خطبه های نماز جمعه93/06/21

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

 

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

 

مورخ 93/06/21                                                 خطبه شماره 90

 

 

 

 

خطبه اول

السلام علیک یا حجة الله، السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه، السلام علی المهدی الذی وعد الله عزّوجلّ أن یملأ به الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلیّ و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و الهداة المهدیّین و اللعن الدّائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین امین یا رب العالمین.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله

قال مولانا و مقتدانا الحسین بن علیّ ابی طالب علیه افضل صلوات المصلین: «أُوصیكُمْ بِتَقْوَی اللّهِ وَ أُحَذِّرَكُمْ أَیّامَهُ ... فَبادِرُوا بِصِحَّةِ الاْجْسامِ فی  مُدَّةِ الاْعْمارِ ... فَإِیّاكَ أَنْ تَكُونَ مِمَّنْ یَخافُ عَلَی الْعِبادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ یَأْمَنَ العُقُوبَةَ مِنْ ذَنْبِهِ».[1]

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی توصیه می­کنم .وجود مقدس سید و سالار شهیدان حسین بن علی (علیه السلام) جمله‏ای دارند و آن جمله این است می‏فرماید: شما را به تقوای الهی سفارش می‌کنم. و بعد این چنین اضافه می‏کند: «فَبادِرُوا بِصِحَّةِ الاْجْسامِ فی  مُدَّةِ الاْعْمار» در مدت عمرتان به سلامت و تندرستی جسمتان پیشی بگیرید.

و نکته مهمی که در بخش پایانی سخن دارند که برای همه ما آموزندگی دارد این است که می‎فرماید: از کسانی نباشید که بر گناه بندگان بیم دارند یعنی نگرانند این بنده خدا چرا به گناه مبتلا شد فردای قیامت مورد عقوبت الهی قرار می‎گیرد اما به خودشان که می‎رسد، از عقوبت گناهشان آسوده خاطرند یعنی فکر نمی‎کنند اگر نسبت به دیگران بیم دارند که باید بیم داشته باشند، نسبت به گناهی که خودشان مرتکب می‎شوند نیز نسبت به عقوبت اخروی آن باید بیم داشته باشند. نمی‎شود ما تنها نسبت به دیگران نگران باشیم.

در خطبه اول از آغاز ما بحثی را که شروع کرده بودیم تحت عنوان سیره نورانی نبی گرامی اسلام (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود. ما تا به اینجا رسیدیم که مرزهای الهی را باید پاس داشت، از خطوط قرمز نباید عبور کرد.

و بعد این پرسش را مطرح کردیم که مرزشکنان بر اساس چه عواملی دچار مرزشکنی می‌شوند؛ عوامل آن را هم برشمردیم. در بخش پایانی به این نکته رسیدیم که اگر کسی در باتلاق گناه گرفتار آمد و دچار مرزشکنی شد، راه برون رفت از این گناه و مرزشکنی چیست؟ راه‏هایی را هم در رابطه با این مسئله بیان کردیم و گفتیم یکی از راه‏های مهم توجه به پیامدهای دنیوی و اخروی گناه است.

اما امروز همانگونه که وعده دادیم بحث دیگری را بناست دنبال و شروع کنیم و این بحث تحت عنوان اصول حاکم بر روابط اجتماعی از منظر قرآن و روایات نورانی اهل بیت(ع) است؛

نیازهای مادی انسان، نیازهای معنوی انسان، انسان را وادار می‎کند به زندگی اجتماعی و برای اینکه بتواند از خدمات مادی و معنوی دیگران بهره ببرد، انسان وادار می‎شود که با جامعه و آحاد جامعه ارتباط برقرار کند. اما حقیقت امر این است که صرف ارتباط با آحاد جامعه و داشتن روابط اجتماعی کافی نیست؛ اگر بخواهیم این روابط اجتماعی استمرار و دوام پیدا کند، نیازمند قانون و ضابطه است. بدون قانون و ضابطه نمی‏شود کاری از پیش برد. روابط اجتماعی منهای قانون به هرج و مرج می‏انجامد. شالوده روابط اجتماعی از هم می‎پاشد.

