بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه
حضرت آیت الله حسینی بوشهری
مورخ 92/12/16 خطبه شماره 78 |
خطبه اول
السلام علیک یا حجة الله، السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه، السلام علی المهدی الذی وعد الله عزّوجلّ أن یملأ به الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن ارحیم
الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد6و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و الهداة المهدیین: و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.
عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛
قال امیرالمؤمنین7:« أَمْنَعُ حُصُونِ الدِّينِ التَّقْوَى»[1]؛
بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. در زیبا کلام امیر بیان امیر بیان علی7 این جمله در رابطه با تقوا به چشم میخورد. حضرت7 میفرماید: قویترین و مستحکمترین پناهگاه دین تقواست. یعنی اگر بخواهیم دژی را سراغ بگیریم که دین ما را، اعتقاد ما را و باورهای ما را حفظ کرده و نگه بدارد، آن قلعه و آن حصار و آن دژ، تقواست. انسانهای برخوردار از تقوا دینشان حفظ میشود، نگهداری میشود، از هجمه دیگران مصون میماند.
بنای ما در خطبه اول بررسی سیره نورانی نبی خاتم6 و اهل بیت عصمت و طهارت: بوده است. امروز روز میلاد فرخنده دخت بزرگ علی7 زینب کبری3 است. ضمن عرض تبریک و تهنیت به محضر تک تک شما برادران و خواهران به مناسبت این میلاد خجسته خطبه اول را به فضایل و سیره نورانی زینب کبری3 اختصاص بدهم.
سیره حضرت زینب3
حقیقت امر این است که قله رفیع ایمان، آزادگی، استقامت، پایداری، صبر، بردباری را یکجا میشود در زندگی زینب کبری3 مشاهده کرد. او الگوی اخلاص و تقواست و از این جهت برای همه کسانی که علاقهمندند زندگی زینب گونه داشته باشند الگوست. زینب کبری3 اگر این جمله را در رابطه با او مطرح کنیم سخنی به گزاف نگفتهایم که زینب کبری3 در تغییر تاریخ بشریت نقش آفرین بوده است. میشود گفت زینب3 تغییر دهنده مسیر تاریخ بشریت است. او در برههای از زمان توانست با خطبههای آتشین خود، با رفتار خود، با صبر خود، با ولایتمداری خود توانست بشر را به سوی حق و به سوی هدایت، رهبری کند.
عاشوراییان موقعی که نام زینب3 را میبرند، نام او را در کنار نام حسین7 میبرند. او نائبة الخاص للحسین7 است؛ مورخان هنگامی که نام زینب3 را میبرند، او را به عنوان دومین شخصیت واقعه عاشورا نام میبرند؛ شاعران موقعی که در رابطه با صبر و تحمل پذیری سخن میگویند، نام زینب3 قهرمان کربلا در رأس سرودههای آنان است؛ و بالاخره علمای اخلاق اگر از عفاف، از عفت، از حجاب، از تقوا، از دینداری، از پاکی و پاکدامنی سخن میگویند، سخن از زینب کبری3 را مطرح میکنند. نام او زینب است چه نام زیبایی "زین اب"؛ زینت پدر و این نام توسط نبی گرامی اسلام محمد مصطفی6 نسبت به او مطرح شد. سومین فرزند فاطمه3 و علی7 است. او شخصیتی است که در حقیقت موقعی که قدم به این عالم گذاشت خانه فاطمه3 و علی7 به نور او روشن شد.
نکتهای که من میخواهم در اینجا مطرح کنم این است؛ همان گونه که نام اشخاص باعث تمییز از فرد دیگر میشود کسی که با این نام است با نام دیگری اشتباه نمیشود و باعث تمایز او از دیگران میشود صفات و ویژگیها و القاب اشخاص هم دارای این ویژگی است. امروز من به بخشی از القاب و ویژگیهای زینب کبری3 اشاره کنم که هر لقب او بیانگر بُعدی از ابعاد شخصیت اوست. کمتر جایی سراغ داریم که راجع به اشخاص و افراد تاریخ این گونه او را ستوده باشند.
