خطبه نماز جمعه قم مورخه 91/10/01

چاپ

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه ‏های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

مورخ 91/10/01                                                      خطبه شماره 53

 

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله نحمده وَ نستعینه وَ نستغفره وَ نَستهدیه وَ نؤمنُ به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شُرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا وَ نشهدُ ان لا اله الا الله وَحده لا شریکَ لَه وَ نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه وَ خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ وَ مُبلغ رسالاته بَشیر رحمته و نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین وَ لَعن الدائم علی ائدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان الی قیامِ یُوم الدین. اَلسلامُ عَلَیکَ یا حجةَ الله. السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه و رحمة الله و برکاته».

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله. قالَ مولانا امیرالمومنین علی ابن ابی طالبٍ علیه افضَلُ صلوة المُصَلین :«أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ أُوصِي نَفْسِي بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي ابْتَدَأَ الْأُمُورَ بِعِلْمِهِ وَ إِلَيْهِ يَصِيرُ غَداً مِيعَادُهَا وَ بِيَدِهِ فَنَاؤُهَا وَ فَنَاؤُكُمْ وَ تَصَرُّمُ أَيَّامِكُمْ وَ فَنَاءُ آجَالِكُمْ وَ انْقِطَاعُ مُدَّتِكُمْ فَكَأَنْ قَدْ زَالَتْ عَنْ قَلِيلٍ عَنَّا وَ عَنْكُمْ كَمَا زَالَتْ عَمَّنْ كَانَ قَبْلَكُمْ- فَاجْعَلُوا عِبَادَ اللَّهِ اجْتِهَادَكُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا التَّزَوُّدَ مِنْ يَوْمِهَا الْقَصِيرِ لِيَوْمِ الْآخِرَةِ الطَّوِيلِ- فَإِنَّهَا دَارُ عَمَلٍ وَ الْآخِرَةَ دَارُ الْقَرَارِ وَ الْجَزَاءِ»[1] خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. وجود نازنین امیر المومنین علی علیه صلوة و السلام در یکی از کلمات گوهر بارشان ما را به تقوی سفارش می‎کنند با این بیان: بندگان خدا سعی‎تان را در این دنیا بر این قرار بدهید که از این روز کوتاه یعنی دنیا برای روز آخرت که بلند است و طولانی توشه بردارید، زیرا دنیا خانه‎ی عمل است اما آخرت خانه قرار و پاداش و کیفر و جزاست. بیان نورانی امیر المومنین اشاره به این نکته دارد که دنیا با همه‎ی بزرگی‎اش در مقابل آخرت چیزی نیست اما می‎توان از همین روزهای محدود دنیا و عمر کوتاه دنیا برای قرار و ثبات و استقرار در عالم آخرت توشه‎ها برداشت و بهره‎ها برد. پس تا فرصت از دست نرفته برادر من، خواهر من و عمر همچنان در اختیار ماست برای آخرت بهره‎ای برداریم.

