درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» تاریخ: 8 اردیبهشت 1395 موضوع جزئی: تفسیر آیه 41 و 42 مصادف با: 19 رجب 1437 سال تحصیلی: 95-94 جلسه:96 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
تفسیر آیه 41
«وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُمْ وَ لاَ تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ»[1]؛ و به آنچه نازل كردهام [قرآن] ايمان بياوريد! كه نشانههاى آن، با آنچه در كتابهاى شماست، مطابقت دارد و نخستين كافر به آن نباشيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! (و به خاطر درآمد مختصرى، نشانههاى قرآن و پيامبر اسلام را، كه در كتب شما موجود است، پنهان نكنيد!) و تنها از من (و مخالفت دستورهايم) بترسيد (نه از مردم)».
همانطور که گفته شد خداوند متعال در این آیه شریفه و آیات بعد، نُه دستور به بنی اسرائیل داده است که سه مورد از این دستورات بررسی شد. دستور دیگری که در این آیه شریفه مطرح شده است پروا و ترس از خداوند است. دلیل این دستور نیز این است که در کتاب آسمانی یهود، حقایقی در رابطه با نبی گرامی اسلام (ص) ذکر شده است، اما از آنجایی که علماء یهود در ناز و نعمت به سر میبردند و طرفداران خاص خود را داشتند، این حقیقت را کتمان کردند زیرا اگر این حقیقت آشکار میشد مردم جامعه به تدریج از علماء یهود فاصله میگرفتند و آنان اعتبار و امکانات خود را از دست میدادند، اما خداوند متعال به علماء یهود دستور میدهد که حق را کتمان نکنید و نسبت به از دست دادن امکانات، هراس نداشته باشید بلکه از عاقبت نافرمانی از دستورات من [خداوند] بترسید.
سؤال
سؤالی که در پایان این آیه شریفه قابل ذکر میباشد این است که با توجه به آیه شریفه قبل [«يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ»[2]؛ اى فرزندان اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به ياد آوريد! و به پيمانى كه با من بستهايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم و در راه انجام وظيفه، و عمل به پيمانها تنها از من بترسيد!] بین عبارت «إِيَّايَ فَاتَّقُونِ» و عبارت «وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ» چه تفاوتی وجود دارد در حالی که معنای هر دو تقریبا یکسان است؟
پاسخ
همانطور که در جلسات قبل گفته شد، کلمه «رهب» به معنای ترس است و حالت ترس زمانی برای انسان ایجاد میشود که انسان، احساس خطر کند و در پی چارهجویی برآید. بنابراین، خداوند، ابتدا در آیه40 سوره بقره فرموده است که تنها از من بترسید و تقوا نیز چاره این ترس است. مقصود از تقوا در این آیه شریفه [آیه 41] نیز عمل به دستوراتی است که خداوند برای بنی اسرائیل بیان کرده است.
فعل «فَاتَّقُونِ» در این آیه شریفه همریشه با واژه «تقوا» و واژه «وَقایِع» به معنای حفظ و نگهداری در مقابل آسیب است. بنابراین، اگر انسان تقوا پیشه کند در حقیقت خود را از آسیبها حفظ کرده است.
تفسیر آیه 42
«وَ لاَ تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[3]؛ و حق را با باطل نياميزيد! و حقيقت را با اينكه مىدانيد كتمان نكنيد.
خداوند متعال در این آیه شریفه دو دستور دیگر را برای بنی اسرائیل مطرح کرده است؛ اولین دستوری که در این آیه مطرح شده است [پنجمین دستور از دستورات نُهگانه آیه 41 و آیات بعد از آن] این است که بنی اسرائیل حق را با باطل نیامیزند و دومین دستور [ششمین دستور از دستورات نُهگانه] عدم کتمان حق است. بنابراین، تا اینجا خداوند متعال شش دستور را خطاب به بنی اسرائیل بیان کرده است.
نکته قابل توجه این است که این دستورات تنها منحصر به بنی اسرائیل نیست بلکه این آیات و دستورات، الگویی برای نسلهای بعد نیز میباشد.
نکته: یک قاضی هنگامی میتواند قضاوت خوبی داشته باشد که مدارک و مستندات صحیح و کافی در اختیار داشته باشد، اما اگر به جای مستندات صحیح، مدارک جعلی در اختیار قاضی قرار بگیرد کار قاضی بسیار سخت و مشکل خواهد شد، همین مسأله در رابطه با گمراهی و هدایت مردم نیز صادق است، چرا که اگر حقایق، از مردم پنهان شود قطعاً مردم به سمت گمراهی حرکت خواهند کرد، اما اگر حقایق، برای مردم بیان شود، مردم به سمت راه درست و صحیح حرکت خواهند کرد. بنابراین، اگر به واسطه پنهان کردن حقایق به وسیله علمای یهود، مردم عامه به راه راست گرایش نمییابند، عواقب و گناه این امر به عهده علمای یهود است زیرا حقایق را برای مردم بیان نکردهاند لذا قرآن فرموده است که حق را با باطل نیامیزید و آن را کتمان نکنید.
«والحمد لله رب العالمین»