خطبه های نماز جمعه92/10/20

چاپ

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه ‏های نماز جمعه

 

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

 

مورخ 92/10/20                                                خطبه شماره 75

 

 

 

 

خطبه اول

السلام علیک یا حجة الله، السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه، السلام علی المهدی الذی وعد الله عزّوجلّ أن یملأ به الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن ارحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد6و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و الهداة المهدیین: و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

عن مولانا و مقتدانا الامام العسکری7 قال: «اتَّقُوا اللَّهَ‏ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً»[1]؛

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‏کنم. وجود مقدس یازدهمین امام و پیشوا؛ امام عسکری7 می‏فرمایند: تقوا را پیشه کنید؛ خداترسی را برنامه زندگی خود قرار دهید و بعد ادامه می‎دهند: «كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً» مؤمنین، مسلمانان، شیعیان، باعث زینت و آبروی ما باشید نه اینکه در حقیقت مایه ننگ ما و سرافکندگی ما باشید.

حقیقت امر این است که در کنار دعوت به تقوا نکته مهمی امام معصوم به آن اشاره می‌کنند؛ ما خودمان را پیروان راه امامان: می‎دانیم. انتظار امام از ما این است که کاری کنیم و رفتاری از خود نشان بدهیم و گفتاری در زندگی داشته باشیم که اگر امام بشنود، به تعبیر خود امام عسکری7 در جمله‏ای می‎فرماید: اگر این‎چنین عمل کردید می‎گویند: «هَذَا شِيعِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِك‏»[2]؛ نام شیعه بر شما می‌گذارند و این مایه شادمانی ما خواهد شد.

سیره امام عسکری7

در خطبه اول موضوع سخن پیرامون سیره نورانی گرامی اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت: بوده است. امروز که روز شهادت امام عسکری7 است و خدمت همه شما و خدمت فرزند بزرگوارش حضرت بقیه الله الاعظم4 عرض ادب و تسلیت و ارادت دارم و پیرامون مکارم اخلاقی و سیره نورانی حضرت اشاراتی خواهم داشت.

عمر آن بزرگوار 28 سال بوده که در سن 28 سالگی به شهادت رسیده‏اند. دوران امامتش 6 سال بوده است. از سن 22 سالگی که والد بزرگوارشان امام هادی7 به شهادت رسید و امامت به امام عسکری7 منتقل شد. در طول دوران این 6 سال، تمام تلاش حضرت این بوده که فرهنگ دین و فرهنگ اسلام را در بین جامعه اسلامی گسترده کند، توسعه ببخشد، راهنمایی کند، فرقه‏های مختلف را در مسیر هدایت قرار دهد.

علت اینکه به حضرت، امام عسکری7 گفته می‎شود آن این است که در دوران خلفا برای اینکه حضرت تحت مراقبت فرماندهان نیروهای امنیت خلفای عباسی باشد، حضرت را در یک لشکرگاه و پادگانی قرار داده بودند و از آنجا حضرت تحت کنترل و مراقبت بود.

من امروز به بخش‏هایی به عنوان نمونه از زندگی آن حضرت7 اشاره می‎کنم:

در بعد عبادی آن حضرت که برای من و شما می‎تواند خیلی راه گشا باشد، مطلبی است که ابوهاشم جعفری نقل کرده؛ می‏گوید: دیدم مشغول نوشتن است تا صدای اذان بلند شد و وقت نماز فرا رسید، حضرت7 این نوشته را کنار گذاشت و به نماز ایستاد.

حال آیا ما می‎خواهیم نقل ماجرا کنیم و تاریخ را در اینجا بیان کنیم یا برای امروز جامعه ما هم این شیوه زندگی می‎تواند نقش آفرین باشد؟! من به عنوان یک خیرخواه خیرخواهانه عرض می‎کنم. مغازه داران ما، ادارات ما و جامعه ما چه خوب است که موقعی که وقت اذان می‌شود و صدای اذان می‎شوند، درب مغازه را به مدت بیست دقیقه برای نماز ظهر و عصر و یا  نماز مغرب و عشا، ببندند و نماز بخوانند. هر شخصی تازه واردی که وارد شهر قم و هر شهر از شهرهای دینی و اسلامی می‏شود، ببیند فضای جامعه یک فضای جامعه دینی است فضای نماز است.

