بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه
حضرت آیت الله حسینی بوشهری
مورخ 93/07/04 خطبه شماره 91 |
خطبه اول
السلام علیک یا حجة الله، السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه، السلام علی المهدی الذی وعد الله عزّوجلّ أن یملأ به الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و الهداة المهدیین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین
عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛
عن مولانا و مقتدانا الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ؛ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقَاهُ أَنْ يُحَوِّلَهُ عَمَّا يَكْرَهُ إِلى مَا يُحِبُّ، وَ يَرْزُقَهُ مِنْ حَيْثُ لَايَحْتَسِبُ، ... فَإِنَّ اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- لَايُخْدَعُ عَنْ جَنَّتِهِ وَ لَا يُنَالُ مَا عِنْدَهُ إِلَّا بِطَاعَتِهِ»[1]؛
بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی توصیه میکنم. وجود مقدس مقدس امام صادق(ع) به مخاطبشان میفرمایند: شما را به تقوای الهی وصیت میکنم. خداوند تضمین کرده که تقوا پیشهگان از وضعی که دوست ندارند به موضعی که دوست دارند آنها را برگرداند. و بدانها که از آنجا که فکرش را نمیکنند، روزی رساند. خدای متعال در مورد بهشت فریب نمیخورد و چیزی که نزد خداست، جز در سایه اطاعت بدست نمیآید.
معنای سخن این است که تقوا راهی است مطمئن برای هرنوع تحول و دگرگونی از بدی و آنچه نمیپسندیم، به خوبیها. تقوا راه مطمئنی برای رزق و روزی ما است. خدای متعال بهشت را جز در سایه اطاعت و بندگی به کسی نمیدهد.
در خطبه اول سخن ما تحت عنوان اصول حاکم بر روابط اجتماعی بود؛ گفته شد که نیازهای مادی و معنوی انسان را به ناچار به سمت زندگی اجتماعی میکشاند. اما این زندگی اجتماعی قانون و ضابطه میخواهد؛ زندگی بدون ضابطه و قانون، به هرج و مرج اجتماعی میانجامد و شالوده زندگی را به هم میریزد. برای حاکم کردن قانون در یک جامعه فرهنگ سازی لازم است؛ اگر بخواهیم همه آحاد جامعه به این اصول و ضوابط اجتماعی پایبند باشند، باید این اصول و ضوابط اجتماعی به صورت ارزش در جامعه نهادینه شود و به صورت یک فرهنگ درآید.
بعد اشاره کردیم که ارزشها دو قسماند؛ ارزشهای درونی و ارزشهای رفتاری انسان. و خدای متعال در قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت هم در گفتارشان و هم در رفتارشان منشوری را تحت اصول و ضوابط اجتماعی برای ما تدوین کردند. برای اینکه به این هدف برسیم، گفتیم که اول انسان و شخصیت انسان را بشناسیم؛ آیا شخصیت انسان برگرفته از وراثت است و سرشت است یا شخصیت انسان معلول عوامل محیطی است؟ منظر قرآن و روایات اهل بیت را بیان کردیم که شخصیت انسان آمیختهای است از تأثیرگذاری وراثت و سرشت و تأثیرگذاری محیط جامعه.
امروز سرفصل جدیدی را دنبال میکنیم در راستای رشد و تعالی و ترقی انسان.
سؤال: اگر انسانی بخواهد رشد کند و به سعادت و تکامل نائل بشود، چه عواملی تأثیرگذار و زمینه ساز در رشد انسان اند؟
ما عواملی را امروز اشاره میکنیم و در خطبه های بعد به عوامل دیگر میپردازیم تا برسیم به مسئله مسئولیت شناسی انسان و بحثهایی هم در زمینه مسئولیت شناسی انسان خواهیم داشت.
