بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ 91/07/28 خطبه شماره 51 |
خطبه اول
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله نحمده وَ نستعینه وَ نستغفره وَ نَستهدیه وَ نؤمنُ به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شُرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا وَ نشهدُ ان لا اله الا الله وَحده لا شریکَ لَه وَ نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه وَ خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ وَ مُبلغ رسالاته بَشیر رحمته و نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین وَ لَعن الدائم علی ائدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان الی قیامِ یُوم الدین. اَلسلامُ عَلَیکَ یا حجةَ الله. السلام علیک یا بقیة الله فی ارض ».
عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله. قالَ امیر المومنین علی ابن ابی طالبٍ علیه اَفضَلُ صلوة المصلین: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا أَعْمَالَكُمْ وَ أَخْلِصُوا سَرَائِرَكُمْ وَ أْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ فَيَسْتَجِيبَ اللَّهُ لَكُمْ دُعَاءَكُمْ».[1] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم.
وجود نازنین امیر المومنین صلوةُ الله و سلامُهُ علیه در این کلام نورانی بعد از اینکه به تقوی می پردازند و از همهی ما میخواهند رعایت تقوی کنیم به چند نکتهی کلیدی دیگر هم اشاره میکنند: یک) اصلاح اعمال «اَصلِحُ اَعمالَکُم» خوب طبعاً اعمال ما، رفتار ما اعمال متناسب با خواست خداوند نیست. پیام امیر المومنین به همهی ما این است که در اصلاح اعمالمون بکوشیم. خوب دقت کنیم کاستیهامون را جبران کنیم. اعمالی که شایسته هست و انجام میدهیم در زندگیمان پررنگتر کنیم «وَ اَخلصوا سَرائِرَکُم» باطنهامون را خالصتر کنیم. نیتهامون را خالصتر کنیم. کار برای خدا یعنی کار خالصانه و نکتهی دیگری که از ما میخواهند امر به معروف، دعوت به خوبیها و نهی از منکر، باز داشتن از بدیهاست. بعد حضرت میفرماید اگر پایبند به این نکات شدید، تقوی را رعایت کردید، اعمالتان را اصلاح کردید، سرائر و نیتهایتان را خالص برای خدا کردید، به خوبیها دعوت کردید، از زشتیها پرهیز دادید نتیجهی طبیعی این کارکرد شما این میشود که دعاهایی که میکنید این دعاها از ناحیهی پروردگار عالم مستجاب خواهد شد. خوب چه نعمتی از این بالاتر که انسان دعایی که میکند، عرض حاجتی که پیشگاه خدا مطرح میکند این عرض حاجت مورد عنایت حق تعالی قرار بگیرد.
در خطبهی اول بحث ما عمدتاً پیرامون سیرهی نورانی پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت بوده است. در هفتم این ماه شهادت وجود مقدس امام باقر علیه صلوة و السلام را داریم. به همین مناسبت در خطبهی اول از شخصیت آن حضرت و ویژگیهای آن حضرت اشارهایی خواهم داشت گرچه زبان ما و بیان ما ناقصتر از آن است که بتوانیم دربارهی شخصیت پیشوایانمان آن گونه که در شأن آنهاست سخنی بگوییم. آن وجود مقدس در 57 هجری در مدینه متولد شده اند. دوران امامت ایشان بین 18 تا 19 سال بوده و آن روزی که وجود