«عالمة غير معلمة، فهمة غير مفهمة[2]، نائبة الزهراء، نائبه الحسین، عقيلة النساء، عقيلة بني هاشم، سلالة الولاية(عصاره ولایت)، الصدّيقة الصغرى، بطلة كربلا(قهرمان کربلا)، عظيمة بلواها(بانویی که امتحانش بس بزرگ بود) الموثّقة، الفاضله؛ الكاملة،امینه الله، آية من آيات اللّه، مظلومة وحیده، قره عین المرتضی، ربيبة الفضل (تربیت شده خاندان فضیلت زینب کبری)، قرینه النوائب (همراه با ناملایمات و ناگواریها )، عارفه، عقيلة الطالبيّين، عابدة آل عليّ» [3]. اینها از ویژگی ها و القاب زینب کبری3 است. در مورد این شخصیت فضائل و مکارم فراوانی بیان شده ولی تا مقداری که در حوصله این خطبه است بنده به بخشی از آن اشاره میکنم.
صدیقه طاهره فاطمه زهرا3 مادر زینب است اما آن شاعر موقعی که در وصف زینب میسراید شعری را یا در وصف فاطمه میسراید شعری را که میگوید ای فاطمه تمام ویژگیهایی که در تو بود در فرزندت زینب کبری هم بود منتها با یک تفاوت که فرزندت زینب به اسارت برده شد اما تو این ویژگی را دارا نبودی. تمام خصوصیات فاطمه3 را زینب یک جا داراست. در تاریخ آمده روزی که زینب دختر خردسالی بود در سن چهار یا شش سالگی (معرفت را نگاه کنید ادب را نگاه کنید خداشناسی را نگاه کنید) امیرالمؤمنین7 به زینب کبری3 فرمود: «قُلْ وَاحِدٌ». دخترم زینب بگو یک. زینب3 اجابت کرد خواست پدر را «فَقَالَ وَاحِدٌ» و گفت یک؛ بار دیگر پدر گفت: «فَقَالَ قُلِ اثْنَانِ»[4] بگو دو زینب کبری3 سکوت کرد و سخن نگفت. مولا فرمود: فرزندم، دخترم چرا سخن نمیگویی؟ (این جمله زیباست) عرض کرد بابا جان زبانی که کلمه واحد و یک بر او جاری شده دیگر دو نمیگوید و برای خدا شریک قائل نمیشود. بگذار من موحدانه سخن بگویم.
این عظمتی است که زینب کبری3 دارد. در عفاف او در عبادت او در صبر، بردباری، ایثار و گذشت او در همه اینها نمونه است.
در رابطه با عفاف و پاکدامنی زینب کبری3 همین بس که هنگامی که به زیارت قبر جدش رسول گرامی اسلام خاتم انبیا محمد مصطفی6 میرود در تاریخ آمده در شب حرکت میکرد به سمت قبر رسول الله6 و تازه آنگاه هم که میرفت امام مجتبی7 و سید و سالار شهیدان7 او را همراهی میکردند.
امروز جامعه ما برادران و خواهران نیاز به آشنایی بیشتر با زندگی زینب کبری3 دارد. من گاهی تعجب میکنم جامعه ما یک جامعه دینی است، یک جامعه انقلابی است، جامعهای است که هنوز مردم ما در تشییع جنازه مقدس شهدایمان شرکت میکنند، نمیدانم چه دستی در کار است که عدهای در رابطه با مسئله عدم رعایت حجاب و عفاف دست به مسابقه زدند به نحوی که انسان احساس میکند هر روز مد جدید، شکل جدید، قالب جدید. خیابانهای ما خیابانهای متناسب جامعه اسلامی نیست. و البته غرب به این مسابقهها دامن میزند.
بانوان، فرزندانتان را زینب گونه تربیت کنید، فاطمه گونه تربیت کنید، عفت و پاکدامنی را این گونه داشته باشید که هنگام دوران اسارت زینب کبری3 در مقابل نامحرمان دست روی صورت میگذارد. چه شده است؟! جامعه ما به کجا دارد میرود؟! دشمن چه خوابی برای جامعه ما دیده است؟! نباشد که ما در مجالس مربوطه به زینب کبری3 و فاطمه زهرا3 شرکت کنیم و مجلس عزاداری بر پا کنیم، سفره بدهیم، آش تقسیم کنیم، اما زندگی ما از محتوای زندگی زینب3 خالی باشد!!
زینب کبری3 ظاهرسازی ما را نمیپسندد؛ اما در رفتارمان هم باید به گونهای عمل کنیم که مورد عنایت اهل بیت: مورد عنایت زینب کبری3 باشد. این جمله علی3 که انسان عفیف و پاکدامن را به مجاهد شهید در راه خدا تشبیه میکند. جمله خیلی عالی است؛ فرمود: «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ»[5] مجاهد شهید در راه خدا اجرش بیشتر از کسی نیست که قدرت بر گناه داشته باشد ولی عفاف را رعایت کند یعنی اگر کسی قدرت بر گناه دارد و لی عفاف را رعایت کند اجر او کمتر از اجر شهید نیست.
