خطبه های نماز جمعه92/06/29

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

 

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

 

مورخ 92/06/29                                                  خطبه شماره 67

 

 

 

 

خطبه اول

السلام علیک یا حجة الله، السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه، السلام علی المهدی الذی وعد الله عزّوجلّ أن یملأ به الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن ارحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد6و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و الهداة المهدیین: و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

قال مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب8: «فَكَأَنْ قَدْ زَالَتْ عَنْ قَلِيلٍ عَنَّا وَ عَنْكُمْ كَمَا زَالَتْ عَمَّنْ كَانَ قَبْلَكُمْ- فَاجْعَلُوا عِبَادَ اللَّهِ اجْتِهَادَكُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا التَّزَوُّدَ مِنْ يَوْمِهَا الْقَصِيرِ لِيَوْمِ الْآخِرَةِ الطَّوِيلِ- فَإِنَّهَا دَارُ عَمَلٍ وَ الْآخِرَةَ دَارُ الْقَرَارِ وَ الْجَزَاءِ»[1]؛

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. وجود مقدس امیرمؤمنان علی7 می‎فرمایند: گویا دنیا از شما کنده شده و از دست شما می‏رود. همان گونه که نسبت گذشتگان شما چنین اتفاقی افتاد، پس بندگان خدا تلاشتان را در این دنیا زیاد کنید برای توشه برداشتن، آن هم از زمان کوتاه دنیا برای زمان بلند و طولانی آخرت. دنیا خانه عمل است وآخرت خانه ماندن و پاداش گرفتن پس کاری کنید خودتان را از دنیا جدا کنید زیرا فریب خورده کسی است که فریب دنیا را بخورد.

حقیقتاً و واقعاً آنچه امروز ما در جامعه خود می‎بینیم از ظلم و ستم و بیداد و تعدی به حقوق دیگران، یک سرمنشأ دارد و سرمنشا آن وابستگی بیش از حد به دنیاست. هرچه وابستگی ما به دنیا بیشتر باشد به همان تناسب ارتباط ما با آخرت کمتر می‎شود. سهمی را هم برای آخرت بگذارید زیرا بنا به تعبیر مولا دنیا روزهای کوتاه دارد اما روزهای آخرت بلند و طولانی است.

در خطبه اول پیرامون سیره نورانی نبی گرامی اسلام6 و اهل بیت عصمت و طهارت: سخن می‌گفتیم. در هفته ای که گذشت و در اینجا در خدمت شما سخن گفتیم پیرامون زندگی و عظمت و جایگاه کریمه اهل بیت3 سخن گفتیم امروز هم اجازه می‎خواهیم درباره شخصیت و فضایل و سیره نورانی ثامن الحجج وجود مقدس آقا علی بن موسی الرضا8 سخن بگویم. مقدمتاً به یک نکته‏ای اشاره کنم و آن نکته این است که امامت و رهبری در اسلام دارای سه موقعیت اجتماعی است:

1- بُعد حاکمیت امام؛ 2- بُعد هدایتگری امام؛ 3- بُعد اسوه بودن و الگو بودن امام.

موقعیت سوم که موقعیت اسوه بودن هست، در اسلام اساس رهبری بر این اساس پایه گذاری شده است یعنی امام قبل از بُعد هدایت‎گری و قبل از بُعد حاکمیت، برای جامعه اسوه و الگوست. مردم رفتار امام را می‎بینند، گفتار امام را می‎بینند. بر اساس آن راه را امام را انتخاب می‎کنند و در آن مسیر هدایت می‌شوند. انسان راه یافته به امام حاکمیت امام را هم می‌پذیرد. یعنی اسوه بودن امام منجر به هدایت می‎شود و از رهگذر یافتن انسان، حاکمیت امام را پذیرا می‎شود لذا امامان ما برای جامعه نخست جنبه الگو بودن و اسوه بودن را دارند. اینکه می‎بینید امامان ما در جامعه نفوذ کرده‏اند چون جامعه به گفتار، به رفتار و منش آنها نگاه کرده و بر اساس آن راه را انتخاب کرده است.