بنابراین همه ما باید اهتمام کنیم این اصول حاکم بر روابط اجتماعی را در همه حوزه‏ها به کار ببندیم؛ چه حوزه اخلاق، چه حوزه سیاست، چه حوزه اجتماع. در همه عرصه‏ها همه ما به روابط اجتماعی آنچنان پایبند بشویم تا به صورت یک فرهنگ در جامعه تبلور پیدا کند؛ چون این اصل نیاز به ضمانت اجرایی دارد. اگر عده‏ای طبق قانون عمل کنند، عده‏ای پشت به قانون روابط اجتماعی بزنند، آن هدفی که از عمل کردن به این اصول و روابط اجتماعی است یعنی سعادت و کمال انسان حاصل نمی‏شود و تنها راه ضمانت اجرایی، نهادینه شدن این اصول در روابط اجتماعی در زندگی آحاد جامعه است.

جامعه باید اینها را به عنوان ارزش بدانند؛ اگر چیز در جامعه ارزش پیدا کرد و به عنوان یک موضوع ارزشی پیدا شد طبعاً افراد جامعه خود را ملزم می‏دانند که بر اساس آن عمل کنند و پایبند به آن باشند آن موقع می‏شود یک فرهنگ و اگر یک فرهنگ شد دیگر قانون شکنی در جامعه معنا پیدا نخواهد کرد.

خوشبختانه ما مسلمانان و ما طرفداران اهل بیت(ع)، به خاطر دو نعمت گرانبهایی که در اختیار ماست؛ یکی آموزه های مترقی قرآن کریم و دیگری کلمات و سیره نورانی اهل بیت، می‎توانیم از این آموزه‏ها و از این کلمات اهل بیت و سیره اهل بیت، به عنوان یک منشور از آن در روابط اجتماعی استفاده کنیم و بهره ببریم.

حال سوال این است که این ارزش‏ها که مربوط به روابط اجتماعی است، دارای چه خصوصیت‎هایی است؟ این ارزش‏ها چند قسم هستند؟

دو نوع ارزش داریم یکی ارزش‏های درونی و دوم ارزش‏های برونی و رفتاری. یک سری مسائل در رابطه با مسئولیت پذیری خود انسان که یک بحث طولانی است. در رابطه با شخصیت انسان که معلول چه عواملی است و یکی هم مسائلی است که مربوط به ارتباطات اجتماعی است. تعهداتی است که در جامعه به خاطر روابط اجتماعی وجود دارد که به بُعد رفتاری ما با آحاد جامعه برمی‎گردد.

به فضل پروردگار عالم تصمیممان بر این است که اول به ارزش‏های درونی اشاره کنیم که زمینه ساز ارزش‏های رفتاری و برونی است؛ یعنی بگوییم شخصیت انسان چیست و چگونه است؟ عومل ارتقاء شخصیت انسان بر اساس آموزه‏های دینی چیست؟ و بعد از آن برسیم به روابط اجتماعی؛ معاهداتی که انسان‏ها با یکدیگر دارند، مسائلی که بین انسان‏ها رد و بدل می‎شود، چه اصولی بر آن حاکم است؟

موارد فراوانی خوشبختانه هم در قرآن و هم در روایات اهل بیت وجود دارد که جزو زندگی روزمره انسان محسوب می‎شود یعنی همین صبح تا الان که شما اینجا آمده‎اید شاید بخش قابل توجه از همین روابط اجتماعی بین شما و دیگران وجود پیدا کرده است حالا یا بر اساس اصول و ضوابط حاکم بر آن عمل کرده‏اید یا بر اساس سلیقه و دریافت های شخصی خود بیان کرده‏اید. ما بنا داریم از این تریبون مقدس نماز جمعه، با توجه به آیات قرآن و روایات نورانی اهل بیت و با توجه مسیر زندگی  پیامبر و اهل بیت به گونه‏ای تبیین کنیم که آنها در روابط اجتماعی خود از چه اصولی پیروی می‎کردند که ما هم بر اساس آن اصول مسائل را دنبال کنیم.

ارزش‏های درونی

مسئله اول: شخصیت انسان

اولین مسئله‎ای که مربوط به ارزشهای درونی است راجع به شخصیت‎های انسان است. شخصیت انسان معلول چه عواملی است؟ آیا معلول وراثت است یا معلول عوامل محیطی است؟

سه دیدگاه در این جا وجود دارد که دو دیدگاه دچار افراط و تفریط شدند و یک دیدگاه دیدگاه متعادل بر اساس آموزه‏های قرآن و اهل بیت است.