اگر امام عسکری7 که ما مدعی پیروی آن حضرت7 هستیم، این چنین حضرت عمل می‎کند (کار را کنار و نماز را اصل قرار می‏دهد)، معنایش این است که کاسبی را هم کنار بگذاریم. چه خوب است در ادارات ما مساجدی باشد که هنگام اذان هم مراجعه کننده و هم مسئول اداره هر دو در یک صف نماز بایستند و وقتی که نماز تمام شد آن مسئول اداره کریمانه از آن مراجعه کننده، پذیرایی کند و کارش را حل کند و هر دو به عنوان یک مسلمان و دیندار در کنار هم در صف نماز جماعت ایستاده باشند. این شیوه دینی و اسلامی ماست.

ما فقط اینجا بیاییم نقل کنیم  بیان کنیم و بگوییم امام عسکری7 این‎چنین بود و زندگی ما هزاران فرسنگ ما زندگی امامان فاصله داشته باشد، چه مشکلی را حل می‎کند؟!

در زمان خلفای عباسی بعضی از عباسی‏ها به سراغ زندانبان آمدند و گفتند بر امام سخت بگیر؛ زندانبان گفت: من آنچه لازم بوده سخت گرفتم ولی چه کنم دو نفر دژخیم و سخت گیرترین افراد را بر امام گماشته‎ام ولی با کمال ناباوری موقعی که رفتم سراغ اینها که چه کرده‎اید، این دو نفر سخت‎گیر آن چنان تحت تأثیر فضای اخلاقی و معنوی امام قرار گرفته‏اند که می‎بینیم تعبیر زندانبان این است: «فَقَدْ صَارَا مِنَ الْعِبَادَةِ وَ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ إِلَى أَمْرٍ عَظِيمٍ»[3]؛ به جایگاه‏هایی از نظر عبادت رسیده‌اند اینها نماز شب خوان شده‏اند. این تأثیر یک انسانی است که می‎تواند یک تحول در جامعه ایجاد کند. امامان ما این چنین بوده‏اند. آن دو زندانبان را خواستند و مورد عتاب قرار دادند که در پاسخ گفتند: ما چه کنیم! ما سراغ کسی فرستاده‎اید که شبها را به تهجد می‎پردازد و به غیر از ذکر خدا ذکر دیگری ندارد و وقتی به ما نظاره می‏کند از هیبت او می‎لرزیم به جای اینکه ما او را بترسانیم، ما از او می‎ترسیم.

در بعد سخاوت امامان: ما برنامه رسمیشان بخشندگی و سخاوت بوده و بخل در زندگی امامان ما راه نداشته است. شخصی به نام محمد بن علی بن ابراهیم است، می‎گوید پدرم تنگدست شده بود. روزی به من گفت: شنیده‏ام کسی است به نام امام عسکری7 او اهل بخشش است به سراغ او برویم. گفتم: آیا تو او را می‎شناسی؟ گفت: نه او را نمی‏شناسم. در بین راه علی بن ابراهیم با خودش حدیث نفس می‎کند ای کاش 500 درهم به ما می‎داد با 200 درهم آن لباس می‎خریدیم و با 200 درهمش بدهیمان را پرداخت می‎کردیم و 100 درهم باقیمانده برای مخارجمان. پسرش می‏گوید: من هم حدیث نفس می‏کردم: ای کاش 300 درهم به من می‎داد 100 درهم مرکب می‎خریدم و 100 درهم برای پوشاک و 100 درهم هم برای مخارج زندگیمان قرار می‎دادیم.

