خطبه های نماز جمعه مورخ 95/10/17

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه ‏های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

 

مورخ 95/10/17                                                   خطبه شماره 128

 

 

خطبه اول

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله نَحْمَدُهُ و نَسْتَعينُهُ و نَسْتَغْفِرُهُ و نَسْتَهْديهِ و نُؤمِنُ بِهِ و نَتَوَکَّلُ عليه و نعوذ بالله من شُرورِ أنفسنا و من سيئات أعمالنا و نشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريک له و نُصَلّي و نُسَلِّمُ علي حبيبه و نجيبه و خيرته في خلقه، حافظ سِرِّهِ و مُبَلِّغِ رسالاته، بشير نعمته و نذير نقمته، سيدنا و نبينا حبيب إله العالمين أبا القاسم محمد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين المُکَرَّمين الهدات المهديين و اللعن الدائم علي أعدائهم أجمعين من الآن إلي قيام يوم الدين آمين يا رب العالمين.

عباد الله اوصيکم و نفسي بتقوي الله

قال مولانا أمير المؤمنين علي بن أبي طالبٍ عليه أفضل صلوات المصلين:

« و انما هی نفسی اروضها بالتقوی، لتاتی آمنه یوم الخوف الاکبر و تثبت علی جوانب المزلق »[1]

بندگان خدا، خود و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. وجود مقدس امیر مومنان علی (علیه السلام) جمله بسیار ارزشمندی دارند و میفرماید: من نفسم را با تقوا تمرین میدهم، نفسم را با تقوا آرام میسازم تا در آن روز بزرگ و خوفناک قیامت با ایمنی وارد صحنه قیامت شود و در آنجایی که همه میلغزند او ثابت و بیتزلزل باقی بماند. این اثر تقوا در زندگی انسان است. امیرمومنان چنین سفارشی به همه ما دارد، او که امیرمومنان است، زمانی که راجع به قیامت این چنین نگران است که من در دنیا نفسم را آرام میکنم با تقوا، تمرین میدهم تا فردا نگرانی نداشته باشم وضعیت تک تک ما ناگفته پیداست.

سخن ما در خطبه اول پیرامون فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر بود. در خطبه گذشته پیرامون شرایط امر به معروف و نهی از منکر سخن گفته شد، گفتیم عمدتاً چهار شرط اساسی مطرح میکنند:

اولین شرط اساسی این است که آمر به معروف و ناهی به منکر معروف را بشناسد، منکر را بشناسد.

شرط دوم این بود که احتمال تاثیر داده شود، عمل به تاثیر ضرورتی ندارد، آنچنان مهم است این فریضه که حتی اگر انسان احتمال به تاثیر هم بدهد در امر به معروف و نهی از منکر کفایت میکند.

مسئله سوم اصرار تارک معروف و انجام دهنده منکر بر فعلشان باشد، اما اگر کسی اصرار نمیورزد، پشیمان شده، نیاز به امر به معروف و نهی از منکر ندارد آنجا.