دعاهای پایانی خطبه اول
«إِنَ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون»[6].
پروردگارا ما در رابطه با انجام توبه از گناه موفق بدار؛ پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما؛ پروردگار در این ایام و لیالی متبرکه دعاهایمان، مناجاتمان، اشک و آه ما را از ما بپذیر؛ شر شیطان و نفس اماره را از ما دور بگردان؛ پروردگارا به امام راحلمان و مراجع گذشته ما روح و ریحان عنایت بفرما؛ به رهبر فرزانه انقلابمان و مراجع بزرگوارمان عزت و سلامت عنایت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ به رزمندگانمان نصرت، به جانبازانمان سلامت، به آزادگانمان عزت، به بانوان مان عفت، به عالمانمان توفیق عمل، به بازاریان و اصنافمان انصاف، به جوانمان غیرت دینی عنایت بفرما؛ پروردگارا از تو میطلبیم شر ستمگران و ستم کاران وا دشمنان اسلام را به خود آنان برگردان.
إنّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب الله العزیز
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
«إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ»
صَدَقَ اللهُ العلیُّ العظیم
خطبه دوم
السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله السلام علیک یا فاطمة یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنة فإنّ لک عند الله شأناً من الشأن
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین، ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صلّ و سلم علی مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی الشباب اهل الجنة و علی علی بن الحسین زین العابدین و امام العارفین و علی محمد بن علیٍّ الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علیٍّ ابن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علی الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی الزکیّ العسکری و علی الحجة القائم المهدی. حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم نتبرئُ الی یوم القیامة.
عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛
قال مولانا و مقتدانا امیرالمؤمنین7: «فإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِكُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِكُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِكُمْ وَ صَلَاحُ فَسَادِ صُدُورِكُمْ وَ طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِكُمْ»[7]؛
بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. امیرمؤمنان7 فرمودند: تقوا دوای بیماری دردهای شماست و این تقوا شفای مرض بدنهای شماست. این تقوا دارو و صلاح خرابی سینههای شماست. این تقوا مایه پاک شدن نفوس شماست. تقوا با این همه تفاصیلی که از کلام معصومین: درباره آن رسیده نمیدانم چرا به آن توجه کمتر میشود. حقیقتاً اگر در زندگی ما تقوا راه پیدا کند خیلی مشکلات دنیایی ما، مشکلات آخرتی ما، مشکلات جسمی، روحی و روانی ما با داروی شفا بخش تقوا علاج میشود.
بیان مناسبتها
در مناست اول را اشاره کردم. میلاد با سعادت زینب کبری3 است. این مناسبت را صمیمانه تبریک عرض میکنم. «شيعتنا منّا خلقوا من فاضل طينتنا و عجنوا بماء ولايتنا[8]، يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا»[9] روزی که امامان ما شاد هستند اهل بیت: هستند ما هم باید شاد باشیم روزی که روز غم اهل بیت: است ما هم غمگین باید باشیم.
من همین جا باید به این نکته اشاره کنم. عید نوروز با ایام فاطمیه مقارن است من همین جا از صدا و صمیمانه تقاضا میکنم مردم ما حریمها را حفظ و رعایت میکنند. فاطمیه اول که قبل از ایام نوروز است روز 24 اسفند و فاطمیه دوم که 14 فروردین است رعایت کنید، صداوسیما به برنامههایی بپردازد که حفظ شئون اهل بیت: در آن رعایت شده باشد.
نکته دومی که میخواهم اشاره کنم به مناسبت میلاد زینب کبری3 روز پرستار هم هست. امروز آماری شنیدم در سراسر کشور رقمی بود شاید کمتر و شاید بیشتر150000 پرستار در بیمارستانها و مراکز درمانی ما مشغول به کار هستند. انصافاً تلاش شبانه روزی پرستاران در جامعه نقش جدی دارد. من فقط یک روایت میخوانم که پرستاران به کارشان دلگرم بشوند البته مسئولان هم باید وظایف خودشان را انجام بدهند. حقوقشان، آنچه مورد نیاز پرستاران در چهارچوب قانون دریغ نورزند. اما این روایت نورانی پیامبر6 فرمود: «مَنْ سَعَى لِمَرِيضٍ فِي حَاجَةٍ قَضَاهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ»[10]؛ تعبیر روایت این است که اگر کسی برای برآوردن نیازهای یک بیمار (مثل پرستاران) تلاش بکند حالا چه تلاشی که میکند چه به نتیجه برسد و چه به نتیجه نرسد گاهی مریضی در بیمارستان با همه تلاش پزشکان و پرستاران عزیز ما بمیرد، روایت میفرماید: « قَضَاهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه»ُ. به خاطر این تلاش پاداشی خداوند به او میدهد و گناهان او آمرزیده میشود و مانند کسی است که از مادر متولد شده است.