می‏گوید موقعی که رسیدیم درب خانه حضرت7 خدمت گزار صدا زد: علی بن ابراهیم و پسرش بیایند. دیدار امام رفتیم. فرمود. چرا دیر به دیدن ما آمده‏اید؟! چرا به دیدن ما نیامده‏اید؟! علی بن ابراهیم گفت: «يَا سَيِّدِي اسْتَحْيَيْتُ»[4]؛ خجالت کشیدم، شرایطم طوری نبود خدمت شما برسم. بعد مدتی گفتگو بیرون آمدیم. امامانمان را بشناسیم هم بخشندگیشان و هم اینکه از ضمیر دوستانشان آگاهند که در مخیله‏شان چه می‎گنجد. خدمت گزار حضرت یک کیسه 500 دهمی به پدرم داد و یک کیسه 300 درهمی به من داد و آنچه در ذهن ما گذشته بود این خدمت گزار به پدرم گفت:200 درهم برای پوشاک تو، 200 درهم برای بدهی تو و 100 درهم برای مخارج تو و  به من هم همان چه را در نظر داشتم بیان کرد. اینها امامان ما هستند.

در بعد پرهیز از اسراف؛ راوی کامل بن ابراهیم مدنی است. می‎گوید: من نامه‏ای خدمت امام7  فرستادم که آقا دعا کنید وضع زندگی من خوب شود. می‎گوید: امام در پاسخ من فرمود: جناب کامل بن ابراهیم پسرعمویت از دنیا رفته است و مبلغی پول برای تو گذاشته است از همان پولها استفاده کن «وَ إِيَّاكَ‏ وَ الْإِسْرَاف»‏[5]؛ اما میانه روی را در زندگی مراعات کن ولخرجی نکنید؛ اگر پولی دستتان رسید، همین طوری مصرف نکنید فرهنگ صرف جویی و فرهنگ مبارزه را رعایت کنید «وَ إِيَّاكَ‏ وَ الْإِسْرَاف».

تربیت شاگردان آن حضرت نمونه است. در عین حال که حضرت7 محصور بوده عرض کردم در لشکرگاه بوده اما بیشترین ارتباط را حتی در آفریقا طرفداران امام7 را می‎شناختند اما شاگردانی راز دار اهل راز داری بودند همان گونه که قبلاً اشاره کردم، راز دار بودند اسرار اهل بیت: را به دیگران نمی‎گفتند.

از کلمات نورانی آن حضرت هم جمله بگویم و بعد هم عرض ادب و ارادتی بکنم. فرمود: «خصلتان ليس فوقهما شي‌ء: الإيمان بالله، و نفع الاخوان»[6]؛ دو خصلت است که اگر در وجود آدمی باشد بالاتر از آنها چیزی نیست. دقت کنید که آیا در وجود ما هست:

1- الإيمان بالله؛ ایمان به خدا نه ایمان لفظی با تمام وجود خدا را احساس کنیم؛

2- نفع اخوان: به برادران دینیمان رسیدگی کنیم مشکل گشا باشیم و مانع تراشی نکنید؛ بعضی‏ها گویا آفریده شده‏اند فقط برای مانع تراشی. بعضی هستند که اگر کسی به آنها مراجعه می‎کند در قوانین می‌گردند چه قانونی را پیدا کنند که به این آقا بگویند: نه!! یا بگویند مشکل تو حل نمی‌شود!! اما عده‏ای به عکس هستند دنبال حل مشکلند و اگر جایی اشکال قانونی وجود دارد به مسئول بالاتر منتقل می‌کند که جمعی از مردم نیازمندند و حل مشکل و شما مشکل گشایید. این دعب یک مسلمان در جامعه اسلامی است.

اما امروز روز شهادت هست. امروز حضرت بقیه الله4 عزادار است. این جمع عظیم امروز آمدند بگویند به آقا حضرت بقیه الله7 تسلیت عرض می‎کنیم؛

«السلام علیک یا امام العسکری» اجاز بدهید من آرام آرام ذکر مصیبت بخوانم و شما هم همراهی کنید. راوی می‎گوید در آخرین لحظات زندگی حضرت بالین سر حضرت بودم. به خدمت گزارش فرمود: شربت آبی به من بده. آن خدمت گزار آبی را که در یک ظرفی بود که با مایع دیگری که مورد نظر امام بود مخلوط کرده بود به دست حضرت داد ولی آنچنان دست حضرت می‎لزرید.آن ظرف به دندان‏های حضرت اصابت کرد حضرت این ظرف را روی زمین گذاشت. می‌گوید حضرت به غلام و خدمت گزارش گفت بیا آمد و گفت: «ادْخُلِ‏ الْبَيْتَ»‏. در این اتاق وارد شو «فَإِنَّكَ‏ تَرَى صَبِيّاً سَاجِد»[7] یک آقا زاده‏ای 5 ساله در حال سجده است. به او بگو بیا بابا کارت دارد.