مقدس زین العابدین پدر بزرگوار آن حضرت از دنیا رفتند و به شهادت رسیدند سن آن بزرگوار سی و سه سال بوده است. عمر وجود مقدس امام باقر 57 سال هست. اما در رابطه با شخصیت و ویژگیهای آن حضرت. آن حضرت اسوهی زهد است، اسوهی تقوی است، اسوهی فضیلت است. از نظر علم و دانش سرآمد معاصرین خود از علما و دانشمندان است. چند ویژگی من در این خطبه به آن اشاره میکنم. ویژگی عبادی آن حضرت، ویژگی علمی آن حضرت، ویژگی سیاسی آن حضرت، از نظر ویژگی عبادی آن حضرت راوی میگوید به اتفاق آن حضرت وارد مسجد الحرام شدیم، اینها را ما باید دقت کنیم. الان این ایام ایامی است که زائرین خانهی خدا بعضیشان در مدینهاند، بعضی در مکه اند حالات امام را نگاه کنید موقعی که وارد مسجد الحرام میشود چه حالتی دارد؟ راوی تعبیرش این که است که هنگامی که حضرت نگاهش به خانهی خدا افتاد به گریه در افتاد، آن چنان گریه کرد که صدای حضرت بلند شد. من به حضرت عرض کردم آقا مردم دارند به شما نگاه میکنند، شما فرزند رسول خدا هستید. کمی آرامتر، آهستهتر گریه کنید. پاسخ حضرت این است که « ویهَک» وای بر تو « لِمَ لَا أَبْكِي لَعَلَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ يَنْظُرَ إِلَيَ مِنْهُ بِرَحْمَةٍ فَأَفُوزَ بِهَا عِنْدَهُ غَدا»[2] چی میگی، چرا گریه نکنم؟ شاید به خاطر این گریه کردنم و اشک ریختنم مشمول رحمت واسعهی پروردگار عالم برای فردای قیامت قرار بگیرم. یعنی بنده در خانهی خدا که آمد اشک بریزد، گریان شود تا مشمول لطف خداوندی قرار بگیرد. حضرت به سجده رفت. اشک ریخت. این ویژگی حضرت است. بعد هم حضرت میگوید به من یک نکته فرمود: کاری نداشته باش که مردم چگونه نگاه میکنند، به خدا بنگر که نگاه خداوند به بندهاش چگونه است. چون قضاوتهای مردم یکسان نیست. بعضی کار انسان را مدح و ستایش میکنند و بعضی کار انسان را مذمت میکنند. خوب دقت کن که نگاه خداوندی چگونه است؟
نکتهی دیگری که در زندگی آن حضرت مهمه از کلام امام صادق علیه صلوة و السلام الهام میگیریم. حضرت میفرمود: « کانَ اَبی کَثیر الذِکر» پدرم بسیار ذکر خدا میگفت، یاد خدا بود. تعبیر حضزت این است که « لَقَد کُنتُ اَمشی مَعَه» موقعی که با پدرم در حال راه رفتن و حرکت بودیم « اِنَهُ لِیَکبرُ الله» او به یاد خدا بود، حتی بعد اشاره میکند « وَاکُلُ مَعهُ طَعام وَ اِنهُ لِیَذکُرُ اللهِ» هنگام غذا خوردن پدرم امام باقر به یاد خدا بود، بعد حتی بالاتر موقعی که با مردم هم صحبت میکرد اگر فرصتی پیدا میکرد مشغول سخن گفتن و حرف زدن نبود باز به یاد خدا بود. « لَقَد کانَ یُحَدِثُ القوم وَما یَشهدوهوا ذلک اَن ذکرِ الله» موقعی هم که با مردم صحبت میکرد چیزی او را مشغول نمیکرد که از ذکر خدا دوری کند. «وَ کُنتُ علی لِسانَهُ لاذقاً بِهَنَکِ یَقولُ لا الهَ الی الله» مرتب در حال حرکت بود زبان پدرم با ذکر و یاد کلمهی طیبهی لا الهَ الی الله. اینها برای همهی ما آموزندگی دارد. اصلاً سیرهی حضرت این بوده که همیشه دائم الذکر و به یاد خدا باشد و بعد یک نکتهی تربیتی مهمی دارد که در فرمایشات مقام معظم رهبری در سفرشان به خراسان شمالی مقولهی سبک زندگی را ایشان مطرح کردند. خوب آدم