شرط چهارم این است که از رهگذر امر به معروف و نهی از منکر مفسدهای در جامعه پدید نیاید، اینها شرایط چهارگانهای بود که در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر مطرح شد. یکی از بحثهای مهم که در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر هست، بحث فرایند و مراحل امر به معروف و نهی از منکر است، امر به معروف و نهی از منکر یکی از فرایض و واجباتی است که دارای مراحل و درجاتی است که اگر درجه میسر و عدنا و اسهل آن انسان بتواند به آن وظیفه عمل کند و کارساز باشد نوبت به مراحل بعد نمیرسد. مرحله اول که آسانترین مرحله محسوب میشود، مرحله قلبی است، مرحله دوم، مرحله لسانی و زبان است و مرحله سوم مرحله عملی و مرحله عمل است، اگر این مراحل ملاحظه شد و این مراحل دیده بشود در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر طبعاً در آن صورت است که انسان به وظیفه خودش به خوبی عمل کرده است، مقصود ما از مرحله نخست که مرحله قلبی است این است که هر مسلمان وظیفه دارد قلباً از اینکه معصیتی را میبیند حالت انزجار و تنفر پیدا کند، برخوردی که با تارک معروف و انجام دهنده منکر میکند این است که واکنشی از خودش نشان بدهد که آن شخص از این واکنش پی ببرد که کار او زشت بوده و ناپسند بوده، مواردی را مطرح کردهاند مانند نگاه توام با سکوت، نگاه معنی دار و رفتار او که برای او الهام بخش باشد، چه کردهای؟ چه میکنی؟ درهم کشیدن صورت، حالت عبوس برخورد کردن، با خشم برخورد کردن، روی برگرداندن از فرد، اعراض کردن و نادیده گرفتن طرف، از مراحلی است که میتواند بیانگر مرحله قلبی انسان و مرحله نخست برای امر به معروف و نهی از منکر باشد. در روایات ما و در کلمات نورانی اهل بیت عصمت و طهارت روی دو مسئله تکیه شده مسئله رضا و مسئله صحت، یعنی اینکه انسان به کار خوب دیگران چگونه عکس العمل نشان میدهد، به کار بد و نامناسب دیگران چگونه عکس العمل نشان میدهد مسئله بسیار مهم و اساسی است. من چند روایت خیلی کوتاه و گذرا عرض میکنم که نشان دهنده این است که گاهی از اوقات انسان کاری را انجام نداده و گناهی را مرتکب نشده ولی به خاطر رضایت دادن نسبت به آن گناه شریک میشود با کسانی که این گناه را مرتکب شدهاند و گاهی انسان کار خیری را انجام نداده ولی به خاطر رضایت دادن به آن کار خیر و به عمل خیر دیگران در رابطه با صواب آن هم شریک میشود. این نکته کلیدی است، در جامعه ما باید چنین حالتی حکم فرما بشود؛ کار نیک دیگران را تشویق کنیم ولو قلباً و نسبت به کار نامناسب دیگران عکس العمل منفی نشان بدهیم ولو قلباً. روایتی را که عرض میکنم تعبیر مولای ما امیرمومنان علی(ع) است: فرمود: « أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا يَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَى وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَى»؛ خیلی تعبیر جالبی است، حضرت میفرماید دو چیز مردم را گرد هم میآورد: یکی رضا و یکی صحت. راضی بودن باعث میشود کسانی که آن عمل را انجام ندادند و راضی هستند کنار کسانی قرار بگیرد که آن عمل را انجام داده باشند و صحت هم همین شکلی است. بعد حضرت نکته جالبی میفرماید و آن این است که ناقه صالح را یک نفر طی کرد دست و پای او را برید و قطع کرد، ولی چون همه راضی به آن عمل شدند خداوند همه آنان را عذاب کرد، رضایت به فعل یک قوم باعث میشود که انسان در کار آنها شریک بشود. در روایت دوم وجود مقدس حضرت امیرمومنان میفرماید: الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْم كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ. وَعَلَى كُلِّ دَاخِل فِي بَاطِل إِثْمَانِ: إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَإِثْمُ الرِّضَى بِهِ»[2]؛ کسی که رضایت میدهد، جرمی در جامعه انجام میگیرد و عدهای برایش کف میزنند، کسی که داخل در یک جریانی میشود دو گناه دارد «اثم العمل به و اثم الرضی»؛ هم گناه عمل و هم گناه رضایت به عمل، اینها نکاتی است که خیلی مهم است، لذا بحث تولی و تبری که از مسائل مهم در نزد ما به عنوان فرهنگ ماست همین است، تولی یعنی پذیرش ولایت خدا، پذیرش ولایت رسول خدا، پذیرش ولایت جانشینان پیامبر اکرم(ص) و دوستی با دوستان آنان و تبری یعنی بیزاری جستن از دشمنان خدا و دشمنان رسول خدا و دشمنان جانشینان رسول خداست، این جزء فرهنگ ماست، چگونه عکس العمل نشان میدهیم، با دوستان که برخورد میکنیم چه میکنیم، با دشمنان که برخورد میکنیم چه عکس العملی از خود نشان میدهیم. خیلی جالب است وجود مقدس امام صادق(ع) به شیخصی فرمود: کجا سکونت داری گفت من در کوفه سکونت دارم. آقا فرمود از قاتلین امام حسین(ع) کسی آنجا باقی مانده؟ گفت نه آقا ریشه کن شدند، اصلاً کسی از قاتلین امام حسین آنجا نیست، حضرت تعبیر جالبی در آنجا فرمود، فرمود: تو خیال میکنی قاتل امام حسین کسی است که رسماً در قتل امام حسین شرکت کرده؟ قاتل امام حسین کسی است که سرپرستی و ولایت بر قتل امام حسین را عهدهدار شده نه تنها اینها نیستند، آنهایی که در طول تاریخ رضایت میدهند به قتل حسین بن علی(ع) اینها قاتلان امام حسین هستند، کوفه برو بگرد و ببین چه کسانی رضایت میدهند و رضایت دادهاند به قتل امام حسین(ع) و کاری که قاتلان امام حسین (ع)کردند، اینها شریک بر قتل حسین بن علی(ع) هستند. پس بنابراین مرحله قلبی که در امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده این است که آیا ما به این گناهی که در جامعه رخ میدهد راضی هستیم یا نیستیم؟ اگر رضایت به گناه دادیم در جرم آنها شریک خواهیم بود.