وجود مقدس علی بن موسی الرضا8 دوران امامتش بیست سال طول کشید که ده سال همزمان با حکومت هارون عباسی شد و پنج سال همزمان با حکومت امین عباسی شد و پنج سال دیگر همراه با حکومت مأمون عباسی شد.

وجود مقدس امام7 دارای القابی است که خود این القاب دارای پیام است؛ لقب زیبای رضا، لقب بسیار ارزشمند عالم آل محمد:، القاب دیگری دارد به نام خیر اهل الارض. لقب دیگری که با فاطمه زهرا3 مشترک است، بضعه النبی است یعنی همان کلامی که نبی گرامی اسلام6 نسبت به صدیقه طاهره دارد تعبیر می‌کند از صدیقه طاهره به بضعه می‎کند همین تعبیر هم نبی گرامی اسلام6 نسبت به علی بن موسی الرضا8 دارد «وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ6 سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّي بِخُرَاسَانَ»[2] پاره از تن من در خراسان دفن می‏شود» این جایگاه علی بن موسی الرضا7 است.

این لقب عالم آل محمد: در لسان وجود مقدس امام جعفر صادق7 و امام موسی کاظم7 است. تعبیری امام موسی بن جعفر8 دارد و  فرزندانش را جمع کرد و آنها را این گونه خطاب کرد تعبیر این است: «أَنَّ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ8 كَانَ يَقُولُ هَذَا أَخُوكُمْ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى عَالِمُ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْأَلُوهُ عَنْ أَدْيَانِكُمْ» این برادر شما علی بن موسی8 عالم آل محمد: است مسائل دینیتان را از این برادر بپرسید «وَ احْفَظُوا مَا يَقُولُ لَكُمْ» آنچه که او به شما می‏گوید به ذهن بسپارید من شنید «ملِبَنِيهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ أَبِي جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ8 غَيْرَ مَرَّةٍ» جعفر بن محمد8 من از پدرم امام صادق7 شنیدم «يَقُولُ لِي» (خیلی تعبیر بلند است) امام صادق7 به من فرمود: «إِنَّ عَالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَفِي‏ صُلْبِكَ‏»؛ عالم آل محمد در صلب توست «وَ لَيْتَنِي أَدْرَكْتُهُ»؛ ای کاش من او را درک می‎کردم. «فَإِنَّهُ سَمِيُّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ»[3]؛ زیرا هم نام امیرالمؤمنین علی7 است. ویژگی‎های اخلاقی و رفتاری آن حضرت ویژگی‏های بسیار قابل توجه است. در بعد علمی، عبادی زبانزد زمانه خودش هست.

 اباصلت می‎گوید: مأمون برای آنکه حضرت7 را در میان دانشمندان و علمای آن روز به گونه‏ای به شکست وادار کند، جلسات سنگین مناظره تشکیل می‎داد ولی در آخر کسی که پیروز میدان بود علی بن موسی الرضا8 بود.

در بعد عبادی و به خصوص برادران و خواهران این نکته را از علی بن موسی الرضا8 فرا بگیریم و همه ما در زندگی خود در بعد عبادی مان سرمشق خود قرار بدهیم. توجه به نماز اول وقت. راوی ابراهیم بن موسی هست می‎گوید: ما در خدمت حضرت بودم. من و ایشان بودیم مؤذن اذان گفت من اذان گفتم آقا فرمود که وقت نماز است و شروع به نماز کنیم. گفتم تعدادی از دوستان ممکن است برسند. آقا این جمله را فرمود: «فَقَالَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ» خدا تو را بیامرزد. «لَا تُؤَخِّرَنَّ صَلَاةً عَنْ أَوَّلِ وَقْتِهَا إِلَى آخِرِ وَقْتِهَا» آنان که آمدند نماز خود را می‏خوانند. شما نگران نماز آنها نباش «لَا تُؤَخِّرَنَّ صَلَاةً عَنْ أَوَّلِ وَقْتِهَا إِلَى آخِرِ وَقْتِهَا» نماز اول وقت را به تاخیر مینداز. بدون علت «عَلَيْكَ أَبَداً بِأَوَّلِ الْوَقْتِ»[4] بر تو باد به اول وقت.