دیدگاه اول: عامل وراثت

عده‏ای تمام شخصیت انسان را بر اساس سرشت و وراثت می‏دانند؛ می‎گویند از روزی که بچه متولد می‏شود تمام ویژگی‏های شخصیتی را به همراه دارد و کمتر تحت تأثیر عوامل محیطی و بیرونی قرار می‎گیرد. آنچه با او هست ملاک شخصیت آینده اوست. وراثت و امثال اینها.

دیدگاه دوم: عامل بیرونی و محیطی

اما عده‏ای نقطه مقابل آن مطرح می‏کنند می‏گویند آنچه تأثیر گذار است و می‏تواند در شخصیت انسان اثر بگذارد عوامل بیرونی است؛ محیط کار انسان، مدرسه که انسان در آن درس می‎خواند، محیط خانواده، شرایط حاکم، حتی آب و هوای زیست انسان می‏تواند تأثیر گذار باشد.

کسی آمده بود ادعای عجیبی کرده بود که هیچی نقشی برای وراثت قائل نبود می‎گفت اگر کودکی را به دست من بسپارید بر اساس عوامل محیطی و بیرونی من از این کودک می‎توانم یا یک قدیس درست کنم یا یک جنایتکار. آنچنان عوامل محیطی و بیرونی تأثیر گذار است یک قدیس از یک کودک بسازم یا یک انسان جانی و جنایتکار.

دیدگاه سوم: عامل وراثت و فطرت و محیط

اما نگاه اسلام این نیست. نگاه انسان این است که هر دو راه افراط را پیمودند. وراثت تأثیر گذار اما تمام تأثیر را در رابطه با شخصیت انسان ندارد. ما شاهد هستیم که سرشت انسان‏ها، خصوصیات، انسان‏ها فطرت انسان‏ها، اینها اقتضائاتی دارد ولی موقعی که فرد وارد جامعه می‎شود، می‎بینیم گاهی محیط تأثیر گذاراست و بخشی از آن ویژگی‏های فرد را تحت تأثیر قرار می‎دهد؛ کما اینکه کسی معتقد باشد مسئله عوامل محیطی و بیرونی نقش تمام عیار را دارند این هم برداشت درستی نیست. دو نمونه اینجا ذکر شده با استناد به آیات قرآن و روایات نورنی اهل بیت که بالاخره سرشت و محیط هر دو تأثیرگذار است، اینطور نیست که ما سرشت را یا محیط را نفی کنیم:

1- در سوره نوح آیه 27 این جمله زیبا به چشم می‏خورد: «إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا»[2]؛ خدایا، پروردگارا، اگر آنان را به حال خودشان باقی بگذاری بندگانت را گمراه می‎کنند و جز انسان‏های بدکار از نسل آنها بوجود نمی‎آید. این جمله «وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا» نشان می‎دهد که حضرت نوح (ع) می‎بیند قومش از آن روی که کافر بودند و شخصیتی نابهنجار داشتند می‎فرماید:  خدایا از این آدم‏ها جز آدمه‏ای بد کسی دیگر بوجود نمی‌آید. یعنی سرشتشان، خصوصیاتشان باعث می‎شود که نسل اینها هم مثل آنها بشود.

این از یک جهت که پس نسل و سرشت وراثت تأثیرگذار است.

2- در رابطه با عوامل محیطی هم این شکلی است نمی‎شود گفت عوامل محیطی در آن تاثیرگذار نیست. روایات ما این جمله معروف در آن است: «کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ أَوْ یُنَصِّرَانِهِ أَوْ یُمَجِّسَانِهِ»[3]؛ هر مولودی موقعی که به دنیا می‏آید بر اساس فطرت خداشناسی و فطرت اسلام است اما تربیت پدر و تربیت مادر، دین دیگری را ممکن است به او منتقل کنند.

بنابراین باید توجه داشته باشیم شخصیت انسان معلول اینگونه مسائل است.

