شرح دعای مکارم الاخلاق94/04/01

چاپ

 

شرح دعای مکارم الاخلاق

حضرت آیت الله حسینی بوشهری(دامت برکاته)

موضوع: یقین                                                                                   تاریخ:94/04/01

مرکز خدمات حوزه های علمیه                                                             مصادف با  5 رمضان1436

بسم الله الرحمن الرحیم

 

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِين»

خلاصه جلسه گذشته:حضرت در ابتدای دعای شریف مکارم الاخلاق بعد از صلوات بر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، از خدای متعال طلب ایمان می‎کنند و از خداوند درخواست می‎کنند که کمال ایمان را به ایشان عنایت کند. در ادامه فرازهای این دعا، حضرت از خداوند طلب یقین می‎کنند؛ که در این جلسه در رابطه با معنی یقین و کمال آن مطالبی مطرح خواهد شد.

یقین

وجود مقدس معصوم(ع) در این فراز فرموده است: «بارالها برای من برترین و بالاترین یقین را قرار ده». ما روایات متعددی داریم که در رابطه با ارزش یقین سخن گفته است که اساساً یقین چه جایگاهی در زندگی انسان دارد و علاوه بر این در بعضی از روایات آمده است که از خدا بخواهید به شما یقین عنایت کند.

روایت اول: « كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) يَقُول... وَ اسْأَلُوا اللَّهَ الْيَقِينَ وَ ارْغَبُوا إِلَيْهِ فِي الْعَافِيَةِ وَ خَيْرُ مَا دَارَ فِي الْقَلْبِ الْيَقِين»[1]؛ امیرالمؤمنین(ع) پیوسته می‎فرموند که از خدا یقین بخواهید، چرا که بهترین سرمایه معنوی که در قلب انسان قرار می‎گیرد یقین است. به تعبیر روشن‎تر راغب باشید که پرونده زندگی شما با یقین بسته شود؛ یعنی آن لحظه‎ای که انسان سرای دنیا را ترک می‎گوید و به سرای آخرت می‌‎رود، در رابطه با پایان کار خود یقین داشته باشد.

روایت دوم: رسول گرامی اسلام(ص) در مورد یقین فرموده است: «خَيْرُ مَا أُلْقِيَ فِي الْقَلْبِ الْيَقِينُ»[2] بهترین سرمایه و ذخیره‎ای که در قلب انسان قرار می‎گیرد یقین و اطمینان خاطر است. لذا از خدا بخواهیم که در مسائل دینی و معنوی و یا حتی در مسائل روزمره زندگی خود دچار شک و وهم نشویم.

روایت سوم: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً فَقَّهَهُ فِي الدِّينِ وَ أَلْهَمَهُ الْيَقِين»[3].

اگر خداوند نسبت به بنده‎ای نظر خیر داشته باشدشناخت جامع نسبت به دین و یقین به او عنایت می‎کند. [در جلسه قبل نیز گفته شد که تفقه در دین از مصادیق کمال ایمان است.]

حقیقت یقین

یقین در کتب لغت(مفردات راغب) با این تعبیر آمده است که یکی از صفات عِلم انسان و عالِم بودن انسان، مرز یقین است. لذا اگر انسان به یقین رسید، قلب و فهم او حالت آرامش و سکون پیدا می‎کند. حکم مورد یقین هم یک حکم ثابت و محقق و بدون خدشه است و به تعبیر روشن شک در یقین راه پیدا نمی‎کند.

مرحوم شیخ طوسی(ره) در رابطه با یقین فرموده است: یقین همان باور قطعی است که انسان پیدا می‎کند که مطابق با واقع باشد و امکان برطرف کردن آن وجود نداشته باشد. لذا اعتقاد انسانی که به مرز یقین برسد را نمی‎توان تغییر داد. ایشان در ادامه توضیح داده است که یقین مرکب از دو علم است که برای انسان حاصل می‎شود: 1. علم به معلوم 2. علم به اینکه خلاف معلوم محال و غیر ممکن است.

حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع) در تعریف یقین فرموده است: « فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُون»[4]. زمانی که به بهشت یقین پیدا می‎کنند مثل کسی است که گویا بهشت را دیده است و متنعم در نعمت‎های بهشتی است و کسی که نسبت به جهنم یقین پیدا می‎کند مثل کسی است که گویا اکنون جهنم را می‎بیند و احساس می‎کند در جهنم مورد عذاب الهی است.

مراتب یقین

یقین دارای سه مرتبه و جایگاه است:

1. عِلم الیقین: در این مرحله انسان با دلیل و استدلال به یقین می‎رسد. به عنوان مثال در کلاس درس استاد دلیل و استدلالی را مطرح می‎کند و شاگردان براساس گفته‎های استاد به یک جمع بندی و یقین می رسند. هم چنین زمانی که شما دودی را مشاهده می‎کنید، یقین پیدا می‎کند که در جایی آتش روشن است، که این یقین همان علم الیقین است.

 2. عین الیقین: در این مرتبه از یقین، انسان با مشاهده و نظاره کردن به یقین می‎رسد. به عنوان مثال هنگامی ‎که شما دود را مشاهده می‎کنید، متوجه می‎شوید در جایی آتش روشن است و دود را دنبال می‎کنید تا به آتش برسید و آن را ببینید؛ که به این مرحله عین الیقین گفته می‎شود.

 3. حق الیقین: در این مرحله انسان با حس کردن یا لمس کردن به یقین می‎رسد. به عنوان مثال هنگامی‎که انسان آتش را مشاهده می‎کند، اگر دست خود نزدیک آتش ببرد تا گرما و حرارت آن را حس کند، به حق الیقین رسیده است. این مرحله، عالی‎ترین مرحله یقین است؛ لذا در رابطه با بحث خداشناسی و معرفت شناسی، بزرگان ما اینگونه مطرح کرده‎اند که مرتبه علم الیقین برای عموم مردم است؛ مرتبه عین الیقین برای پرهیزکاران و اهل تقوا و مرتبه حق الیقین برای مقربان درگاه الهی و اولیای الهی است.

خداوند نیز در قرآن کریم به هر سه مورد از مراتب یقین اشاره کرده و فرموده است:

«كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقين‏*لَتَرَوُنَّ الْجَحيم‏*ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقين»[5] و «وَ تَصْلِيَةُ جَحيم *إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقينِ»[6].



[1] . مستدرک الوسائل، ج11، باب4، ص177.

[2] . من لایحضره الفقیه، ج4، ص376.

[3] . همان، ج11، باب7، ص199.

[4] . بحارالانوار، ج64، باب14، ص315.

[5] . التکاثر: 7-5.

[6] . الواقعه: 95-94.