انسان موجودی است دو بعدی، هم بعد مثبت دارد و هم بعد منفی؛ هم از استعداد سلبی و هم استعدادهای مثبت برخوردار است؛ هم میتواند به سمت خوب شدن حرکت و گرایش پیدا کند و هم به سوی بد شدن. تا جایی که در روایات ما انسان گاهی میتواند از فرشته برتر و بالاتر شود و همین انسان به عنوان گل سرسبد عالم هستی گاهی میتواند انحطاط پیدا کند، تنزل پیدا کند و از حیوانات و دیگر جنبندگان پستتر در جامعه جلوه کند.
قرآن و روایات عواملی را برشمرده که اگر این عوامل در انسان پدید بیاید این زمینههای موجود در وجود انسان تقویت و توانمند بشود، انسان میتواند به رشد و تعالی و تکامل برسد.
اولین عامل: نقش ایمان در زندگی
اولین عامل نقش ایمان در زندگی انسان است؛ برای رسیدن به یک زندگی سالم، برای رسیدن به یک حرکت تکاملی سالم، وجود ایمان در زندگی انسان نقش آفرین است. قرآن تعریف جالبی در ذیل آیه 186 سوره بقره دارد:
«وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»[2]؛
این جمله در پایان آیه است: «وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»؛ اگر میخواهند راه رشد را پیدا کنند، اگر میخواهند راه تکامل و تعالی را پیدا کنند، خدای متعال میفرماید: «وَ لْيُؤْمِنُوا بِي»؛ انسانها به من ایمان پیدا کنند «لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»؛ تا بتوانند راه رشد و کمال پیدا کنند.
و نقطه مقابل ایمان کفر است؛ و اگر جامعهای، فردی بخواهد به سوی انحطاط و به سوی زوال پیش برود، نقطه مقابل ایمان کفر است؛ تعبیر قرآن در سوره انفال این است: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ»[3]؛ بدترین جنبندگان در نزد خدای متعال کفارند ولی مؤمنان «لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» هستند و راه رشد را طی میکنند. «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا» هستند نقطه مقابل ایمان کفر است.
زیرا ایمان هم جهت حرکت را روشن میکند و هم مسیر را. ایمان هم هدف را ترسیم میکند و هم راه را و کسانی که برخوردار از ایمان نیستند نه هدف را میشناسند و نه راه را میشناسند. از این روست که برای پیمودن مسیر تکامل و اینکه شخصیت انسان رشد بکند، گریزی جز ایمان نیست.
دومین عامل: به کار بستن توانایی فکری و اندیشه
راه دوم و عامل دوم که میتواند که مسیر رشد و سعود و تکامل را میتواند برای انسان هموار کند، عبارت از این است که انسان توانایی فکری و اندیشهاش را به کار ببندد؛ خدای متعال به انسان قدرت فکر و اندیشه داده است، زمانی انسان رشد میکند که این قدرت فکر و اندیشه خداداد توانمند شود. در تعبیرات روایی ما تعبیرات جالبی وجود دارد: «الْفِكْرُ يَهْدِي إِلَى الرُّشْد»[4]؛ فکر عامل رشد و هدایت است.
و در بعضی از تعبیرات روایات ما دارد: «من ضعفت فكرتُه قويت غِرّته»[5]؛ کسانی که فکرشان رو به ضعف و سستی هست اینها معمولاً فریب میخورند و در جامعه ناکام میمانند.
بنابراین از این فکر خداداد، از این نیروی اندیشه برای رشد و تکامل بهره بگیریم و استفاده کنیم.
عامل سوم: عمل صالح
عامل سوم که تأثیرگذار در شخصیت انسان هست، عمل صالح هست. شما قرآن را مرور کنید خیلی از آیات قرآن به آن اشاره دارد: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»[6]؛ در کنار ایمان عمل صالح ذکر شده؛ اگر وعده بهشت داده شده، در پرتو ایمان و عمل صالح است. اگر وعده سعادت و خوشبختی داده شده، در پرتو ایمان و عمل صالح است. اگر وعده حیات طیب داده شده، در پرتو ایمان و عمل صالح است. اگر وعده لقاء الله داده شده، در پرتو ایمان و عمل صالح است.