اگر این دستورات ائمه را نسبت به خودش، نسبت به فرزندانش، نسبت به خانوادهاش پیاده بکند معلومه سبک زندگی متفاوت میشود. امام صادق میفرماید: « وَ کانَ یَجمَعُنا فَیَعمُرُنا بِذِکر حتی تَطلُعَ الشَّمس »[3] پدرم امام باقر قبل از طلوع آفتاب ما را بیدار میکرد و دستور میداد که ذکر خدا را بگویید. بعد ادامه میدهد کسانی که تو محیط خانه اهل خواندن قرآن بودند، میفرمود: قرآن بخوانید و به کسانی که آشنای به قرآن نبودند و اهل خواندن قرآن نبودند میفرمود ذکر بگویید. خوب اگر توی خانوادهایی پدر خانواده، مادر خانواده با این روش تربیتی فرزندانشان را رشد بدهد دیگه تو جامعهی ما ناهنجاری به وجود میآید؟ دیگه تو جامعهی ما مفاسد اخلاقی بوجود میآید؟ دیگه تو جامعهی ما تارک الصلوة بوجود میآید؟ این فرهنگ میتواند سبک زندگی جامعهی ما را متحول کند. اما چه کنیم که تو جامعهی ما این گونه مسائل کمتر پیاده میشود. اما در بعد علمی، حضرت سرآمد زمان خودش هست. عبداله ابن عطا جملهایی دارد، میگوید: مَا رَأَيْتُ الْعُلَمَاءَ عِنْدَ أَحَدٍ قَطُّ أَصْغَرَ مِنْهُمْ- عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع»[4] من ندیدم که علما پیش هیچ کس آن گونه که پیش امام باقر از خود کوچکی نشان میدادند کوچکی نشان بدهند. خاضع بودند. راوی دیگری سخنی دارد، میگوید که: :موقعی که حَکَم ابن عُطیده در نزد امام باقر مینشست « كَأَنَّهُ صَبِيٌ بَيْنَ يَدِي مُعَلِّمِهِ»[5] عالمی بزرگ، سرشناس، سرآمد زمان خودش ولی موقعی که در محضر امام باقر حاضر میشد مثل طفل دبستانی بود که در مقابل آموزگار میایستد و مینشیند. این چنین هیبت و عظمت امام باقر تاثیرگذار بود در فضای آن روز. جابر بن عبدالله انصاری میگوید: خدمت امام باقر رسیدم، سلام پیامبر را به او رساندم چون پیامبر فرموده بود که جابر طوری عمر میکنی که یکی از فرزاندانم را که نام او نام من هست ملاقات خواهی کرد. سلام مرا به او برسان. جابر میگوید موقعی که سلام پیامبر را من به او رساندم این جمله را فرمود: جابر وصیت خودت را آماده کن، زیرا به زودی به سوی پروردگارت خواهی رفت. میگوید: من تعجب کردم گفتم این یک عهدی بوده بین من و بین پیغمبر، این را از کجا میدانی؟! امام فرمود، خیلی تعبیر جالبی است. «وَ اللَّهِ يَا جَابِرُ- لَقَدْ أَعْطَانِيَ اللَّهُ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»[6] جابر به خدا سوگند علم آن چه که بوده و آن چه که تا روز قیامت پیش خواهد آمد در نزد من هست. این ویژگیهای امام هست. جهاد علمی آن حضرت، سفارشی که آن حضرت دارد که جامعه رنگ علمی به خودش بگیرد. توصیههایی که دارند برای اینکه افراد جامعه به سمت علم و دانش حرکت کنند. « الْكَمَالُ كُلُّ الْكَمَالِ فِي ثَلَاثَةٍ وَ ذَكَرَ فِي الثَّلَاثَةِ التَّقْدِيرَ فِي الْمَعِيشَةِ»[7] بالاترین کمال، برترین کمال که در بردارندهی همهی کمالهاست این هست که انسانها فهم عمیق دینی پیدا کنند، دانش دینی پیدا کنند و در مصیبتها بردبار باشند و در گذران زندگی اندازهگیری روشن داشته باشند. درآمد با حساب و هزینهی با حساب. اینها نکاتی بوده که حضرت به آن اشاره کردهاند. تشویق حضرت به علم و دانش.
