آیت الله حسینی بوشهری:رسول گرامی اسلام (ص) در روایتی فرمودند که خداوند متعال چهار چیز را در چهار چیز قرار داده است؛ 1401/11/22

 

حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ابتدای درس اخلاق  و تفسیر خود با بیان نکات اخلاقی فرمودند:قال رسول الله (ص): «‏إِنَّ اللهَ وَضَعَ أَرْبَعاً فِي أَرْبَعٍ؛ بَرَكَةُ الْعِلْمِ فِي تَعْظِيمِ الْأُسْتاذِ وَ بَقاءُ الْإِيمَان فِي تَعْظِيمِ اللهِ وَ لَذَّةُ الْعَيْشِ فِي بَرِّ الْوالِدَيْن وَ النَّجَاةُ مِنَ النّارِ ِفي تَرْكِ إِيذَاءِ الخَلْقِ»[1].

رسول گرامی اسلام (ص) در روایت مذکور، فرموده است که خداوند متعال چهار چیز را در چهار چیز قرار داده است؛ برکت علم را در تعظیم و احترام استاد قرار داده است، پايدار ماندن ايمان را در بزرگ ديدن و تعظیم خداوند قرار داده است، لذت بردن از زندگی را در نیکی و احسان کردنِ به پدر و مادر قرار داده است و نجات از آتش جهنم را در ترک آزار و اذیت مخلوقاتش قرار داده است.

«بَرَكَةُ الْعِلْمِ فِي تَعْظِيمِ الْأُسْتاذِ»، خداوند متعال برکت علم را در تعظیم و احترام به استاد قرار داده است.

کسانی که نسبت به استاد خود حرمت شکنی می‏کنند و بی‏احترامی می‏کنند، علمی که می‏آموزند برکت ندارد و حتی مشاهده شده است که شخص، بر اثر بی‏احترامی به استاد، جوان‏مرگ شده است لذا انسان باید استاد خود را تعظیم و تکریم کند. امام علی (ع) فرموده است: «اَلْعِلْمُ لَا يَحْصُلُ إِلَّا بِخَمْسَةِ أَشْيَاءَ؛ أَوَّلِها بِكَثْرَةِ السُّؤَالِ وَ الثَّانِي بِكَثْرَةِ الْاِشْتِغَالِ وَ الثَّالِثِ بِتَطْهِيرِ الْأَفْعَالِ وَ الرّابِعِ بِخِدْمَةِ الرِّجَالِ وَ الْخامِسِ بِاسْتِعَانَةِ ذِي الْجَلَالِ»[2]؛ دانش جز با پنج چيز به دست نمي‏آيد؛ اولینش بسيار پرسيدن است، دوم اشتغال فراوان به آن [، یعنی کسب علم و پژوهش] است، سوم پاك‌كردن کردار و رفتار است، چهارم خدمت به مردان [، یعنی علما و اساتید] است و پنجم ياري‌جستن از خداوند عزّ و جلّ است.

در این روایت نیز «خدمة الرجال» را به حُرمت‏گذاری و تعظیم نسبت به استاد تفسیر کرده‏اند.

یکی از مصادیقِ تعظیم استاد این است که سخنان استاد شنیده شود و در آنها دقّت شود و خیرخواهی‏های استاد نسبت به شاگرد به فراموشی سپرده نشود.

سؤال این است که چه کار کنیم که خداوند متعال به علم و دانشی که می‏آموزیم برکت بدهد؟ عمر مثل ابر می‏گذرد و فرصت‏ها از بین می‏رود، چه کنیم که از این فرصت‏ها استفاده کنیم و بعد از چند سال علم آموختن، در خود احساس کنیم که بین آنچه بوده‏ایم و آنچه هستیم تفاوت وجود دارد؟ در روایتی از امام علی (ع) آمده است: «رَحِمَ اللّهُ امْرِءً اَعَدَّ لِنَفْسِهِ وَ اسْتَعَدَّ لِرَمْسِهِ وَ عَلِمَ مِنْ اَيْنَ وَ فِى اَيْنَ وَ اِلى اَيْن»[3]؛ خدا رحمت كند كسى را كه براى خود عوامل سعادت ابدى را فراهم مى‏كند و براى زندگى عالَم بعد مهيا مى‏شود و رحمت خدا باد بر انسانى كه بداند از كجا آمده و در كجا آمده و به كجا خواهد رفت.

