خطبه‏ های نماز جمعه 93/09/21

چاپ

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

مورخ 93/09/21                                                      خطبه شماره 96

 

 

خطبه اول

السلام علیک یا حجة الله، السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه، السلام علی المهدی الذی وعد الله عزّوجلّ أن یملأ به الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن ارحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد (ص)و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و الهداة المهدیین: و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

قال مولانا الامیرالمومنین علی (ع): «ألتّقوى أن يتّقى المرء كلّما يؤثمه‏»[1].

بندگان خدا خودم وشمارا به تقوای الهی سفارش می کنم. سخن نورانی امیرالمؤمنین درتوصیف تقوا این است می‎فرماید که: تقوا این است که انسان از هر آن چه او را به گناه می‎کشاند، پرهیز کند. یعنی داخل زندگیمان ، ازصبح تا شام و از شام تا صبح بررسی کنیم چه عواملی ممکن است ما را به سمت گناه بکشاند. داخل بازارمان ،داخل خیابانمان، داخل مجتمع مان، داخل جامعه مان بررسی کنیم چه چیزی ممکن است ما را به گناه بکشاند. وجود نازنین امیرالمؤمنین (ع) می‎فرماید: تقوا آن است که انسان را از هر آنچه او را به گناه می‎کشاند پرهیز دهد و او را نگه بدارد. یعنی می‎خواهید بروید سراغ گناه، چون تقوا در وجود شما جوانه زده است مانع از آن می‎شود که سراغ گناه بروید.

اصول حاکم بر روابط اجتماعی

مسئولیت پذیری

ما در خطبه اول مدتی است بحثی راآغاز کردیم تحت عنوان اصول حاکم بر روابط اجتماعی ، پیرامون مباحثی مختلفی سخن گفته ایم درباره شخصیت انسان، درباره عوامل تکامل و بالندگی انسان، درباره عوامل انحطاط و سقوط انسان، بحثی را که در یکی، دو هفته قبل شروع کردیم تحت عنوان مسئولیت پذیری انسان است. امروز با طرح سه سؤال میخواهیم این بحث مسئولیت پذیری را تبیین بیشتری درباره آن داشته باشیم.

اولین سوالی که در رابطه با مسئله مسئولیت پذیری مطرح می‎شود این است که آیا مسئولیت پذیری مربوط به زمان خاصی است یا اینکه مسئولیت انسان فراگیر است و شامل همه ی زمانها می‎شود؟ آیا در طول عمر انسان در یک برهه خاص انسان مسئولیت پذیر است یا در همه ادوار زندگی؟

آنچه در پاسخ این مسئله باید اشاره کرد: گستردگی مسئولیت انسان منحصر به آینده نیست کما اینکه منحصر به گذشته نیست. انسان در رابطه با آینده مسئول است و باید پاسخگو باشد و زمینه ای را با تحقق وظایفش در جامعه فراهم سازد. اگر مسئولیتی بر دوش اوست باید ببیند در آینده با چه ساز و کارهایی برای تحقق این مسئولیت باید اقدام وتلاش کند. باید بداند که نسبت به گذشته او هم مسئولیت دارد که روزی بازخواست می‎شود. یعنی اگر در انجام مسئولیت کوتاهی کرده و درست به وظیفه ای که بر دوش او بوده عمل نکرده باید روزی در پیشگاه ذات کبریای حق آنجا که مسئولیت، مسئولیت الهی است، در پیشگاه قانون آنجا که مسئولیت، مسئولیت قانونی است، در پیشگاه وجدان اخلاقی باید بلاخره این انسان پاسخگو باشد. بنابراین مسئولیت انسان در همه ادوار زندگی و گسترده و فراگیر است.