این بحث شخصیت را که مطرح کردم به عنوانی که تحت تأثیر چه عوامل زمینه ساز است برای بحث‏های بعدی ماست؛ راجع به مسئولیت پذیری انسان نسبت به اینکه چه عواملی در آموزه های دینی موجب رشد و شخصیت انسان است که ان شاء الله در خطبه‏های بعد به صورت مستوفی به آن اشاره خواهم کرد.

دعاهای پایانی خطبه اول

«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي‏الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون‏»[4]

پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما؛ پروردگارا جامعه ما را جامعه‏ای متدین، دین باور قرار بده؛ پروردگارا به مراجع گذشته ما به امام راحل ما روح و رضوان عنایت فرما؛ پروردگارا به مراجع بزرگوار تقلیدمان، به رهبر فرزانه و عزیز ما سلامت، طول عمر با عزت و نفوذ کلمه بیشتر عنایت فرما؛ پروردگارا به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت فرما؛ شهدایمان را با شهدای کربلا و صدر اسلام محشور بگردان؛ به رزمندگانمان نصرت، به جانبازانمان سلامت، به آزادگانمان عزت به بانوانمان عفت، به جوانانمان غیرت، به عالمان توفیق عمل کرامت بفرما؛ پروردگارا توطئه­های دشمنانمان به خودشان برگردان؛ پروردگارا به زائران و مجاوران حسن عاقبت مرحمت عنایت بفرما؛ پروردگارا ما را مشمول باران رحمتت قرار بده.

إنّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتاب الله العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (4)»

 

خطبه دوم

السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله السلام علیک یا فاطمة بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنة فإنّ لک عند الله شأناً من الشأن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین، اللهم صلّ و سلّم علی مولانا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی علیّ بن الحسین زین العابدین و امام العارفین و علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی الزکی العسکری و علی الحجة القائم المهدی، حججک علی عبادک و امناءک فی بلادک بهم نتولّی و من اعدائهم نتبرّأ الی یوم القیامة.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله

قال مولانا الامام الکاظم (ع): «اتَّقِ‏ اللَّهَ‏ وَ قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ لَوْ كَانَ فِيهِ هَلَاكُكَ فَإِنَّ فِيهِ نَجَاتَكَ؛ اتَّقِ اللَّهَ وَ دَعِ الْبَاطِلَ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ نَجَاتُكَ فَإِنَّ فِيهِ هَلَاكَك‏».[5]

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می­کنم. کلامی نورانی از امام کاظم (ع) است؛ می‏فرماید: «اتق الله» مسلمان، مؤمن، شیعه پیرو ما اهل بیت، تقوای الهی را پیشه کن؛ بعد می‏فرماید: «قل الحق» همیشه همراه با حق باش. گفتار تو گفتار حق باشد و لو به ظاهر هلاکت تو در گفتار حق تحقق پیدا کند اما این را بدان «فان فیه نجاتک»؛ نجات واقعی با حق گفتن است و لو به ظاهر ممکن است نعمت‎های و شرایط دنیا و پُست و مقام و موقعیت‏های دنیا بی بهره شوی. باز می‏فرماید: «اتق الله» مؤمن، مسلمان، عزیز، تقوای الهی را پیشه کن و «دع الباطل» دست از باطل بردار «و ان کان فیه نجاتک» ولو باطل ممکن است چند روزی تو را سر و پا نگه دارد اما بدان پیروی از باطل و همراه شدن با باطل «فانّ فیه هلاکک» همراه شدن با باطل موجب می‎شود که تو در معرض هلاکت و نابودی قرار بگیری.

این کلام نورانی معصوم است یعنی دل خوش مکنید به اینکه بگویید الحمدلله که ما نجات پیدا کردیم و در این مسیر قرار گرفتیم. نه بدان خدا کجا را از تو خواسته است همانجا نجات توست.

در خطبه دوم به بیان مناسبت‎های هفته می‎پردازیم و اشاره به نکاتی خواهیم داشت:

اولین مناسبت هفده ذی القعدة مصادف است با سالگرد مرجع عظیم الشأن مؤسس حوزه علمیه مرحوم آیت الله العظمی حائری یزدی؛ واقعاً شخصیت‏ها گاهی عمرشان برکاتی دارند که با هیچ چیز قابل قیاس نیست این شخصیتی که از عتبات به اراک بیاید و از آنجا به قم و امروز این حوزه بزرگ و مثال زدنی در دنیا به برکت آن چراغ پرفروغی است که این عالم بزرگ روشن کرده است.

