسخر گرفته است، كسى كه جوياى دورانديشى باشد امّا احتياط نورزد خودش را ريشخند كرده است، كسى كه از خدا بهشت بخواهد امّا در برابر سختيها شكيبا نباشد خود را به سُخره گرفته است، كسى كه از آتش دوزخ به خدا پناه ببرد امّا خواهشهاى دنيايى را رها نكند خود را به باد تمسخر گرفته است، كسى كه خدا را ياد كند ولى براى ديدار او نشتابد خود را ريشخند كرده است و کسی که به یاد مرگ باشد ولی برای مرگ و مُردن آماده نشده است، خودش را مسخره کرده است.
امام رضا (ع) در روایت مذکور، هفت چیز را بدون هفت چیز مسخرهآمیز دانسته است؛
اول، «مَنِ اسْتَغْفَرَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ يَنْدَمْ بِقَلْبِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ»؛ كسى كه به زبان خود استغفار كند اما در دلش [از گناه] پشيمان نباشد خودش را مسخره كرده است.
کسی که فقط با زبانش استغفار میکند، مثلاً تسبیح به دست گرفته و پشت سر هم لفظ «أستغفر الله و أتوب الیه» را تکرار میکند، ولی قلب او از گناه پشیمان نیست، خودش را مسخره میکند. استغفاری ارزش دارد که قلب و دل انسان نیز با زبانش هماهنگ باشد و استغفار زبانی، پشیمانی قلبی را به دنبال داشته باشد وگرنه اگر قلب انسان از استغفاری که میکند، متأثّر نشود، آن استغفار فایدهای ندارد، چه بسا انسان گناهی را مرتکب میشود، مثلاً به نامحرم نگاه میکند و استغفار میکند و باز دوباره به آن صحنه گناهآلود نگاه میکند و دوباره استغفار میکند که این جز مسخره کردن خودش نیست.
دوم، «مَنْ سَأَلَ اللَّهَ التَّوْفِيقَ وَ لَمْ يَجْتَهِدْ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ»؛ كسى كه خواهان موفقيت باشد امّا نكوشد، خودش را به باد تمسخر گرفته است.
بعضی افراد، بهشت را از خدا طلب میکنند، اما برای رسیدن به بهشت هیچ تلاشی نمیکند، مثل کسی که دوست دارد که عالِم شود، ولی هیچ تلاشی برای کسب علم نمیکند یا اینکه از خدا میخواهد که روزی او زیاد شود، ولی برای کسب روزی حلال هیچ تلاشی نمیکند. استجابت دعاهایی که برای برآمدن حاجات دنیوی و اخروی وارد شدهاند، مبتنی بر تلاش از طرف خود انسان میباشد وگرنه اگر انسان فقط بنشیند و دست به دعا بردارد و در عمل، هیچ تلاشی نکند، بعید است که دعایش به اجابت برسد.
سوم، «وَ مَنِ اسْتَحْزَمَ وَ لَمْ يَحْذَرْ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ»؛ كسى كه جوياى دورانديشى باشد امّا احتياط نورزد خودش را ريشخند كرده است.
کسی که جویای دوراندیشی و بصیرت باشد تا در نتیجه آن، کمتر اشتباه کند باید احتیاط کند و حَذر کند وگرنه بصیرت خواهی بدون احتیاط و پرهیز کردن، مسخره کردن خود است، مثل اینکه انسان دوست دارد که با افراد خوب همنشین و همکلام شود و میداند که رفاقت و همنشینی با فلان شخص او را منحرف میکند، ولی از همنشینی با او پرهیز نمیکند و باز توقع دارد که همنشین افراد نیک کردار و نیک گفتار شود، در حالی که در عمل از این افراد دوری میکند و با افراد بد همنشین میشود و این چیزی جز ریشخند کردن خودش نیست.
چهارم، «وَ مَنْ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى الشَّدَائِدِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ»؛ كسى كه از خدا بهشت بخواهد امّا در برابر سختيها شكيبا نباشد خود را به سُخره گرفته است.
