سوره بقره آیه 40 مورخ 94/12/12

درس تفسیر حضرت آیت‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»                                               تاریخ:  12اسفند 1394

موضوع جزئی: ادامه تفسیر آیه 40                                                           مصادف با: 22 جمادی الاولی 1437

سال تحصیلی: 95-94                                                                                                 جلسه: 92

                           

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

ادامه تفسیر آیه 40

«يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ»[1]؛ اى فرزندان اسرائيل! نعمت‎هايى را كه به شما ارزانى داشتم به ياد آوريد! و به پيمانى كه با من بسته‌ايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم (و در راه انجام وظيفه و عمل به پيمان‎ها) تنها از من بترسيد!

عبارت «إِيَّايَ فَارْهَبُونِ» در پایان آیه مذکور به این نکته اشاره دارد که مؤمنان تنها باید از خدا بترسند، اما در آیه 38 آمده بود که «فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ»[2]؛ هر گاه هدايتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين شوند.

سؤال: در آیه 38 آمده است که در مؤمنان ترس و حُزن راه ندارد ولی در آیه 40 آمده است که مؤمنان باید تنها از خدا بترسند، سؤال این است که بین این دو چگونه می‎توان جمع کرد؟

پاسخ: پاسخ این است که این دو آیه شریفه با یکدیگر منافات و تضاد ندارند زیرا نفیِ خوف در آیه 38، نفیِ خوف از خدا نیست چرا که لازمه تبعیت از وحی و هدایت خداوند این است که انسان تنها تابع خداوند باشد و در این مسیر از غیر خداوند متعال ترس و هراس نداشته باشد؛ به تعبیر دیگر لازمه ترس از خدا، عدم ترس از دیگران است لذا اگر ترس از خدا در انسان ایجاد شود، خداوند به ما امان و پناه خواهد داد. امیرالمؤمنین (ع) نیز در کلامی به این نکته اشاره کرده و فرموده است: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِم»[3].

نکته دیگری که در رابطه با این آیه شریفه (آیه40) قابل ذکر می‎باشد این است که خداوند متعال نسبت به یادآوری نعمت‎های مادی و معنوی تأکید بسیاری دارد زیرا یادآوری نعمات باعث ترغیب به شکر و پرهیز از کفران نعمت می‎شود. مسأله یادآوری و شکر نعمت از جایگاه و اهمیت ویژه‎ای برخوردار است به گونه‎ای که خداوند آن را به پیامبران خود نیز متذکر شده است که در این رابطه می‎توان به آیات زیر اشاره کرد؛

1- «وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُوا آلاَءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[4]؛ و به ياد آوريد هنگامى كه شما را جانشينان قوم نوح قرار داد و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد؛ پس نعمت‎هاى خدا را به ياد آوريد، شايد رستگار شويد. [این آیه شریفه به حضرت هود (ع) و قومش (قوم عاد) اشاره دارد].

2- «وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ»[5]؛  (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! نعمت خدا را بر خود متذكّر شويد هنگامى كه در ميان شما، پيامبرانى قرار داد؛ (و زنجير بندگى و اسارت فرعونى را شكست) و شما را حاكم و صاحب اختيار خود قرار داد؛ و به شما چيزهايى بخشيد كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود!

نکته دیگر که در رابطه با اهمیت مسأله یادآوری و شکر نعمت وجود دارد این است که خدای متعال می‎خواهد که انسان از طریق یادآوری و شکر نعمات الهی در مسیر سعادت باقی بماند. انسان‎هایی که نعمت‎های فراوانی در اختیار دارند ولی دچار ناسپاسی می‎شوند در حقیقت از مسیر سعادت بیرون آمده‎اند لذا خداوند متعال نسبت به این مسأله توجه خاصی دارد و در قرآن نیز با تعبیراتی مانند «اذکروا»، «اشکروا» و «وَ  أَمَّا  بِنِعْمَةِرَبِّكَ  فَحَدِّثْ؛ و نعمت‎های پروردگارت را بازگو کن»[6]، از این مسأله یاد کرده است. البته اگرچه این تعبیرات از یکدیگر متمایز هستند ولی مصداقاً در کنار یکدیگر قرار می‎گیرند زیرا ذکر و تحدیث نعمت، زمینه ساز شکر نعمت است.