مناسبت دیگری که داریم هفته احسان و نیکوکاری است. برادران عزیز ما در کمیته امداد هر ساله جشن نیکوکاری قبل از سال جدید برقرار میکنند. پارسال من اطلاعی که از قم، حرم کریمه اهل بیت: داشتم همت بلند شما مردم قم باعث شده بود که رقم بالایی شاید تا قبل از آن بی سابقه بوده به نیازمندان و مستمندان شما مردم کمک کردید. امسال هم این انتظار وجود دارد؛ مراکزی که برای این کار در نظر گرفته شده کمک کنید. روایات ما خیلی زیبا بیان فرموده: «كَمَا تُعِينُ تُعَانُ»[11]؛ همان گونه که تو به دیگران کمک میکنی، سرانجام تو هم مورد کمک قرار خواهی گرفت. اگر بخل نورزیم و اگر به دیگران کمک کنیم، در روز تنهایی و در روزی که مشکلات به سراغ ما میآید، ما هم مورد عنایت مردم و مورد عنایت پروردگار قرار خواهیم گرفت. این کلام نورانی امیرالمؤمنین7 یعنی کمکهای شما تضمین شده است.
مناسبت دیگری که داریم22 اسفند روز بزرگداشت شهدا و سالروز تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی است که امروز به نام «بنیاد شهید و امور ایثارگران» نامگذاری شده است. در این رابطه نیاز به توصیه خاصی نیست؛ شهدا در قلب تک تک ما جا دارند؛ آبروی ملت را خریدند آبروی پیامبر6، آبروی امام1، آبروی قرآن و آبروی اسلام را خریدند. چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب و همچنین در دوران هشت ساله دفاع مقدس.
لازم به توصیه نیست که خانواده شهدا باید عزیز باشند؛ در میان ما اینها از سرمایههای خود گذشتند. خانوادهای یک فرزند، دو الی سه و یا چهار فرزند و گاهی بیشتر را فدا کردند. در جامعه ما باید حرمت این عزیزان و خانوادههایشان حفظ بشود، در پیچ و خم زندگی نمانند.
در مجالسی که به یاد شهدا برگزار میشود پرشور شرکت کنیم و از این بالاتر این نکته میخواهم بگویم. تجلیل از شهدا تنها در مجالس آنها شرکت کردن نیست. سوال کنید اینها برای چه شهید شدند و چه آرمان و چه هدفی داشتند؟ سعی کنیم آرمان شهیدانمان را حفظ کنیم در مقابل بیگانگان ایستادگی کنیم و نسبت به دوستانمان مهربان باشیم. آرمانهای آنها را در جامعه پیاده کنیم. اگر امروز شهدای ما شرایطی پیش میآمد و در میان ما میبودند و از تک تک آنها سوال میکردیم شما با شهادتتان که ارواحتان با این عالم در ارتباط است دغدغه شما چیست؟ قطعا مطالبی را مطرح میکردند که مسئولیت ما را برای امروز و فرداها سنگین میکرد. این مسئولیت دینداری، حفظ دین را به خاطر حفظ آرمان شهدا حفظ کنیم. من از دست اندرکاران بنیاد شهید و امور ایثارگران به خاطر ویژگی خدمتگذاری نسبت به خانواده شهدا به سهم خودم تشکر و قدردانی میکنم.
در روزهای اخیر پانزدهمین اجلاس خبرگان را داشتیم. به حمدالله هم نمایندگان به دغدغههای خاص خودشان، چه در مسائل فرهنگی، چه در رابطه با معیشت مردم، چه در رابطه با دشمن ستیزی و مسائل مربوط به حقوق ملت ایران پرداختند. سخنرانان مدعو، معاون محترم وزیر محترم خارجه، جناب دکتر عراقچی، وزیر محترم اقتصاد؛ جناب آقای طیبنیا، مطالبی را مطرح کردند، پرسشهایی نمایندگان خبرگان (که قطعاً این پرسشها، پرسشهای جامعه ماست) را از این عزیزان مطرح کردند و آن بزرگواران هم پاسخ دادند.
