درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» تاریخ: 3 دی 1399 موضوع جزئی: تفسیر آیه 84 مصادف با: 8 جمادی الاول 1442 سال تحصیلی: 1400-1399 جلسه: 176 |
ادامه تفسیر آیه 84: «وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لاَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ لاَ تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ»[1]؛ و هنگامى را كه از شما پيمان گرفتيم كه خون هم را نريزيد و يكديگر را از سرزمين خود، بيرون نكنيد. سپس شما اقرار كرديد (و بر اين پيمان) گواه بوديد.
نکته مهمی که در آیه مذکور، به آن اشاره شده است، حرمت جان انسانها در پیشگاه الهی است. همانگونه که در جلسه گذشته عرض شد، میثاقی که در این آیه به آن اشاره شده است، میثاق سلبی است. یکی از میثاقهای سلبی که خداوند متعال از انسان گرفته است این است که خون یکدیگر را نریزید.
«تسفکون» از ریشه «سفک» به معنای ریختن معایعات است، اما بیشتر در رابطه با ریختن خونی که به ناحق باشد، به کار میرود بنابراین، اگر کسی خونِ آدمکش و قاتل را که به کشتن مردم اقدام کرده است، بریزد، «سفک الدم» بر آن اطلاق نمیشود زیرا سفک در مورد خونی که به ناحق ریخته شود به کار میرود، همچنین، به کسی که به مقتضای شغل خود حیوانات را ذبح میکند، سفّاک و خونریز گفته نمیشود، پس سفّاک در رابطه با ظالمان طول تاریخ که خون مظلومین را به ناحق ریختهاند به کار میرود.
واژه «دماء» جمع دم است. اصل آن «دمی» به فتح دال و سکون میم بوده است زیرا در زبان عرب ریشه کلمه کمتر از سه حرف نیست لذا اصل دم، دمی بوده است ک حرف سوم آن حذف شده و به «دم» تبدیل شده است.
مراد خداوند متعال در آیه مذکور که فرموده است که خونهای خود را نریزید، فقط خودکشی نیست بلکه فراتر از آن، مورد نظر است. نزد معتقدان به تمام شرایع و مکاتب الهی، بین خودکشی و دیگرکشی تفاوتی نیست، پس معنای اینکه خونهای خود را نریزید وسیعتر از خودکشی است که دیگرکشی را نیز شامل میشود، بنابراین منظور از آیه مذکور این است که دیگران را نیز به منزله نفس خود حساب کنید و خون آنها را نریزید چون هم در خودکشی و هم در دیگرکشی، نفسی از میان میرود و کشتن نفس ممنوع است چه کشتن نفس خود باشد و چه کشتن نفس دیگری و همان محرومیتی که در قتل دیگری است در قتل خودِ انسان نیز وجود دارد. خداوند متعال در آیه مذکور از واژه «سفک» استفاده کرده است و در استعمالات عرب مشاهده نشده است که از واژه «سفک» برای ریختن خونِ خود استفاده شود، بلکه نوعاً واژه «سفک» برای ریختن خون دیگران به کار برده میشود لذا از این آیه شریفه این گونه برداشت میشود که خداوند فرموده است که خون یکدیگر را نریزید و یکدیگر را نکشید چرا که جان انسانها نزد خداوند محترم است و لذا خداوند فرموده است: «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيماً»[2]؛ و هر كس، فرد با ايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است؛ در حالى كه جاودانه در آن مىماند و خداوند بر او غضب مىكند و او را از رحمتش دور مىسازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.
اگر کسی از روی عمد دیگری را به قتل برساند، آتش قهر الهی در انتظار او خواهد بود. در روایات نیز به این مطلب اشاره شده است که روایت ذیل از آن جمله است؛
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ أَنَّهُ سُئِلَ عَمَّنْ قَتَلَ نَفْساً مُتَعَمِّداً، قَالَ: «جَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ»[3]؛ از امام صادق (ع) درباره کسی که از روی عمد شخصی را بکشد، سؤال شد، آن حضرت (ع) فرمود که جزای او جهنّم است.
نکته مهم دیگری که در آیه مورد بحث (آیه84) به آن اشاره شده است، این است که از دیگران با ضمیر «کم» تعبیر شده است و خداوند فرموده است: «لاَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ». مقصود این است که خون دیگران را نریزید، اما اینکه ضمیر «کم» به کار رفته است [، کما اینکه در موارد مختلفی در قرآن نیز این ضمیر به کار رفته است] حاکی از این است که خداوند میخواهد انسانها را در عالم دنیا به وحدت فرا بخواند و به انسانها بفهماند که شما از هم جدا نیستید، بنابراین، اگر دیگری را به قتل رساندی مثل این است که خودت را کشتهای. یک قاعده عقلی نیز به این مضمون وجود دارد که عبارت است از «الإتصال مساوقٌ للوحدة»؛ پیوستگی اجزاء مساوی وحدت است [، کما اینکه به خانه با وجود اتاقهای متعددی که دارد یک منزل گفته میشود]. بالاترین و زیباترین این اتصالها، یکی دانستن اتصال انسانی و تشکیل جامعه واحد بشری است.
سعدی گفته است: بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
این اتصال برگرفته از خطابهای خداوند در قرآن است که با خطابهای «یا بنی آدم» و «یا ایها الناس»، انسان را مورد خطاب قرار داده است؛ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثَى...»[4] یا فرموده است: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَ نِسَاءً...»[5].
اوج زیبایی این اتصال زمانی است که جامعه به یک وحدت فکری و اعتقادی دسترسی پیدا کند که آن موقع است که شایستگی خطاب «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ...»[6] را پیدا میکند. در قرآن در موارد متعددی با لفظ «کم» به رعایت حقوق دیگران توصیه شده است که آیه ذیل از آن موارد است؛
«...وَ لاَ تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ...»[7]؛ یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرار ندهید. معنای این آیه این نیست که از خودتان عیبجویی نکنید، بلکه معنایش این است که از دیگران نیز که همانند شما هستند عیبجویی نکنید. پس در نگاه قرآن، همانگونه که هیچ کس به خودش آزار نمیرساند و از خودش عیبجویی نمیکند و خون خودش را نمیریزد باید به دیگران نیز آزار نرساند، از آنها عیبجویی نکند و خون آنها را نریزد. بنابراین، انسان نباید با سایر افراد جامعه رفتاری غیر انسانی داشته باشد چرا که در حقیقت صدمه زدن به بخشی از جامعه انسانی سبب صدمه زدن به تمام جامعه است.
«الحمد لله رب العالمین»
[1]. «البقرة»:84.
[2]. «النساء»:93.
[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج29، کتاب القصاص، ابواب القصاص فی النفس، باب1، ح12، ص14.
[4]. «الحجرات»:13.
[5]. «النساء»:1.
[6]. «الحجرات»:10.
[7]. همان:11.