إنَّ اللهَ يَأمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإحْسان وَ ايتاءِ ذي الْقُرْبيٰ وَ يَنْهيٰ عَن الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ البَغْيِ يَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرون

پروردگارا، ما را با وظایفمان آشناتر بگردان، در فرج مولایمان تعجیل بفرما، پروردگارا به امام راحلمان به مراجع گذشتهمان به عالمانی که از میان ما رفتند به همه آنها روح و رضوان عنایت بفرما، پروردگارا به رهبر معظم انقلابمان، به مراجع بزرگوار تقلیدمان عزت و سلامت و طول عمر با برکت مرحمت بفرما، پروردگارا به رزمندگانمان و مدافعان حریم دین و اهل بیت نصرت عنایت بفرما، به خانوادههای مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما، پروردگارا به آزادگانمان عزت، به جانبازانمان سلامت عنایت بفرما، به جوانانمان غیرت دینی، به بانوانمان عفت و پاکدامنی و عالمانمان توفیق عمل و اصناف و بازاریان انصاف عنایت بفرما، ان احسن الحدیث و ابلق الموعظه کتاب الله عزیز اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، إنَّ أحْسَنَ الْحَديثِ وَ أبْلَغَ الْمَوْعِظَة کِتابَ اللهِ الْعَزيز

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمٰن الرحيم

(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌ * إِنَّا أَعْطَيْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ)

صدق الله العلي العظيم

خطبه دوم

السلام عليک يا بنت رسول الله، السلام عليک يا عمة ولي الله، السلام عليک يا بنت موسي بن جعفر، السلام عليک يا فاطمة إشفعي لنا في الجنة فإنَّ لک عندالله شأناً من الشأن

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمٰن الرحيم

الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام علي سيدنا و نبينا حبيب إله العالمين أبا القاسم محمد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين المکرمين

اللهم صل و سلم علي مولانا أمير المؤمنين علي بن أبي طالب و علي فاطمة الزهراء سيدة نساء العالمين و علي الحسن و الحسين سيدي شباب أهل الجنة و علي علي بن الحسين زين العابدين و إمام العارفين و علي محمد بن عليٍ الباقر و علي جعفر بن محمدٍ الصادق و علي موسي بن جعفرٍ الکاظم و علي علي بن موسي الرضا المرتضي و علي محمد بن عليٍ الجواد و علي علي بن محمدٍ الهادي و علي الحسن بن علي الزکي العسکري و علي الحجة القائم المهدي حججک علي عبادک و أمنائک في بلادک بهم نَتَوَلّيٰ و من أعدائهم نَتَبَرَّئُ اليٰ يوم القيامه

عباد الله اوصيکم و نفسي بتقوي الله.

قال رسول الله(ص): «خَصْلَةٌ مَنْ‏ لَزِمَهَا أَطَاعَتْهُ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةُ وَ رَبِحَ الْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ قِيلَ وَ مَا هِيَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ التَّقْوَى مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ أَعَزَّ النَّاسِ فَلْيَتَّقِ اللَّه»[3]

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم، رسول گرامی اسلام در این زیبا سخن فرمودند که خصلتی در انسان ممکن است وجود پیدا کند که این خصلت باعث میشود دنیا و آخرت از انسان پیروی کنند و با انسان همراهی کنند. کسی از پیامبر سوال کرد آن خصلت با این ویژگی کدام است، حضرت فرمود آن خصلت تقواست و بعد حضرت اشاره فرمودند: «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ أَعَزَّ النَّاسِ فَلْيَتَّقِ اللَّه»؛ اگر کسی میخواهد عزیزترین مردم در جامعه باشد، تقوا را پیشه کند.