اوج اجلاس خبرگان دیداری بود که نمایندگان با رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنهای داشتند. من همین جا اعلام میکنم آنچه رهبر فرزانه انقلاب فرمودند در یک خطبه و دو خطبه و سخنرانی نمیشود آن را تبیین کرد. به باور بنده این است که یک منشور بود، منشور انقلاب بود و آینده انقلاب را برای همه دوستداران انقلاب ترسیم کرد. هم دغدغهها به زیبایی بیان شد هم راه حلها در آنجا مطرح شد. باید فرمایشات ایشان به عنوان یک گفتمان رایج در کشور مطرح شود؛ باید خطبای جمعه، سخنوران، به آن بپردازند. میزگردها و همایشها و کنفرانسها باید به آن رسیدگی کنند. مسائل بسیار کلیدی بود که لازمه امروز جامعه ماست.
من به چند نکته به تناسب وقت محدود به آن اشاره میکنم. رهبر فرزانه انقلاب فرمودند: هم واقعیتهایی هم در جامعه ما وجود دارد و هم در سطح جهانی وجود دارد که ما باید این واقعیتها را بشناسیم:
دشمن کیست؟! چگونه عمل میکند؟! این یک واقعیت است. ملت ایران با دشمنی غدار مواجه است این یک واقعیت انکار ناپذیر است. اما در طرف مقابل آنچه به چشم میخورد روحیه استقلال خواهی ملت ایران است این روحیه روحیهای است که قابل انکار نیست.
ایشان فرمودند که در عرصه اخلاقی دشمن به شکست مفتضحانهای رسیده و دچار انحطاط اخلاقی شده این خشونتها، این کشتارها و این حمایتهای بیدریغ از تروریسم خشن، توسط چه کسانی انجام میشود؟! سلاح در دست اینها توسط چه کسی داده میشود؟! امروز نفرت عمومی در سطح جهان متوجه دشمنان ماست؛ متوجه استکبار است.
اما وظیفهای که متوجه ماست این است که نقاط قوت و ضعف را بشناسیم، از سرمایههایمان، از نسل جوانمان به آنها اعتماد کنیم، حرمت آنان را حفظ کنیم، به آنها میدان بدهیم. تعبیر جالبی ایشان فرمودند: اگر برای کشور مشکلی پیش بیاید دوباره همین جوانان متدین و انقلابی ما هستند که به صحنه خواهند آمد.
نکته مهمی که اشاره کنم و عرضم را به پایان برسانم، مرزبندی با دشمنان است؛ کاری نکنیم در عرصه فرهنگی و در عرصه سیاسی به گونهای وانمود شود به اینکه جهان شده دهکده واحد بنابراین نمیشود روی مواضع تکیه و پافشاری کرد. رهبری روی این نکته بسیار تأکید کردند: باید مرز ما با دشمن جدا باشد و شناخته شود که کجا مرزماست و کجا مرز دشمن؛ در زمین دشمن بازی نکنیم، برنامههایمان به نفع دشمن تمام نشود اینها دغدغههای جدی رهبر عزیز انقلابمان بود.
دعای پایانی خطبه دوم
«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار»[12]
پروردگارا به عظمت و جلالت تو را سوگند میدهیم در فرج مولامان تعجیل بفرما؛ روح بلند اماممان عالیست اعلی بگردان؛ به مراجع گذشتمان روح و ریحان عنایت بفرما؛ به رهبر فرزانه انقلابمان و مراجع بزرگوارمان عزت عنایت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ پروردگارا مشکلات مردم ما را، مشکل بیکاری و گرانی را خودت برطرف بفرما.
إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ * وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ»
صدق الله العلیُّ العظیم
[1]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 270، حدیث 5888.
[2]. الأمالي (للمفيد) ص 323.
[3]. بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء3 إلى الإمام الجواد7)، ج 11، قسم 2، فاطمة3، ص 948.
[4] . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج15، ص 215.
[5]. نهج البلاغة/502.
[6]. «النحل»: 90.
[7] . نهج البلاغة/312.
[8]. من فقه الزهراء8، ج1، ص 166؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج53، ص 303.
[9]. كامل الزيارات، النص، ص 101؛ تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 117؛ وسائل الشيعة، ج14، ص 508.
[10]. وسائل الشيعة، ج16، ص 344.
[11]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 450.
[12]. «البقرة»: 201.