سوال دومی که مطرح می‎شود این است که آیا این مسئولیت متوجه افراد و آحاد جامعه است یا این مسئولیت شامل سازمان ها، نهادها، گروه ها و شخصیتهای حقوقی هم می‎شود؟ مسلّم است که منحصر به افراد و آحاد جامعه نیست یعنی اینگونه نیست که دولتها، نهادها، سازمانها، گروه ها و مجموعه ها مسئولیت را بر دوش افراد و آحاد جامعه بگذارند. مثلا گفته می‎شود دولتها مسئول حفظ امنیت جامعه هستند، این یک نوع مسئولیت است. فلان وزارتخانه مسئولیت سلامت آحاد است، فلان وزارتخانه مسئول رفاه آحاد جامعه است، وزارتخانه دیگر باید نسبت به مشکلات جامعه چاره اندیشی کند. فلان گروه و سازمان و نهاد اجتماعی مسئولیت خاصی برای او تعریف شده است و به تعبیر نبی گرامی اسلام (ص) فرمود: «كُلُّكُمْ‏ رَاعٍ‏ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ»[2] هرکسی درحیطه وظائفش در حیطه آنچه به عنوان وظیفه برای او تعیین شده است، دارای مسئولیت است. لذا ببیند اگر دولتی کار موفقی انجام داد توسط جامعه تشویق می‎شود، اگر وزارتخانه ای کار موفقی را انجام داد توسط جامعه تشویق می‎شود. همان طور که در کارهای خوب نهاد ها و سازمانها و دولتها مورد تشویق قرار می‎گیرند اگر در جایی کم کاری اتفاق بیفتد و مجموعه ای چه افراد و چه سازمانها و نهادها از مسئولیتی که متوجه آنهاست سرباز بزنند تبعاً باید مورد باز خواست قرار بگیرند.

 نکته سومی که سوال می‎شود گرچه من در خطبه قبل اشاره کردم که مسئولیتها  تنها مسئولیتهای الهی نیست. سوالی که مطرح می‎شود این است که معیار مسئولیت چیست؟ آیا ما تنها در مقابل دستورات الهی مسئول هستیم یا در مقابل قوانینی که داخل جامعه برای حفظ جامعه قرار داده می‎شود نسبت به آنها هم مسئول هستیم؟ ارتباطی که داخل جامعه تعریف می‎شود همسایه با همسایه چگونه رفتار کند؟ دوست با دوست چگونه رفتار کند؟ آیا در رابطه با اینها هم مسئول هستیم؟ گفتیم بله، یک مسئولیت، مسئولیت الهی است، یک مسئولیت، مسئولیت فردی است، یک مسئولیت، مسئولیت اجتماعی است، یک مسئولیت مربوط به رابطه ما با خدا، یکی مربوط به رابطه با ما با خودمان و رابطه ما با دیگران است.

امروز من علاوه بر آن مسئولیتی که در رابطه با ذات کبریای حق است که قبلا به آن اشاره کردم:«إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً»[3]، در رابطه با خودمان. شمای انسان راجع به خودتان آیا مسئولیتی دارید یا ندارید ما در قرآن تعبیرات جالبی داریم در یک جا از تعبیرات قرآن این تعبیر در سوره مائده آمده است:« عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ » یعنی مواظب خودتان باشید« لاَ يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ »[4] اگر دیگران هم گمراه بشوند ضرری به شما وارد نمی‎شود اگر شما مسیر هدایت را طی کنید «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ » یعنی به مسئولیتی که در رابطه خودت دارید توجه کنید «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ»[5] خودتان را، خانواده تان، بستگانتان را نگه دارید ولی اولین خطاب« قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ» یعنی مسئولیتی در رابطه با خودتان دارید این مسئولیت را پاس دارید چه خوبیها چه بدیها به خود شما  بر می‎گردد. اگر احیاناً کار نیکی انجام داد‎ه اید متوجه شماست آثار خوب آن و اگر کار زشتی انجام داده اید بدیهای آن هم متوجه خود شماست.

حال سؤال این است که در رابطه با مسئولیتی که مربوط به خودمان است چه کنیم؟ ما می خواهیم مسئولیتی که در رابطه با خودمان است انجام دهیم. اولین گام خودسازی است باید ما مسیر ترقی و تکامل در رابطه با خودمان را طی کنیم؛ کلام نورانی امیرالمؤمنین علی (ع): «طهّروا أنفسكم من دنس الشّهوات تدركوا رفيع‏ الدّرجات‏».[6] تعبیر حضرت این است که: خودتان را از خواسته های شهوانی پاک کنید این مسئولیت متوجه خود شماست تا مقامات والا را در یابید و درک کنید یعنی اگر بدنبال رسیدن به قلع‎و‎قم سعادت هستید چرا بیکار نشسته اید؟ چرا بی تفاوت نشسته اید؟ :«طهّروا أنفسكم من دنس الشّهوات تدركوا رفيع‏ الدّرجات‏». از این همراهی با شهوتها ازخواسته های شهوانی خودتان را پاک کنید. اینها نکاتی است که باید ملاحظه بشود روح حق جویی باید در وجود ما اوج بگیرد. انسانهای حق جویی باشیم؛ تلاش کنیم برای رسیدن به مقامات عالی. باز هم تعبیر امیرالمؤمنین علی (ع) چه  زیباست: «من‏ جعل‏ الحقّ‏ مطلبه لان له الشّديد و قرب عليه البعيد». می‎فرماید: هرکس حق را هدف خودش قرار بدهد أصلاً می‎گوییم من در زندگی هدفی ندارم، خیلی شعار بلندی است من هدفی ندارم جز رسیدن به حق می‎گوید اگر کسی چنین چیزی به عنوان هدف او قرار بگیرد سختی ها درمقابل او آسان می‎شود و راههای دور برای او نزدیک جلوه می‎کند. اینها نکاتی است در رابطه ما مسئله اول یعنی مسئولیت ما نسبت به خودمان مطرح است یک مسئولیت هم در رابطه با دیگران داریم ما داخل جامعه زندگی کنیم نمی‎توانیم بی تفاوت از کنار مسائل اجتماعی عبور کنیم و بگوییم به ما ارتباطی ندارد.