روایات فراوانی در باب فضیلت نماز اول وقت داریم و برکاتی که از نماز اول وقت نصیب انسان می‎شود. بازاریان ما به کسب و کار خود مشغولند و چقدر زیباست که به نماز خود توجه داشته باشند. در روز جمعه و غیر جمعه این تقید نشانه مسلمانی ماست. ما نشانه‏هایی را باید به دنیا اعلام کنیم که یکی از نشانه‏های ما برای تقید به نماز تقید به اول وقت نماز است.

نکته دیگری که در زندگی وجود مقدس امام7 وجود دارد این است که مواظب شاگردانش و شیعیان هست که نکند مسیر انحرافی وارد بشوند. کسی است به نام داود بن قاسم مشهور به ابوهاشم جعفری، حضرت7 می‎فرماید: شنیدم با رحمن بن یعقوب مراوده و رفت و آمد دارید. می‎گوید بله آقا او دایی من هست با او ارتباط دارم. آقا می‎فرماید: من شنیدم در رابطه با ذات باری تعالی حرفهایی می‎گوید که در شأن خداوند نیست. داوود بن قاسم همان ابوهاشم جعفری می‎گوید از ناحیه او آسیبی به من نمی‌رسد من بر اساس عقیده خودم باقی هستم.

آقا می‎فرماید: با آدم‏های بد عقیده ارتباط برقرار کردن، با آدمهایی که زمینه انحراف به وجود می‎آید ارتباط برقرار کردن این خوف وجود دارد که انسان نیز در دامن انحراف قرار بگیرد. اگر می‎توانی او را برگردانی برگردان وگرنه راه این است همنشین باش یا با ما باش یا با او هم نشینی کن و ما را ترک کن. این هشدار امام7 به درد جامعه امروز ما هم می‎خورد. عده‏ای بدون حساب و کتاب با افراد جور واجور ارتباط برقرار می‎کنند، ارتباط خانوادگی برقرار می‎کنند. بدون اینکه بتوانند تأثیر مثبتی در آن گونه افراد ایجاد کنند پرهیز کنیم یا امر به معروف و نهی از منکر یا صفمان را جدا کنیم تا خدایی ناخواسته در معرض آسیب قرار نگیریم. نکته دیگر که کوتاه عرض می‎کنم خیلی جالب است امامان ما متوجه این نکته بوده‏اند که اگر نسبت به کسی از دوستانشان نیکی، محبت و اظهار ارادت می‎کردند بلافاصله هشدار می‎دادند این این نیکی من و توجه من به شما باعث نشود نسبت به دیگران فخرفروشی کنی و بگویید من نسبت به امام نزدیک هستم و شما مورد قبول نیستید و من مورد قبول هستم. هشدار خیلی جدی است که اگر کسی را تحویل گرفتیم فردا شعار ندهد شما مورد قبول نیستید و من مورد قبول هستم.

احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی از دوستان امام رضا7 است؛ می‎گوید: با چند نفر از دوستان رفتیم خدمت امام رضا7 پاسی از شب گذشت و سؤال می‌کردیم و حضرت7 جواب می‌داد. بعد دوستان گفتند می‌خواهیم مرخص بشویم. حضرت به من فرمود: تو باش! پاسی از شب گذشته رختخواب را پهن می‌کنم همین جا استراحت کنید. می‎گوید: من خیلی خوشحال شدم امام رختخواب را به من داد رفت به اتاق دیگر، من به سجده افتادم شکرکنان که چقدر مقربم و پیش امام جایگاه دارم. بلافاصله امام برگشت. تا سر از سجده بلند کردم امام فرمود: مواظب باش احترامی که پیش تو کردم، فردا پیش رفقایت فخرفروشی نکنی. جدم امیرالمؤمنین7 به عیادت سعسعة بن سوهان رفت؛ سعسعه از نزدیکان حضرت7 بود. بعد حضرت که خواست برود به او فرمود: که این عیادت من به تو نشانه علاقه من به شماست ولی پیش دیگران فخرفروشی نکنی به اینکه امیرمؤمنان مرا پذیرفته و شما را نپذیرفته است.

دعاهای پایانی خطبه اول

«إِنَ‏ اللَّهَ‏ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ‏ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون‏»[5].