در خطبه‎ی اول پیرامون سیره‎ی نورانی پیامبر و اهل بیت عصمت وطهارت سخن می‎گفتیم. امروز بنا به نقلی میلاد باسعادت امام کاظم علیه صلوة و السلام است اما علمای بزرگ ما مانند مرحوم شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه، مرحوم کفعمی و مرحوم شهید اول در کتاب دروس ترجیح دادند که امروز مصادف است با روز شهادت امام مجتبی علیه صلوة و السلام. من یک تذکر کوتاهی می خواهم عرض بکنم، چند سالی است که در رابطه با این مسئله که آیا امروز روز شهادت است یا روز ولادت؟ خب بین دستگاه‎های رسمی تبلیغاتی کشور، مثل صدا و سیما و مراکز مختلف دیگر تفاوت‎هایی وجود دارد. من همین جا پیشنهاد می‎دهم با کسب نظر از مراجع بزرگان و محققان مسئله‎ی این روز را روشن کنند. گرچه برای ما شیعه به عنوان پیروان اهل بیت هم در روز عزای آنها وظیفه می‎دانیم که غمگین باشیم و محزون و هم در روز ولادت آنها وظیفه می‎دانیم شادمان باشیم. «شيعتنا منّا خلقوا من فاضل طينتنا و عجنوا بماء ولايتنا، يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا»[2] من امروز به اعتبار تقویت این قول که به شیخ مفید و بزرگان دیگر نسبت داده شده، اجازه می‎خواهم مقداری پیرامون شخصیت امام مجتبی علیه الصلوة و السَلام سخن بگویم. تحت عنوان انتظارات امام مجتبی از ما به عنوان شیعیان آن امام، در چند محور کلی و به صورت خلاصه این انتظارات را در این جا مطرح می‎کنم. انتظار اول: امام مجتبی از ما چه انتظاری دارد؟ ما به عنوان پیروان آن حضرت چه باید بکنیم که موجب رضایت او بشویم که رضایت او رضایت خداست؟ اولین توصیه‌ای که از زبان ایشان و از کلام نورانی ایشان من در این محضر عرض می‎کنم مسئله‎ی خدامحوری است. توصیه‎ی امام این است که اگر در جایی امر شما بین دو چیز قرار گرفت، آیا خدا را، نگاه خدا را و خواست خدا را بگیرید و به آن عمل کنید یا خواست مردم؟ آن جا توصیه امام این است که رضایت خدا را بر رضایت مردم مقدم بدارید. اگر مردم خشم کردند اما خدا خشنود شد این وظیفه و تکلیف شماست. کلام نورانی امام مجتبی در رابطه با توصیه به شیعه در رابطه با خدا محوری این است. می‎فرماید که وجود مقدس امام علیه الصلوه و السلام در این جا تعبیر جالبشان این هست :« مَن طَلَبَ رضی الله بِسَخَت الناس کفی الله من طلب رضی الله بسخط الناس کفاه الله امور الناس »[3] اگر کسی در صدد جلب رضایت خداست ولی آن جا که خدا می‎خواهد اطاعات بشود عده‎ایی ممکن است به آن بر بخورد! اما می‎فرماید نگران نگرانی مردم نباشید، خدا مشکل شما را در رابطه با مردم هم حل خواهد کرد. اما اگر داستان به عکس شد و این شد که « و من طلب رضی الناس بسخط الله و کله الله الی الناس » گفت: نه نظر مردم را جلب کنیم بهتر از رضایت خداست! می‎گوید خدا به  انسان به تعبیر بنده پشت گردنی می‎زند و خدای متعال « وَ کَلَهُ الی الناس» کار او را به مردم واگذار می‎کند. می‎گوید دیگر سراغی از ما نگیرید. نیمه شب سراغ ما نیایید و دعاتون، مناجانتان را با ما قطع کنید. چون سراغ مردم رفتید برید مشکلاتتون را همان مردم حل کنند اگر سراغ من آمدید مشکلاتت را با مردم من حل می‎کنم، ولی اگر سراغ مردم رفتید من به تو به عنوان بنده کاری ندارم. این خدا محوری در زندگی یک انسان به عنوان انتظار امام مجتبی از ماست. ویژگی دومی که مورد انتظار امام مجتبی از ماست این است که جامعه دینی و جامعه اسلامی باید اهل فضل و دانش باشند. یعنی فضای جامعه‎ی دینی نمی‎شود فضای علمی نباشد. شیعه نمی‏تواند در جهت علمی و بالا بردن اندوخته‎های علمی‎اش بی‏تفاوت باشد. دو وظیفه سنگین امام در رابطه با فضای علمی در یک جامعه اسلامی مطرح می‎کند. یک وظیفه برای دانشمندان معین می‎کند و وظیفه دیگر هم برای کسانی که دانشی ندارند باید به محضر دانشمندان راه پیدا کنند. « عَلِّمِ‏ النَّاسَ‏ عِلْمَكَ‏ ‏[4]» این کلام نورانی امام مجتبی است. دانشمندان، عالمان، فرهیختگان جامعه علمتان را به دیگران منتقل کنید، بخل نورزید و در سوی دیگر می‎فرماید: « وَ تَعَلَّمْ عِلْمَ غَيْرِك» کسانی که بهره ایی از دانش ندارید، در جا دارید می‎زنید برید خانه‎ی علما و از محضر علما استفاده کنید. ما امروز اگر جامعه‎مان از نظر علمی رشد کند در دنیا حرف برای گفتن داریم. شما خوب ملاحظه بفرمایید امروز مقام علمی کشور ما به مقام شانزدهم در دنیا رسیده به خاطر تلاشی که امروز دانشمندان جوان ما دارند. این فضای مورد تاکید هم قرآنه و هم اهل بیت. توصیه سومی که امام مجتبی  