امام صادق (ع) می‎فرماید: «إِنَّهُ لَابُدَّ لَكُمْ‏ مِنَ‏ النَّاسِ، إِنَّ أَحَداً لَايَسْتَغْنِي عَنِ النَّاسِ حَيَاتَهُ، وَ النَّاسُ لَابُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ»[7] شما چاره ای جز ارتباط با مردم ندارید. تعبیر امام صادق (ع) این است که نیاز شما به مردم یک امر اجتناب ناپذیر است ما میتوانیم دور خودمان دیوار بکشیم و بگوییم ما به جامعه کارنداریم؟ چرا که هیچ کس زندگیش بی نیاز از دیگران نیست و مردم به یکدیگر وابسته اند صبح که از خواب بیدار می‎شویم، به نانوایی وابسته ایم اگر نانوایی نان نپزد زندگی ما اداره نمی‎شود به مغازه دار وابسته ایم داخل مسائل مادیمان و زندگیمان به عالم شهرمان وابسته ایم، مسائل حلال وحرام را باید ازعالم شهرمان سوال کنیم. کل آحاد جامعه به هم وابسته اند و این است که ما در رابطه با دیگران هم دارای مسئولیت هستیم.

نبی گرامی اسلامی نبی گرامی اسلام خاتم النبیاء محمد مصطفی (ص) فرمود: «المؤمن‏ يألف‏ و لا خير فيمن لا يألف و لا يؤلف.»[8] انسان مومن کسی است که با مردم هم الفت می‎گیرد و هم الفت می‎پذیرد و در کسی که نه الفت می‌گیرد ونه الفت می‎پذیرد خیری نیست. این روند یک جامعه سالم است وی ارتباطات سالم به عنوان اصول حاکم بر روابط اجتماعی ما است.

انشاالله در خطبه بعد اشاره می‌کنم مسئولیت ما نسبت به علماء و مسئولیت علماء نسبت به جامعه، مسئولیت توان گران نسبت به آحاد جامعه، مسئولیت معلمان، اغنیاء یک بحر طولانی است ازمسئولیتهایی که آحاد جامعه وقشرهای مختلف جامعه وجود دارد که باید نسبت به آن پایبند باشیم.

دعای پایانی خطبه اول

«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي‏الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون‏»[9]

پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما.پروردگارا ما را با روش و مکتب اهل بیت آشنا بگردان. معبودا زندگی ما را و حیات ما را، حیات و ممات اهل بیت قرار بده. روح بلند رهبر فقیدمان عالی است متعالی بگردان و رهبر عزیز انقلابمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت عنایت بفرما. توطئه­های دشمنانمان به خودشان برگردان. به خانواده شهدا صبر و اجر کرامت بفرما. به رزمندگانمان پیروزی و آزادی و به جانبازانمان سلامت، به بانوانمان عفت به جوانانمان غیرت و به عالمانمان توفیق عمل و به بازاریان ما انصاف و به مجاوران و زائران حسن عاقبت مرحممت عنایت بفرما.باران رحمتت را بر سرزمین­های اسلامی به خصوص؛ سرزمین کشور ایرانی و اسلامی ما نازل  بفرما.

إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ»

صدق الله العلیّ العظیم

خطبه دوم

السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله السلام علیک یا فاطمة یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنة فإنّ لک عند الله شأناً من الشأن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین، ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صلّ و سلم علی مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی الشباب اهل الجنة و علی علی بن الحسین زین العابدین و امام العارفین و علی محمد بن علیٍّ الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علیٍّ ابن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علی الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی الزکیّ العسکری و علی الحجة القائم المهدی. حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم نتبرئُ الی یوم القیامة.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

قال امیرالمومنین علیه افضل صلوه المصلین: «مَنْ‏ غَرَسَ‏ أَشْجَارَ التُّقَى اجْتَنَى ثِمَارَ الْمُنَى»[10].  بندگان خدا خودم وشما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. امیرمومنان علی والصلاۀ والسلام : راهگشای همه ی ما در مقوله تقواست آن بزرگ می‎فرماید: هرکس درختان تقوا را بکارد، میوه های هدایت می‎چیند. بنابراین اگر می‎خواهیم به خانه هدایت راه پیدا کنیم این خانه هدایت نیاز به یک کلید دارد تا در آنجا احساس سعادت، احساس آرامش وطمانینه کنیم و آن کلید بنا برتعبیر امیرالمومنین تقواست درختان تقوا ثمرش هدایت است.

بیان مناسبت ها

  

در خطبه دوم به بیان مناسبتها و نکاتی می پردازم و اشاره می‎کنم:

اولین مناسبت فردا روز بیستم ماه صفر روز اربعین حسینی است. واژه اسلامی در فرهنگ اسلامی و معارف دینی ما دارای جایگاه خاصی است تعبیرات از معصومین در رابطه با عدد چهل آمده کلامی از وجود مقدس امام صادق (ع) دارند. تعبیر وجود امام موسی بن جعفر این است:« مَنْ حَفِظَ مِنْ أُمَّتِي أَرْبَعِينَ حَدِيثاً مِمَّا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ‏ بَعَثَهُ‏ اللَّهُ‏ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَقِيهاً عَالِماً».[11] خیلی تعبیر رسایی است می فرماید : هرکس از امت من چهل حدیث ( شاهد من کلمه چهل می باشد) که در رابطه با امور دینی اش که مورد نیاز اوست حفظ کند در روز قیامت خدای متعال او را به صورت فقیه و دانشمند مبعوث می کند.

 در کلامی از امام محمد باقر (ع ) دارد هر کس چهل روز ایمانش را برای خدا خالص کند، خداوند محبت دنیا را از دلش بیرون می کند، در گام اول و بعد تعبیری که در اینجا است به او عنایت می کند عنایتی خاص که بتواند درد و درمان خودش را بشناسد و حکمت را در دلش جای می‎دهد و زبانش را به حکمت جاری می سازد.[12] و این تعبیرات فراوان است که ما کتابهای فراوانی تحت عنوان اربعینات داریم که نویسندگان و دانشمندان ما نوشته اند آنچه مربوط می شود به اربعین حسینی خب کم و بیش هم می‎بینید و هم می شنوید که امروز کربلا چه خبر است: آن روزی که زینب تنها مانده بود، آن روزی که کاروان اسیران تنها مانده بودند، آن روزی که جابربن عبدالله انصاری با عطیه آمده بودند و احساس ترس و خوف می کردند که مأموران بنی أمیه و یزیدیان آنها را دستگیر کنند یا نکنند امروز در اخبار سخن بالاتر از بیست میلیون نفر جمعیت از پنجاه کشور دنیا؛ از ایران اسلامی ما بیش از یک میلیون و چند صد نفر در آنجا حضور پیدا کرده اند. دیشب شنیدیم چند خمپاره زده اند و این یزیدیان هنوز گویا در زمان باقی هستند. موقعی که صدای این خمپاره ها بلند شده این جمعیت با فریاد بلند گفته اند: (لبیک یا حسین) یعنی ما آمده‎ایم آن روز از عمر سعدها نمی ترسیدیم، آن روز از عبیدالله بن زیادها نمی ترسیدیم، امروز از داعشها؛ کسانی که اینها را تجهیز می کنند و بغض و کینه اهل بیت به دل دارند نمی ترسیم صحنه عجیبی بود اولین اربعین که عطیه می گوید دست جابر که نابینا شده بود را گرفته بودم؛ صحنه، صحنه عجیبی است گفت مرا بعد از اینکه غسل داد کنار حسین مولایم ببر می گوید دست گذاشت روی قبر حسین. یک لحظه دیدم این جابر پیرمرد 70 ساله و بالاتر بیهوش شد و نقش بر زمین شد. آب روی او ریختم تا بهوش آمد؛ دیدم با صدای بلند 3 بار گفت یا حسین (ع)؛ می‌‎گوید یک جمله خطاب کرد به حسین بن علی ولی بلافاصله خودش پاسخ داد: «احبیب لایجیب حبیبه» حسین تو حبیب و دوستدار جابری چرا پاسخ نمی دهی؟ می گوید بعد خودش پاسخ داد: حسین چگونه پاسخ دهی که رگهای گردنت را بریده اند، سر از بدنت جدا کرده اند. اینگونه نقل شده است در یک نقلی  که عطیه می گوید ما یک دفعه متوجه شدیم گرد و غباری بپا خواست نگاه کردیم دیدیم کاروانی از اسیران است. می گوید جابر گفت اینها چه کسانی هستند گفتم زینب (س) است، امام سجاد (ع) است این جمله هر انسانی را تکان می دهد جابر شتابان رفت و خودش را خدمت امام سجاد (ع) رساند می‎گوید: امام سجاد (ع) این جمله را فرمود:«يا جابر! هاهنا و اللَّه قتلت رجالنا، و ذبحت‏ اطفالنا، و سبيت نسائنا، و حرّقت خيامنا ....»[13]  اینجا مردان مارا کشتند ، بچه های ما را سر بریدند حریم .... را به اسارت بردند.