ملاحظه می‎کنید روز آغاز سال تحصیلی حوزه‏های علمیه و حوزه علمیه قم با حدود هشتاد هزار نفر طلبه، فاضل، استاد، مراجع بزرگوار به عنوان زعمای این حوزه در رأس حوزه علمیه جهان تشیع افتخار و سند بزرگی است که تمام خیرات و برکات آن در کارنامه این عالِم بزرگ هر روز ثبت می‎شود. و چه کاری از این بزرگتر از کاری که این شخصیت بزرگ انجام داد

تبریک عرض می‏کنم سال تحصیلی جدید حوزه‏ها را هم به حوزه بزرگ علمیه قم و هم به همه حوزه‏های علمیه نجف و تمام حوزه‏های شیعه در سراسر کشور. امروز شما سربازان امام زمان، شما عالمان و فاضلان رسالت سترگی در عصر غیبت عهده دارید؛ کاری کنیم و کاری کنید که رضایت مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم (ع) را در منظر جهانیان جلب کنیم.

مناسبت دیگر بیست و ششم شهریور ماه دو مناسبت هست که یکی در سال 1970 میلادی اتفاق افتاده و یکی هم چند سالی بعد از آن؛ کشتار فلسطینیان در سال 1970 به دست پادشاه اردن حسین اردنی؛ فاجعه بزرگی اتفاق افتاد هزاران فلسطینی آواره و کشته شدند و از بین رفتند.

و حادثه دیگر که متأسفانه همراهان رژیم صهیونیستی در منطقه کمک کردند، به کشتار بی رحمانه صبرا و شتیلا انجامید. کشتاری که هنوز آثار زیانبار آن در خاطره‏ها باقی است. البته این جنایت آخرین جنایت صهیونیست‏ها نیست و نخواهد بود. این جنایت اخیرشان در غزه جلوی چشم جهانیان، جلوی طرفداران حقوق بشر، جلوی طرفداران دموکراسی، دیدید که چقدر کودک کشته شدند، به خاک و خون کشیده شدند و با تمام پررویی حامیان رژیم صهیونیستی به جانبداری از آنها پرداختند. اینکه ملت ما فریاد می‏کشد، اظهار تنفر می‎کند نسبت به جهان استکبار، به خاطر این اقداماتی است که با کمال وقاحت از آنان سر می‏زند.

من به نکته‏ای اشاره کنم که شما قاعدتاً منتظرید و این دعاهای قبل از خطبه نماز جمعه امروز؛ هم در اینجا و هم در سراسر کشور مراتب شکرگذاری شما به خاطر نعمت بزرگی که خدا به ملت بزرگ ایران عنایت کرده این انتظار هست که من جمله‏ای هم در این رابطه عرض کنم:

«خدایا به نعمت‏های بیکرانی که به ما داده‏ای  تو را شاکریم، به نعمت بزرگ ولایت و رهبری و سلامت رهبر عزیز انقلاب تو را شاکریم. ملاحظه کردید رهبر فرزانه انقلاب قبل از بستری شدن و قبل از جراحی در جملاتی کوتاه در جلوی چشم جهانیان فرمودند: «من به بیمارستان می‎روم برای یک عمل جرحی مردم نگران نباشند. البته معنای آن این نیست که نیاز به دعا نداشته باشم. تأکید می‎کنم باید در یک بیمارستان دولتی باید بستری شوم.»

شخصیت رهبر قاعدتاً شرائط خاص اقتضا می‎کند در یک بیمارستان خصوصی با تمام تجهیزات، ولی می‏فرماید:

«همین بیمارستانی که معمولا همه مردم بستری می‏شوند و قبل از اینکه بیمارستان مراجعه کنند قبل از اینکه مزاحمتی برای بیماران داشته باشم اول صبح ساعت شش صبح این عمل انجام بگیرد تا زمانی که عمل انجام شده مردم براحتی کارشان انجام بدهند، بیماران براحتی به بیمارستان مراجعه کنند.»