این جایگاه عمل صالح است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»[7]؛ حیات طیّب به انسان داده میشود.
یا در رابطه با لقاء حق این جمله زیبای قرآن: «فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً»[8]؛ کسانی که دنبال لقاء حقاند، عمل صالح انجام بدهند.
عامل چهارم: عبادت
این مجموعه نکاتی است که در رابطه با این مسائل وجود دارد. عوامل دیگری هم در رابطه با مسئله سعادت و خوشبختی است یکی از آن عبادت است که بطور گذرا اشاره کنم. عبادت گذرگاهی است نجات بخش که انسان را به سوی سعادت عبور میدهد؛ شما خوب ملاحظه کنید مقام رسالت مقام بالایی است اما رسول گرامی اسلام تا به مقام عبودیت نرسیده به مقام رسالت نمیرسد و لذا گواهی میدهیم: «اشهد انّ محمداً عبده و رسوله»؛ پیغمبر به مقام محمود که بنا به تعبیر بعضی از مفسرین مقام شفاعت است، نمیرسد جزدر پرتو عبادت و نیایش: «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَاماً مَحْمُوداً»[9]؛ مقام محمود و تکامل انسان در پرتو نیایش شبانه هست.
این مجموعه ویژگیهایی بود که در این مجال و فرصت به آن اشاره کردیم. اینها زمینههاست که اگر انسان اینچنین رشدهایی را پیدا کند در مواجه شدن با جامعه یک انسان ساخته شدهای است میتواند چگونه تعامل و ارتباط برقرا کند.
دعای پایانی خطبه اول
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِيالْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون»[10]
پروردگارا ما را در مسیر سعادت و خوشبختی قرار بده؛ در فرج مولایمان تعجیل فرما؛ پروردگارا به مراجع گذشته ما به امام راحل ما روح و رضوان عنایت فرما؛ به رهبر معظم انقلابمان این سکان دار کشتی انقلاب و سایر مراجع بزرگوار تقلیدمان سلامت، عزت عنایت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ به شهدای عزیز ما به ویژه شهدای دفاع مقدس ما پروردگارا روح و رضوان عنایت فرما و آنها را با شهدای کربلا محشور بگردان؛ به جانبازانمان سلامت، به آزادگانمان عزت عنایت بفرما؛ پروردگارا به جامعه ما خدا باوری، اعتقاد جازم نسبت به قیامت عنایت بفرما؛ پروردگارا چند سالی است که بر این کشور خشکسالی میگذرد و شرایط کشور از نظر آب شرایط خوبی نیست، پروردگارا از تو میطلبیم باران رحمتت را شامل حال امت اسلامیمان بگردان.
إنّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب الله العزیز
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (4)»
خطبه دوم
السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله السلام علیک یا فاطمة بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنة فإنّ لک عند الله شأناً من الشأن
أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابی القاسم محمد (ص) و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین، اللّهم صلّ و سلّم علی مولانا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی علیّ بن الحسین زین العابدین و امام العارفین و علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیّ الجواد و علی علیّ بن محمد الهادی و علی الحسن بن علیّ الزکی العسکری و علی الحجة القائم المهدی، حججک علی عبادک و امناءک فی بلادک بهم نتولّی و من اعدائهم نتبرّأ الی یوم القیامة.
عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛
عن مولانا و مقتدانا الامام الصادق علیه الصلاة و السلام قال: «مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَصَمَهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَقْبَلَ اللَّهُ قِبَلَهُ وَ عَصَمَهُ لَمْ يُبَالِ لَوْ سَقَطَتِ السَّمَاءُ عَلَى الْأَرْضِ»[11]؛
بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی توصیه میکنم. امام صادق (ع) فرمود: اگر کسی در پرتو تقوا به خدا پناه ببرد و به ریسمان الهی چنگ بزند، خدای متعال او را حفظ میکند و اگر کسی خدا به او روی آورد و او را حفظ کند، باکی ندارد، نگرانی ندارد حتی اگر آسمان به زمین سقوط کند.