پروردگارا ما در رابطه با انجام توبه از گناه موفق بدار؛ پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما؛ پروردگار در این ایام و لیالی متبرکه دعاهایمان، مناجاتمان، اشک و آه ما را از ما بپذیر؛ شر شیطان و نفس اماره را از ما دور بگردان؛ پروردگارا به امام راحلمان و مراجع گذشته ما روح و ریحان عنایت بفرما؛ به رهبر فرزانه انقلابمان و مراجع بزرگوارمان عزت و سلامت عنایت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ به رزمندگانمان نصرت، به جانبازانمان سلامت، به آزادگانمان عزت، به بانوان مان عفت، به عالمانمان توفیق عمل، به بازاریان و اصنافمان انصاف، به جوانمان غیرت دینی عنایت بفرما؛ پروردگارا از تو می‏طلبیم شر ستمگران و ستم کاران وا دشمنان اسلام را به خود آنان برگردان.

إنّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب الله العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِكِ النَّاسِ* إِلَهِ النَّاسِ* مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ* الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ»


 

خطبه دوم

السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله السلام علیک یا فاطمة یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنة فإنّ لک عند الله شأناً من الشأن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین، ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صلّ و سلم علی مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی الشباب اهل الجنة و علی علی بن الحسین زین العابدین و امام العارفین و علی محمد بن علیٍّ الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علیٍّ ابن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علی الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی الزکیّ العسکری و علی الحجة القائم المهدی. حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم نتبرئُ الی یوم القیامة.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

قَالَ الصَّادِقُ7: «اتَّقُوا الذُّنُوبَ وَ حَذِّرُوهَا إِخْوَانَكُمْ فَوَ اللَّهِ مَا الْعُقُوبَةُ إِلَى أَحَدٍ أَسْرَعَ مِنْهَا إِلَيْكُمْ لِأَنَّكُمْ لَا تُؤَاخَذُونَ بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[6]؛

 بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی توصیه می­کنم. امام صادق7 فرمود: از گناهان بپرهیزید و برادرانتان را نیز از ارتکاب گناه برحذر بدارید. بخدا قسم عقوبت گناهان به کسی زودتر شما نخواهد رسید زیرا شما در روز قیامت به خاطر آن مؤاخذه خواهید شد. روزهای جمعه می‎آید و می‎گذرد این نصایح مشفقانه اهل بیت: (پرهیز از گناه و دل دادن به خدا) باید مسیر زندگی ما را برادران خواهران عوض کند.

بیان مناسبت‏ها

اولین مناسبت، در 31 شهریورماه سالگرد آغاز جنگ تحمیلی و آغاز هفته دفاع مقدس است؛ آنچه در طول دوران دفاع مقدس اتفاق افتاد جنگی که بر ما تحمیل شد، جنگ بین ایران و عراق به سرکردگی صدام نبود بلکه جنگی تمام عیار بین ایران از یک سو و تمام دنیا در سوی دیگر بود. اگر سوال شود که چرا تمام دنیا، باید گفت چون که تمام دنیا بسیج شدند و امکانات تسلیحاتی‏شان، نیروی انسانی و راهدارهایشان و برنامه‏های دیگرشان را در اختیار صدام قرار دادند.

یک نکته وجود دارد و آن نکته این است که ایران به نام اسلام قیام کرد؛ ایران با رهبری حضرت امام1 راهی نو و راهی جدید به بشریت عرضه کرد با شعار «نه شرقی و نه غربی» هم دم از عدالت زد و هم دم از آزادی و نه به بلوک شرق وابسته شد و نه به بلوک غرب. دنیا احساس کرد یک رقیب جدی به میدان آمده و به هر شکل باید با این رقیب برخورد کند. آمریکا سالیانی منافعی در اینجا داشت و منافع خود را در خطر احساس کرد و صدام را وادار کردند که به ایران اسلامی حمله کنند و با دادن وعده اینکه در یک فرصت کوتاه تا تهران خواهند آمد و ایران را فتح خواهند کرد، او را به جنگ با ایران کشاندند.