دارند و توصیه بسیار مهمی است این است که جامعه دینی و جامعه اسلامی و انتظاری که من از شیعیانم دارم این است که آینده نگر باشند. یک تعبیر معروفی از امام مجتبی است. کمی من پیرامون این تعبیر توضیح بدهم. می‎فرماید: «اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَاعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَدا»[5] این کلام بلند امام مجتبی است. می‎گوید یک جامعه‎ی دینی، یک جامعه انقلابی به تعبیر من، یک جامعه اسلامی باید افق‎های دور را ببیند. تو دنیا همت‎های بلند داشته باشد « اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً» گویا همیشه زنده‎ هستی. آدم سرزنده، آدم با نشاط همیشه تلاش و تکاپو در زندگی دارد. جامعه دینی جامعه‎ایی اهل رکود، اهل سستی، اهل تنبلی، اهل تن پروری نیست. هر روز اختراعی، هر روز اقدامی و هر روز فعالیتی دارد. اما با نگاه دیگر در رابطه با آخرت همیشه باید مراقب باشد که اگر لحظه‎ایی مرگ او فرا رسید تمام شرایط بار یافتن به پیشگاه پروردگار عالم را تدارک دیده باشد. در عین حال که تو جامعه با نشاط است، به یتیمان کمک می‎کند، به مشکلات جامعه رسیدگی می‎کند، برای پیشرفت و اعتلای کشور تلاش می‎کند. اما سلامت او در بعد اعتقادی، سلامت او در بعد اخلاقی، سلامت او در بعد رفتاری هم به گونه‎ایی مشاهده می‎شود که اگر امروز از میان جامعه اسلامی رفت همه از او به نیکی یاد کنند و بگویند آخرت او تضمین شده است. « وَاعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»» گویا فردا می‎خواهی از صحنه‎ی زندگی کنار بروی. اینها نکات برجسته‎ای است که در زندگی امام مجتبی علیه الصلوة و الاسلام هست. من نمی‎خواهم طولانی کنم سخن را. امام الگو بود، اسوه بود، نمونه بود چه در بعد عبادی، چه در بعد رفتاری، چه در بعد اخلاقی، ما ناگزیریم، نسل جوان ما حتما باید سیره‎ی رفتاری امام مجتبی را مطالعه کنند . چطوری به مسجد راه پیدا کنیم؟ چگونه وضو بگیریم؟ چگونه عبادت کنیم؟ چگونه با مردم سخن بگوییم؟ چگونه رفتار کنیم؟ من یک جمله‎ایی از یکی از دشمنان امام مجتبی عرض می‎کنم. مروان دشمن کینه‎توز امام مجتبی علیه صلوة و السلام است. خیلی عجیبه! ابن حجر عسقلانی تعبیری دارد و آن تعبیر خیلی تعبیر عجیبی است. می‎گوید: در روز شهادت امام مجتبی علیه الصلوة و السلام در حالی که امام حسین و جمعی از بنی هاشم و دوستداران اهل بیت در تشعیع جنازه امام مجتبی شرکت کرده بودند دیدند مروان زار زار دارد گریه می‎کند! مروان از دشمنان کینه توز امام مجتبی ست. وجود مقدس ابی عبدالله با تعجب گفت: مروان تو که تا برادرم در حال حیات بود دست از اذیت و آزار او بر نمی‎داشتی، چه شده است که در مصیبت او داری اشک می‎ریزی؟! در تشعیع جنازه او داری اشک می‎ریزی؟ این جمله را خوب نگاه کن. انسانی که با رفتار سالم، با منش درست تو زندگی با مردم برخورد بکند قضاوت دوست و دشمن راجع به او چگونه است؟! سخن مروان این است: « إني كنت أفعل ذلك بمن يوازن حلمه الجبال »[6] می‎گوید این رفتاری که من می‎کردم، رفتار با انسانی بود که نسبت به این کوه بردبارتر و شکوهمندتر بود. یعنی حلم او، بردباری او از این کوه بالاتر بود. «وَ اشاره بیدیهِ الی الجَبَل» کوهی که در آن جا بود به آن کوه اشاره کرد. گفت منشا حلم، منشا بردباری من امام مجتبی یافتم، چرا در رسای چنین انسانی اشک نریزم و گریه نکنم؟! این چهره‎ها، این شخصیت‎ها جهان را تکان می‎دهند، فضا را تغییر می‎دهند. من عرض ادب کوتاهی کنم خدمت امام مجتبی و این خطبه را به پایان برسانم. موقعی که لحظه شهادت آن بزرگوار فرا رسید، سمی که توسط معاویه به حضرت داده بودند تمام بدن را فرا گرفت. امام حسین خطاب کرد به برادر : برادر جان، چرا چهره‎ات را دگرگون می‎بینم؟ امام حسن گریه کرد و گفت: برادرم، به یاد آن حدیثی افتادم که جدم درباره من و تو فرمود. « اعْتَنَقَهُ طَوِيلًا وَ بَكَيَا كَثِيرا»[7] امام حسن دست‎ها را باز کرد، برادرش حسین را در آغوش گرفت تا مدت طولانی حسن و حسین گریه می‎کردند. من یک جمله می‎خواهم عرض بکنم. آقا امام مجتبی با من هستید. آن لحظه شهادت تو حسین در کنار تو بود. زینب در کنار تو بود. به چهره‎ی تو نگاه می‎کردند. اما «لایوم کِیومِکَ یا ابا عبدالله » من نمی‎دانم چه بگویم؟ امان از تنهایی اباعبداله. در گودی قتلگاه عده‎ایی شمشیر می‎زدند، عده‎ایی نیزه می‎زدند، عده‌ای سنگ با خودشان برداشته بودند، عده‎ایی با عصا بر بدن مطهر ابی عبدالله .... .