آن خدمت گزار می‌گوید موقعی که وارد شدم دیدم در حال سجده است آن بزرگوار تا متوجه حضور من شد نماز را خلاصه کرد من پیام را به او دادم ولی دیدم مادر آن حضرت آمد دست آقا زاده را آورد و آمد خدمت امام عسکری7. آقا فرمود: پسرم، عزیزم نازدانه‎ام به من آبی بده. «يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذاهِبٌ إِلى‏ رَبِّي‏»[8]؛ من دیگر دارم خداحافظی می‎کنم و می‎روم. می‏گوید: حضرت بقیة الله7 آب به بابا داد بعد که آب خورد «قَالَ هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ»[9]؛ مرا برای نماز صبح آماده کنید. می‎گوید امام وجود مقدس حضرت بقیه الله در وضو گرفتن به امام کمک کرد امام وضو گرفت و نماز خواند این جمله را حضرت بقیه الله7 گفت. فرمود: «أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِيُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى أَرْضِهِ وَ أَنْتُ وَلَدِي وَ وَصِيِّي»[10]؛ دعوت حق را لبیک گفتم من یک جمله بگویم و تمام عرضم. آقا امام عسکری7 در آخرین لحظه آقازاده بالین سرت بود آب خواستی آقا زاده به شما دادند اما لایوم کیومک یا اباعبدالله. می‎دانید در آخرین لحظه چه کسی روی سینه حسین7 نشسته است. حسین7 با لب تشنه جان داد و امام سجاد7 هر موقع آبی می‎دید اشک می‏ریخت؛ می‎گفتند: چرا اشک می‎ریزید؟ می‎فرمود شما کربلا نبودید پدرم را با لب تشنه سربریدند.

دعاهای پایانی خطبه اول

«إِنَ‏ اللَّهَ‏ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ‏ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون‏»[11].

پروردگارا ما در رابطه با انجام توبه از گناه موفق بدار؛ پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما؛ پروردگار در این ایام و لیالی متبرکه دعاهایمان، مناجاتمان، اشک و آه ما را از ما بپذیر؛ شر شیطان و نفس اماره را از ما دور بگردان؛ پروردگارا به امام راحلمان و مراجع گذشته ما روح و ریحان عنایت بفرما؛ به رهبر فرزانه انقلابمان و مراجع بزرگوارمان عزت و سلامت عنایت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ به رزمندگانمان نصرت، به جانبازانمان سلامت، به آزادگانمان عزت، به بانوان مان عفت، به عالمانمان توفیق عمل، به بازاریان و اصنافمان انصاف، به جوانمان غیرت دینی عنایت بفرما؛ پروردگارا از تو می‏طلبیم شر ستمگران و ستم کاران وا دشمنان اسلام را به خود آنان برگردان.

إنّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب الله العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏

Gقُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ *مَلِكِ النَّاسِ* إِلَهِ النَّاسِ*مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ*الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ *مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِF

صدق الله العلیُّ العظیم

خطبه دوم

السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله السلام علیک یا فاطمة یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنة فإنّ لک عند الله شأناً من الشأن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین، ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صلّ و سلم علی مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی الشباب اهل الجنة و علی علی بن الحسین زین العابدین و امام العارفین و علی محمد بن علیٍّ الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علیٍّ ابن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علی الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی الزکیّ العسکری و علی الحجة القائم المهدی. حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم نتبرئُ الی یوم القیامة.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