در بعد سیاسی هم وجود مقدس حضرت امام برخورداری شجاعانه دارد این که امام به شهادت میرسد به خاطر همین است که طاغوتیان زمان حضرت، تحمل آن حضرت را ندارند. در عصر آن حضرت چند خلیفه حاکم اند و اینها هر کدام یکی از دیگری بدتر. یکی از دوستداران امام خدمت امام میرسد میگوید آقا من ارادتمند شما هستم ولی موقعی که به شام میروم دیدن ابراهیم بن ولید میروم، نظر مبارک شما چیست؟ قاطعانه امام پرهیز میدهد. رابطهتان را با طاغوت زمان قطع کنید، این رابطه رابطهی درستی نیست. حضرت در این جملهی زیبا به این فرد که از حضرت سوال میکند عبدالغفار بن قاسم. حضرت میفرماید: «قَالَ يَا عَبْدَ الْغَفَّارِ إِنَّ دُخُولَكَ عَلَى السُّلْطَانِ يَدْعُو إِلَى ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ- »[8] ورود تو در حضور سلطان و پادشاه جور سه پیامد منفی برای تو دارد. پیامد اول این است که « مَحَبَّةِ الدُّنْيَا » تو اگر با تقاویف زبان رابطه برقرار کنی عشق به دنیا در وجود تو زنده میشود. وَ نِسْيَانِ الْمَوْتِ » مرگ را فراموش میکنی چون بساط عیش و نوش را آن جا مشاهده میکنی. « وَ قِلَّةِ الرِّضَا بِمَا قَسَمَ اللَّهُ » آن حالت رضایتی که عبد نسبت به خدا دارد آن حالت رضایت را هم از دست میدهی. این سفارشهایی است که وجود مقدس امام باقر دارد. بنابراین جمعبندی کنم: زندگی ائمهی ما سراسر نور است، درس است، الگوست برای تک تک ما. من سفارش میکنم به نسل جوان عزیزمان با زندگی امامان و پیشوایانمان بیشتر آشنا بشوید. مشکلاتی که در زندگیتان به وجود میآید تنها راه حلش این است که به کلام خدا مراجعه کنید و به سیرهی نورانی اهل بیت.
دعای پایانی خطبه اول
«ان الله یامُرُ بالعَدلِ وَ الاِحسان وَ ایتاءِ بالقُربی وَ ینهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر وَ البغی یَعظکُم لعلَکُم تَذَکَرون».
پروردگارا در فرج مولایمان و مقتدایمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما. به اسلام واسلامیان عزت عنایت بفرما. پروردگارا ما را با سیرهی نورانی اهل بیت آشنا بگردان. امام راحلمان را مشمول روح و رضوان خودت قرار بده. به رهبر عظیم الشان انقلابمان عزت، سلامت، توفیق روز افزون کرامت بفرما. به مراجع بزرگوار تلقید ما عزت مرحمت بفرما. پروردگارا به خانوادههای مکرم شهیدانمان صبر و اجر مرحمت بفرما. به جانبازان سلامت، به آزادگان عزت، به رزمندگان پیروزی، به بیماران شفا، به بانوان عفت، به اصناف و بازاریان و تجار ما انصاف و روزی حلال، به عالمان توفیق خدمت، به مسافران و مجاوران حسن عاقبت مرحمت بفرما.
«انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز».
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد
صدق الله العلی العظیم.
خطبه دوم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالبٍ علیه افضَلُ صلوة المسلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه وَ علی، علی بن الحسین زینُ العابدین وَ علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک یا فاطمه یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شانا من الشان .
عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله. قالَ مولانا وَ مُقتَدانا الامامَ صادقُ علیه صلوةُ وَ السَّلام اما بعد فانی اوصیکَ بتقوی الله عَزَوَجَل:« امَّا بَعْدُ فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقَاهُ أَنْ يُحَوِّلَهُ عَمَّا يَكْرَهُ إِلَى مَا يُحِبُّ وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لٰا يَحْتَسِبُ »[9] . بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم.
امام صادق میفرماید: خدای متعال دو چیز را برای انسانهای متقین ضمانت کرده است (پاداش متقین). یک) خدا ضمانت کرده است که اگر کسی تقوی را پیشه کند تحولی در وجود او ایجاد میشود از آن چه نمیپسندد و آن چه میپسندد و مورد علاقهی اوست خدای متعال این تحول را در او ایجاد میکند. این نکته نکتهی خیلی مهمی است. ما از گناه بیزاریم. از معصیت الهی متنفریم. گناهی که از ما سر میزند گاهی حالت آشفتگی در ما ایجاد میکند. ناپسند میشماریم. میفرماید: راه درمان یک چیز است، سراغ تقوی بروید از این حالت کراهت به حالتی که مورد قبولتان هست سوق پیدا میکنید. دو) وَ یَرزُقُهُ من حیثُ لا یَحتَسِب. متقین روزی شان را از جایی که حدس نمیزنند خدا به آنها عنایت میکند. گیر کار در این است که باید تقوی را پیشه کرد. اگر اهل تقوی شدیم هم تضمین اول و هم تضمین دوم. تحول و دو روزی از ناحیهی خدای متعال.