دعای پایانی خطبه اول

«ان الله یامُرُ بالعَدلِ وَ الاِحسان وَ ایتاءِ بالقُربی وَ ینهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر وَ البغی یَعظکُم لعلَکُم تَذَکَرون».

پروردگارا ما را با سیره‎ی اهل بیت آشنا بگردان. در فرج مولایمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما. پروردگارا به امام راحل‎مان روح و رضوان عنایت فرما. به رهبر فرزانه انقلابمان، این سکاندار کشتی انقلاب عزت و سلامت و اقتدار عنایت بفرما. پروردگارا به مراجع عظام تقلید ما سلامت و طول عمر با برکت مرجمت بفرما. به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما. شهدای ما را با شهدای کربلا محشور بگردان. به جانبازانمان، به آزادگانمان، به رزمندگانمان عزت بیش از پیش مرحمت بفرما. به بیمارانمان شفا، به بانوانمان عفت، به بازاریانمان روز حلال عنایت بفرما. پروردگارا باران رحمتت را از ما دریغ مدار.

«انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز».

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

 بسم الله الَرحمن الرَّحیم.

اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر.

صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم

 «الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة والسلام  علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالبٍ علیه افضَلُ صلوة المسلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه وَ علی، علی بن الحسین زینُ العابدین وَ علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد ابن الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی ، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک یا فاطمه یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شانا من الشان .

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله

 قالَ امیرالمومنین علی بن ابی طالبٍ علیه الصلوه وَ السَّلام:« مَعَاشِرَ النَّاسِ اتَّقُوا اللَّهَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ»[8]. بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. امیرالمومنین به ما هشدار جدی می‎دهد. خدا کند که گوش شنوایی هم باشد. امام می‎فرماید: چه بسیار کسانی هستند که آرزویی داشته‎اند، اما به آرزویشان نمی‎رسند. چه کسانی بنایی به ساختمانی بنا کردند، اما فرصت سکونت در آن بنا و ساختمان پیدا نکردند. چه کسانی اموالی را جمع کردند که به زودی ناگزیر می‎شوند آن اموال را رها کنند و بعد هم اضافه می‎کند و شاید همه این اموال هم از راه باطل و حرام جمع شده باشد و حق مسلمانی را تضییع کرده باشد. این سخن سوگمندانه امیرالمومنین است. آرزوها حساب ندارد. ساخت و سازها حساب ندارد. مال جمع کردن‎ها حساب ندارد. آن چه حساب دارد در مسیر خدا گام برداشتن است. آرزوی برای جلب رضایت خدا. ساخت و ساز در جهت رضایت خدا. مالی را هم که جمع می‎کنیم در مسیر رضایت او باشد. این کار ما تو دنیاست. اگر این چنین عمل کردیم فردای قیامت در پیشگاه خداوند سر بلند خواهیم بود.