در مقابلِ شکر نعمت، کفر نعمت وجود دارد که باعث از بین رفتن نعمات می‎شود؛ در این رابطه نیز در قرآن کریم آمده است: «ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»[7]؛ اين، به خاطر آن است كه خداوند نعمتى را كه به قومی داده است تغيير نمى‌دهد؛ جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند.

امیرالمؤمنین (ع) نیز در رابطه با کفر نعمت فرموده است: «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ اللَّهُ مِنْهَا وَ مَنْ قَصَّرَ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ»[8]؛ خداوند برای هر نعمتی حقی قرار داده است؛ کسی که حق این نعمت را ادا کند در حقیقت آن نعمت را حفظ کرده و کسی که نسبت به آن کوتاهی کند، در حقیقت آن نعمت را در معرض زوال و نابودی قرار داده است.

از این رو یادآوری و شکر همه نعمت‎ها لازم است اما خداوند متعال نسبت به برخی از نعمات توجه و عنایت ویژه‎ای دارد از جمله:

1- نعمت «ولایت»

بزرگترین نعمتی که خداوند به آن اشاره کرده است، نعمت ولایت است که در قرآن کریم در این رابطه آمده است: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلاَمَ دِيناً»[9]؛ امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم.

علامه طباطبایی (ره) در رابطه با نعمتِ ولایت فرموده است: در مواردی که واژه «نعمت» بدون قید در قرآن ذکر شده است، مقصود، نعمتِ ولایت است. امام صادق (ع) نیز در ذیل آیه شریفه «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ»[10]؛ «سپس در آن روز (همه شما) از نعمت‎هايى كه داشته‌ايد بازپرسى خواهيد شد» فرموده است که مقصود از «نعیم» ما اهل بیت (ع) هستیم. 

2- نعمت پیروزی اسلام بر کفر

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ»[11]؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! نعمتى را كه خدا به شما بخشيد، به ياد آوريد؛ آن زمان كه جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند(و شما را از ميان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهيزيد! و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند.

در قرآن کریم به جنگ احزاب و نعمت‎های الهی اشاره شده و در این رابطه آمده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْهَا وَ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيراً»[12]؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد در آن هنگام كه لشكرهايى (عظيم) به سراغ شما آمدند؛ ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستاديم و لشكريانى كه آنها را نمى‌ديديد (و به اين وسيله آنها را در هم شكستيم) و خداوند هميشه به آنچه انجام مى‌دهيد بينا بوده است.

3- نعمت وحدت

«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»[13]؛ نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود به ياد آوريد، كه چگونه دشمن يكديگر بوديد و او ميان دلهاى شما الفت ايجاد كرد و به بركتِ نعمتِ او برادر شديد! و شما بر لبِ حفره‌اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد؛ اين چنين خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‌سازد؛ شايد پذيراى هدايت شويد.

4- نعمت امنیت

در قرآن کریم به نعمت امنیت مسلمانان در صدر اسلام نیز اشاره شده و در این رابطه آمده است: «وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»[14]؛ و به خاطر بياوريد هنگامى را كه شما در روى زمين، گروهى كوچك و اندك و زبون بوديد؛ آن چنان كه مى‌ترسيديد مردم شما را بربايند! ولى او شما را پناه داد و با يارى خود تقويت كرد و از روزي‎هاى پاكيزه بهره‌مند ساخت؛ شايد شكر نعمتش را بجا آوريد.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. «البقره»: 40.

[2]. «البقره»: 38.

[3]. نهج البلاغه، ص303.

[4]. «الأعراف»: 69.

[5]. «المائده»: 20.

[6]. «الضحی»: 11.

[7]. «الأنفال»: 53.

[8]. شیخ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج16، کتاب الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر، ابواب فعل المعروف، باب 14، ص324، ح7.

[9]. «المائده»: 3.

[10]. «التکاثر»: 8.

[11]. «المائده»: 11.

[12]. «الأحزاب»: 9.

[13]. «آل عمران»: 103.

[14]. «الأنفال»: 26.

Please publish modules in offcanvas position.