من یک سؤال در اینجا مطرح می‎کنم و آن سوال این است که چه شد که ما پیروز شدیم و چه شد که دشمن شکستی مفتضحانه خورد؟ آیا امکانات تسلیحاتی ما بیشتر بود؟ نیروی انسانی به ظاهر بیش از دشمن بود؟ آیا پشتیبانی دیگران از ما بود؟ چه نکته‏ای بود که ما را پیروزی رساند؟ بنده در اینجا چند علت بیان می‎کنم که این علتها منحصر پیروزی در دفاع مقدس نیست بلکه در طول دوران انقلاب تداوم داشته است:

1- ملت، سپاه، ارتش و بسیج ما؛ رزمندگان ما با امید به خدا و با کمک نیروهای غیبی الهی وارد میدان شدند و این نکته بسیار مهمی است انسانی که به امید خدا وارد میدان بشود و کسی که به امید توپ و تانک و هواپیماهای پیشرفته وارد بشود، این تفاوت وجود دارد؛

2- روحیه قوی نیروهای جوان و شهادت طلب ما بود؛ برای جوانان شهادت به عنوان یک افتخار مطرح شد و برای خانواده شهدا هم به عنوان یک افتخار مطرح شد. شما کجا سراغ دارید؟! اینها پیروزی می‎آورد.

3- تکیه به ظرفیت‏های درونی خود نه نگاه به بیرون از مرزها داشتن؛ ملتی که به ظرفیت‏های درونی خودش توجه بکند و چشم به دور دستها نیندوزد، این کشور و این ملت پیروز خواهد شد و ما کمبودهایمان را کمبود تجهیزات با نوآوری‏هایمان با توجه به ظرفیت‏های درونی در طول دوران جنگ تکمیل کردیم و این نشان دهنده عظمت یک ملت هست. لذا ما درسهای بزرگی از دفاع مقدس گرفتیم. اولین درس این بود که ملت باید به خودش و آرمان‏هایش و ارزش‏هایش وابسته باشد و نه به دیگران.

نکته دیگری که یاد گرفتیم این است که عامل معنویت عامل تعیین کننده است در همه جا. عامل معنویت، اعتقاد تعیین کننده است و نکته دیگری که باید اینجا مطرح کنم این است ما که می‎خواهیم انقلابمان تداوم پیدا کند باید قدردان رزمندگانمان باشیم قدردان کسانی باشیم که در جبهه ها درخشیدند، حماسه آفریدند. اینها باید عزیز باشند مثل پیغمبر برخورد کنیم. موقعی که در مجلسی نشسته رزمندگان بدر وارد می‎شوند پیغمبر می‎فرماید: به اینها جای دهید، اینها را محترم بشمارید، پیغمبر با تمام قامت جلوی رزمندگان بدر می‏ایستد. اگر چنین عمل بکنیم نسل جوان ما احساس می‌کند رزمنده بودن، در صحنه بودن، با دشمن جنگیدن یک عظمت است در این ملت، جایگاه دارد و در روزهای تنهایی نسل جوان ما با اقتدا به رزمندگان به صف دشمن حمله خواهند کرد.

و نکته آخر در این زمینه؛ ما باید قدردان این ذخیره باشیم. نسلهای آینده باید بدانند در طول دوران دفاع مقدس چه گذشت ، هنرمندان ما به تصویر بکشند، سیاستمداران ما، فرهنگیان ما، روحانیان و دانشگاهیان ما باید صحنه های زیبا و غرورآفرین جنگ را برای نسلهای آینده تدوین کنند تا در تاریخ کشور این دفاع مقدس به عنوان یک خاطره ماندگار بماند و این یک واقعیتی است که نباید از آن غفلت کرد.

مناسبت دوم شروع سال تحصیلی مدارس، دانشگاه‏ها و حوزه‏های علمیه است. رهبر عزیز و فرزانه انقلابمان روی دو نکته، امسال در فرمایشاتشان تأکید دارند؛ یکی مسائل اقتصادی کشور و از بین بردن تنگاهایی که برای مردم ما ایجاد شده که من از همین جا از ریاست محترم جمهور و دولت مصرانه تقاضا می‎کنم که نسبت به مسائل اقتصادی همان گونه که دغدغه شماست، جدی تر وارد کار بشوید. نکند ما بعضی از روزها شاهد بالا رفتن قیمت کالاها باشیم. مردم ما عزیز و بزرگ و بزرگوارند ولی ما هم دقیقا باید به وظیفه خود عمل کنیم.