در خطبه دوم به بیان مناسبتها و نکات اشاره میکنم:
اولین مناسبت امروز اول ماه ذی الحجة است. ماه ذی الحجة ماه از ماههای با شرافت و فضیلت است. به خصوص دهه اول ذی الحجة، عباداتی که در این ماه وارد شده است. روزه داری در این ماه، مناسبتهای مهمی در این ماه هست؛ در این ماه ما شاهد روز عید سعید قربان هستیم، شاهد روز عرفهایم، شاهد عید غدیر خم، روز مباهله، روز نزول سوره هل اتی در حق اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستیم.
نیاز به سفارش نیست هر موقع ماه ذی الحجة وارد میشد، پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت و اولیای الهی خودشان را برای عبادت و بندگی خدا آماده میکردند. در روز اول ماه ذی الحجة روز پیوند مقدس و ازدواج بین امیرمؤمنان (ع) و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) است. این مناسبت را خدمت همه رهروان و پیروان امیرمؤمنان تبریک عرض میکنم.
و یک تقاضا زندگی امیرمؤمنین و فاطمه یک الگوست برای همه ما، در برگزاری ازدواج آسان، ازدواج بدون زحمت و ازدواج بدون تکلف؛ پدران، مادران، جوانان، امامان ما باید به عنوان یک الگوی رفتاری ما باید باشند. چرا به زبان چیزی ادعا میکنیم که در مقام عمل از آن غافلیم؟ رابطهای درست بین رفتارمان و بین گفتارمان ایجاد کنیم؛ زندگی نسل جوانمان را به گونهای تنظیم کنیم که نه مشقتی برای ما درست شود و نه برای آنان.
هفتم این ماه مصادف است با روز شهادت پنجمین امام و پیشوا حضرت محمد باقر (ع)؛ دوران امامت آن حضرت بین 9 تا 10 سال گفته شده، عمر آن بزرگوار 57 سال است. در طول این مدت، دوران طلایی و فرصتی بود برای نشر معارف دین و مکتب اهل بیت. شاگردانی دانشمند به جهان اسلام عرضه کرد اما توسط هشام بن عبدالملک بوسیله سمی که به آن حضرت داده شد، به شهادت رسید.
من جمله ای از کلمات نورانی امام باقر (ع) را در این محضر عرض میکنم شاید برای همه ما مفید باشد. حضرت فرمود: «مَنْ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظاً فَإِنَّ مَوَاعِظَ النَّاسِ لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُ شَيْئاً»[12]؛ حضرت جمله تکان دهندهای فرمود که: تا میتوانید خودتان واعظ خودتان باشید وگرنه مواعظ دیگران قبل از اینکه خودتان تصمیم بگیرید واعظ خودتان باشید نتیجهای نخواهد داشت. «مَنْ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظاً فَإِنَّ مَوَاعِظَ النَّاسِ لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُ شَيْئاً» باید این زمینه را در خودمان فراهم کنیم حرف دیگران را بتوانیم گوش دهیم و ترتیب اثر بدهیم.
مناسبت دیگر و مناست مهمی که ما داریم هفته دفاع مقدس هست. برادر عزیزمان سردار صفوی از عزیزمان دوران دفاع مقدس مطالب بسیار ارزشمندی قبل از خطبهها ایراد کردند. من هم به چند نکته در این زمینه بسنده میکنم؛ یکی از مقاطع مهم تاریخی کشور ما دوران مقدس است. نسبت به دوران دفاع مقدس نباید به عنوان یک حادثه تاریخی نگاه کرد. دوران دفاع مقدس یک فرهنگ برای ما ساخت؛ فرهنگ چگونه فکر کردن، فرهنگ چگونه عمل کردن، فرهنگ چگونه با دوست و دشمن تعامل برقرار کردن.