مناسب دوم : روز بیست وهفت آذر سالروز شهادت استاد شهید حضرت آیت الله دکتر محمد مفتح و سالروز وحدت حوزه و دانشگاه است این شخصیت بزرگ از روزی که پا در محیط دانشگاه گذاشت و بار علمیش را از حوزه گرفت. انصافاً در کنار آیت الله شهید مطهری، آیت الله شهید بهشتی، آیت الله شهید باهنر اینها توانستند نقش بسیار مهمی ایفاء کنند. سخن در این است مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ سالهای مختلف سخن گفته شده پایه گذار این نام گذاری حضرت امام (ره) است. امام می خواهد که هم دانشجویان ما هم طلاب ما هم اساتید و حوزه و علماء ما، هم اساتید دانشگاه ما، یک هدف را دنبال کنند و آن هدف عبارت است از: وحدت در سیاستهای کلی نظام، صیانت از حقوق ملت، تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و ایستادگی در مقابل زورگویان و سلطه طلبان؛ دانشجو و طلبه ما یک حرف بزنند گر چه او در دانشگاه تحصیل می کند و طلبه ما در فیضیه؛ ماباید بجایی برسیم که دانشجویان ما و طلاب ما و دانشگاهایمان به یکدیگر خوش‎بین باشند در کنار هم کار کنند توطئه هایی که سالیان متمادی دشمنان برای جدایی حوزه و دانشگاه طراحی کرده بودند. این توطئه ها را بشناسند. روزی گفته اند، دین از سیاست جدا است، طلبه ها باید گوشه مسجد و مدرسه باشن ، سیاست را به دانشگاهیان و اصحاب سیاست واگذار کنند. امروز گاهی نغمه جدایی علم و دین مطرح می کنند یکی از راههای مهم رسیدن به وحدت شناختن توطئه های دشمنان است. امروز دانشگاهیان ما در محیط دانشگاه در خدمت دین هستند و حوزویان ما هم در خدمت تبیین معارف هستند. آنجا دانشگاهیان ما علوم را می آموزند و مایه افتخار جامعه اسلامی و ایرانی ما می شوند و حوزویان ما در اعتلای این کشور از نظر دینی تلاش می کنند .

مناسبت دیگری که وجود دارد نکته دیگرد که باید عرض کنم؛ افشاگری مهمی در رابطه با جنایت آمریکا است گرچه برای ما مردم ناشناخته نبود ولیکن سخن در این است از زبان خود آنها، شش میلیون اسناد سیاه را بررسی کردنند از این شش میلیون شش هزار و هفتصد صفحه تنظیم کرده اند و بعد دخل و تصرف کرده اند و حذف کرده اند تا رسیده به چهارصد و نود و نه صفحه. کارنامه سیاه و ننگین سازمان سیاه را در معرض افکار عمومی جهانیان قرار داده اند. بعد از حادثه 11 سپتامبر برای اقرار گرفتن از متهمین انواع و اقسام روشهای شکنجه بکار برده اند. غرق مصنوعی، دفن مصنوعی، یک فرد را صد و هشتاد ساعت نگه بدارند و خواب را از او بگیرند تا از او اقرار بگیرند نسل جوان ایران اسلامی ما می شنوید یه وقت نکند دچار سراب دنیای غرب بشوید و ظاهر اتو کشیده اینها شما را مجذوب کند. اینهایی که کشور ما را هر روز دارند محکوم می کنند می گویند اگر مسئله تحریمها و جریان انرژی هسته ای تمام می شود باز زمینه برای تحریم داریم؛ مسئله حقوق بشر این است؛ رعایت حقوق بشر؛ ننگ بر شما باد.