در این خطبهی دوم به بیان مناسبتها و نکاتی اشاره میکنم. اولین نکته ماه ذی الحجه است. برادران و خواهران ایمانی تصور نکنیم معنویتها منحصر به ماه رمضان است و تمام شد. نه. ماههای خدا هر کدام دارای یک ویژگی است. ماه ذی الحجه ویژگیهای خاص خودش را دارد. بر اساس بعضی از روایات که در تفسیر سوره فجر آمده «وَالفَجر، وَلیالَ عشر»[10] را این شبهای دهگانه را به شبهای دههی اول ماه ذی الحجه تفسیر کرده اند. که خدا قسم میخورد «وَالفَجر، وَلیالٍ عشر» . در ماه ذی الحجه ویژگیهای فراوانی وجود دارد. ماه دعاست. به مفاتیح مراجعه کنید. گاهی نکند قرآن در خانه داریم، مفاتیح در خانه داریم، سراغی از آن نمیگیریم. آن چنان غرق زندگی شدهایم که معنویت را، دعا را، قرآن را فراموش کردهایم. نیاز داریم هر چند وقت یکبار یک تذکر داده بشود تا دوباره سراغ قرآن و دعا و راز و نیاز و مناجات برویم. دعاها را فراموش نکنید. نمازهایی که وارد شده، الان حاجیان عدهای در مدینهاند و عدهای در مکهاند. در روایات ما وارد شده اگر میخواهید در ثواب حاجیان و اعنال حاجیان شرکت کنید یک نماز دو رکعتی بین مغرب و عشا، توجه کنید، خیلی ساده. خوب اینها الطاف خداست. از طرق مختلف به انسان می رسد اگر قدر بدانیم.
در این ماه، ما روز عرفه را داریم. با آن ویژگیها و با آن دعا. در این ماه ما عید قربان را داریم با آن عظمت. در این ماه روز مباهله داریم. در این ماه روز نزول آیه ولایت را داریم. در این ماه نزول سورهی «هَل اتی» داریم. اینها ویژگیهای این ماه است دقت کنید. برای خودتان برنامهریزی کنید که این روزها از دستتان نرود، هر کدام اعمالی و برنامههایی دارند. در این ماه شهادت حضرت مسلم بن عقیل را داریم، سفیر ارجمند وجود مقدس ابی عبدالله الحسین را داریم که در راه وفاداری به حسین بن علی به شهادت رسید.
مناسبتهای دیگری داریم. در ماه آبان سالگرد شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی را داریم. فرزند رشید حضرت امام که امام دربارهی شهادت او فرمود: از الطاف خطیئهی الهی بود. ما در رابطه با چهارم آبان اعتراض و افشاگری حضرت امام را داریم نسبت به قانون ننگین کاپیتالاسیون که ننگی بود در تاریخ نظام شاهنشاهی و ستمشاهی و همچنین شهادت مظلومانهی زائران خانهی خدا را داریم. خوب این روزها دومین سالگرد سفر پرخیر و پربرکت مقام معظم رهبری به قم هست. به حرم کریمهی اهل بیت. همانگونه که مردم خراسان شمالی حماسه آفریدند انصافا که بیان خواهم کرد، مردم قم، مردم شهر قیام هم دو سال قبل حماسهای آفریدند که در تاریخ ماندگار است. این سفر دستاوردهای مهم داخلی، ملی و بین المللی داشت. برای قم هم برنامهریزیهای خوبی انجام شد. 320 پروژه برای عمران و آبادانی استان قم طراحی شد که بر اساس گزارشی که مسئولین استان دادند 128 پروژه از این پروژه ها با مبلغی حدود 670 میلیارد تومان به بهرهبرداری رسیده است. خوب این قدم خوبی است ان شاء الله امیدواریم مسئولین سعی کنند تلاش کنند آن چه به نام مقام معظم رهبری مطرح شده آبرومندانه انجام بگیرد تا مردم از ثمرات و برکات آن بهره ببرند. خب سفرمقام معظم رهبری را در روزهای گذشته به خراسان شمالی داشتیم. حقیقتا و واقعا دنیا را، چشم دنیا را خیره کرد این استقبال. وصف ناپذیر بود. در استانی که طوایف مختلف حضور دارند. برادران شیعه و سنی حضور دارند. مرز نشین اند. آن چنان ابراز محبت و علاقه کردند و من از این اظهار علاقه و محبت باید عرض بکنم که اینها عزت اسلام بود، عزت دین بود، عزت نظام بود، عزت مردم بود، عزت روحانیت بود. عزت برای خادمین واقعی مردم بود. این ویژگیها،ویژگیها و دستاوردهای کمی نبود. پیام داشت، هم به دوست و هم به دشمن. دوستان در پوست نمیگنجیدند از مسرت و خوشحالی