در حقیقت در دوران دفاع مقدس، این فرهنگی که به جامعه ما داده شد دارای عناصری است؛ این عناصر باید در جای جای زندگی ما بدرخشد. تجربه ثابت کرده بعد از دوران دفاع مقدس هر موقع سراغ این عناصر فرهنگساز رفتهایم پیروز شدهایم. «توکل به خدا، اعتماد به خدا و خودباوری» اینها عناصر کلیدی در زندگی ما بوده؛ ملت ایران به داشته های خودش افتخار کرده و افتخار میکند.
اگر این ویژگی همچنان در زندگی ما باشد، ایمان ما، استقامت ما تکیه بر عناصر ارزشی، میتواند جایگاه ملت ایران را تا به اینجا برساند که من هم اکنون از پشت این تریبون با صدای رسا اعلام میکنم: در این دنیای پرغوغا و در این دنیای پر از جنگ کشتار و غارت و نامردی، کشور ما و ملت ما و رهبری ما، لنگرگاه مطمئنی برای تمام انقلابیون و مستضعفین جهان است.
سلاح آن روز توپ نبود؛ سلاح آن روز ما مسلسل و تانک و هواپیماهای جنگی نبود، سلاح آن روز ما اتکال به خدا بود. گرچه از سلاح استفاده کردیم ولی نقش اصلی و اساسی امدادهای غیبی الهی بود. امروز گرچه پیشرفت کردهایم و بین امروز ما و آن روز دوران دفاع مقدس از نظر پیشرفت تسلیحاتی قابل مقایسه نیست ولی باز هم رزمندگان، نیروهای مسلح، بزرگوارانی که اینجا حضور دارید و در سراسر کشور صدای ما را میشنوید اگر حادثهای برای کشور پیش بیاید باز حرف اصلی را اعتماد و توکل به خدا میزند. اگر این نیرو (توکل و اعتماد به خدا) در ما تقویت شد در همه جنگهایی که پیش آید، برندهایم وگر نه باید راه دیگری را فکر کرد.
امروز در دنیایی که ما زندگی میکنیم شخصیتهای تأثیرگذار به این نتیجه رسیده ولو با دست خالی بجنگند ولی اعتماد به خدا داشته باشند، پیروزند. غزه پیروز میشود آیا تکیه بر این موشکهاست یا اتکال به خداست؟ کودک کشته میشود، زن کشته میشود، پیرمرد کشته میشود ولی صدای تکبیرشان، تهلیلشان، صدای تحمیدشان بلند است یعنی ما خدا داریم و این رمز پیروزی است.
چند نکته به عنوان درسهایی از دفاع مقدس باید بیاموزیم:
1- قدر خانواده شهدا را بدانیم اینها مایه عزت و افتخار و سربلندی ما هستند یک لحظه نباید از تکریم و تجلیل خانواده شهدا غفلت کنیم.
2- نکته دومی که میخواهم عرض کنم اینکه دفاع مقدس گنجینهایست پایان ناپذیر؛ روحانیت ما، دانشگاهیان ما، جوانان ما و بخصوص رزمندگانی که با چشم خودشان شاهد لحظه به لحظه دوران حوادث دفاع مقدس بودند، باید امروز بتوانند آن را به زیبایی به تصویر بکشند تا برای نسلهای آینده ما الهام بخش باشد. این وظیفهایست که بر دوش همه ما سنگینی میکند.
