درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری
موضوع کلی: سوره بقره تاریخ: 2اسفند 1391
موضوع جزئی: تفسیر آیه 14 و 15مصادف با: 9 ربیع الثانی 1434 سال:چهارم جلسه:29
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
ادامه تفسیر آیه14: «وَ إِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ»[3]؛ و هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات مىكنند، مىگويند: «ما ايمان آوردهايم!» (ولى) هنگامى كه با شيطانهاى خود خلوت مىكنند، مىگويند: «ما با شمائيم! ما فقط(آنها را) مسخره مىكنيم!»
واژه «مستهزءون» از ریشه «هُزء» گرفته شده و به معنای خُرد کردن و شکستن است، استهزاء، رفتار و کرداری است که همراه با اهانت باشد، مثل خُرد کردن حیثیت و شخصیت طرف مقابل. هرچند استهزاء و تمسخرِ نسبت به دیگران در همه موارد حرام است کما اینکه خداوند متعال میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لاَ نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ»[4]؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نبايد گروهى از مردان شما، گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند؛ و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند. ولی مراتب قبح استهزاء نسبت به موارد آن متفاوت است. منافقان گاهی مؤمنان را مسخره میکنند، گاهی اولیاء الهی را، گاهی امام و پیامبر را و گاهی آیات الهی را که این موارد با هم متفاوت است، استهزاء مؤمنان گرچه موجب فسق است اما استهزاء امام، خدا و رسول و آیات الهی موجب کفر است همان گونه که خداوند متعال میفرماید: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ آيَاتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِءُونَ* لاَ تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طَائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ»[5]؛ «و اگر از آنها بپرسى«چرا اين اعمال خلاف را انجام داديد؟!»، مىگويند: «ما بازى و شوخى مىكرديم!» بگو:«آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مىكرديد؟» بگو: عذر خواهى نكنيد (كه بيهوده است؛ چرا كه) شما پس از ايمان آوردن، كافر شديد! اگر گروهى از شما را (بخاطر توبه) مورد عفو قرار دهيم، گروه ديگرى را عذاب خواهيم كرد؛ زيرا مجرم بودند!»، البته استهزاء مؤمنان هم اگر به خاطر وصف ایمان آنان باشد نه خودشان، موجب کفر است، یعنی اگر مؤمن را به خاطر ایمانش مسخره کنند گویا خدا را مسخره کردهاند لذا استهزاء مؤمن هم اگر به خاطر ایمان او باشد منجر به کفر خواهد شد.
پیامهای آیه 14:
1-به هر اظهار ایمانی، نمیشود اعتماد کرد بلکه باید از عوامل نفوذی دشمن پرهیز کرد، چون ممکن است کسی که اظهار ایمان میکند دو چهره و نفوذی باشد.
2- منافق، شهامت صداقت ندارد و گویا از مؤمنان ترس و وحشت دارد؛ چون هنگامی که با دوستان خودشان گفتگو میکنند سعی دارند دور از نظر مؤمنان باشد «و اذا خلو الی شیاطینهم» که این حاکی از ترس و وحشت از مؤمنان است و لذا ملاقات با مؤمنان آشکار انجام میگیرد اما ملاقات با کفّار و رهبرانشان سرّی و محرمانه است.
3- کفار و منافقان ارتباط تشکیلاتی دارند «و اذا خلو الی شیاطینهم، قالوا انّا معکم» و منافقان از کفار خط فکری میگیرند.
4- منافقان و کفار نه تنها همفکر هستند بلکه در خدمت یکدیگرند «قالوا انّا معکم»؛ چون کلمه «مع» در جایی به کار میرود که علاوه بر همفکری، همکاری نیز وجود دارد.
تفسیر آیه 15:«اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ»[6]؛ خداوند آنان را استهزاء مىكند؛ و آنها را در طغيانشان نگه مىدارد، تا سرگردان شوند.
گفتیم منافقان با استهزاء مؤمنان در صدد تحقیر آنان بودند اما خداوند متعال در این آیه پاسخ منافقان را مطرح میکند و نتیجه استهزاء مؤمنان را این گونه متذکر میشود که خداوند نیز منافقان را به استهزاء میگیرد اما استهزاء خداوند متعال با استهزاء منافقان تفاوت دارد، تفاوت مقاصد منافقان با مقاصد خداوند متعال در رابطه با استهزاء این است که انسانها گاهی به دلیل حسادت و کینهتوزی و دیگر صفات زشت، به تمسخر دیگران میپردازند اما این گونه صفات از ساحت خداوند تبارک و تعالی به دور است؛ چون خداوند نسبت به دیگران، کینه و حسادت ندارد، بنابراین آنچه در میان انسانها متداول است از شأن خداوند متعال به دور است، اما استهزاء خداوند متعال تحقق همان مقصدی است که منافقان به دنبال آن هستند، یعنی همان گونه که منافقان قصد داشتند با استهزاء مؤمنان، آنان را تحقیر کنند، خداوند متعال هم منافقان را خُرد و تحقیر میکند، شخصی از وجود مبارک امام رضا (ع) در رابطه با تفسیر آیه «اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ» سؤال کرد، حضرت فرمودند: «انّ الله تعالی لایسخر و لایستهزء و لکنّه تعالی یجازیهم جزاء السّخریّة و جزاء الإستهزاء»[7]؛ یعنی خداوند متعال مانند انسانها کسی را مسخره و استهزاء نمیکند لکن جزاء تمسخر و استهزاء مسخره کنندهگان را میدهد.
نکته دیگر این است که خداوند متعال نفرمود: «الله یستهزئهم» بلکه فرمود: «الله یستهزئ بهم»، این تفاوت تعبیر و بکار بردن حرف «باء» در عین اینکه به تأکید کلام میافزاید دلالت دارد بر اینکه استهزاء خداوند متعال با استهزاء منافقان فرق دارد همان طور که در آیات مشابه، چنین نکتهای وجود دارد؛ مثلاً خداوند متعال میفرماید: «قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»؛ بگو: «اى يهوديان! اگر گمان مىكنيد كه (فقط) شما دوستان خدائيد نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگوييد (تا به لقاى محبوبتان برسيد)، در اینجا میتوانست به جای تعبیر «اولیاء لله» از تعبیر «اولیاء الله» استفاده کند ولی این کار را نکرده و «لام» اضافه در «اولیاء لله» نشان دهنده فاصله ادعای یهودیان با حقیقت است و این نشان میدهد که یهودیان حقیقتاً اولیاء الله نیستند؛ چون خداوند دوستان واقعیاش را «اولیاء الله» میداند کما اینکه میفرماید: «الا انّ اولیاءَ الله لا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون»[8]، مفسرین گفتهاند «لله» که در «اولیاء لله» وجود دارد دال بر این است که مرز «اولیاء لله» با مرز «اولیاء الله» فرق میکند.
«والحمد لله رب العالمین»
[1]. بحار الانوار، ج76، ص16.
[2]. ص/82.
[3]. بقره/14.
[4]. حجرات/11.
[5]. توبه/65و66.
[6]. بقره/15.
[7]. عیون اخبار الرضا، ج1، ص126.
[8]. یونس/62.