قال مولانا محمد بن علی الباقر7: «أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْعَمَلِ بِطَاعَتِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعَاصِيهِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ لِمَنِ ائْتَمَنَكُمْ وَ حُسْنِ الصِّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبْتُمُوهُ وَ أَنْ تَكُونُوا لَنَا دُعَاةً صَامِتِينَ فَقَالُوا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَيْفَ نَدْعُو إِلَيْكُمْ وَ نَحْنُ صُمُوتٌ قَالَ تَعْمَلُونَ بِمَا أَمَرْنَاكُمْ بِهِ مِنَ الْعَمَلِ بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ تَتَنَاهَوْنَ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ تُعَامِلُونَ النَّاسَ بِالصِّدْقِ وَ الْعَدْلِ وَ تُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ وَ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَا يَطَّلِعُ النَّاسُ مِنْكُمْ إِلَّا عَلَى خَيْرٍ فَإِذَا رَأَوْا مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ عَمِلُوا أَفْضَلَ مَا عِنْدَنَا فَتَنَازَعُوا إِلَيْهِ الْخَیرَ‌»[12]؛

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. امام باقر7 پنجمین امام و پیشوای ما می‎فرماید: تقوا را پیشه کنید؛ به طاعت پروردگار عمل کنید و از معاصی پروردگار صرف نظر کنید و در حالی که ساکت هستید دعوت کننده به سوی ما باشید. می‎گویند: یا بن رسول الله! چگونه ساکت باشیم و دعوت کننده به شما؟ فرمود: آنچه را که ما امر کرده‏ایم عمل کنید و آنچه که ما نهی کرده‏ایم، از آن صرف نظر کنید و با مردم به راستی عمل کنید، امانت را به مرد بازگردانید و مردم جز خیر چیز دیگری از شما اطلاع پیدا نکنند، این همان چیزی است که ما از شما می‎خواهیم. یعنی همین چیزی که می‎گوییم جز خیر چیزی ندیده‏ایم؛ هر کس از شما سخن می‎گوید بگوید ما جز خیر از او اطلاع نداریم «وَ لَا يَطَّلِعُ النَّاسُ مِنْكُمْ إِلَّا عَلَى خَيْرٍ».

بیان مناسبت‏ها

در خطبه دوم به بیان مناسبت‏ها و نکاتی اشاره می‎کنم:

اولین مناسبت همان طور که عرض کردم روز شهادت یازدهمین امام و پیشواست و همچنین آغاز دوران ولایت و امامت حضرت بقیه الله4 است. فرصت بیشتری می‎طلبد که من در این زمینه صحبتی کنم. مناسبت ولایت و امامت امام را تبریک عرض می‎کنم به همه علاقمندان و ارادتمندان اهل بیت:.

مناسبت دوم دهم ربیع الاول سالروز وفات حضرت عبدالمطلب7 جد بزرگوار پیامبر اکرم6 و رئیس قریش است. ایشان دارای شخصیت با عظمتی بود.

مناسبت سوم سالروز ازدواج پیامبر با خدیجه کبری3 است. بانوی بزرگواری که غم‎خوار پیغمبر6 بود و در کنار پیغمبر بود و مالش را در راه پیغمبر6 اهدا کرد. ثمره این ازدواج فرزندانی است و از آن جمله حضرت فاطمه زهرا3 است.

روز 26 دی ماه 1357 روز فرار طاغوت از این کشور اسلامی است اما روز 12 بهمن شاهد حضور امام1 هستیم «دیو چو بیرون رود فرشته درآید».

روز 12ربیع الاول آغاز هفته وحدت است و به نقل اهل سنت روز میلاد نبی اکرم6 است. بنده چند نکته کوتاه می‎خواهم راجع به بحث وحدت می‎خواهم اشاره کنم که لازمه جدی امروز جامعه ماست. دنیای اسلام امروز دچار مشکلات جدی است (برادران و خواهران) بخشی نگر نباشیم به تمام نیازهای جهان اسلام بنگریم از یک سو نظام سلطه با تمام وجود علیه نظام اسلام و مسلمانان برنامه ریزی می‎کند به کشورهای اسلامی حمله می‎کنند. پول‏ها و دلارها و اسلحه‏ها صرف از بین بردن نیروی جامعه اسلامی می‎کنند سوریه را ببینید، افغانستان را ببینید، عراق را ببینید، کشورهای دیگر را ببینید، این نظام سلطه چه می‎کند. متأسفانه دولت‏های به ظاهر اسلامی اینها هم با دشمنان اسلام هم دست شدند.