کل جمعیت آمریکا پنج درصد کل جمعیت جهان است. می خواهیم بگوییم یک چهارم زندانیان دنیا در آمریکا است. کل جمعیت پنج درصد ولی یک چهارم زندانیان دنیا درآمریکا هستند.

نکته آخری که باید عرض بکنم این است که سمیناری که اخیرا توسط مسئولان دولتی انجام شد تحت عنوان همایش ملی ارتقاء سلامت اداری و مقابله با فساد. آن پیام کوتاه رهبری را نگاه کنید، خیلی پیام پر معنایی بود. من گوشه ای از این پیام را در این محضر نورانی عرض می کنم. مقام معظم رهبری فرمودند: نفس اهتمام آقایان به امر مبارزه با فساد را تحسین می کنم لکن این سمینار و امثال آن بنا است چه معجزه ای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمی گیرد که نتیجه را همه به طور ملموس مشاهده کنند؟ توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون سمینار تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظه بگیرید. مگر چه خبراست؟ یک روز اختلاس سه هزار میلیاردی را برای مردم مطرح می کنید و یک روز اختلاس و فساد دوازده هزار میلیاردی، آیا با روحیه مردم می خواهید بازی کنید؟ چرا جلوی این مسائل گرفته نمی شود؟ در قراردادهای مهم نظارت کنید. در رابطه با سرمایه گذاریهای بزرگ برای جلوگیری از فساد دخالت کنید. آیا یقه چهار نفر ضعیف را گرفتن، و عده ای دیگر را رها کردن این مبارزه با فساد است؟ من همین جا از محضر سران قوای سه گانه که عزیز هستند برای همه ما، می خواهم (قوه مجریه ، قوه قضاییه) که جدی پیگیری کنید. اینگونه مسائل داخل جامعه سلب اعتماد عمومی از مسئولین می کند جامعه باید به شما اعتماد کند قوه مغننه هم در تسلیب قوانین دقت لازم را داشته باشد. ما روزی شاهد باشیم ریشه فساد در این کشور خشکیده شود و همه اعضای جامعه ما و مسئولان ما احساس آرامش کنند.

دعای پایانی خطبه دوم

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار»[14]

پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل بفرما. توطئه دشمنان را به خودشان برگردان. به امام راحلمان روح و رضوان عنایت فرما. به رهبر فرزانه انقلاب ما این سکان دار بزرگ کشتی انقلاب عزت، نفوذ کلام بیشتر عنایت بفرما. به مراجع بزرگوار ما، عزت و سلامت عنایت فرما. به مردم صبور و انقلابی ما در مقابل تحمل مشکلات پاداش عنایت فرما. به خانوده شهدا صبر و اجر عنایت فرما. به رزمندگانمان و به جانبازنمان به آزادگانمان نصرت، سلامت و عزت عنایت فرما. فضای جامعه اسلامی ما را فضای دینی و فضای اهل­بیتی قرار بده. باران رحمتت را شامل ما بگردان.

إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ * وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ»

صدق الله العلیّ العظیم

 

 



[1] . غرر الحكم و درر الكلم، ص125.

 

[2] . بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏72، ص 24.

[3] . «الاسراء»: 36.

[4] . «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ َرجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». «المائدة»: 105.

[5] .« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلاَئِكَةٌ غِلاَظٌ شِدَادٌ لاَ يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ». «التحریم»: 6.

[6] . غرر الحكم و درر الكلم، ص: 436

[7] . كافي (ط - دار الحديث) ؛ ج‏4 ؛ ص679.

[8] . نهج الفصاحه/782

[9]. «النحل»: 90.

[10] . مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏75 ؛ ص79

 

[11] همان، ج‏2، ص153.

[12] . ايمان و كفر ( ترجمه كتاب الإيمان و الكفر بحار الأنوار جلد 64 / ترجمه عطاردى)، ج‏2، ص 13.

[13] . مثير الأحزان، ص 360.

[14]. «البقرة»: 201.