این نگاه رژف بلند مردمی رهبر عزیز و فرزانه انقلاب ماست؛ خدای متعال عنایت کرد این عمل با موفقیت انجام شد. سراسر جهان مشتاقان و محبان و ارادتمندان رهبر فرزانه انقلاب دست‏ها را به دعا برداشتند، مراسم شکر به پا کردند مراجع بزرگوار تقلید ما که من همین جا تشکر می‎کنم چه بزرگوارانی که حضوراً به عیادت رفتند، چه بزرگوارانی که تماس گرفتند، چه بزرگوارانی که نماینده فرستادند، اساتید حوزه، بزرگان، مسئولان ارجمند شخصیت‏های کشوری و لشکری و همه بزرگوارنی که احساس کردند باید عرض ادب و ارادتی در این جهت داشته باشند؛ که اینها نشان دهنده عشق است و برخی مراجع بزرگوار تعبیرشان این بود سلامت این شخصیت دعا می‏کنیم.

من لازم می‏دانم از همه عزیزان صمیمانه و متواضعانه تشکر کنم و برای سلامت رهبر عزیزمان صمیمانه از خدای بزرگ مسئلت بطلبیم و از خدا طلب کنیم «خدایا به عزتت، به کرامتت، به رهبر عزیز ما نعمت سلامت، نعمت طول عمر با برکت، نعمت نفوذ کلمه بیشتر و نعمت اقتدار بیشتر عنایت بفرماید.» 

رهبر فرزانه انقلابمان در دیداری که با مجلس خبرگان داشتند، به مطالب مهمی اشاره کردند که به صورت خلاصه و فشرده عرض می‏کنم؛ چون این مطلبی نیست که  کهنه شود و هر کس به مناسبتی که می‏تواند روی این موضوع تکیه کند ما کجا هستیم و دشمنان ما کجا هستند. ایشان فرمودند: دو نگاه در رابطه با آمریکا و جهان غرب وجود دارد:

نگاه اول این است که نگاه جهان غرب به خاطر حالت نظری و مدل توسعه جنبه الگو بودن را برای جهانیان دارند و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم باید پیرو راه آنان باشیم؛ یا خودمان تسلیم بشویم و یا ما را وادار به تسلیم می‏کنند. اما رهبری فرمودند: اینها دارای دو ویژگی بودند که هر دو این دو ویژگی را تقریباً دارند از دست می‏دهند. اولین ویژگی که اینها داشتند، پایه ارزشی و نظری بود و دومین پایه نظامی و سیاسی بود؛ در رابطه با پایه ارزشی و نظری شعار حقوق بشر، شعار دموکراسی و شعار حقوق ملت‏ها می‏داندند اما در طول هفتاد ساله این نظم نوینی که آنها ایجاد کرده بودند همه این پایه‏ها فرو ریخت. امروز در دنیای غرب از اخلاق چه خبر است؟ نسبت به رعایت حقوق دیگران چه خبر است؟ اینها این مسائلی را که اخیراً ایجاد کردند؛ مسائلی که در غزه گذشت، دیگر آبرویی برای آن ارزش نظری اینها باقی نماند.

بعد ایشان فرمودند: جریانات تروریستی را اینها به راه می‏اندازند، نقشه برای ساقط کردن حکومت‏ها اینها انجام می‏دهند و در بعد نظامی و سیاسی برپایی نظام جمهوری اسلامی بزرگترین ضربه را به اقتدار نظامی و سیاسی آنها زد؛ ایران جزو مناطق تحت سیطره آنها بود. مقاومت ملت و ایستادگی ملت ایران در مقابل یاوه‏گویی‏های جهان استکبار، اینها از نظر اقتدار نظامی و سیاسی زیر سؤال برد.

مقام معظم رهبری فرمودند:

دو نکته اساسی باید مد نظر ملت ما باشد:

1- از قضایای اطرافمان و آنچه در جهان می‏گذرد تحلیل درستی ارائه بدهیم؛ دچار خوداتگی نشویم و خودمان را نبازیم.

2- نکته دوم بدانیم که نظم نوین دیگری در حال شکل گیری است و نظم نوین جهان استکبار به فضل پرودگار عالم، در حال فرو پاشی است.

آنچه ما باید انجام بدهیم:

1- در عرصه علم و فن آوری باید آمادگی لازم را داشته باشیم؛

2- در عرصه اقتصاد؛

3- در عرصه فرهنگ؛

4- در عرصه جمعیت. وبویژه در عرصه فرهنگ.