من اینجا خیرخواهانه عرض می‎کنم بعضی از کشورهای اسلامی به خاطر اینکه ارادتشان و نوکریشان را به اربابانشان بفهمانند با اسرائیل برای مقابله با کشورهای اسلامی هم پیمان می‎شوند این اوج یک فاجعه هست و از سویس دیگر سستی و ضعف خود مسلمانان هست. ظرفیت‏هایشان را نمی‏شناسند. مسلمانان توجه به جمعیتشان ندارند، توجه نسبت به بازار اسلامی ندارند و متأسفانه به نحو احسن از اینها استفاده نمی‎شود.

اگر ما می‎خواهیم مجد و شکوه گذشته را و به تمدن اسلامی موردن نظر رهبر عزیز انقلاب برسیم، امکان پذیر نیست جز در سایه وحدت. کشوری اعلام کند ما پلیس ضد تشیع تشکیل داده‏ایم حالا ممکن است کسی حرفی زده باشد ولی نفس طرح این سخن در رسانه‏های بین المللی زشت است در این دنیا شیعه کیست؟ سنی کیست؟ شیعیان خیرخواه امت اسلامی هستند با شیعه مقابله می‎کنید اما با اسرائیل نه. امروز نبی گرامی اسلام6 محور وحدت امت اسلامی است ما باید حول این محور و حول محور اسلام، قرآن، حول محور کعبه پیاممان را به دنیا منتقل کنیم. نخبگان جامعه، نخبگان سیاسی، نخبگان دینی، نخبگان دانشگاهی و نخبگان حوزه‏های علمیه باید بسیج بشوند و این فرهنگ دعوت را در جامعه منعکس کنند.

دیروز به عنوان روز 19 دی حادثه‏ای که بخشی از تاریخ ملت ایران هست که در سال 56 در قم اتفاق افتاد. قهرمان آن حادثه شما مردم قم هستید. افتخارآفریدید، خط شکنی کردید و اگر نبود خط شکنی شما معلوم نبود فضای کشور به کجا می‎رفت. شما راه را باز کردید تبریز، یزد آمد، اصفهان آمد و سراسر کشور فریاد «هیهات من الذلة» بلند شد و نتیجه اش در روز 22 بهمن پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی شد. بنابریان اگر بگوییم شما مردم قم حق بزرگی به گردن سراسر کشور دارید سخنی به گزاف نگفته‏ایم. در سال 42 شما بودید که خط شکنی کردید و روز 15 دی ماه نیز شما بودید و تنها به آن اکتفا نکردید در دفاع مقدس حماسه آفریدید و در روز 19 دی پای کار آمدید و زیبا درخشیدید.

مردم قم آن روز به دفاع از امام پرداختند که سمبل روحانیت و سمبل دفاع از اسلام بود. حوزه‏های علمیه خوب درخشیدند مرجعیت آن روز خوب درخشید. بازاریان ما خوب درخشیدند و من از دیروز بگویم که جمعی عظیم هزاران نفر به عنوان تجدید میثاق با رهبری به ملاقات رهبری رفتند. من تشکر می‎کنم از همه دست اندرکاران که زمینه حضور را فراهم کردن تشکر می‎کنم همه کسانی که برای حضور و دیدار فراهم کردند تشکر می‎کنم. همه کسانی که سهمی داشتند.

رهبر فرزانه انقلاب فرمودند می‏دانید علت آن پیروزی‏ها چه بود: 1- ایمان؛ 2- عمل صالح؛ 3- بصیرت؛ 4- استقامت؛ هرجا این فاکتورها پیدا بشود پیروزی قطعی است «و كَانَ حَقّاً عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ»[13]. خیلی زیباست اسشهاد کردند به این آیه. یعنی گویا یک وظیفه برای خودش یک تعهد سپرده منتها به شرطها و شروطها. رهبری روی نگاه درون زا خیلی تکیه کردند (نه نگاه برون زا) اگر بنا بود ما به بیگانگان و نگاه برون زا نگاه می‎کردیم پیروز نمی‎شدیم و اگر هم به ظاهر پیروز می‎شدیم از یک بلوک به عنوان بلوک غرب رها می‎شدیم و به بلوک شرق وابسته شده بودیم اما ملت ایران این کار را نکرد به استعدادهای داخلی‎اش توجه کرد، به امدادهای الهی توجه کرد، به ایمان مردم و اعتماد به مردم توجه کرد البته معنای این حرف فرمودند: این نیست که دست از دیپلماسی برداریم، ما در صحنه‏ها حضور پیدا می‎کنیم.