در خطبه دوم به بیان مناسبتها و نکاتی اشاره میکنیم. اولین مناسبت روز هشتم همین ماه یعنی هشتم ماه ربیع الثانی، مصادف است با میلاد یازدهمین امام و پیشوا، وجود مقدس امام عسکری(ع)، این امام همام در سامرا متولد شده، پدر بزرگوار آن حضرت امام هادی(ع) و مادرش حدیثه یا سوسن است؛ دوران امامت آن حضرت شش سال و تمام عمر آن حضرت 28 سال بود. آن حضرت در دوران امامتش معاصر با سه خلیفه عباسی است، معتز عباسی، مقتدی عباسی و معتمد عباسی، کار خلفای عباسی نسبت به امامان و اهل بیت(ع) جزء اذیت و آزار و تبعید و زندان چیز دیگری نبوده است. اما حضرت(ع) حتی در زندان نقش هدایتگری داشته است، زمانی که امام(ع) در زندان بود بعضی از عباسیان از زندانبان خواستند که بر حضرت فشار بیشتری وارد کنند. آمدند دو نفر از افرادی که سخت دل، قصی القلب بودند به زندان فرستادند تا در آنجا نسبت به حضرت اهانت کنند، بعد از مدتی دیدند این دو نفر با آن شقاوت قلبی که داشتند مرتب سر به سجده، مرتب مشغول راز و نیاز و دعا و عبادت هستند. زندانبان اینها را خواست و گفت ما شما را برای ماموریت دیگری فرستاده بودیم، وگرنه امام به اندازه کافی نماز میخواند. گفت شما اگر حالات امام را میدیدید، روزها روزه بود و شبها به عبادت، گفت ما تحت تاثیر فضای معنوی و ملکوتی امام قرار گرفتیم، این وضعیت امام عسکری(ع) است؛ دشمن او را به زندان میاندازد تا از کنار جامعه دور بماند ولی آنجا نقش معنوی امام تاثیرگذار است. امام(ع) نسبت به نماز خیلی تقید داشت، نماز را بر هر کاری مقدم میداشت. این ویژگی امام عسکری(ع) است. جملهای را من از وجود نازنین آن حضرت در اینجا بیان میکنم. این جمله جالبی است عبارت از این است، میفرمایند: اگر کسی نسبت به تو خطایی مرتکب شد، عکس العمل تو نسبت به آن این باشد که از خطای او چشم پوشی کنی اما اگر روزی احسانی نسبت به تو انجام داده آن احسان را مطرح کنی. بهترین دوستان تو کسی است که گناهی را که تو انجام دادهای و خطایی را که از تو سرزده فراموش کند، اما کار خوبی را که نسبت به او انجام دادهای مرتب در محافل و مجالس مطرح کند که این آقا درباره من چنین و چنان کرد و به من شخصیت داد و احترام کرد. یعنی قدردانی از کارهای بایسته و شایسته، این یکی از اصول اخلاقی اسلام است که در فرمایشات امام عسکری(ع) است.

مناسبت دوم روز دهم ربیع الثانی به عنوان روز وفات کریمه اهل بیت هست. امام صادق چه تعبیر بلندی فرمودند، بین زمان امام صادق و آن روزی که فاطمه معصومه متولد شده و آن روزی که رحلت کرده فاصله زمانی است ولی فرمود: «إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ‏ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ أَوْلَادِي تُسَمَّى فَاطِمَة»[4] خیلی زیباست، ما اهل بیت(ع) حرمی داریم، [قمیها قدر خودتان را بدانید]. قم حرم اهل بیت(ع) است، تنها آنجایی که حضرت معصومه(س) دفن است حرم نیست، قم حرم اهل بیت است. امرة و بانوی بزرگواری در بعضی از تعبیرات دارد که از اولاد من به نام فاطمه در آنجا دفن میشود، اگر کسی عارفاً بحقها او را زیارت کند: وجبت له الجنه؛ انشاءالله امیدواریم که ما بتوانیم حریم اهل بیت را نگه داریم هم در گفتارمان و هم در رفتارمان.

مناسبت سومی که داریم 17 دی ماه روز اجرای توطئه استعماری کشف حجاب به دستور رضاخان است. رضاخان نوکر بیچون و چرای انگلیسیها بود، خواستند فضای جامعه ایرانی را با تغییر لباس و پوشش به یک فضای غربی تبدیل کنند، لذا چنین دستوری صادر شد، ای کاش بسنده به همین دستور میکردند، در مقام اجرایی کردن و عملیاتی کردن این دستور در خیابانها و کوچهها چادر از سر زنان میکشیدند، بر زنان کتک میزدند، زنانی ما داشتیم که سالیانی در خانه ماندند و بیرون نیامدند تا در نتیجه حرمت زن مسلمان از بین نرود. خوب با آن صحنه مواجه شد رضاخان، جریان قیام مسجد گوهرشاد و من همین جا میخواهم عرض بکنم، برادران و خواهران قدر اسلاممان را بدانیم، قدر انقلابمان را بدانیم، قدر شخصیت دادن اسلام نسبت به زن بدانیم، دنیای غرب به دنبال فروپاشی خانواده است. آنها میخواهند بنیان خانوادهها را سست کنند. کشف حجاب و بدحجابی مقدمه اختلاط است، مقدمه فروپاشی خانوادههاست، مراقب باشیم حالا که انقلابی با این عظمت در کشورمان رخ داده، نسبت به آموزههای دینیمان پایبند باشیم و مقید باشیم.