نکته دوم: بحث علم بود؛ دانشگاه‏های ما، دبیرستان‏های ما، مراکز آموزشی ما، حوزه‏های علمیه ما روی دو مسئله باید سرمایه گذاری کنند؛ علم و اخلاق و تربیت. ما تنها به علم بسنده نمی‎کنیم. علم دیگران هم دارند. از نظر فن آوری دیگر بر ما مقدم هستند در حال حاضر. اما ما علم توأم با ایمان، علم توام با اخلاق. پرچمدار علم توام با اخلاق باید دانشگاه‏های ما باشند. من همین جا هشدار می‎دهم در آغاز سال تحصیلی نباید فضاهای دیگر از جمله فضاهای تند سیاسی مسائل علمی و اخلاقی دانشگاه‏های ما را تحت تأثیر خودش قرار دهد.

ما خاطره خوشی از سالهای گذشته نداریم دانشگاه‏های ما اتاق جنگ شد، دانشگاه‏های ما از بی دینی در آن سخن گفته شد، پایگاه‏های اعتقادی از بین رفت. این ملت انقلاب کرده این خانواده شهدا، این رزمندگان ما، روحانیت ما، این مردم متدین ما اجازه تکرار چنین حرکاتی نخواهند داد. این یک واقعیتی است که باید بپذیریم. فضای دانشگاه‏ها فضای رشد علمی کشور، فضای معنویت، عفاف و حجاب.

من تشکر می‎کنم از ریاست جمهور در جلسه هیئت دولت به مسئولین مورد سفارش عفاف و حجاب قرار دادند. این نکته بسیار ارزشمندی است در کارنامه رئیس جمهور که رسماً بحث حجاب و عفاف را مورد سفارش قرار دادند و من انتظار دارم این مسائل در جامعه دینی پیگیری شود. نمی‎شود ما شعار بدهیم نمی‎شود نماز جمعه برقرار کنیم، نمی‎شود برنامه‏های دینی داشته باشیم در فضای دیگر جامعه ما چیزی اتفاق بیفتد که با نظام جمهوری اسلامی آهنگ آن هماهنگ نباشد.

در رابطه با سوریه الحمدلله پیش بینی‏های جمهوری اسلامی محقق شد. راه حل مسائل سوریه نظامی نیست. دیدید چگونه بر طبل جنگ می‏کوبیدند، دیدید تمام رسانه‏های دنیا علیه حمله به سوریه بسیج شده بودند اما دیدند بالاخره دنیا بیکار نمی‎نشینند. ملتهای مقاوم بیکار نمی‎نشینند، دست روی دست نمی‎گذارند. آمدن دشمن در منطقه یعنی نابودی خود آنها و لذا محترمانه تا الآن کنار کشیدند به دنبال یک خط سیاسی می‎گردند. ما هم از خدا می‎طلبیم فتنه جنگ خاموش شود و جنگ شعله ور نشود زیرا آغاز جنگ ممکن است بشود پیش بینی کرد اما پایان آن قابل پیش بینی نیست. ان شاء لله امیدوارم خدای بزرگ این نصرت را عنایت بفرماید که دشمنان ما از ابهت امت اسلامی بترسند و هرروز وادار به عقب نشینی شوند.

دعای پایانی خطبه دوم

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار»[7]

پروردگارا به عظمت و جلالت تو را سوگند می‏دهیم در فرج مولامان تعجیل بفرما؛ روح بلند اماممان عالیست اعلی بگردان؛ به مراجع گذشتمان روح و ریحان عنایت بفرما؛ به رهبر فرزانه انقلابمان و مراجع بزرگوارمان عزت عنایت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ پروردگارا مشکلات مردم ما را، مشکل بیکاری و گرانی را خودت برطرف بفرما.

إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ * وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ»

صدق الله العلیُّ العظیم



[1]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌8، ص 174.

[2]. «وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ6 سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّي بِخُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مَكْرُوبٌ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كَرْبَهُ وَ لَا مُذْنِبٌ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ». من لا يحضره الفقيه، ج‌2، ص 583.

[3]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏49، ص100.

[4]. بحار الأنوار، ج‌80، ص 21.

[5]. «النحل»: 90.

[6]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏6، ص 57.

[7]. «البقرة»: 201.

Please publish modules in offcanvas position.