اما اینهایی که این شکلی با مردم ایران صحبت می‌کنند یک روز بحث انرژی هسته‏ای و یک روز بحث حقوق بشر. فرموند: هرکس می‎خواهد از حقوق بشر سخن بگوید اما امریکا حق ندارد. اگر ملت ایران و مسئولان ایران وارد مذاکره شدند نه اینکه به علامت تسلیم دستها را بالا برده است فرمودند: هر موقع ما مصلحت دیدیم  و در هرجا مصلحت دیدیم برای دفع شر دشمن مذاکره می‎کنیم. این ملت ایران روی پای خودش ایستاده است و دشمن دچار خیال بافی نشود، چه سخن حکیمانه و ارزشمند و حیات آفرین برای ملت ما بود. ما تشکر می‎کنیم از رهبر عزیز انقلابمان به خاطر این فرصتی که همه ساله در اختیار مردم قم قرار می‎دهند.

مناسبت آخر اینکه گرچه فضای عراق این روزها فضای پرالتهابی است. کسانی که توسط برخی کشورهای منطقه تجهیز می‏شوند برای کشتن انسان‏ها و به هم ریختن، ما نصیحت می‎کنیم اینها را دست بردارید گاهی ممکن است بعید نیست عبرت دنیا همین است همین افراد علیه شما برمی‎گردند آن موقع نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاکنشان.

 امروز شهر قم شهر کریمه اهل بیت3 میزبان شهدای عزیز ماست. امروز چند شهید گلگون کفن وارد شهر ما شدند مردم استقبال کردند ان شا الله بعد از این هم تشییع جنازه‏های باشکوه انجام خواهد شد اینها شهیدان گمنام نیستند اینها پیش خدا آبرو دارند، عزت دارند، شناخته شده‏اند ما به ظاهر نمی‎شناسیم اینها وارد شهر ما شدند تا با حضورشان عطر شهادت را در شهر ما ماندگار کنند. من تشکر می‎کنم از همه عزیزان؛ قرار شده دو تا از این شهیدان در شهر دستجرد و پیکر مطهر دو تن دیگر از این شهیدان در شهرک مهدیه (شهرکی که طلاب عزیز ما آنجا حضور دارند) به خاک سپرده شوند که امید است بتوانند ساکنین عزیز در این شهرک در فضای معنوی و روحانی به تحصیل علم و کمال بپردازند.

دعای پایانی خطبه دوم

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار»[14]

پروردگارا به عظمت و جلالت تو را سوگند می‏دهیم در فرج مولامان تعجیل بفرما؛ روح بلند اماممان عالیست اعلی بگردان؛ به مراجع گذشتمان روح و ریحان عنایت بفرما؛ به رهبر فرزانه انقلابمان و مراجع بزرگوارمان عزت عنایت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ پروردگارا مشکلات مردم ما را، مشکل بیکاری و گرانی را خودت برطرف بفرما.

إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

Gإِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُF

صدق الله العلیُّ العظیم



[1]. تحف العقول، النص، ص488؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏75، ص372؛ وحيد خراسانى، حسين، منهاج الصالحين، ج‌1، ص465.

[2]. همان.

[3]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌1، ص 512.

[4]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌1، ص 506.

[5]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج50، ص252.

[6]. فيض كاشانى، محمد محسن، الوافي، ج‌26، ص 285.

[7]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج52، ص16 .

[8]. همان.

[9]. بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

[10]. همان.

[11]. «النحل»: 90.

[12]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‌1، ص 116.

[13]. «الروم»: 47.

[14]. «البقرة»: 201.