به چند مناسبت کوتاه دیگر اشاره میکنم و بعد هم به مناسبت مهمتری میپردازم، این ایام مصادف است با سالگرد شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر؛ همچنین شهادت احمدی روشن از شهدای هستهای که اینها از قهرمانان کشور ما محسوب میشوند، یاد و خاطره این عزیزان را گرامی میداریم.

اما مهمترین حادثه و مهمترین مناسبت دهه بصیرت است که از نهم دی ماه آغاز میشود و پایان آن نوزدهم دی ماه است. ارادهها و مجاهدتها باعث ماندگاری میشود هم ارادهای که مردم ما در نوزده دی، طلاب و فضلای ما و اساتید و مراجع ما، بازاریان ما، اقشار مختلف ما به صحنه آمدند و سینههایشان را آماج گلولههای دشمن قرار دادند و شهدایی را تقدیم انقلاب کردیم. این در تاریخ کشور ما به عنوان سرآغاز یک حرکت بزرگ بود، آن روز مردم ما نمیدانستند که پایان کار 19 دی به کجا میانجامد، این 19 دی آن چنان پیش رفت که پایان راه به پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامیمان به رهبری حضرت امام خمینی منجر شد، جالب اینجاست مشترکاتی بین 19 دی و نهم دی وجود دارد، آن روز دشمن به باورهای مردم تاخت، به امام اهانت کرد، به قرآن اهانت کرد، مردم ما در 19 دی آن هم در قم عکس العمل نشان دادند و منجر به شهادت عزیزان ما شد، در نهم دی هم به قرآن و مسجد و اهل بیت(ع) توهین شد، به امام حسین(ع) توهین شد. فتنه دیگری آغاز شد، مردم عکس العمل نشان دادند و حماسه قهرمانانه نهم دی را آفریدند. قم امروز نه تنها مرکز روحانیت است، نه تنها مرکز اسلام و تشیع است، امروز قم مرکز انقلاب هم هست، امروز دوست و دشمن به قم نگاه میکنند. به رفتار مردم قم، به حرکت مرجعیت، به حرکت حوزه، از دید دوست و دشمن پنهان نیست. امروز توصیه من به نسل جوان امروز قم این است که حرکت آن روز نسل جوان را در نوزده دی به عنوان الگوی خودشان قرار بدهند، حرکت مجاهدان صحنه آن روز را و کسانی که قبل از پیروزی انقلاب آرام نبودند و آرامش نداشتند مدنظر قرار بدهند. من همین جا مناسب میدانم یادی کنم از عالم بزرگواری که برای پیروزی انقلاب سر از پا نمیشناخت. مرحوم آیت الله شرعی که با آن تعبیرات رسا امام از او یاد کردند، روحانی پر توان، روحانی پر کار، خدوم و با اخلاص، روحانی که حرکتش در جهت اسلام و انقلاب بود. ما چنین شخصیتهایی در طول تاریخ انقلابمان داشتیم، عزیزانی که در زندان به شهادت رسیدند مثل آیت الله سعیدی و شخصیتهای دیگر که امروز به عنوان آیینه جلوی ما هستند تا رفتارمان را براساس رفتار آنها و برنامههای آنها تنظیم کنیم.

ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة حسنه وقنا عذاب النار.

پروردگارا ما را بیامرز، به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما، پروردگارا نسل جوان ما را امیدهای آینده ما را در مسیر مکتب قرار بده، توطئههای دشمنانمان را به خودشان برگردان، به امام راحلمان و مراجع بزرگوار گذشتهمان روح و رضوان عنایت بفرما، به سکان دار کشتی بزرگ انقلابمان، رهبر فرزانه انقلابمان به مراجع بزرگوار تقلیدمان عزت و سلامت عنایت بفرما، به این مردم خوب و با وفای ما نسبت به انقلاب که در همه صحنهها لبیک گفتند و حضور پیدا کردند خدایا خیر دنیا و آخرت عنایت بفرما.



[1]. نهج البلاغه، نامه 45.

[2]. نهج البلاغه، حکمت 154.

[3]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏67، ص285.

[4]. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏57، ص216.

Please publish modules in offcanvas position.