3- ما در دوران دفاع مقدس بر واقعیتها تکیه کردیم؛ چه آن روزی که برخوردار از امکانات بودیم چه نبودیم. دشمنمان را بر اساس واقعیتها شناسایی کردیم و با او جنگیدیم. دوستانمان را هم بر اساس واقعیتها داشتیم و در کنار خود قرار دادیم. رهبر عزیز انقلابمان نکته بسیار مهمی مطرح کرده آنجا ما دچار اشتباه در محاسبه نشدیم. اگر میخواهیم این انقلاب بدرستی ادامه پیدا بکند سیاسیون ما، مسئولین ما، رزمندگان ما، روحانیت ما، اقشار مختلف ما باید در معادلات جهانی دچار اختلاف محاسبه و دچار این نکته نشوند که در محاسباتشان تصور بکنند و کاری انجام بدهند که نتیجه آن اشتباه در محاسبه باشد.[13]
اینها نکات کلیدی درسهای دفاع مقدس ماست.
چند تا مناسبت دیگر دارم که خیلی گذرا باید عبور کنم. سالروز شکست حصر آبادان که برای مردم ما موجب تقویت روحیه شد و برای دشمن موجب تضعیف روحیه شد.
سالگرد شهادت زبان گویای زبان گویای اسلام شهید هاشمی نژاد که حقی در رابطه با پیروزی انقلاب دارد خیلی تلاش کرد با آن زبان گویایش.
سرداران شهیدمان شهید فکوری، شهید فلاحی، شهید نامجو، کلاهدوز و جهان آرا اینها خادمان این ملت بودند و سربازان بیادعای این ملت.
سالگرد شهادت مظلومانه زائران خانه خدا که بدست مثلث کفر، نفاق و ارتجاع به شهادت رسیدند.
روز جهانی قلب و آغاز هفته سلامت داریم؛ من لازم میدانم به سهم خودم از دولت بخاطر ابتکاری که داشته راجع به حل مشکل بیماران، مراجعات مردم به بیمارستانها تشکر کنم. ان شاء الله امیدوارم این حرکت و این اقدام همچنان مورد پشتیبانی قرار بگیرد تا ما بیشتر شاهد آثار و نتایج آن باشیم.
در این ایام، ما شاهد چند رویداد در صحنه بین المللی و منطقهای بودیم:
اولین رویداد حضور ریاست جمهوری در سازمان ملل؛ فرصتی است همه ساله که مسئولان ما میتوانند از تریبون این مرکز جهانی برای بیان واقعیتها و ارائه تصویر روشنی از نظام اسلامی استفاده کنند؛ چون دشمنان ما بوقهای تبلیغاتیشان در طول سال فکر مردم را، فکر دولتها و کشورها را بمباران میکنند. شما دیدید در همین سازمان ملل، نخست وزیر انگلستان بعد از ملاقات با ریاست جمهور ما چگونه نسبت به ملت ما قضاوت میکند. از این تریبونها و فرصتهای در اختیار ما باید استفاده کرد و پاسخی دندان شکن به آنها داد. من از موضع گیری خوب وزارت خارجه تشکر میکنم.
نکته مهمی که در اینجا هست این است که همزمان شده سفر رئیس جمهور با مذاکرات هستهای؛ بارها ما اعلام کرده ایم که مذاکرت هستهای باید بگونهای باشد که خطوط قرمز نظام حفظ شود. دیدگاه رهبر عزیز انقلابمان باید در جای جای این مذاکرات مد نظر قرار بگیرد. یک ذره از موضعمان کوتاه نخواهیم آمد چون نمیشود با مصالح این ملت در مذاکرات شوخی کرد.
رویداد دوم در رابطه ائتلاف ضد داعش به سرکردگی آمریکاست که رهبر عزیزمان بعد از مرخصی از بیمارستان خیلی زیبا افشاگری کردند و چهره دشمنان اسلام را در دنیا رسوا کردند. ائتلاف؟ ضد داعش؟ داعش را چه کسی پدید آورد؟ چه کسی تجهیز کرد؟ چه کسی به او امکانات داد؟ چه کسی بیش از سه سال در سوریه علیه دولت قانونی سوریه او را مجهز کرد تا با دولت سوریه بجنگند؟ اینها تصور میکنند دنیا اینها کسی باور میکند این برنامه ریزی های مضحکشان؟ بعد هم اعلام میکنند ما ایران را نپذیرفتیم. ایران که در خط مقدم جبهه علیه داعش هست. چکار دارید میکنید؟!!