من همین جا از مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی متواضعانه می‏خواهم نسبت به فرهنگ مردم ما، نسبت به باورهای دینی مردم ما، نسبت به اعتقادات سالم ما، نسبت به دغدغه‏های مراجع بزرگوار ما، نسبت به دغدغه‏های متدینی ما سخنی بر زبان جاری نکنند که مردم احساس کنند توسط مسئولانشان حالت یأس و نومیدی در جامعه ایجاد بشود. این کار را نکنید؛ با حجاب و عفاف با ادبیات دیگری برخورد کنیم، با مسائل فضای مجازی با ادبیات دیگری برخورد کنیم، نگرانی جامعه متدین به ما منتقل می‏شود و می‏گویند ما چه کنیم؟

ما امیدواریم که این جملات، این بیانات و این صحبت‏ها بیانات و جملاتی نباشد که روی آن ایستادگی کنند و نگرانی را در سطح افکار عمومی ایجاد کنند.

موضوع عراق را داریم؛ خوشبختانه دولت عراق مستقر شد بعد از این همه شرایط سخت سیاسی، نظامی و امنیتی. دولتی که هم مورد تأیید هم مراجع بزرگوار نجف، هم ایران اسلامی و هم دنیا علاقه‏ای نشان داده ان‏شاء‏لله امیدواریم این شرایط سختی که از لحاظ امنیتی و نظامی و اشغال برخی مناطق عراق  پیش آمده با اقتدار این دولت و عنایات حضرت بقیه الله و عنایات الهی که در رأس همه عنایات است ان شاء لله ما شاهد ثبات و آرامش در عراق اسلامی باشیم.

در رابطه با یمن هم نگرانی جدی وجود دارد؛ متأسفانه دولتی که امروز سرکار هست بازماندگان دولت سابق و رژیم سابق هستند. این جمعیت به میدان آمده را دیدید؛ خیابان‏های شهر صنعا پر از جمعیت کرده بودند. اینها خواست خلافی ندارند، اینها نابحق فریاد ندارند و مطالبات بحقی دارند. ولی متأسفانه دولت بخاطر شرایط خودش بجای اینکه پاسخ روشنی به اینها بدهد مردم را به گلوله می‎بندد و ما شاهد کشته شدن تعداد زیادی از این مردم پاک باخته و مسلمان هستیم. امیدواریم اینها سر عقل بیایند؛ با گلوله نمی‎شود کشور را اداره کرد. تجربه تاریخی و تجربه پیش روی ملت‏ها نشان داده که با ملت‏ها و با مردم به پا خواسته باید با ادبیات خاصشان سخن گفت.      

دعای پایانی خطبه دوم

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار»[6]

پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما؛ پروردگارا به امت اسلامی ما پیروزی در همه صحنه‏ها عنایت فرما؛ به مراجع گذشته ما به امام راحل ما روح و رضوان عنایت فرما؛ به رهبر عزیز انقلابمان نور چشم ملتمان پروردگارا سلامت، عزت روز افزون عنایت فرما به مراجع بزرگوار تقلیدمان صحت و سلامت و طول عمر با برکت عنایت بفرما؛ به خانوده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت فرما؛ پروردگارا از تو می‏طلبیم به خدمتگزاران این آب و خاک عزت، سلامت و توفیق بیشتر کرامت فرما؛ به جانبازنمان و آزادگانمان سلامت و عزت عنایت فرما؛ خدایا فضای جامعه ما را یک فضای جامعه دینی قرار بده؛ پروردگارا باران رحمتت را در این شرایط خشکسالی که بر کشور و بعضی از استان‏ها به خصوص می‏گذرد شامل حال همه ما بگردان.

إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ (3)»

صدق الله العلیُّ العظیم

 



[1]. تحف العقول، ص243؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏75، ص121.

[2]. نوح/27.
[3]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏6 ، ص13؛ بحار الانوار، ج ۵۸، ص۱۸۷.

[4]. نحل/90.

[5]. مجموعة ورام، ج‏1، ص12؛ تحف العقول، النص، ص408؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۳19.

[6]. بقره/201.

Please publish modules in offcanvas position.