گاهی انسان احساس می‏کند که نه تنها پیش رفت ندارد، بلکه پس رفت دارد، گاهی حالات خوشی به او دست می‏داده است که اکنون به همان حالات خوشِ قبلی غبطه می‏خورد، گاهی حالتی به انسان دست می‏دهد که احساس می‏کند که خدا او را دوست دارد و حرفی که می‏زند تا عمق جان مردم اثر می‏کند زیرا نخست در خودِ او اثر کرده است و این همان نتیجه برکت علم است، یعنی خدا به علم او برکتی داده است که به یک سِری اصطلاحات خلاصه نمی‏شود بلکه هم روی خودش و هم روی مردم تأثیر می‏گذارد. جانِ ما تحت تأثیر اندوخته‏های ماست، گاهی خوبی‏ها را جذب می‏کند و زواید را پس می‏زند و گاهی به عکس می‏شود، یعنی زواید را جذب می‏کند و خوبی‏ها را پس می‏زند و مصیبت آنجاست که کسی که اهل علم نیست با شنیدن یک جمله از اهل علم متحول می‏شود ولی خودِ اهل علم متأسفانه در جا می‏زنند، بلکه پس رفت دارند.

«وَ بَقاءُ الْإِيمَان فِي تَعْظِيمِ اللهِ»، بقاء ایمان در تعظیم و تکریم خداوند متعال قرار داده شده است.

شیطان تمام تلاش خود را به کار می‏بندد تا ایمان بنده نسبت به خداوند را از او بگیرد تا جایی که حتی سراغ اولیاء و پیامبران الهی نیز می‏رفته است تا ایمانشان را متزلزل کند، کما اینکه در رابطه با حضرت ابراهیم (ع) آمده است که شیطان چندین مرتبه سراغ او رفت و حضرت در هر مرتبه شیطان را رمی کرد و او را از خود دور کرد و رمی جمرات که یکی از مراسم حج است نیز به خاطر رمیی است که حضرت ابراهیم (ع) نسبت به شیطان انجام داده است. پس معنای تعظیم الهی این است که عظمت پروردگار عالمیان را بفهمیم و اوامر الهی را بپذیریم و نواهی خداوند را ترک کنیم. تعظیم خداوند، فقط به نماز خواندن منحصر نمی‏شود، هرچند که رکوع و سجده اوج تعظیم الهی است، لکن همه بندگی در طولانی کردن رکوع و سجده خلاصه نمی‏شود، امام صادق (ع) است: «لَا تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ شَيْ‏ءٌ اعْتَادَه‏»[4]؛ به طولانی بودن رکوع و سجود اشخاص نگاه نکنید زیرا چه بسا به آن عادت کرده باشد، حتی در روایت آمده است که تعظیم الله فقط گفتنِ سبحان الله و الحمد لله و لاإله الا الله و الله اکبر نیست بلکه تعظیم الله این است که بنده اوامر الهی را انجام بدهد و نواهی الهی را ترک نماید.

«وَ لَذَّةُ الْعَيْشِ فِي بَرِّ الْوالِدَيْن»، لذّت زندگی در نیکی به پدر و مادر است.

از مرحوم آیت الله مرعشی نجفی نقل شده است که ایشان گفته است که مادرم به من گفت که پدرت را صدا بزند تا بیاید شام بخورد، من رفتم که پدر را صدا بزنم، دیدم که خواب است، دلم نیامد که از خواب بیدارش کنم، خم شدم و لب‏های خودم را کف پای پدرم گذاشتم و پاهایش را بوسیدم و از گرمی لب من که به پای ایشان خورد، پدرم از خواب بیدار شد.

کسانی که پدر و مادرشان در قید حیات می‏باشند از نیکی کردن به آنان غافل نشود و کسانی که والدینشان از دنیا رفته‏اند به یاد آنها صدقه بدهند و خیرات کنند که اگر شما در این دنیا به یاد آنان باشید، مطمئن باشید که آنان نیز در آن دنیا به یاد شما خواهند بود.

«وَ النَّجَاةُ مِنَ النّارِ ِفي تَرْكِ إِيذَاءِ الخَلْقِ»، نجات از آتش جهنّم در ترک آزار و اذیت خلق خداست.

مردم آزاری به هر شکلی که باشد عملی ناپسند است و انسان باید از آن پرهیز کند. مردم آزاری مصادیق مختلفی، مثل همسر آزاری، پدر آزاری، مادر آزاری، فرزند آزاری، خواهر و برادر آزاری، دوست آزرای و همسایه آزاری دارد که انسان باید از همه این موارد پرهیز کند.

در روایت آمده است که پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِض »[5]؛ پروردگارم من را به مدارا کردن با مردم امر کرده است، همان‏گونه که من را به أداء فرائض و واجبات امر کرده است.



[1]. المواعظ العددیة، ص208.

[2]. تحرير المواعظ العددية، ص394.  

[3]. فیض کاشانی، الوافی، ج1، الجزء الأول، کتاب العقل و العلم و التوحید، ص116.

[4]. کلینی، الكافي (ط- الإسلامیة)، ج‏2، ص105.

[5]. همان، ص117.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

Please publish modules in offcanvas position.