اما در خطبه‎ی دوم به بیان مناسبت‎ها و نکاتی اشاره می‎کنم. اولین نکته‎ای که عرض می‎کنم اشاره شد امروز مصادف است با شهادت امام مجتبی و به قولی میلاد با سعادت امام کاظم علیه الصلوه و السلام. امروز سالگرد رحلت مرجع عظیم الشان جهان تشیع است، حضرت آیت الله نجفی مرعشی که دیشب هم مراسمی در شهر کریمه‎ی اهل بیت به پاس تجلیل و احترام از این شخصیت جلیل القدر شیعه برگزار شد. این شخصیت بزرگ کتابخانه‎ای بنا کرده‎اند که امروز حقیقتا و واقعاً مایه‎ی اعتبار شیعه است و هم به عنوان آبروی شیعه و آبروی شهر کریمه‎ی اهل بیت است. « عاشَ سعیداً وَ ماتَ سعیدا».

در نهم ماه صفر سالگرد شهادت عمار یاسر است. خوب دقت کنید. انسانی با 92 سال عمر با برکت در محضر رسول الله و در محضر امیرمومنان علی (ع). جمله پیغمبر را در باره‎ی عمار بشنوید خیلی زیباست خطاب کرد به عمار؛ « يَا عَمَّارُ سَتَكُونُ‏ بَعْدِي‏ فِتْنَةٌ » عمار بعد از من فتنه‎ایی به پا خواهد شد. « فَإِذَا كَانَ‏ ذَلِكَ‏ فَاتَّبِعْ عَلِيّاً وَ حِزْبَهُ » اگر فتنه‎ایی تو جامعه اسلامی رخ داد، بدان مدار حق علی است. «فَاتَّبِعْ عَلِيّاً وَ حِزْبَهُ» از علی و پیروان و گروه علی پیروی کن. سراغ خط دیگری نروی! بعد جالب هست می‎فرماید: « فَإِنَّهُ مَعَ الْحَقِّ » زیرا علی با حق است. « وَ الْحَقَّ مَعَهُ » و حق با علی است. « وَ سَتُقَاتِلُ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ » تو در رکاب علی با دو دسته درگیر خواهی شد، پیمان شکنان و ستمگران. « ثُمَ تَقتُلَکَ سعتَ الباقیَ »[9] آن گروه ستمگر تو را خواهند کشت. این اخبار غیبی نبی گرامی اسلام در رابطه با سرنوشت عمار یاسر بود. او هم جانانه در رکاب امیرالمومنین ایستاد تا سرانجام به شهادت رسید.

روز هفتم دی روز تاسیس نهضت سوادآموزی است. به فرمان حضرت امام قدس الله نفسَه الزَکیه. بین آن روزی که انقلابمان پیروز شد تا امروز ما قدم‎های بلندی برداشته‎ایم. بحمدالله دست اندرکاران نهضت سوادآموزی کشور کارستانی انجام دادند، گرچه هنوز کارهای انجام نشده وجود دارد. من همین جا از پشت این تریبون به همه کسانی که تاکنون از نعمت سواد برخوردار نیستند تقاضا می‎کنم به کاروان دانش، به کاروان علم، به کاروان با سوادان بپیوندید که حقیقتا کشور ما از نظر علم و دانش باید رشد کند و ما بتوانیم این گام‎ها را بلندتر از گذشته برداریم و کشوری با اقتدار، با دانش به دنیا معرفی کنیم.