و دشمنان هم از سر بغض و عداوت یکه خوردند که عجب ما این مردم را تحریم میکنیم. امکانات اولیه را از آنها میگیریم، مشکل برایشان درست میکنیم، گرانی برای آنها درست میکنیم. هزاران مسئله برایشان درست میکنیم اما موقعی که رهبرشان در میانشان می آید اینها این گونهاند و لذا یک پاسخ کوبندهایی بود به دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب. باید شکر این نعمت را به جا آورد، همهمان شاکر باشیم. مسئولان شاکر باشند. مردم شاکر باشند. از نظر محتوی پیام رهبری کم نظیر بود. بیاناتی که مطرح کردند کم نظیر بود. من فهرست وار اشاره میکنم. باید در طول جلسات متعدد به این نکات و پیامها اشاره شود. ایشان اشاره کردند که در طول این سی و سه سال از پیروزی انقلاب ما یک حرکت صعودی داشتهایم به سمت پیشرفت. نمونههاشم دنیا امروز اعتراف می کند که کشور ما در اوج تحریمها پیشرفت داشته است. چون پیشرفت ما پیشرفت در نگاه غربیها نیست. پیشرفت ما با معیارهای خاص خودش مطرح است. پیشرفت استقلال سیاسی ما، پیشرفت اخلاق جامعهی ما و دسترسی به مسائلی که دشمن هیچ موقع باور نمیکرد. البته من در همین جا میخواهم عرض بکنم معنای این نیست که مردم ما مشکلی ندارند. مشکلات مردم را هم مردم باید با تدبیر حل کنند. این کشور امکانات وسیع و گسترده ایی دارد. اینکه دشمنان ما مطرح میکنند که ما تحریم میکنیم تا انرژی هستهایی را متوقف کنند اینها دروغ میگویند. از سال 59 تا الان ما مورد تحریم دشمنانیم. مردم بدانید تحریمها برای انرژی هستهایی نیست. سال 59 چیزی به نام انرژی هسته ایی مطرح نبود. اینها دروغ میگویند. اینها مطرح میکنند که ما میخواهیم ایران را پای میز مذاکره بکشانیم. خوب ایران که دارد با شما مذاکره میکند ولی یک ربع مذاکره، یک قطعنامهی تحریم! رفتار شما رفتار منافقانه گونه است. اصلا گویا تو رفتار شما ملتها، انسانها، جامعهها مطرح نیستند. با چه ادبیاتی با ملت ایران سخن میگویید؟ مطمئن باشید من از پشت این تریبون به نمایندگی از این مردم عرض میکنم جنگ اراده ها مطرح است و شما بر ارادهی ملت ایران پیروز نخواهید شد.
در دیداری که با علما و روحانیت خراسان شمالی داشتند به نکات کلیدی اشاره کردند. تنها مخاطب مقام معظم رهبری روحانیت استان خراسان شمالی نبود. همهی روحانیت در سراسر کشور مخاطب پیام ایشان هستند. هم روحانیت به گردن انقلاب حق دارد و هم انقلاب به گردن روحانیت. به تعبیر ایشان امروز تریبونهای میلیونی انقلاب در اختیار روحانیت قرار داده تا خودشان را مجهز کنند به معارف دینی و با نسل جوان. دانشجویان با روحانیت ارتباط برقرار کنند. شبهات را برطرف کنند، البته اگر روحانیت به صحنه نمیآمد معلوم نبود این انقلاب به پیروزی میرسید. روحانیت حق دارد و انقلاب هم حق دارد. فرمودند روحانیت نمیتواند بر اساس تفکر سکولاریستی و بیتفاوتی با نظام و انقلاب برخورد کند که نمیکند. امروز مراجع بزرگوار تقلید ما به عنوان زعمای حوزهی ما بنا به تعبیر مقام معظم رهبری و آن چه ما سراغ داریم از نظرات مراجع بزرگمان، اینها تضعیف نظام را جایز نمیشمارند اما اگر مشکلی در جامعه پیش آمد، برای مردم پیش آمد همین مراجع بزرگوار ما اجتماع میکنند چه در مسائل فرهنگی اظهار نظر میکنند. در مسائل گرانی و بیکاری اظهار نظر میکنند و معنای اظهار نظر مراجع این است که نظام باید بماند ولی در کنار حفظ نظام مشکلات مردم هم باید حل شود. این پیام روشن مراجع ماست. بنابراین روحانیت ما، مراجع ما کنار نظام اند اما اگر جایی کندی وجود دارد، نقصی وجود دارد روحانیت ما با نگاه تیزبینانه رصد میکنند و به مسئولان منتقل میکنند چون این مردم رکن اساسی انقلاب اند، اگر این مردم از انقلاب جدا بشوند نه از تاک نشانی می ماند نه از تاک نشان.