در این حملاتی که چند روزه انجام دادند در سوریه، خیلی از زیرساختهای کشور سوریه از جمله پالایشگاهها را از بین بردند، تعداد زیادی از مردم را کشتند، تعداد زیادی از مردم را زخمی و آواره کردند. در عراق، دهها نظامی را با بمبارانهای که بر پادگانهای آنها کردند، از بین بردند.
اینها چکار میخواهند کنند؟!! قطر، امارات، عربستان، اردن و بحرین؛ واقعاً کسانی که گوش به فرمان آمریکا هستند حتی اروپاییها هم وارد نشدند. اینها آمدند در کنار آمریکا قرار گرفتند و میخواهند با داعش مبارزه کنند.
اینها تروریست را به دو قسم میکنند: تروریست نوع خوب و تروریست نوع بد. هر که با ماست تروریست خوب و هر که با ما نیست تروریست بد. و لذا مضحک بودن قصه این است که در سوریه چند دسته دارند با دولت بشار اسد میجنگند؛ میگویند ما با داعش داریم مبارزه میکنیم ولیکن حدود پنج هزار نفر در عربستان آموزش میدهیم با تمام کمکهایمان تا با دولت سوریه بجنگند. خیال میکنند مردم خوابند و توجهی به این قضایا ندارند. اینها همانطور که رهبری فرمودند میخواهند مثل پاکستان عمل کنند.
اما رویداد آخر، رویدا مهمی که در یمن اتفاق افتاد؛ اینها یک ماه اعتراض کردند. انقلابیون شعارهایی را مطرح کردند که تمام مردم یمن را با خودشان همراه کردند. و من فکر میکنم بر تدبیر انقلابیون یمن باید آفرین گفت. شعارها را شعارهای قومی و شعارهای خاص خودشان را مطرح نکردند. دایره شعارها را گسترده کردند که همه مردم بیایند زیر یک پرچم و زیر یک خیمه و نتیجهاش این شد که دولت تسلیم شد و نخست وزیر استعفا داد. کابینه منحل شد و رئیس جمهور را شما در صفحه تلوزیون دیدید ایستاده تا توافق امضا بشود. البته این هنوز از نتایج سحر است باش تا صبح دولتت بدم. این هم تدبیر است که تا اینجا به نظر بنده کوتاه آمدند و باید زمینه را برای گامهای بعدی فراهم کنند.
دعای پایانی خطبه دوم
«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار»[14]
پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما؛ پروردگارا ملت ما را در مقابل دشمنانمان پیروز بگردان؛ به اسلام و مسلمین عزت عنایت بفرما؛ به رزمندگانمان عزت بیشتر، پیروزی عنایت فرما؛ پروردگارا به جامعه اسلامی ما عزت بیشتر عنایت فرما؛ به جوانانمان غیرت، به بانوانمان عفت، به مسئولانمان توفیق خدمت بیشتر مرحمت بفرما؛ پروردگارا انقلابیون را در سراسر جهان پیروز بگردان؛ باران رحمتت را شامل حال ما همه بگردان.
إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ (3)»
صدق الله العلیُّ العظیم
[1]. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص49.
[2]. بقره/186.
[3]. انفال/55.
[4]. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص57.
[5]. همان، ص611.
[6]. بقره/277؛ یونس/9؛ کهف/30 و 107؛ مریم/96.
[7]. نحل/97.
[8]. کهف/110.
[9]. اسرا/79.
[10]. نحل/90.
[11]. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص65.
[12]. نورى، محدث، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج11، ص141.
[13]. ر.ک. بیانات مقام معظم رهبری در در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، 16/4/1393.
[14]. بقره/201.