نکته‎ی دیگری که می‎خواهم عرض بکنم ما در این هفته میلاد حضرت مسیح علی نبینا و آله و علیه صلوة و السلام را داریم. من همین جا به همه مسیحیان جهان و موحدان جهان تبریک می‎گویم این مناسبت را، اما اجازه بدن من یک نکته هم بگم امروز ابرقدرت ها خودشان را پیروان حضرت مسیح می‎دانند. حضرت مسیح از چه چیز تبلیغ می‎کرد؟ او منادی توحید بود. او منادی عدالت بود. آیا اینها بهره‎ایی از توحید و عدالت برده‎اند؟! این جنگ‎های خانمان سوز و این کشتارها و خیانت‎هایی که در کل جهان هر روز به راه می‎اندازند با سیره‎ی نورانی حضرت مسیح چه تناسبی دارد؟ ما شیعیان و ما مسلمانان فرقی بین پیغمبران الهی به تعبیر قرآن قائل نیستیم. « لا نُفَرِقُ بینَ اَحَدٍ مِن رُسُلٍه»[10] ما حضرت عیسی را، حضرت موسی را و دیگر پیامبران الهی را با دیده‎ تکریم و احترام می‎نگریم. اما شما بسنده کرده‎اید به کلیسا رفتن، به یک آداب خشک انجام دادن، اما از سوی دیگر لشکرکشی کردن و بساط جامعه‎ی دنیا را به هم زدن! کمی تامل کنید، کمی فکر کنید به خودتان برگردید. آیا شما طرفدار مسیحید یا خنجر می‎زنید به آرمان‎ها و اهداف حضرت مسیح علی نبینا و آله و علیه الصلوه و السلام؟

من آخرین نکته‎ایی که می‎خواهم عرض کنم در این محضر، ماه دی هست. دو مناسبت مهم یکی مناسبت 9دی و یکی 19 دی که از هم اکنون مردم ما خودشان را آماده می‎کردند برای روز 19دی جهت شرفیابی به محضر حضرت امام و فرزانه‎ی انقلاب و روز 19 دی در تاریخ دی به خوبی ثبت شد، اما چیزی که من می‎خواهم در این جا عرض کنم در مورد 9 دی هست. 9 دی تجلی قدرت خداوند بود. 9 دی یکی از روزهای شاخص و ماندگار در تاریخ انقلاب ما بود. اگر از شما بپرسند روز 9 دی چه روزی است؟ می‎گویید: روز بصیرت، روز دشمن‎شناسی، روز حضور مجاهدانه در میدان، روزی که دشمن تمام طراحی‎ها و برنامه‎هایی را که برای نابودی انقلاب ریخته بود، در حقیقت تمام آنها ناکام ماند. حضور مردم ما و همت مضاعف ما توانست تمام طراحی‎ها را از بین ببرد. هوشیاری مردم و درک لحظه‎ها ثبت شد در تاریخ ملت و من در همین جا این نکته را عرض می‎کنم که این حرکت مردم نشان داد که همه‎ی مسائل نظام و انقلاب اسلامی ما در دست شما مردم انقلابی است. اگر شما خشم کردید علیه دشمن، دشمن عقب‎نشینی می‎کند. اما اگر حرکتی و اقدامی خدای ناخواسته از بعضی از افراد سر زد، دشمن طمع می‎کند. ما برای کوری چشم دشمنانمون به تمام دشمنانمون اعلام می‎کنیم که ملت رشید ما در تمام صحنه‎های آزمایش و در تمام صحنه‌هایی که برای این انقلاب پیش خواهد آمد در صحنه و میدان حضور جدی خواهند داشت.

دعای پایانی خطبه دوم

«اللهم الغفر للمونین وَ المومنات وَ المسلمین وَ المسلمات الاحیاءَ منهم وَ الاموات».

پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل بفرما. روح رهبر فقید انقلاب‎مان را با نبی گرامی اسلام محشور بگردان. به رهبر فرزانه انقلاب‎مان، این عزیز ملت ایران عزت و سلامت مرحمت بفرما. به مراجع بزرگوار تقلیدمان سلامت کرامت بفرما. به همه خدمتگزاران نظام توفیق عنایت بفرما. توطئه‎ی دشمنان را به خودشان برگردان. مشکلات ملت ما را در ناملایماتی که برایشان پیش می‎آید خودت برطرف بفرما. پروردگارا به رزمندگان و افتخارآفرینانمان عزت بیشتر مرحمت بفرما.

«ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز» .

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم

قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد

 صدق الله العلی العظیم.

 

 



[1] . كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌8، ص: 174

[2] . بحار الأنوار: ج 53، ص303

[3] . - محمدی ری شهری، میزان الحکمه ، ج 4 ص .153

[4] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحارالأنوار (ط - بيروت) ج‏75 ؛ ص111

[5] . قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه من لا يحضره الفقيه؛ ج‌3، ص: 156. خراسانى، حسين وحيد، منهاج الصالحين (للوحيد)، ج‌1، ص: 318

[7] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج‏44 ص 145

[8] . نهج البلاغه/476

[9] . كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر ؛ ص123

[10] . بقره/281