موضوع مهمی که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند مقولهی سبک زندگی مردم بود. پرسشهای فراوانی ایشان مطرح کردند. اخلاق درجامعه، طلاق در جامعه، خشونت در جامعه که یک فهرست بالا بلندی بود که ایشان طرح کردند من همین جا عرض میکنم، ما مسئلهی انرژی هستهای به پیشرفت رسیدهایم، در نانو به پیشرفت رسیدهایم، در سایر مسائل به پیشرفت رسیده ایم ولی بنا به تعبیر رهبر عزیز انقلابمان در سبک زندگی مردم آن پیشرفت لازم را نداشتهایم. اینجاست که دانشگاهیان ما، حوزویان ما، خیرخواهان ما، رسانههای ملی ما همه باید دست به دست هم بدهند که اخلاقتراز نظام اسلامی در این جامعه باید پیاده بشود. این نکند که ما در یک بعد پیشرفت بکنیم و در بعد دیگر که انقلاب ما بر اساس آن استوار بوده پسرفت داشته باشیم. جامعهی ما نباید به سمت تقلید کورکورانهی غربیها برود. آنها ظاهری بزک کرده دارند اما باطنی شهوت آلود، گناه آفریندر قاموس زندگی آنهاست. یک وقتی جوان ما هوس نکند که از فرهنگ زشت غرب که مظاهر آن را میبینیم، به چه مسائلی دامن میزنند، جوان ما فریفتهی چنین فرهنگی بشود.
مسئلهی دیگری که من باید کوتاه به آن اشاره کنم و دامنهی سخن را جمع کنم مسئلهی انتخابات است. خوب تو کشور و فضای کشور گوشه و کنار شنیده میشود که عدهای ورود میکنند به بحث انتخابات. حقا و حقیقتا ورود در عرصهی انتخابات آن هم با چند ماه فاصله یک حرکت زودرس به نظر میرسد. اساسا در هر انتخاباتی یک جنجال طبیعی و یک التهاب طبیعی انتخابات وجود دارد، اما از چند ماه مانده ما شروع کنیم فضای جامعه را پرتنش می کنیم، پر التهاب میکنیم. امروز مردم ما مشکلاتشان چیز دیگری است. فضای جامعه را به سمتی بردند تا دشمنان از این فرصت سوء استفاده کنند به نفع انقلاب نیست. به نفع انقلاب ما نیست. امروز مسئولان ما باید تمام نیروشان را متمرکز کنند که اثرات توطئههای دشمن، تهدیدات دشمن را خنثی کنند.
آخرین سخن، خبر دارید که جایزهی صلح نوبل را به کیها دادند؟ به خاطر دفاع از صلح دنیا به اتحادیه اروپا دادند! اتحادیهی اروپایی که در ناتو دست دارند، در افغانستان، در عراق! عجب! دنیا همه چیزش عوض شده است. به یک مضحکه میماند جایزهی صلح نوبل به اتحادیهی اروپا دادند. البته من فکر میکنم اینها فهرستی که تهیه کردند خوب تبعاً نوبت به اتحادیهی اروپا رسیده چون در فهرست قبلی اینها آن چه که من ملاحظه کردم همین جایزه ی نوبل را روزی به شیمون پرز دادند، بعد به اسحق رابین دادند. الان هم نوبت اتحادیهی اروپاست، البته قبل از آن به اوباما هم دادند. تلقی من این هست که اینها جایزه میدهند به کسانی که ضد صلحاند. یک کلمهی ضدی قبل از صلح حذف شده و ما خبر نداریم. جایزه میدهند برای طرفداران ضد صلح وگرنه کجای دنیا شیمون پرز طرفدار صلح است؟ کجای دنیا اسحق رابین طرفدار صلح است؟ کجا اوباما طرفدار صلح است؟ خوب دنیا شاهد است. مردم با چشم تیزبینشان، ملت ما میبینند ولذا هیچ گونه اعتمادی به حرکتها و برنامههای دنیای غرب ندارند.