بعضی افراد، مدام از خداوند متعال بهشت را تقاضا میکنند، ولی حاضر نیستند که در راه رسیدن به بهشت سختیها را تحمّل کنند. به تعبیرِ شهید بهشتی (ره)، بهشت را به بها میدهند و به بهانه نمیدهند. پس انسان برای رسیدن به بهشت باید مشقّتها، مشکلات، توهینها و مسخره شدنها را تحمّل کند. انسان برای رسیدنِ به بهشت باید مثل کوه استوار باشد و صبر پیشه کند تا بتواند گردنههای سخت را که در مسیر رسیدن به بهشت قرار دارند، رَد کند و پشت سر بگذارد وگرنه صِرف تقاضای بهشت و عدم تحمّل مشکلات در راه رسیدن به بهشت، چیزی جز مسخره کردنِ خود نیست. در زیارت متعلق به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) آمده است: «كُنْتَ كَالْجَبَلِ لَا تُحَرِّكُهُ الْعَوَاصِفُ»[2]؛ و بسان كوه بودى كه بادهاى سخت آن را نجنبانند. اشخاص زیادی مشاهده میشوند که در راه خدا نبرد کردهاند و اعضای بدن خود را از دست دادهاند یا روی ویلچر جابجا میشوند یا روی تخت دراز کشیده و نمیتوانند بلند شوند و با سختی دارند زندگی میکنند، لکن خود و خانوادهشان بر این مشکلات صبر میکنند و هیچگاه ناشُکری نمیکنند و مدام حمد و سپاس خدا را بر لب دارند.
پنجم، «وَ مَنْ تَعَوَّذَ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ وَ لَمْ يَتْرُكْ شَهَوَاتِ الدُّنْيَا فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ»، كسى كه از آتش دوزخ به خدا پناه ببرد امّا خواهشهاى دنيايى را رها نكند خود را به باد تمسخر گرفته است.
گاهی انسان از آتش و عذاب جهنّم به خدا پناه میبرد، ولی از خواهشهای نفسانی و شهوات دست برنمیدارد. چنین افرادی کل وجودشان آتش است، همانند کسی که وقتی مال یتیم را میخورد، در واقع آتش میخورد: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً»[3]؛ كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و ستم مىخورند (در حقيقت،) تنها آتش مىخورند و بزودى در شعلههاى آتش (دوزخ) مىسوزند.
ششم، «مَنْ ذَكَرَ اللَّهَ وَ لَمْ يَسْتَبِقْ إِلَى لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ»؛ كسى كه خدا را ياد كند ولى براى ديدار او نشتابد خود را ريشخند كرده است.
انسانی که مدام ذکر و یاد خداوند را بر لب دارد برای دیدار با خداوند شتاب میکند وگرنه یادِ خشک و خالی و بدون شتاب برای لقاء الله، به سُخره گرفتن خود است.
هفتم، «وَ مَنْ ذَكَرَ الْمَوْتَ وَ لَمْ يَسْتَعِدَّ لَهُ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه»؛ کسی که به یاد مرگ باشد ولی برای مرگ و مُردن آماده نشده است، خودش را مسخره کرده است.
به یاد مرگ بودن ولی آماده مُردن نبودن، خود را مسخره کردن است، پس انسان باید علاوه بر به یاد مرگ بودن خودش را نیز آماده سفر مرگ کند و توشهای برای خودش مهیّا کند و بر اعمال نیک خود بیفزاید و به این نکته توجه داشته باشد که کثرت عمل به تنهایی فایدهای ندارد، بلکه عملی مفید است که همراه با اخلاص باشد، چه بسا عمل کوچکی که همراه با اخلاص بوده است و از دید انسان غافل مانده است که در آخرت گرهگشا شود. پس انسان باید در هر حالی آماده رفتن باشد. امام حسن مجتبی (ع) به جناده فرموده است: «إسْتَعِدَّ لِسَفَرِكَ وَ حَصِّلْ زَادَكَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِك... وَ اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَدا»[4]؛ قبل فرا رسیدن مرگت خودت را برای سفرت آماده کن و زاد و توشهای برای خود مهیّا کن... برای دنیای خود به گونهای عمل کن، گویا اینکه همیشه میخواهی زندگی کنی و برای آخرت به گونهای عمل کند، گویا فرا خوای مُرد.