دعای پایانی خطبه دوم
«اللهم الغفر للمونین وَ المومنات وَ المسلمین وَ المسلمات الاحیاءَ منهم وَ الاموات تابعِِ اللهمَ بینَنا وَ بَینَهُم بالخیرات. ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار».
پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما. به همهی خدمتگزاران توفیق عنایت فرما. پروردگارا به روح بلند رهبر عزیزمان، روح رهبر عزیزمان عالی است اعلی بگردان. به رهبر فرزانه انقلابمان عزت کرامت بفرما.
«ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز» .
اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.
بسم الله الَرحمن الرَّحیم.
اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر.
صدق الله العلی العظیم.
[1] . بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج90 ؛ ص377.
[2] . بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج46 ؛ ص290.
[3] . الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج2 ؛ ص499.
[4] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج46، ص 286.
[5] . همان
[6] . متن حدیث: «أَبُو السَّعَادَاتِ فِي فَضَائِلِ الصَّحَابَةِ، أَنَّ جَابِرَ الْأَنْصَارِيِّ بَلَّغَ سَلَامَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَى مُحَمَّدٍ الْبَاقِرِ- فَقَالَ لَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ أَثْبِتْ وَصِيَّتَكَ- فَإِنَّكَ رَاحِلٌ إِلَى رَبِّكَ فَبَكَى جَابِرٌ- وَ قَالَ لَهُ يَا سَيِّدِي وَ مَا عِلْمُكَ بِذَلِكَ- فَهَذَا عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ ص- فَقَالَ لَهُ وَ اللَّهِ يَا جَابِرُ- لَقَدْ أَعْطَانِيَ اللَّهُ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ- وَ أَوْصَى جَابِرٌ وَصِيَّتَهُ وَ أَدْرَكَتْهُ الْوَفَاة». بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج46 ص296 .
[7] . كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج5، ص: 87
[8] . متن حدیث«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِي مَا تَقُولُ فِي الدُّخُولِ عَلَى السُّلْطَانِ- قَالَ لَا أَرَى لَكَ ذَلِكَ قُلْتُ إِنِّي رُبَّمَا سَافَرْتُ إِلَى الشَّامِ- فَأَدْخُلُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْوَلِيدِ- قَالَ يَا عَبْدَ الْغَفَّارِ إِنَّ دُخُولَكَ عَلَى السُّلْطَانِ يَدْعُو إِلَى ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ- مَحَبَّةِ الدُّنْيَا وَ نِسْيَانِ الْمَوْتِ وَ قِلَّةِ الرِّضَا بِمَا قَسَمَ اللَّهُ- قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- فَإِنِّي ذُو عَيْلَةٍ وَ أَتَّجِرُ إِلَى ذَلِكَ الْمَكَانِ لِجَرِّ الْمَنْفَعَةِ- فَمَا تَرَى فِي ذَلِكَ- قَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنِّي لَسْتُ آمُرُكَ بِتَرْكِ الدُّنْيَا بَلْ آمُرُكَ بِتَرْكِ الذُّنُوبِ- فَتَرْكُ الدُّنْيَا فَضِيلَةٌ وَ تَرْكُ الذُّنُوبِ فَرِيضَةٌ- وَ أَنْتَ إِلَى إِقَامَةِ الْفَرِيضَةِ أَحْوَجُ مِنْكَ إِلَى اكْتِسَابِ الْفَضِيلَةِ- قَالَ فَقَبَّلْتُ يَدَهُ وَ رِجْلَهُ- وَ قُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- مَا نَجِدُ الْعِلْمَ الصَّحِيحَ إِلَّا عِنْدَكُم». بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج72ص377
[9] . كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 49
[10] . فجر1و 2.